هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #فتحخون #قسمتچهلم درون آدمی است ایمان نیاورد ، چه سود که بر زبان الاله اال اهل
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#فتحخون
#قسمتچهلویکم
درون آدمی است ایمان نیاورد ، چه سود که بر زبان الاله اال اهلل براند؟ آنگاه جانب عدل و باطن قبله را
رها می کندو خانه کعبه را عوض از صنمی سنگی می گیرد که روزی پنج بار در برابرش خم و راست شود و
سالی چند روز گرداگردش طواف کند. و ای کاش تا همین جا بسنده می کرد و قلب قبله را با تیغ نمی
درید! عجبا! جهان را ببین که چه سان وارونه می شود! افمن یمشی مكبا علی وجهه اهدی امن یمشی سویا
علی صراط مستقیم ؟
فصل ششم: ناشئه الیل
راوی
اینك زمین در سفر آسمانی خویش به عصر تاسوعا رسیده است و خورشید از امام اذن گرفته که غروب کند
. دیگر تا آن نبأ عظیم ، اندك فاصله ای بیش نمانده است و زمین و آسمان در انتظارند . فرات تشنه است و
بیابان از فرات تشنه تر و امام از هر دو تشنه تر. فرات تشنه مشكهای اهل حرم است و بیابان تشنه خون امام
و امام از هر دو تشنه تر است؛ اما نه آن تشنگی که با آب سیراب شود... او سرچشمه تشنگی است ، و می
دانی ، رازها را همه ، در خزانه مكتومی نهاده اند که جز با مفتاح تشنگی گشوده نمی شود . امام سرچشمه
راز است و بیابان طف ، عرصه ای که مكنونات حجاب تكوین را بی پرده می نماید. مگر نه اینكه اینجا را عالم
شهادت می نامند ؟ و مگر از این فاش تر هم می توان گفت؟
غروب تاسوعا نزدیك استو امام بر مدخل سراپرده راز، تكیه بر شمشیر زده و در ملكوت می نگرد . عمرسعد
فرمان داده است :» یاخیل اهلل بر مرکب ها سوار شوید ؛ بشارت باد شما را به بهشت !...« و آن گمگشتگان
برهوت وهم، سپاه شیطان ، بر اسب ها نشسته اند تا به اردوی آل اهلل حمله برند، و هیاهوی آنان بادیه را
سراسر از هول آکنده است. زینب کبری خود را به خیمه امام رساند و او را دید بر در خیمه، تكیه بر شمشیر
•• بھقلمِدݪنشینِ:سیدمرتضےآوینے ••
#سفربـهمبدأتاریخ،ڪربلا🙃🤚
✅⇜ #ڪپےباذڪرصلوات
#شرعاحـلاݪاست:)
{•🍃🥀•} @heiyat_majazi