هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 • #فتحخون #قسمتسےوهفتم اکنون او می گریزد و دهر نیز در کمینش ، که او را به این لی
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتسےوهشتم
پر روشن است که امام حسین )ع( در مرداب وجود عمر سعد به جست و جوی کدام گوهر نابی آمد است :
شاید در این مرداب که روزگاری با اقیانوس های آزاد پیوند داشته است هنوز نشانی از حیات باشد، شاید در
این مدفن تاریكی که عمرسعد فطرت الهی خویش را در آن به خاك سپرده است هنوز روزنه ای رو به آفتاب
گشوده باشد .امام آفتاب کرامتی است که خود را از ویرانه ها نیز دریغ نمی کند. آسمان را دیده ای که
چگونه در گودال های حقیر آب نیز می نگرد؟ آب را دیده ای که چگونه پست ترین دره ها را نیز از یاد نمی
برد؟ چگونه می توان کار پاکان را قیاس از خود گرفت ؟ امام رابا خداوند عهدی است که غیر او را در آن
راهی نیست ، و بر همین پیمان است که امام پای می فشارد .نه ، این راز نه رازی است که با من و تو
درمیان نهند . والیت امام بر مخلوقات والیت خداست، یعنی همه ذرات عالم ، از پای تا سر ، بقایشان به
جذبه عشقی است که آنان را به سوی امام می کشد، اما خود از این جذبه بی خبرند . اگر او کشكشانه ما را
به کوی دوست نكشد و بر پای خویش رهایمان کند، یاران ، همه از راه باز می مانیم . آسمان را دیده ای که
از او بلندتر هیچ نیست ، اما درگودال های حقیر آب نیز می نگرد؟ امام در مرداب وجود عمرسعد در جست و
جوی نشانی از دریاست، دریای آزاد ، دریایی که به اقیانوس راه دارد. زهیر بن قین هر چند خود نمی
خواست، اما امام آن عهد فراموش شده را با او تازه کرد.
عمرسعد نمی خواست که کار او با امام به پیكار بینجامد . این حقیقت از مَطلع نامه ای که برای ابن زیاد
نگاشته معلوم است :» خداوند آتش را خاموش کرد و اتفاق برقرار شد و کار امت به صالح آمد با این .«...
همه قصد دارد که باطن خویش را از ابن زیاد کتمان کند. اما ابن زیاد زیرك تر از آن بود که فریب عمرسعد
را بخورد و گفت :» این نامه مرد خیرخواهی است که امیر خویش را اندرز گفته و دل بر قوم خویش سوزانده
است.« دست تقدیر همه لوازم را یكجا گرد آورده است تا آنچه باید، به انجام رسد . »شمر بن ذی الجوشن «
نیز حاضر است تا ابن زیاد را با سخنان خویش در آنچه قصد کرده است تشجیع کند... اگر خداوند انسان را
رها کند ،دهر نیز با او همداستان می شود. اما به راستی مگر تا کجا می توان شرور بود که خداوند انسان را
در کاری اینچنین زشت یاری کند؟ شمر از جانب ابن زیاد مأمور شد تا امریه او را به عمر سعد برساند و اگر
آن شوربخت از جنگ با حسین سرباز زد، خود به جای او بنشیند و عمرسعد را گردن بزند و سرش را برای
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi