eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
416 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
[• 💚 •] . . |👨‍👩‍👦‍👦| کلمه‌ی طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی‌می‌تراود و به‌پیرامون‌خودش‌نفوذ می‌دهد. کلمه‌ طیبه همان چیزهایی است که خدای متعال آن را با همان اساس صحیح به بشر اهدا کرده. اینها همه کلمه‌ی طیبه است؛ چه معنویات و چه مادیات . . نڪات تربیتے خانوادگے😌👇 [•🌙•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 • •بسم رب الشھـدا #قسمت_بیست_و_چهارم مصطفی و محسن رفته بودند سراغ موسیقی. می خ
【• 📚 •】 بسم رب الشھـدا آدم ها سفر که می روند زندگیشان را توی شهرشان جا می گذارند تا نفسی بکشند. اما قرآن با نفس محسن گره خورده بود. یک بار که با جواد رفته بود تهران، محسن تمام راه را توی ماشینش قرائت کرده بود. فقط وقت نماز و ناهار کارش را تعطیل می کرد. تازه وقت ناهار هم صوت قرآن را می گذاشت تا وقتش بی آموزش نگذرد. محسن در یادگیری خیلی جدی بود. با اینکه رویَـش با مصطفی باز بود اما در بحث تلاوت کاملا مطیعش بود. در مسابقات مالزی به توصیه مصطفی، سبک قرائتش را تغییر داد. آنجا مصطفی مدیر فنی قرائت محسن بود. مصطفی تمام آیین نامه های مسابقات را خوانده بود. فهمیده بود سبک تلاوت در مسابقات مالزی با ایران متفاوت است. همین شد که از محسن خواست تا سبکش را تغییر بدهد. محسن اول زیر بار نرفت. ریسک بزرگی بود گفت : بذار من کار خودم رو بکنم که توش تبحر بیشتری دارم! هرکس دیگر هم بود همین را می گفت. مسابقات فقط یک بار است. جای امتحان کردن که نیست! اما محسن به تخصص استادش اعتماد کرد. حرفش را پذیرفت ... ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 بسم رب الشھـدا #قسمت_بیست_و_پنجم آدم ها سفر که می روند زندگیشان را توی شهرشان
【• 📚 •】 بسم رب الشھـدا قاری بودن به همه گوشه های زندگی محسن سرایت کرده بود. یا خواننده بود یا شنونده. حتی ایام امتحانات دانشگاه، همان طور که برای امتحان فردا درس می خواند، هر یک ساعت گریزی می زد به تلاوت. شب ها با صدای قرآن به خواب می رفت. اگر یک شب قرآن نمی شنید، بدخواب می شد. در تمام هشت ساعتی که پرواز مشهد تا مالزی طول کشید قرآن گوش می کرد. مهمان دار هی می رفت و می آمد و بهش گیر می داد که گوشی اش را خاموش کند. ماشینش را که توی حیاط می شست صدای قرآن هم بلند بود. حتی زمانی که خودش را برای خوردن چای و غذا می رساند، توی راه تلاوت می کرد. سر سفره که همه جمع می شدند محسن وقت را غنیمت می دانست. تکه ای را تلاوت می کرد و از اهل خانه برایش نظر می گرفت. خانه جواد که سر می زد کنارش می نشست و نفس نفس می خواندند؛ یک آیه او یک آیه جواد ... ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی 😍🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• 📞 •】 . . سوره 👈 ڪهف آیه 👈 1 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب🤩👇 [•♥🍃•] @heiyat_majazi
【• 🗣 •】 😍🍃 |🌹| تنها پرنده ای بر شاخه لرزان آواز می‌خواند که به خدایش اعتماد دارد. 👌می‌داند ڪه او هوایش را دارد✋ از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• ☺️ •】 . . 😇•• امام کاظم علیه‌السلام: 😃•• كمك تو به ناتوان، از بهترين صدقه هاست. 📚•• تحف العقول، ص۴۱۴ . . یـه حبـه مـوعــظـه‌ِ شیریـن😉👇 [•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
【• 🔑 •】 🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃 😔 من خیلی گناهکارم . نمیدونم چیکار کنم. ☺️ استغفار کن. 😖 کار من با استغفار تنهای خودم درست بشو نیست. ☺️ منم نگفتم تنها. با بچه‌ای که داری تربیت می‌کنی میشه. با خوب تربیت کردن میشه. 📕|• . ص: ۲۴۷ . نڪتہ‌ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇 [°☀️°] @Heiyat_Majazi
جوان انقلابی.wav
456.8K
【• ☎️ •】 . . 💞🍃 جوان های انقلابی همــراه اول ⬅️ ارسال کد 57483 به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل⬅️ ارسال کد 44129000 بہ شماره۷۵۷۵ رایتــل⬅️ ارسال کد on40010308 بہ شماره ۲۰۳۰ . . پـیشوازِ صـداتـو خوشگل ڪن😃👇 [•📱🍃•] @heiyat_majazi
••🍃🎙•• 😍: (عَلیه السَلام): اگر مسلمانی بخواهد از و نباشد بایستی روزانه حداقل ده آیه از قرآن بخواند.  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اعلام تعداد صفحات تلاوت شده😃👇 •| @f_delaram_313 @heiyat_majazi ••🍃🎙••
【• •】 . . +⚠️‌‌ . . •|• خودت را که خالص کنی ، خدا تو را برای خــودش سوا می‌کند! آن‌وقت است که می‌شوی؛ آن‌قدر که چهره‌ات را هم، فقط برای خودش می‌خواهد...! . . +⚠️ ↫ ✋🏻         . . | |💚 😌☝️ @heiyat_majazi •🍃•☝️•
هیئت مجازی 🚩
🖤🍃 🍃 {• | •} . . دیشب برای دفتر من همّ و غم شدی بی حرف پیشِ مطلعِ حرفِ قلم شدی باور نکرد نیست سرانجام در زمین مهمانِ رسمی شب شعر خودم شدی تو از زمان آدم و حوا، وَ قبل از آن بر روی دست های مشیّت علم شدی بی مرحمت که روز شما شب نمی شود اصلاً تو  آفریده برای کرم شدی هشتاد سال  و خرده ای انگار می شود از جمع  اهل بیتِ حرم دار کم شدی با اتفاق هشتم شؤال آن زمان تنها گریزِ روضهٔ من در حرم شدی ماندم چرا زمین و زمان زیر و رو نشد آن موقعی که  وارد بازی سم  شدی آن بار هفتمی که لبت رنگ سبز شد آن بار  هفتمی چه قَدَر پر  ورم  شدی وقتی که شعله چادر مادر گرفته بود زخمیِ دست هیزم و چوبِ ستم شدی حالا بماند این که چه شد بین کوچه ها حالا بماند این که برای چه خم شدی «عارف» نگو  دگر، نکند فکر میکنی!‌‌ مثل مؤید و شفق  و محتشم شدی . . 🍃 @HEIYAT_MAJAZI •• 🖤🍃