[• #وقت_بندگے💕 •]
.
.
//آیتالله صدیقے//
💓••تا جوانید
قدر جوانیتون رو بدونید! ••💓
🌸|♡ زیاد کار سختی نیست،
بیست دقیقه قبل از /اذانصبح/
بیدار بشو.
🍃|♡ اگه نمیتونے
یازده رڪعت نمازشب
رو بخونے دو رڪعت نماز شفع
رو هیچوقت ترڪ نکنید.
🌸|♡ سحـرها در رحمت خاصه
خدا دوستان خصوصیشو
سحر دعوت میکنه.
🍃|♡ فاسق ها، فاجر ها و...
همه خوابند کِیفاشون رو کردند
مثل سنگ افتادند...
🌸|♡ ولے سحره ڪه خدا دادمیزنه
میگه بیایید الان فضا پاکه.. بیایید بندگان من!
🍃|♡ بعضے شب ها ڪه نتونستے
و خواب بهت غالب شد،
حداقل بلند شو یه "یا الله" بگو بعد بخواب.
🌸|♡ حداقل بلندشو در بزنـ🚪
بعد بخواب دیگه. بگو خدایا من اومدم.
🍃|♡ سحرها خیلےچیزا تقسیم میکنند،
برو یه دری بزن بگو منم اومدما!
#نمازشب
#بسماللهمومن✋
.
.
یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇
[•🍃⏰•] @heiyat_majazi
[• #ازخالق_بہمخلوق☎️ •]
.
.
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
سوره 👈 اعراف
آیه 👈 87
🍂 وَ إِنْ کانَ طائِفَهٌ مِنْکُمْ آمَنُوا بِالَّذِی
🍂 أُرْسِلْتُ بِهِ وَ طائِفَهٌ لَمْ یُؤْمِنُوا
🍂 فَاصْبِرُوا حَتّی یَحْکُمَ اللّهُ بَیْنَنا وَ
🍂 هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ
و اگر گروهی از شما به آنچه من برای آن فرستاده شده ام ایمان آورده و گروهی ایمان نیاورده اند،پس(عجله نکنید که لطف و قهر خدا چه شد؟) صبر کنید تا خداوند میان ما داوری کند و او بهترین داوران است.
🍃تفسیـــر🍃
1⃣وظیفه ی پیامبر،ابلاغ دین و دستورات الهی است، «أُرْسِلْتُ» مردم نیز در قبول و ردّ آن آزاد و دارای اختیار می باشند.
2⃣در مکتب انبیا،ایمان به هدف و راه آنان لازم است. «أُرْسِلْتُ» یعنی ایمان به آنچه برای آن آمده ام.
3⃣تاریخ طرفداران حقّ و باطل را با توجّه به پایان و سرانجام کارشان باید مطالعه کرد.
4⃣گرایش گروهی از مردم به کفر،ما را متزلزل نکند که خداوند حاکم است.
5⃣کسی که بداند خداوند بهترین و برترین داور است،صبور است و در کیفر و پاداش عجله نمی کند. فَاصْبِرُوا ... وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ چنانکه باکی از حکم دیگران نیز ندارد.
.
.
الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇
[•💚•] @heiyat_majazi
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
🔔 🔔 🔔
/🍃/تو طـــول روز
تو یه ۲۴ ساعت
دوکلوم حرف زدن با
بالاسری بخدا نیازه!
/🍁/وگرنه اگه زده نشه تبدیلبه
بغضمیشه و یروزی خفمون میکنه!
یهروزیدامنگیرمونمیشه!
#بےنشان
خــدا رو احساس ڪن👇
[•🕊•] @Heiyat_Majazi
📚|ختم قران امروز
ارسال تعـداد #صفحات به آے دی☺️👇
•📮• @F_Delaram_313
تعداد صفحات
• ۱۵۳ •
هر روز میزبان فرشته ها😇👇
[💌🍃••] @heyat_majazi
37 - ترس معنی نداره.mp3
772.1K
📱🍃
•[ #ڪد_عاشقــے☎️ ]•
💞🍃 #بسیجے که اما و یعنی نداره...
همــراه اول ⬅️
ارسال کد 89553 بہ شماره ۸۹۸۹
ایراݩــسل⬅️
ارسال کد 6913441 بہ شماره۷۵۷۵
📱🍃 @heiyat_majazi
[• #فتوا_جاتے👳🏻•]
.
.
#شبهه❌:
دربحار الانوار دو جمله در مورد امام زمان آمده آیا صحیح می باشند؟
جمله اول:امام زمان مردان را می کشد و شکم زنان حامله را پاره می کند.
جمله دوم:دو نفر را نبش قبر می کند و اجساد آنها را به آتش می کشد. آیا این دو نفر سیدنا ابوبکر و عمر رضی الله عنهما هستند؟ و اگر نیستند چه کسی هستند؟
منابع:
بحارالانوار:جلد51،صفحات440 ،438،439
هر کسی به امام مهدی ایمان نداشته باشد چه حکمی دارد؟
#پاسخ ✅ شبهه:
1⃣روایت اول چنان که خود علامه مجلسی هم تصریح می کند صحیح نیست و قابل استدلال نمی باشد
بحارالانوار،جلد۵۲،صـ۳۸۹ـ
2⃣و روایت دوم چون در کتب رجال توثیقی برای آن نرسیده ضعیف السند بوده و قابل احتجاج نیست. و علامه مجلسی آن را از بشیر نبال نقل کرده است و در خود حدیث هم
تصریح نشده منظور از آن دو نفر کیست لذا ممکن است از خلفای بنی امیه یا بنی عباس باشد.
موعود شناسی،صـ۶۳۱ـ
3⃣در مورد انکار خروج حضرت مهدی(عج) ، در کتب خودتان آمده است:
پیامبر فرمود:هر کس منکر خروج مهدی شود به آنچه که بر محمد نازل شده، کفر ورزیده است.
لسان المیزان ،ج۵ ،ص ۱۳۰
فرائد السمطین،جـ۲ـ صـ۳۳۴ـ
4⃣گروهی از علمای اهل سنت ایمان به خروج مهدی را واجب ومنکران آن را کافر می دانند.
5⃣فقیه شافعی بن حجر تصریح می کند:
《اگر انکار مهدی موجب انکار سنت از اصل و اساس گردد سبب کفر می شود و کشتن چنین فردی واجب است. و اگر انکار او تنها به جهت دشمنی با ائمه اسلام باشد لازم است او را تعزیر نمود تا دست از این کار بردارد.》
البرهان،صـ۱۷ـ
.
.
#مهدیار
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
[• #ترکش_خنده 😂 •]
یه عده تو کشور ما هستن 😕
که اعتقاد دارن رهبر به رئیسی گفته
میری تو جلسه سران قوا بنزین رو میکنی
۳۰۰۰ تومن بقیه هم اعتراض کردن همونجا اعدامشون میکنی!
بعدم سپاه و بسیج اومدن
هر چی بانک و پمپ بنزین و
کتابخونه است آتیش زدن.😬
اون وقت اینا اعتقاد دارن کسی بگه
آمریکا با ایران دشمنه توهم توطئه داره!!😂
سیاست طنز رو اینجا بخون😂👇
[•🎈•] @heiyat_majazi
[• #نھج_علے(ع)☀️ •]
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
✨بہ نام خــــــــداے علے✨
☺️ من میگم نشده.
😒 شده . اون روزگار شده!!
🙂 چی شده ؟
☺️ من میگم روزگاری که مردم
خسیس میشن و هرچی دارن رو
واسه خودشون نگه میدارن وفقط
بیچارهها و بدبختا با هم معامله
می کنن نشده ولی اوشون
میگن شده.
😒 نشده؟؟؟
📚|• #نهج_البلاغه. حکمت ۴۸۶
مطابق با ترجمه #محمّد_دشتی
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇
[•✍•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_و_سه هر چند توي اين يه سال مثل علي فقط خنديد و به روي خو
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_و_چهار
همون سالها بود که توي آزمون تخصص شرکت کرد و نتيجه اش... زینب رو در کانون توجه سفارت کشورهاي مختلف قرار داد... مدام براي بورسيه کردنش و خروج از ايران... پيشنهادهاي رنگارنگ به دستش مي رسيد. هر سفارت خونه براي سبقت از ديگري پيشنهاد بزرگتر و وسوسه انگيزتري ميداد؛ ولي زينب محکم ايستاد، به هيچ عنوان قصد خروج از ايران رو نداشت؛ اما خواست خدا در مسير ديگهاي رقم خورده بود. چيزي که هرگز گمان نميکرديم.علي اومد به خوابم... بعد از کلي حرف، سرش رو انداخت پايين...-ازت درخواستي دارم... مي دونم سخته؛ اما رضاي خدا در اين قرار گرفته! به زينب بگو سومين درخواست رو قبول کنه... تو تنها کسي هستي که ميتوني راضيش کني...با صداي زنگ ساعت از خواب پريدم... خيلي جا خورده بودم و فراموشش کردم... فکر کردم يه خواب همين طوريه، پذيرش چنين چيزي براي خودم هم خيلي سخت بود.چند شب گذشت... علي دوباره اومد؛ اما اين بار خيلي ناراحت...-هانيه جان! چرا حرفم رو جدي نگرفتي؟ به زينب بگو بايد سومين درخواست رو قبول کنه... خيلي دلم سوخت...-اگر اينقدر مهمه خودت بهش بگو، من نمي تونم. زينب بوي تو رو ميده، نمي تونم ازش دل بکنم و جدا بشم! برام سخته... با حالت عجيبي بهم نگاه کرد...-هانيه جان! باور کن مسير زينب، هزاران بار سخت تره، اگر اون دنيا شفاعت من رو مي خواي... راضي به رضاي خداباش...گريه ام گرفت. ازش قول محکم گرفتم، هم براي شفاعت، هم شب اول قبرم، دوري زينب برام عين زندگي توي جهنم بود! همه اين سالها دلتنگي و سختي رو، بودن با زينب برام آسون کرده بود...حدود ساعت يازده از بيمارستان برگشت. رفتم دم در استقبالش...-سلام دختر گلم! خسته نباشي... با خنده، خودش رو انداخت توي بغلم...-ديگه از خستگي گذشته، چنان جنازهم پودر شده که ديگه به درد اتاق تشريح هم نمي خورم. يه ذره ديگه روم فشار بياد توي يه قوطي کنسرو هم جا ميشم...رفتم براش شربت بيارم... يهو پريد توي آشپزخونه و از پشت بغلم کرد
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_و_چهار همون سالها بود که توي آزمون تخصص شرکت کرد و نتيجه ا
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_و_پنج
مامان گلم... چرا اينقدر گرفتهست؟ناخودآگاه دوباره ياد علي افتادم. ياد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرين کردم... همه چيزش عين علي بود.-از کي تا حالا توي دانشگاه، واحد ذهن خواني هم پاس مي کنن؟ خنديد...-تا نگي چي شده ولت نمي کنم...بغض گلوم رو گرفت...-زينب! سومين پيشنهاد بورسيه از طرف کدوم کشوره؟دست هاش شل و من رو ول کرد. چرخيدم سمتش... صورتش به هم ريخته بود...-چرا اينطوري شدي؟ سريع به خودش اومد. خنديد و با همون شيطنت، پارچ و ليوان رو از دستم گرفت...-اي بابا از کي تا حالا بزرگتر واسه کوچيکتر شربت مياره! شما بشين بانوي من، که من برات شربت بيارم خستگيت در بره، از صبح تا حالا زحمت کشيدي... رفت سمت گاز...-راستي اگه کاري مونده بگو انجام بدم. برنامه نهار چيه؟ بقيهاش با من... ديگه صد در صد مطمئن شدم يه خبري هست... هنوز نميتونست مثل پدرش با زيرکي، موضوع حرف رو عوض کنه، شايدم من خيلي پير و دنيا ديده شده بودم... -خيلي جاي بديه؟-کجا؟-سومين کشوري که بهت پيشنهاد بورسيه داده.-نه... شايدم... نميدونم...دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم...-توي چشمهاي من نگاه کن و درست جوابم رو بده، اين جوابهاي بريده بريده جواب من نيست...چشمهاش دو دو زد. انگار منتظر يه تکان کوچيک بود که اشکش سرازير بشه؛ اصلا نميفهميدم چه خبره...-زينب؟ چرا اينطوري شدي؟ من که...پريد وسط حرفم... دونه هاي درشت اشک از چشمش سرازير شد
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi