eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 8⃣5⃣ روزهاے انتظـــار هر چند طولانے شد، اما بالاخره به پایـــان رسید. ابن عبــاس و شریـــح بن هانـــے، دو ناظر امام از «دومة الجندل» بازگشتند. همه ے نگاه ها به آن ها بود ڪه در حلقه ے علے و یارانـــش ایستاده بودند. چهره هاي هر دو نشــان مےداد ڪه خبرهاے خوشے ندارند. ابن عبــاس در جــواب علــے ڪه پرسید: چه دیدیـــد و چه شنیدید از آن دو؟! 💟💟 @Heiyat_Majazi💟💟 پاســخ داد: خدا ڪند ابــو موســے اشعــرے را! من مــردے به خرفتــے و ڪودنے او ندیده ام! بعد رو به شریــح ڪرد و گفت: بگو آن چه را دیدیم و شنیدیم. شریــح گفت: پیش از صدور حڪمین، آن دو در تعیین و نصب خليفــه سخــن گفتند. عمــروعــاص از ابو موسے پرسید ڪه: آیا میدانــے عثمـــان ڪشته شد؟ ابــوموســے گفت: آرے مےدانم. عمـروعــاص لبخندے زد و گفت: اے مـــردم! شاهــد باشید ڪه نماینده علــے به قتـــل مظلومانــه ے عثمان اعتراف ڪرد. آن گاه رو به ابو موسے پرسید: چرا از معاویه روے مےگردانید در حالے ڪه او فردے قریشے است؟ ابوموســے گفت: معاویـــه سابقه اے در اســـلام . پدر و خانـــواده ے او، از رسول الله بودند و مسلمانـــان زیادے به دست آنان به قتـــل رسیدند. چگونـــه چنیــن مــردے مےتواند خلیفه ے مسلمانان باشـــد؟! عمـــروعـــاص گفت: معاویـــه ولــے و نماینده ے عثمــان بود و از حیث تدبیــر و سیاســـت، فردي ممتــاز است. اگر به خلافـــت برسد، به هیچ ڪس به اندازه ے تو احتـــرام نخواهد گذاشت؛ در حالے ڪه تو فرماندار عثمـــان بودے و علـــے تو را ڪرد. در حڪومت علـــے چه به تو خواهد رسید. ابوموســے؟ ابوموســے گفت: در حڪومت معاویـــه نیز چیزے به من نخواهد رسید. من هرگــــز مهاجــران نخستین را رها نکرده و معاویه را به خلافت انتصاب نخواهم کرد. عمروعاص گفت: ما درباره ی علــے و معاویـــه به توافــق نخواهیم رسید. بهتـــر اسـت علــے و معاویـــه را از خلافت ڪنیم و سرنوشت خلافت را به شوراے مسلمانان واگذاریم. ابـــو موسے لحظه اے فڪز ڪرد و گفت: موافقم. این بهتـــر است ڪه شخص ثالثـــے خلیفه شود. شاید ڪه قائله ها ختـــم گردد. عمــروعــاص گفت: من حڪــم به عــزل معاویــه مےدهم و تو نیز حڪم به علـــے بده. ابـــو موســے گفت: بســــم الله. حڪم ڪن تا بشنوند. 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منبــع👇 ❣ @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 6⃣3⃣1⃣ ابو موسی اشعری فرماندار کوفه نگاهی به ابن عباس و مالک اشتر انداخت و گفت: این همه راه از مدينه تاخته اید و به کوفه آمده اید تا مرا از امری مطلع کنید که خود پیش از شما آن مطلع شده ام؟ اشتر با انگشت به ابوموسی اشاره کرد و گفت: تو می دانی که وقتی علی فرمانداران عثمان را یکی یکی عزل کرد، نوبت به تو که رسید من مانع تو شدم. 📚📚📚 @Heiyat_Majazi آن روز به علی گفتم ابوموسی مردی پیراسته در حفظ بیت المال و عامل به شرع است و بهتر است او را معزول نکنی و علی نیز پذیرفت. تو با علی بیعت کردی و فرماندار او در کوفه ای. اما وقتی از ماجرای بصره مطلع شدی، قدمی بر نداشتی و به یاری دوست خود عثمان بن حنیف نشتافتی، علی یک بار محمد بن ابوبکر را به نزدت فرستاد تا به تو گوشزد کند که با سپاهیانت به بصره روی و غائله ی آنجا را ختم کنی، اما تو باز هم نافرمانی کردی. اینک من و ابن عباس به نزدت آمدیم تا وظیفه ات را گوشزد کنیم و بدان که علی از کردار تو سخت خشمگین است. ابوموسی محاسن سفید و بلندش را به دست گرفت و تابی به ابروان پر پشتش داد و گفت: بله، تو راست می گویی؛ من با علی بیعت کرده ام و باید فرمانبردار او باشم، اما من که ریشم را در خدمت به سفید کرده ام، این جنگ را برادر کشی می دانم و عقیده دارم که در خانه نشستن، راه آخرت و قیام راه دنیاست. و بدان مالک که این شورشی است که انسان در آن بهتر از بیدار است و بهتر از نشسته است. پس بهتر است فقط نظاره گر باشیم. ابن عباسی با چهره ای برافروخته به ابوموسی نگاه کرد و گفت: این چه حرفی است میزنی ابوموسی؟ کجا خداوند و رسولش در را راه أخرت و قیام در راه خدا را قیام برای دنیا دانسته است؟! 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منـــبع📥 📩 @chaharrah_majazi رمـــان فوق العاده👋☝️ هرشب ساعت 🕘 از ایــن ڪانال👇😍 📙 @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
[• (ع)☀️ •] 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 😔 از من اشتباهی سرزده بود که از شدم؟؟ 😌 اگه کسی رو جای تو نصب کردم دلیل بر سرزنش و نکوهش تو نیست. 😌 تا الان تو به نیکویی در انجام کردی و ادای # امانت کردی پس بدون آنکه مورد باشی یا متهم باشی به نزدم بیا. 😔 پس چرا من و عزل کردین؟؟ 😌 تصمیم دارم به سوی شامی حرکت کنم و دوست دارم تو هم همراه من باشی. چون تو از شجاعانی هستی که در جنگ با دشمن و برپا کردن ستون دین از آنها کمک می گیرم. 📚|• . نامه ۴۲ مطابق با ترجمه 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 ⛔️ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇 [•✍•] @heiyat_majazi