eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
419 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽📞᯽• . . •• •• "ای پیامبر، به بندگانم خبر ده ڪه یقیناً مـن بسیاربخشنده و مهربانم! " -🦋سـوره حـجـر،آیـه 49 💙- . . 🎧😇 ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• خدایا تو همونجوری هستے ڪه من دوست دارم(؛🕊🤍 من و هم همونجوری ڪن ڪہ تو دوست دارے!✨ {علیه السلام} ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• ‮معبود من✨ کمک کن فقط هدایت به زبونم جاری بشه🗣 و قلبم به سمت تقوا تمایل پیدا کنه💚 و توفيق بدم به بهترین اعمال 🌿 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽🌍᯽• . . •• •• افسوس ڪہ همہ براےبرآوردہ شدن حاجت شخصےخود بہ مسجد جمڪران مے روند✨ و نمے دانندڪہ خودآن حضرت🌹 چہ التماس دعایے از آنها داردڪہ براے تعجیل فَرَج او دعا ڪنند🙏🏻😞 . . ᯽همهـ‌جامےبینم‌رخ‌زیباےتـورا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌍᯽•
18.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• •• مـــادَر کهـ نباشد خانه بهم میریزد علی دَرنَجف حَسن در بقیع حُسین در کربلا زینب در دمشق:) . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
•᯽🌱᯽• . . •• •• خدایا، شکرت کہ زنده‌ایم 🪴 شکرت کہ نفس می‌کشیم :) + البتہ ازت می‌خوایم کہ ما رو زنده‌تر کنے و بہ خودت نزدیک‌تر...💚 . . شڪرانه‌هاتون رو می‌شنویم...👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
مداحی آنلاین - نماهنگ کربلای غزه - آهنگران.mp3
5.33M
•᯽🎺᯽• . . •• •• قدس از کرببلا می‌گذرد می‌دانی؟ غزه از خون خدا می‌گذرد می‌دانی؟ 👌👌👌 . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• خداوندا... به مَذهبی ها بفهمان که مذهب اگر پیش از مَرگ به کار نیاید َپس از مَرگ به هیچ کار نَخواهد آمد.! خدایا.!! صدایِ افکارِ بعضی از آدمهایت را خاموش کُن،تا صِدایِ تو را هم بشنوند! 🔹آن قَدر غَرق دَر قِضاوَت هَستند که فَراموش کَرده اَند قاضی تویی.‌ . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• دست و دل بازی‌اش از صدقه دادن پیدا بود مثلا وقتی می‌خواست صدقه بدهد میگفتم: آقا مهدی آنجا پول خورد داریم میدیدم زیاد می‌اندازد از قصد پول خورد می‌گذاشتم آنجا ڪه زیاد نیندازد تا صرفه‌جویی بشه اما او می‌گفت: برای سلامتی امام زمان(عج) هر چقدر بدهیم ڪم است اتفاقا یڪ روز ڪه سر همین موضوع حرف می‌زدیم رفتم زودپز را باز ڪنم ڪه ناگهان منفجر شد و هرچه داخلش بود پاشید تویِ صورتم. آقا مهدی به شوخی جدی گفت: به خاطر همین حرفات هست ڪه اینجوری شد منتهی چون نیتت بد نبود صورتت چیزی نشد هنوز هم روی سقف آشپــزخانه جای منفجر شدنش هست با هم همه جا را تمیز ڪردیم... همیشه در ڪار خانه کمکم می‌ڪرد می‌گفت از گناهانم کم می‌شود. شهیدمهدی‌ قاضی‌ خانی . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(چهل وچهارم) آشـپز وكمـك آشـپز ، تـازه وارد بودنـد و بـا شـوخی بچههـا ناآشـنا . آشـپز ، سـفره رو انداخـت وسـط سـنگر و بعـد بشـقاب هـا رو چیـد جلـوی بچهها.رفـت نـون بیـاره كـه فریـبرز بلنـد شـد و گفـت: بچههـا! یادتـون نـره!... آشـپز اومـد و تنـد و تنـد دوتـا نـون گذاشـت جلـوی هـر نفـر ورفـت . بچههـا تنـد نـون هـارو گذاشـتند زیـر پیراهنشـون . كمـك آشـپز اومـد نـگاه سـفره كـرد . تعجـب كــرد . تنــد و تنــد بــرای هرنفــر دوتــا كوكــو گذاشــت ورفــت . بچههــا بــا سرعت كوكوهــا رو گذاشــتند الی نــون هائــی كــه زیــر پیراهــن شــون بــود . آشــپز و كمــك آشـپز اومـدن بـالا سر بچههـا . زل زدنـد بـه سـفره . بچههـا شروع كردنـد بـه گفـتن شـعار همیشـگی: مـا گشـنمونه یااللـه! كـه حاجـی داخـل سـنگر شـد و گفـت: چـه خـره؟ آشـپز دویـد روبـروی حاجـی و گفـت: حاجـی! اینهـا دیگـه کیند! كجـا بودنـد! دیوونـه انـد یـا موجـی ؟!! فرمانـده بـا خنـده پرسـید چـی شـده؟ آشـپز گفـت تـو یـه چشـم بهـم زدن مثـل آفریقائـی هـای گشـنه هرچـی بـود بلعیدنـد !! آشـپز داشـت بلبـل زبونـی مـی كـرد كـه بچههـا نونهـا و كوكوهارو یواشـكی گذاشـتندتـو سـفره . حاجـی گفـت ایـن بیچـاره هـا كـه هنـوز غذاهاشـون رو نخوردنـد! آشـپز نـگاه سـفره كـرد . كمـی چشامشـو بـاز وبسـته كـرد . بـا تعجـب سرش رو تكونـی داد و گفـت: جـل الخالـق !؟ اینهـا دیونـه انـد یـا اجنـه ؟! و بعـد رفـت تـو آشـپزخونه... هنـوز نرفتـه بـود كـه صـدای خنـده ی بچههـا سـنگرو لرزونـد... خــط مقــدم بودیــم کــه باماشــین ناهــار آوردند.بــه اتفــاق فریبــرز رفتیــم غــذا را گرفتیـم وآوردیـم. در فاصلـه ماشـین تـا سـنگر خمپـاره زدنـد. سـطل غـذ ارا گذاشـتیم روی زمیـن و درازکـش شـدیم، برخاسـتیم دیدیـم ای دل غافـل سـطل برگشـته وتمام برنــج هــا نقــش زمیــن شــده اســت. از همان جا بــا هــم بچههــا را صــدا زدیــم و گفتیـم: باعـرض معـذرت، امـروز اینجـا سـفره انداختیـم، تشریف بیاوریـدسرسفره تـا ناهـار از دهـان نیفتـاده وسرد نشـده. همـه از سـنگر آمدنـد بیـرون.اول فکـر مـی کردنـد شـوخی مـی کنیـم، نزدیکـتر کـه آمدنـد باورشـان شـد کـه قضیـه جـدی اسـت... نیروهـا کـه آمدنـد، مـا تـازه از کنـدن سـنگر فـارغ شـده بودیـم. زدیـم تـو خـال ریـا و گفتیـم، مـن ایـن سـنگرو کندم.حـال غافـل ازاینکـه حـرف امـام کـه بـه بنـی صـدر میگفــت: هــی نگویید»مــن« ایــن »مــن« شــیطان اســت. بگوئیــد: »مکتــب مــن«. ایـن حـرف هنـوز تـر و تـازه بـود و مـا هـم شـنیده بودیـم. یکـی از دانشـجوها ایـن جملـه امـام را در جـواب مـن گفـت کـه »هـی نگوییـد مـن ...« فریبرز برگشـت بـه ایشـان گفـت: معـذرت میخواهـم. مـن اشـتباه گفتـم. مکتـب مـن ایـن سـنگر را کنـده اسـت. نـگاه کنیـد دسـت هـای مکتـب مـن تـاول زده اسـت... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽📞᯽• . . •• •• این زیبا ترین بیتی است در وصف نهایت مهربانی خالق هستی:🦋 "گفـتی ڪه گـُنـه ڪنی به دوزخ بَـرمت.. این را به ڪسی گو ڪه تـو را نشـناسد:) 🤍🌧" . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• نازنین پروردگارا♡ مرا پریشان خودت ڪن..(: اینجا به جز تو ڪسے برایم باقی نمےماند..💚🌿 ؟! ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•