[• #نھج_علے(ع)☀️ •]
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
✨بہ نام خــــــــداے علے✨
☺️ من میگم نشده.
😒 شده . اون روزگار شده!!
🙂 چی شده ؟
☺️ من میگم روزگاری که مردم
خسیس میشن و هرچی دارن رو
واسه خودشون نگه میدارن وفقط
بیچارهها و بدبختا با هم معامله
می کنن نشده ولی اوشون
میگن شده.
😒 نشده؟؟؟
📚|• #نهج_البلاغه. حکمت ۴۸۶
مطابق با ترجمه #محمّد_دشتی
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇
[•✍•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_و_سه هر چند توي اين يه سال مثل علي فقط خنديد و به روي خو
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_و_چهار
همون سالها بود که توي آزمون تخصص شرکت کرد و نتيجه اش... زینب رو در کانون توجه سفارت کشورهاي مختلف قرار داد... مدام براي بورسيه کردنش و خروج از ايران... پيشنهادهاي رنگارنگ به دستش مي رسيد. هر سفارت خونه براي سبقت از ديگري پيشنهاد بزرگتر و وسوسه انگيزتري ميداد؛ ولي زينب محکم ايستاد، به هيچ عنوان قصد خروج از ايران رو نداشت؛ اما خواست خدا در مسير ديگهاي رقم خورده بود. چيزي که هرگز گمان نميکرديم.علي اومد به خوابم... بعد از کلي حرف، سرش رو انداخت پايين...-ازت درخواستي دارم... مي دونم سخته؛ اما رضاي خدا در اين قرار گرفته! به زينب بگو سومين درخواست رو قبول کنه... تو تنها کسي هستي که ميتوني راضيش کني...با صداي زنگ ساعت از خواب پريدم... خيلي جا خورده بودم و فراموشش کردم... فکر کردم يه خواب همين طوريه، پذيرش چنين چيزي براي خودم هم خيلي سخت بود.چند شب گذشت... علي دوباره اومد؛ اما اين بار خيلي ناراحت...-هانيه جان! چرا حرفم رو جدي نگرفتي؟ به زينب بگو بايد سومين درخواست رو قبول کنه... خيلي دلم سوخت...-اگر اينقدر مهمه خودت بهش بگو، من نمي تونم. زينب بوي تو رو ميده، نمي تونم ازش دل بکنم و جدا بشم! برام سخته... با حالت عجيبي بهم نگاه کرد...-هانيه جان! باور کن مسير زينب، هزاران بار سخت تره، اگر اون دنيا شفاعت من رو مي خواي... راضي به رضاي خداباش...گريه ام گرفت. ازش قول محکم گرفتم، هم براي شفاعت، هم شب اول قبرم، دوري زينب برام عين زندگي توي جهنم بود! همه اين سالها دلتنگي و سختي رو، بودن با زينب برام آسون کرده بود...حدود ساعت يازده از بيمارستان برگشت. رفتم دم در استقبالش...-سلام دختر گلم! خسته نباشي... با خنده، خودش رو انداخت توي بغلم...-ديگه از خستگي گذشته، چنان جنازهم پودر شده که ديگه به درد اتاق تشريح هم نمي خورم. يه ذره ديگه روم فشار بياد توي يه قوطي کنسرو هم جا ميشم...رفتم براش شربت بيارم... يهو پريد توي آشپزخونه و از پشت بغلم کرد
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_و_چهار همون سالها بود که توي آزمون تخصص شرکت کرد و نتيجه ا
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_و_پنج
مامان گلم... چرا اينقدر گرفتهست؟ناخودآگاه دوباره ياد علي افتادم. ياد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرين کردم... همه چيزش عين علي بود.-از کي تا حالا توي دانشگاه، واحد ذهن خواني هم پاس مي کنن؟ خنديد...-تا نگي چي شده ولت نمي کنم...بغض گلوم رو گرفت...-زينب! سومين پيشنهاد بورسيه از طرف کدوم کشوره؟دست هاش شل و من رو ول کرد. چرخيدم سمتش... صورتش به هم ريخته بود...-چرا اينطوري شدي؟ سريع به خودش اومد. خنديد و با همون شيطنت، پارچ و ليوان رو از دستم گرفت...-اي بابا از کي تا حالا بزرگتر واسه کوچيکتر شربت مياره! شما بشين بانوي من، که من برات شربت بيارم خستگيت در بره، از صبح تا حالا زحمت کشيدي... رفت سمت گاز...-راستي اگه کاري مونده بگو انجام بدم. برنامه نهار چيه؟ بقيهاش با من... ديگه صد در صد مطمئن شدم يه خبري هست... هنوز نميتونست مثل پدرش با زيرکي، موضوع حرف رو عوض کنه، شايدم من خيلي پير و دنيا ديده شده بودم... -خيلي جاي بديه؟-کجا؟-سومين کشوري که بهت پيشنهاد بورسيه داده.-نه... شايدم... نميدونم...دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم...-توي چشمهاي من نگاه کن و درست جوابم رو بده، اين جوابهاي بريده بريده جواب من نيست...چشمهاش دو دو زد. انگار منتظر يه تکان کوچيک بود که اشکش سرازير بشه؛ اصلا نميفهميدم چه خبره...-زينب؟ چرا اينطوري شدي؟ من که...پريد وسط حرفم... دونه هاي درشت اشک از چشمش سرازير شد
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi
[• #وقت_بندگے💕 •]
.
.
••نمازشب••
♡• از نبےاڪرم صلےاللهعلیهوآله
روايت شده ڪه فرمودند: •♡
🍁• انسان، هر موقعی از شب که بیدار می شود و وضو می گیرد و به نماز می ایستد، خداوند به هفت صف از ملائکه دستور می دهد که پشت سر این بنده اقتدا کنند و نماز بخوانند.
🍁• عدد هر صف آنها را جز خدا هیچ کس نمی داند. موقعی که نماز شما تمام شد، به عدد هر يک از این ملائکه، خدا مقامی از مقامات بهشتی به شما می دهد.
📚! بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۳
#التماسدعایانواعخیر💓🍃
#بسماللهمومن☺️✋
.
.
یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇
[•🍃⏰•] @heiyat_majazi
【• #رزق_معنوے •】
.
.
⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀
•ھر دلے برا آقا نمیشکنہ،
قدر دلھاتونو بدونید•
#دلتنگ_روضه_هاتم🍃
⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀
#التماس_تفڪر✋
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
[•🗣•] @heiyat_majazi
[• #ازخالق_بہمخلوق☎️ •]
.
.
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
سوره 👈 مائده
آیه 👈 91
🍂 إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ
🍂 بَیْنَکُمُ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی
🍂 الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ
🍂 ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ
🍂 مُنْتَهُونَ
همانا شیطان می خواهد به وسیله
شراب و قمار،میان شما دشمنی و
کینه بیفکند و شما را از یاد خدا و
نماز باز دارد.پس(با این همه مفاسد)
آیا دست برمی دارد؟
🍃 تفسیـــر 🍃
1⃣هر کس که عامل کینه و عداوت در
میان مردم شود،مانند شیطان است.
2⃣تحریکات شیطان دائمی است.
3⃣جامعه ای که در آن عداوت باشد،
شیطانی است.
.
.
الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب☺️👇
[•💚•] @heiyat_majazi
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
🌹🍃🌹🍃
قدرتمندتراز خُداوجودنداره...✋
👌وقتیتومناجاتتبگیخدای
قُدرتمندِ من!
خُـداهمدرگیرمشکلاتتمیشه
کهحلشکنه!
گرهازگرههاوابکنه!
زندگیتوسَروسامونیبده!
🌹بعدش خدا میگه:
بندهیقشنگمن!
دیگهچیمیخوای؟
بگوردیفشکنمواست..
نگاه!
بهترینحلال؛ مشکلتوحلمیکنه!
دیگهچیمیخوای؟!
#بےنشان
خــدا رو احساس ڪن👇
[•🕊•] @Heiyat_Majazi
📚|ختم قران امروز
ارسال تعـداد #صفحات به آے دی☺️👇
•📮• @F_Delaram_313
تعداد صفحات
• 165 •
هر روز میزبان فرشته ها😇👇
[💌🍃••] @heyat_majazi
basij va mojahedat.wav
478.7K
📱🍃
•[ #ڪد_عاشقــے☎️ ]•
💞🍃 هرجا مجاهدت هست
در آنجا حضور بسیــج هست . . .
همــراه اول ⬅️
ارسال کد 85469 به شماره ۸۹۸۹
ایراݩــسل⬅️
ارسال کد 4412150 بہ شماره۷۵۷۵
رایتــل⬅️
ارسال کد on4001247 بہ شماره ۲۰۳۰
📱🍃 @heiyat_majazi
[• #منبر_مجازے📿 •]
.
.
شیـــطان😈
در محیط مجـازے هم🌐
بعد از یڪ خــانم و یڪ آقــا🚻
نفر ســــوم می شود3⃣
فرقی نــمی کند
در فضای حقیقی باشد یا مجـازے
پیــــامڪ باشد یا ڪـــامنت
ڪلامی باشد یا نوشتاری
تلفنی باشد یا حضوری
این را قبل از آنکه ادبــــ سخن
بر ما دیڪته کند✍🏻
تقوا حڪم می کند که ارتباط با نــــامحرم را بہ حداقــل برسان⚠️
👈و وقتی روی سخنــــ با جنــس مخــــالف است ⇩ ⇣ ⇩
⛔️باید بداند که فعــــل ها را همیشه جمــــع ببندد⛔️
همیشـــــه یادش باشد که
شیطان برای اضافه شدن
بہ گفتگوهای دو نفره،
نیازی بہ دعوتـــــ💌ـــــنامہ نـــــدارد!
(نہ در دنیای حقیقی نہ دنیای مجـازے …)
دنیاست🌍
مجـازے بودنش فریبـــت نـــــدهد❌
🖇 پ.ن: پیامبر گرامی اسلام(صلوات الله علیه)فرمود:
بدانيد كه هيچ مردى با زن نامحرم خلوت نمىكند، جز آن كه سومى آن ها شيطان است.
📚: نهج الفصاحة، مجموعه كلمات قصار حضرت رسول، ص ۲۴۷
#خدای_دنیای_حقیقی_و_مجازی_یکیست☝️🏻
.
.
پاتوق نخبگـــان😌👇
[•⏳•] @Heiyat_Majazi
🍃💌
#خادم_مجازے
✨بسم رب المهدی ✨
سلااام خدمت تک تک کاربرای
هیئت مجازی
خوووبین😍🖐
تبریک میگم بهتون!!!😁
چیو؟؟معلومه که ،هفته بسیج رو دیگه
یه بچه هیئتی باشی و بسیجی نباشی؟؟☺️
بسیجی پای کار، نیروی همیشه حاضر در صحنه..
نمونش همین کانال هیئت که همیشه پایه ثابت تموم برنامه ها بودین☺️👌
خب از زمان مدرسه تاهرمرحله ای که هستین .قطعا یبار پاتون رو گذاشتین
تو پایگاه بسیج ،چه محلی چه مدرسه
چه دانشجویی،...
میخواستیم که دوباره بیاین پای کار
یه جو صمیمانه ای رو از خاطرات بسیج رو با بقیه تشکیل بدین
هر کدوم ازشما اگه خاطره،طنز،اتفاقی،
ازدوران بسیج،بسیجی بودنش و فعالیتاش، داشت به این آیدی بفرسته☺️
بسم الله😉
🆔: @DokhtarAbani
🍃💌 @heiyat_majazi
Panahian-Clip-PoshtemoonGarme-128k.mp3
1.48M
🎧🍃
🍃
[• #نوحه_خونے🎤•]
.
.
پشتمون گرمه💪
#استادپناهیان
#تربیتفرزند(۷)
.
.
متفاوت بشنویــد🙂👇
@Heiyat_Majazi
🍃
🎧🍃
هیئت مجازی 🚩
🍃💌 #خادم_مجازے ✨بسم رب المهدی ✨ سلااام خدمت تک تک کاربرای هیئت مجازی خوووبین😍🖐 تبریک میگم به
°💌| #جارچے |💌°
یه #بسیجی
بن بست براش معنا نداره😄
جو طرح ولایت خیلی روشون اثر گذاشته
احسنت ☺️
🎯: @DokhtarAbani (پُڵِ ٱِرټڀٱطے٘)
•°•°•°•°•°
اینجا پاتوق بچه هیئتیا👇
داش مشتیاے مجازے☺️
(هَیئَـ✌ـتِ مَجــاَزے)
🍃▪️: @Heiyat_Majazi
[• #فتوا_جاتے👳🏻•]
.
.
#شبهه❌:
آیا بهتر نبود که مانند مسیحیت اسلام نیز طلاق گرفتن را ممنوع و حرام اعلام می کرد!
#پاسخ ✅ شبهه:
در اناجیل کنونی حکم شدیدی درباره طلاق دیده می شود که نه شباهتی به احکام آسمانی و نه به قوانین حساب شده بشری دارد و با هیچ منطقی تطبیق نمی کند و آن حکم ممنوعیت مطلق طلاق است.
در انجیل لوقا می خوانیم:
« هر کس زن خود را طلاق دهد و دیگری را نکاح کند زانی می باشد و هر کس زن مطلقه مردی را به نکاح خویش در آورد زنا کرده است »
انجیل لوقا باب 16 جمله 18
نظیر همین حکم در انجیل مرقس و انجیل متی نیز آمده است؛
انجیل مرقس باب 10 جمله 11
انجیل متی باب 5 جمله 33
اما باید توجه کرد:
بی تردید پیمان زنا شویی پیمان مقدسی است و باید کوشید که تا پایان عمر ادامه یابد اما بی شک ضرورت هایی پیش می آید که ادامه این پیمان قابل تحمل نیست و تولید انوع مفاسد یا ناراحتی های طرفین می کند؛
ما هرگز نمی توانیم اصرار کنیم که این پیمان در این موارد ادامه یابد هر چند تولید ناراحتی و مفسده کند به عنوان نمونه چند مورد رایاد آور می شویم:
1⃣در موارد ناسازگاری قطعی که روحیه زن و مرد به عللی چنان با هم اختلاف دارند که هیچ گونه امیدی به سازش آنها نیست و اگر علی رغم این عدم توافق آنها را به حکم اجبار وادار به زندگی زناشویی کنیم ممکن است اقدام به خود کشی یا فرار از خانه نمایند یا بیم آن برود که یکدیگر را نابود کنند .
آیا در چنین فرضی که وقوع آن هیچ بعید نیست معقول است که آنها را به ادامه زناشویی مجبور کنیم اگر چه منتهی به این امور شود؟ آیا صحیح است که حق طلاق را در این موارد مطلقا از مرد سلب نماییم!
2⃣در موارد اضطرار مانند اینکه مرد و زن هر دو به علت عدم قدرت بر زندگی در یک محل ( به این ترتیب که مثلا مزاج یکی ایجاب می کند در منطقه گرم و خشک و دیگری در منطقه سرد و مرطوب زندگی کند ) یا شغل مرد به گونه ای است که جز در مناطقی که با وضع زن سازگار نیست نمی تواند بماند آیا در چنین مواردی می توان گفت زن و مرد مجبورند تا پایان عمر بر همان ازدواج سابق بمانند و اگر مرد اقدام به طلاق و ازدواج جدید کند زنا کرده است!
3⃣در مواردی که امراض غیر قابل علاج یا دیوانگی و جنون برای یکی از طرفین یا بیماری هایی که مانع هر گونه عمل جنسی است یا مفقود الاثر شدن یکی از زوجین پیش آید آیا می توان طرف دیگر را به حکم اجبار در زندان این ازدواج تا ابد محبوس کرد .ازدواجی که هیچ سودی ندارد و جز ضرر نتیجه ای از آن عاید نمی شود .
اصولا اصرار بر ادامه زوجیت در این گونه موارد اغلب منجر به ارتکاب زنا می شود همان عملی که ترس از آن باعث جعل چنین حکمی شده زیرا بدیهی است کمتر کسی حاضر می شود یک عمر در چنین حالی به سر برد.
امروزه نیز بسیاری از ملل مسیحی به حکم ضرورت زندگی این قانون را شکسته و در کشور خود طلاق را قانونی ساخته اند.
مسیحیت در دنیای کنونی ، ایت الله مکارم شیرازی صـ51ـ
.
.
#مهدیار
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
[• #نھج_علے(ع)☀️ •]
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
✨بہ نام خـــــداے علے✨
😄 حکومت فقط مال خداست
☹️ حرف حقی که ازش به ناحق
استفاده می کنن.
☺️ شده روزگار ما. همه میگن
کمک به محرومین ولی آشوب راه
می افته و حق اونا ضایع میشه.
📚|• #نهج_البلاغه. حکمت ۱۹۸
مطابق با ترجمه #محمّد_دشتی
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇
[•✍•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_و_پنج مامان گلم... چرا اينقدر گرفتهست؟ناخودآگاه دوباره يا
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_شش
به اون آقاي محترمي که اومده سراغت بگو، همون حرفي که بار اول گفتم... تا برنگردي من هيچ جا نميرم. نه سوميش، نه چهارميش، نه اوليش، تا برنگردي من هيچ جا نميرم.اينو گفت و دستش رو از توي دستم کشيد بيرون! اون رفت توي اتاق، من کيش و مات وسط آشپزخونه... تازه مي فهميدم چرا علي گفت من تنها کسي هستم که مي تونه زينب رو به رفتن راضي کنه. اشک توي چشمهام حلقه زد! پارچ رو برداشتم و گذاشتم توي يخچال... ديگه نتونستم خودم رو کنترل کنم...-بي انصاف، خودت از پس دخترت برنيومدي! من رو انداختي جلو؟ چطور راضيش کنم وقتي خودم دلم نمي خواد بره؟براي اذان از اتاق اومد بيرون که وضو بگيره. دنبالش راه افتادم سمت دستشويي، پشت در ايستادم تا اومد بيرون... زل زدم توي چشمهاش، با حالت ملتمسانهاي بهم نگاه کرد. التماس مي کرد حرفت رو نگو... چشمهام رو بستم و يه نفس عميق کشيدم... -يادته2سالت بود تب کردي...سرش رو انداخت پايين... منتظر جوابش نشدم.-پدرت چه شرطي گذاشت؟ هر چي من ميگم، ميگي چشم...التماس چشمهاش بيشتر شد... گريهاش گرفته بود...-خب پس نگو... هيچي نگو... حرفي نگو که عمل کردنش سخت باشه... پرده اشک جلوي ديدم رو گرفته بود...-برو زينب جان... حرف پدرت رو گوش کن! علي گفت بايد بري.و صورتم رو چرخوندم... قطرات اشک از چشمم فرو ريخت. نميخواستم زينب اشکم رو ببينه... تمام مقدمات سفر رو مامور دانشگاه از طريق سفارت انجام داد... براش يه خونه مبله گرفتن؛ حتی گفتن اگر راضي نبوديد بگيد براتون عوضش مي کنيم. هزينهزندگي و رفت و آمدش رو هم دانشگاه تقبل کرده بود...پاي پرواز به زحمت جلوي خودم رو گرفتم، نمي خواستم دلش بلرزه، با بلند شدن پرواز اشکهاي من بيوقفه سرازير شد. تمام چادر و مقنعهام خيس شده بود...بچه ها، حريف آرام کردن من نمي شدن.
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
[• #قصه_دلبرے📚•] #بدون_تو_هرگز #قسمت_سی_شش به اون آقاي محترمي که اومده سراغت بگو، همون حرفي که ب
[• #قصه_دلبرے📚•]
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_سی_هفت
نماينده دانشگاه براي استقبالم به فرودگاه اومد، وقتي چشمش بهم افتاد، تحير و تعجب نگاهش رو پر کرد. چند لحظه موند! نميدونست چطور بايد باهام برخورد کنه... سوار ماشين که شديم اين تحير رو به زبان آورد...-شما اولين دانشجوي جهان سومي بوديد که دانشگاهبراي به دست آوردن شما اينقدر زحمت کشيد... زيرچشمي نيم نگاهي بهم انداخت...-و اولين دانشجويي که از طرف دانشگاه ما با چنين حجابي وارد خاک انگلستان شده...نميدونستم بايد اين حرف رو پاي افتخار و تمجيد بگذارم! يا از شنيدن کلمه اولين دانشجوي مسلمان محجبه،شرمنده باشم که بقيه اينطوري نيومدن؛ ولي يه چيزي رو ميدونستم، به شدت از شنيدن کلمه جهان سوم عصباني بودم. هزار تا جواب مودبانه در جواب اين اهانتش توي نظرم مي چرخيد؛ اما سکوت کردم. بايد پيش از هر حرفي همه چيز رو ميسنجيدم و من هيچي در مورد اون شخص نميدونست ...ممن رو به خونهاي که گرفته بودن برد. يه خونه دوبلکس، بزرگ و دلباز با يه باغچه کوچيک جلوي در و حياط پشتي. ترکيبي از سبک مدرن و معماري خانههاي سنتي انگليسي... تمام وسايلش شيک و مرتب... فضاي دانشگاه و تمام شرايط هم عالي بود. همه چيز رو طوري مرتب کرده بودن که هرگز؛ حتی فکر برگشتن به ذهنم خطور نکنه؛ اما به شدت اشتباه مي کردن! هنوز نيومده دلم براي ايران تنگ شده بود. براي مادرم، خواهر و برادرهام، من تا همون جا رو هم فقط به حرمت حرف پدرم اومده بودم. قبل از رفتن، توي فرودگاه از مادرم قول گرفتم هر خبري از باباشد بلافاصله بهم خبر بده. خودم اينجا بودم دلم جا مونده بود، با يه علامت سوال بزرگ... -بابا... چرا من رو فرستادي اينجا؟! دوره تخصصي زبان تموم شد و آغاز دوره تحصيل و کار در بيمارستان بود.اگر دقت مي کردي مشخص بود به همه سفارش کرده بودن تا هواي من رو داشته باشن، تا حدي که نماينده دانشگاه، شخصا يه دانشجوي تازه وارد رو به رئيس بيمارستان و رئيس تيم جراحي عمومي معرفي کرد. جالبترين بخش، ريز اطلاعات شخصي من بود... همه چيز، حتي علاقه رنگي من! اين همه تطبيق شرايط و محيط با سليقه و روحيات من غيرقابل باور و فراتراز تصادف و شانس بود. از چينش و انتخاب وسائل منزل تا ترکيب رنگي محيط و گاهي ترس کوچيکي دلم رو پر مي کرد!
🖊:نقل از همسر وفرزند شهید
#ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...
[•📙•] @Heiyat_Majazi
[• #وقت_بندگے💕 •]
.
.
☺️:🌷
/نمـٰازشَبدرخݪوټ/
عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله قالَ: صَلاةُ التَّطَوُّعِ حَيْثُ لايَراهُ مِنَ النّاسِ اَحَدٌ مِثْلُ خَمْسٍ وَعِشْرِينَ صَلاةً حَيْثُ يَراهُ النّاسُ.
رسول اكرم{ص} فرمود:
نماز مستحبى كه كسى از مردم،
نمازگزار را نبيند برابر با
بيست و پنج نماز است در جايیڪه
مردم او را مى بينند.
#بسماللهمومن💚✋
☺️:🌷
.
.
یڪ ـجُرعـہ آرامش😌👇
[•🍃⏰•] @heiyat_majazi
【• #رزق_معنوے •】
.
.
⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀
•اگه زمین خوردی
حتما به زمین خوردن
نیاز داشتی☺️✋•
⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀⠀ ⠀ ⠀ ⠀⠀ ⠀⠀⠀ོ ⠀ ⠀
#التماس_تفڪر✋
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
[•🗣•] @heiyat_majazi
[• #حرفاے_خودمـونے☺️ •]
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
/🍃/یوسفت گر یوسفِ زهرا بُوَد
نیکوتر است.
/🍃/در میان عاشقان او از
همه عاشقتر است
خــدا رو احساس ڪن👇
[•🕊•] @Heiyat_Majazi
📚|ختم قران امروز
ارسال تعـداد #صفحات به آے دی☺️👇
•📮• @F_Delaram_313
تعداد صفحات
• ۱۷۰ •
هر روز میزبان فرشته ها😇👇
[💌🍃••] @heyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
°💌| #جارچے |💌° یه #بسیجی بن بست براش معنا نداره😄 جو طرح ولایت خیلی روشون اثر گذاشته احسنت ☺️ 🎯
°💌| #جارچے |💌°
من میخواستم برم عضو بسیج مسجد بشم بعد رفتم گفتن برو دنباله خانومه x بعد خانوم x رو پیدا کردم به سختی بعد خانومه x گفت باید بری پیش خانوم z بعدم اشاره کرد به انتهای مسجد این مسجدی که میگم معروفه و به شدت بزرگ بعد رفتم جلو هی با خودم میگفتم خدا این خانومهz دیگه کیه؟ به کی اشاره کرد؟ خلاصه همینطور گیج داشتم دور خودم میچرخیدم رسیدم به انتهای مسجد با حاله زار به یک خانومی که ایستاده بود گفتم وای خانوم شما این خانومه z رو میشناسید، خانومم یه لبخند ملیح زد☺️ و گفت خودمم.
بعد منم😬 گفتم عه سلام خانوم فلانی گفتند بنده برای عضویت باید با شما صحبت کنم ایشونم همینطور با همون لبخند گفتند بله بیا این فرم رو پر کن برای تکمیل کردن فرم باید عکس و کپی شناسنامه میبردم که همراهم نبود منم گفتم فردا شب میارم، خلاصه ما رفتیم خونه و دیگه پیش نیومد که بریم چند روز بعدش دیدم تلفن خونه زنگ میخوره منم رفتم جواب دادم: خانوم z گفتند خانوم m شما هنوز داری مدارک میاری دیگه 😅
منم با یه دنیا خجالت گفتم 😬 ببخشید نشد و اینا که وسط حرفم خانومz گفتند حالا من با خودت کار ندارم با مادرت کار دارم.
منم که اصلااا نفهمیدم چیکار…😌
بله و خانوم z که گیجی بنده رو دیده بودند و بعدم اینکه ساداتم بنده رو برای آقا زادشون خواستگاری کردند و این شد که هنوز که هنوزه من مدارکمو نرفتم کامل کنم😬
پ.ن: ایشون که خیلی دمشونگرم😅
زود به دل مادرشوهرجان نشستن
بعله بسیج مسبب چنین کارایی هم میشه
مجردان بشتابید😉
🎯: @DokhtarAbani (پُڵِ ٱِرټڀٱطے٘)
•°•°•°•°•°
اینجا پاتوق بچه هیئتیا👇
داش مشتیاے مجازے☺️
(هَیئَـ✌ـتِ مَجــاَزے)
🍃▪️: @Heiyat_Majazi
Majid Banifatemeh - Roze Behshtam Be Roze To Madyone (128).mp3
2.65M
🎧🍃
🍃
[• #نوحه_خونے🎤•]
.
.
💞جانم به علی
💗جانم به حســن
❤️ای جانم به حسین
#سیدمجیدبنیفاطمه
.
.
متفاوت بشنویــد🙂👇
@Heiyat_Majazi
🍃
🎧🍃
[• #فتوا_جاتے👳🏻•]
.
.
#سؤال❌:
آیا فردوس فقط جای انسانهای کامل
و شرط ورودش دعا، سینهزنی و زیارت است؟
#پاسخ ✅ کوتاه:
⬅️ خداوند متعال، پیامبر اعظم را فرستاد
و به همراه او کتاب و میزان نازل نمود،
و همه چیز را [به ویژه در مورد حیات اخروی،
بهشت و جهنمش ] دقیقاً بیان داشت،
تا کسی سر خود معاد برپا نکند؛
– خودش را ربّ و داور قیامت خود و دیگران ننماید؛
– خودش و آنان را که دوست دارد به بهشت حواله ندهد؛
– هر که را خودش نمیپسندد را لایق جهنم نداند؛
و خلاصه آن که خود را از نگاه ژورنالیستی،
احساسی، شعاری و ... بر حذر دارد؛
چرا که معاد حقیقت دارد و امر بسیار جدی است.
⬅️ برخی هم دوست دارند که بهشت بروند
و هم حال و حوصلهی عبادت و اطاعت ندارند،
لذا با بندگان خدا بر سر این که چه کسانی
به بهشت میروند، دعوا و جدال راه میاندازند؛
چنان که گویی بهشت نتیجه ظفر
در این جدالهای لفظی و تخیلات است!
⬅️ بهشت را جایگاه بندگان خود قرار داد،
یعنی کسانی که او را میشناسند و باور دارند
– کسانی که او را دوست دارند
– کسانی که او را با اطاعت "عبادت" میکنند.
⬅️ و جهنم را جایگاه ناباوران و نافرمانان قرار داد
و به صراحت بیان نمود:
«کسانی که دین خدا و دینداران را مسخره
میکنند نیز به بهشت نمیروند».
⬅️ اساس را بر "محبت" قرار داد
و بندگانش را در دنیا و آخرت، بر همین اساس
تقسیم نمود و هر کس را
با محبوبش محشور میکند.
.
.
#مهدیار
#ڪپے⛔️
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
هیچ شبهـهاےبے پاسخ نمونده😉👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
°💌| #جارچے |💌° من میخواستم برم عضو بسیج مسجد بشم بعد رفتم گفتن برو دنباله خانومه x بعد خانوم x رو
°💌| #جارچے |💌°
بعد سلبریتی ها میگن چرامردم مارو مسخره میکنن خب همین کارا رو میکنید دیگه😐
فرزندم براش سوال شد😄
استغفرالله
🎯: @DokhtarAbani (پُڵِ ٱِرټڀٱطے٘)
•°•°•°•°•°
اینجا پاتوق بچه هیئتیا👇
داش مشتیاے مجازے☺️
(هَیئَـ✌ـتِ مَجــاَزے)
🍃▪️: @Heiyat_Majazi