🍃🎐•|
#شـبهاے_بلھبرون✨
.
.
آن شب یکی از آن شبها بود؛ بنا شد از سمت راست یکییکی دعا کنند.
اولی گفت:(الهی حرامتان باشد…)
بچهها مانده بودند که شوخی است، جدی است؟ بقیه دارد، ندارد؟ جواب بدهند، ندهند؟
که اضافه کرد:(آتش جهنم) همه با خنده گفتند:(الهی آمین)😅
همه سعی میکردند مطالبشان بکر و نوباشد.
نوبت دومی بود. تأملی کرد و بعد دستش را به طرف آسمان گرفت🤲🏻 و خیلی جدی گفت:(خدایا مارو بکش…)
دوباره همه سکوت کردند. معطل ماندند که چه کنند؛ او اضافه کرد:(پدر و مادر مارو هم بکش!)
بچهها بیش تر به فکر فرو رفتند، خصوصاً که این بار بیشتر صبر کرد؛ بعد که احساس کرد خوب توانسته بچهها را بدون حقوق سرکار بگذارد، گفت:(تا ما را نیش نزنه!🐍)😄
#لبخند_بزن_بسیجی🇮🇷✋🏻
.
.
شھـادت سنگـ را بوسیدنے ڪرد 🙃👇
🍃🎐•| Eitaa.com/Heiyat_Majazi
🍃🎐•|
#شـبهاے_بلھبرون✨
حسین مرادی شاعر خوش ذوق قزوینی در خصوص هفت سین جبهه شعری سروده است که در ادامه میخوانیم:
بچهها تحویل سال، یادش بخیر شلمچه
چیده بودیم تو سفره، سربند و یک سرنیزه
بچهها خیلی گشتن، تو جبهه سیب نداشتیم
به جای سیب تو سفره، کمپوتشو گذاشتیم
تو اون سفره گذاشتیم، یه کاسه سکه و سنگ
سنبه بهجای سنجد، یه سفره رنگارنگ
اما یه سین کم اومد، همه تو فکری رفتیم
مصمم و با خنده، همه یک صدا گفتیم
بهجای هفتمین سین، تو سفره سر میزاریم
سر کمه؛ هرچه داریم، پای رهبر میزاریم
#صلوات
#لبخند_بزن_بسیجی
شھـادت سنگـ را بوسیدنے ڪرد 🙃👇
🍃🎐•| Eitaa.com/Heiyat_Majazi