eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 4⃣5⃣ ساعتے گذشت و اشعــــث ڪه براے
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 5⃣5⃣ مخالفــــان گفتند: خيــــر! ما جز به ابوموسے به دیگرے نیستیم. بار دیگر اختلاف ها بالا گرفت. به صــــدا در آمد. یــــاران دیروز و مخالفـــان امروز علــــے، به گونه اي سخن مےگفتند ڪه گویے نمایندگان معاویـــه اند. دستــــور از او مےگیرند و آب به آسیــــاب او مے ریزند. علے خستـــه و ڪلافه از این همه دورویے و ، در عجـــب بود ڪه شیطان چگونه بندگان را نیز مےفریبد و در جرگه ي خود جاے مے دهد. 💟💟 @Heiyat_Majazi💟💟 رو به آنــان گفت: معاویــه براے چنین حڪمیتي عمروعاص را برگزیده ڪه با او هم راے و نظر است، در حالــي ڪه ابوموسے در این امر با من هم عقیده و هم رأے . پس شما هم باید در برابرش ابـــن عباس را قـــرار دهیـــد، زیـــرا عمروعاص گره اے نمے بندد مگر این ڪه ابن عباس آن را بگشاید گره اے را باز نمےڪند ڪه پیش از او ابن عبـــاس آن را نبندد. امرے را حے نمےڪند مگر این ڪه آن را سست سازد و ڪاري را نمےڪند ڪه آن را محڪم نسازد. اما سخنــان امام در آن مردان ریش دراز و قــــرآن نداشت و پس از مدتي ، پیمان نامه ے حڪمیت نوشته شد: رضایــــت دادیـــم ڪه در برابر حڪم قرآن، هر چه باشد تسلیــــــم شویم و هر دستورے داد اجرا ڪنیم. ما در مورد اختلافاتے ڪه در میان ماست، ڪتاب خدا را از ابتدا تا انتـــها بین خود حڪم ساختیم. علــے و پیروانش رضایت دادند ڪه ابوموسي اشعرے را به عنوان و بفرستند، معاویـــــه و پیروانش هم به گسیـــــــل داشتن عمـــروعـــاص به عنوان ناظر و حاكم رضایت دادند. ایشان عهــــد و پیمـــان خدا را از آن دو نفر گرفتند ڪه ڪتاب خدا را ملاڪ قرار داده و در حڪم ڪردن از مطالب آن، به چیز دیگر تجاوز نڪنند. از این پس، ســلاح بر زمیـــن گذاشته ميشود، راه ها باز مےگردد و حاضـــر و غایــــب هر دو گروه از نظر امنیــــت یڪسان هستند و تا صدور حڪم از سوے نمایندگـــــــان، امنیـــــت و دوستے بر دو طرف حاڪم خواهد بود. علـــے، غمگیــــن و در مقابل چادر فرماندهے اش ایستاده بود و به نقطه ای خیره شده بود ڪه در آن، عده اے به دور اشعــث حلقه زده بودند و او داشت عهدنامه ے حڪمیت را با صداے بلند براے آنان مےخواند. علـــے وقتے از میــان آن جمع بیرون آمد ڪه مالـــڪ و چند تن از یارانش را در ڪنار خود دید. به مالـــڪ نگاه ڪرد و گفت: مےبینے ڪه مردم ڪوفه چگونه معاویــــه را خوردند؟ من، سســـت عنصــر تر از اینان جماعـــــت ندیدم. 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منــبع👇 ❣ @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
° (ع)☀️📖 [160] ° 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 ✨بہ نام خـــــداے علے✨ 😏 شنیدم خونه خریدی به قیمت خیلی بالا. 😁 بله درسته. 😏 یه خونه هم من معرفی می کنم ببین قابل خرید هست؟ 😏 بگو ببینم چجور خونه ایه؟ 😁 این خونه ایه که بنده ای ذلیل اون رو از مُرده ای در حال کوچ خریده. 😏 موقعیت مکانیش چطوره؟؟ 😁 از خونه های منطقه محله شدگان ودر کوچه شده ها قرار داره. 😏 این آدرس یه کم عجیبه. حدودش تا کجاست؟ 😁 ظلع اول سمت ها و ها، ظلع دوم ها و ظلع سوم و های کننده، و ظلع چهارم اون رو به ، البته در خونه هم به همین سمت باز میشه.. 😏 خونه مال کی هست؟ 😁 مال خورده که خودش خیلی زود میره. 😏قیمت اون چه قدره؟ 😁 خارج کردن این فرد از و و به دنیاپرستی و خواری کشوندن. 😏 تا همین جا بسه. کدوم بنگاه باید بریم؟ 😁 اینجا👇 📚|• . نامه۳ مطابق با ترجمه 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
° (ع)☀️📖 [251] ° 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 ✨بہ نام خـــــداے علے✨ 🙂 از اطلاعاتی مون چه خبر؟؟ 😄 قربان خبر دادن که گروهی از مردم برای مراسم به میرن. 🤔 مردم شام؟؟ 😄 بله!!! 🙂 مردمی که گوشهاشون در شنیدن حرف ناشنوا و چشمهاشون نابیناست و رو از راه جستجو می کنن. رو در خدا اطاعت می کنن و خود رو به می فروشن. 😄 پس باید چکار کنیم قربان؟؟ 🙂 کاتب بنویس:: 😉 بفرمایید:: 🙂 مردم شام برای حج به مکه می آیند ، پس در خود و و باش. نصیحت کن و و خودت باش. 🙂 نباید کاری کنی که به باشی. همچنین نباید به خاطر شادمان و در زمان باشی. 🙂 نوشتی؟؟ 😉 بله آماده است. 😄 این نامه شماره چند بود؟؟ 😉 اجازه بده ببینم. 📚|• . نامه۳۳ مطابق با ترجمه 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi