•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(شصت وسوم)
شــب عملیــات و خداحافظــی آن، طبیعتــاً بایــد بــا ســایر جدایــی هــا تفــاوت
می داشــت... کســی چــه می دانســت، شــاید آن لحظــه، همــه ی دنیــا و عمــر باقــی
مانـدهی خـودش یـا دوسـت عزیـزش بـود و از آن پـس واقعـاً دیدارهـا بـه قیامـت
می افتـاد. چیـزی بیـش از بوسـیدن، بوئیـدن وحـس کـردن بـود... بچههـا بـه هـم پنـاه
میبردنــد. فریــبرز هــم بــرای اینکــه اینجــو را بــه هــم بزننــد و ســتون را حرکــت
کنــد، میگفــت: پیشــانی، بــرادران فقــط پیشــانی را ببوســید، بقیــه »حق الناس «
اســت، حوری ها را بیــش از ایــن منتظــر نگذاریــد. بقیــه ســهم حــوری هاســت.
عملیــات شروع شــده بــود و نگاهــم افتــاد بــه فریــبرز دیــدم سرش را گذاشــته روی
خـاک و داره بـا خـودش نجـوا میکنـد. بهـش حسـودی کـردم کـه چـه حـال خوبـی
داره!؟ رفتـم جلـو سرم را بـردم نزدیکـش کـه ببینـم, چـه ذکـری میگـه؟ داشـت دیریـن
دیریـن مـی کـرد. داشـت آهنـگ پلنـگ صورتـی را بـرای خـودش مـی زد. معلـوم بـود
قبـا کارهـای خـودش را کـرده کـه ایـن قـدر بـی خیـال اسـت...
**
معمـولا رزمنـده هـا، نزدیـک عملیـات نارنجـک هـا را بـا کـش یـا طنـاب بـه کمرشـان
مـی بسـتند. ظهـر بـود و داخـل سـنگر همـه خوابیـده بودنـد. فریـرز، چنـد تایـی
از ایـن نارنجـک هـا را بـه کمـرش بسـته بـود و داشـت داخـل سـنگر راه مـی رفـت.
ناگهـان یکـی از نارنجـک هـا از کمـرش در رفـت و ضامـن آن بـه کـش کمـرش گیـر
کـرد و درآمـد و نارنجـک بـی ضـا مـن روی زمیـن سـنگر افتـاد. او هـم از آنجایـی
کـه هـم تـازه کار بـود و هـم همیشـه خون رد رفتـار مـی کـرد؛ بـه آرامـی رشوع کـرد
بـه بیـدار کـردن بچههـا و میگفـت: بچههـا بیـدار شـید، ضامــن ایـن نارنجــک در
رفتـه، الان منفجـر میشـه هـا، پاشـید بریـد بیـرون سـنگر...
اول بچههـا محلـش نگذاشـتند ولـی کمـی بعـد کـه متوجـه موضـوع شـدند، همـه
از خـواب پریدنـد. یکـی از بچههـا دویـد و نارنجـک را برداشـت و از پنجـره سـنگر
پـرت کـرد بیـرون. ولـی نارنجـک بـه لبـه ی پنجـره خـورد و از پنجـره سـنگر روبـرو
رفــت داخــل. چنــد ثانیــه بعــد همهمــه ای در ســنگر روبــرو بــه پــا شــد و آنهــا
هـم نارنجـک را دوبـاره بـه سـنگر مـا پـرت کردنـد. ایـن بـار یکـی دیگـر از بچههـاپریـد و نارنجـک را برداشـت تـا یـک جـای دیگـر بیانـدازد، ولـی تـا دسـتش را بلنـد
کـرد، یکـی دسـتش را گرفـت و پرسـید: ببینـم ایـن نارنجـک چنـد دقیقـه اسـت کـه
ضامنــش کشــیده شــده؟ تــازه یادمــان آمــد کــه پنــج، شــش دقیقــه ای میشــود کــه
ضامـن نارنجـک کشـیده شـده و شـکر خـدا نارنجـک عمـل نکـرده اسـت. وگرنـه تـا
حـالا بایـد روی هـوا رفتـه بودیـم...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق ••
«آگاه باشید، تنها با یاد خدا
دل ها آرامش مییابد! ❤️🩹»
🦋﴿سـوره رعـد آیـه 28﴾ 🌧
.
.
#چند_ثانیه_آرامش_باخدا :)
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
قدر دقایقش را باید دانست...
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽🌍᯽•
.
.
•• #مھدییـار ••
گاهے میرے یہ جا مهمونے🍛
دیدے غذا ڪم میاد!
صاحبخونہ بین اون همہ جمعیت👥
میاد بهت میگه:
اگہ میشہ تو غذا ڪم تر بخور
بذار بہ دیگران برسہ..
آخہ تو واسہ مایے...☺️
ولے اونا غریبہ ان...
{وقتے واسہ #امام_زمان باشے!}
آقا میگہ میشہ ڪمتر بخورے!؟
میشہ بیشتر سختے بڪشے!؟
بذار دیگران استفادہ ڪنن...
آخہ تو واسہ مایے😌😍
بچہ ها ڪارے ڪنید🤞🏻
امام زمان(عج)
برنامہ هاشو روے ما پیادہ ڪنہ..😌
🎙راوی: حاج حسین یڪتا
#یاصاحبالزمــانادرکنے🍃🌺
.
.
᯽همهـجامےبینمرخزیباےتـورا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌍᯽•
2_144198752357647919.mp3
7.12M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
فقط حــرف نزن!
#استاد_شجاعی
#امام_زمان
.
.
#سه_شنبه_های_مهدوی
#برای_امام_زمان_یار_باشیم
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•
•᯽🌱᯽•
.
.
•• #شکرانه ••
خدایا، شکرت کہ همیشہ
از دلهامون خبر داری🤍
و ما رو به حال خودمون
رها نمیکنی🪴
شکر بابت حاضر بودنت
شکر کہ از رگ گردن هم
بهمون نزدیکتری ツ
.
.
شڪرانههاتون رو میشنویم...👀
••📬•• @Daricheh_khadem
.
.
᯽منبےتودمےقرارنتوانمکرد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🌱᯽•
•᯽📖᯽•
.
.
•• #قصّه_بشنو ••
•ڪتاب: #طنزِفریبرز
•بهقلم:ناصرکاوه
•قسمت:(شصت وچهارم)
اولیـن عملیاتـی بـود کـه فریبـرز شرکت مـی کـرد. بـس کـه گفتـه بودنـد ممکـن اسـت
موقـع حرکـت بـه سـوی مواضـع دشـمن، در دل شـب عراقیهـا بپرنـد تـو سـتون و
سرتان را بـا سـیم مخصـوص از جـا بکننـد، دچـار وهـم و تـرس شـده بـود. سـاکت و
بـی صـدا در یـک سـتون طولانی کـه مثـل مـار در دشـتی صـاف مـی خزیـد، جلـو می
رفتیـم. جایـی نشسـتیم. یـک موقـع دیـدم کـه یـک نفـر کنـار دسـت فریبـرز نشسـته
و نفـس نفـس میزنـد. کـم مانـده بـود از تـرس سـکته کنـه... فریبـرز فهمید.کـه هـان
عراقـی سر پـران اسـت. تـا دسـت طـرف، رفـت بـالا، معطـل نکـرد و بـا قنـداق سـاح
محکـم کوبیـد تـو پهلویـش و فـرار را بـر قـرار ترجیـح داد. لحظاتـی بعـد عملیـات
شروع شــد. روز بعــد در خــط بودیــم کــه فرمانــده گروهــان مــان گفــت، دیشــب
اتفـاق عجیبـی افتـاده، معلـوم نیسـت کـه کـدام شـیر پـاک خـورده ای بـه پهلـوی
فرمانـده گـردان کوبیـده کـه، هـان اول بسـم اللـه دنـده هایـش خـرد و روانـه عقـب
شـده... از تـرس صدایـش را در نیـاوردم کـه آن "شـیر پـاک خـورده" فریبـرز بـوده!
**
تـازه عملیـات شـده بـود و دشـمن پاتـک کـرده بـود. آتـش دشـمن بسـیار سـنگین
بــود... فریــرزب بــرای اینکــه بــه بچههــا روحیــه بــده روی دســته ی یــک بیــل کاله
آهنـی گذاشـته بـود و از خاکریـز بـالا مـی آورد. دشـمن هـم همـون نقطـه رو بـه
آتـش مـی کشـید و همـه مـی خندیدنـد. یـه مـدت دیگـه قوطـی خالـی کمپـوت هـا
را کـه بـه هـم بسـته بـود, تـوی دسـته بیـل مـی کـرد واز خاکریـز مـی بـرد بـالا و
مرتـب چـپ و راسـت و بـالا وپائیـن مـی کـرد. بـا ایـن کارهایـش هـم اعصـاب دشـمن
بــه هــم ریخــت و هــم روحیــه نیروهــا عــوض مــی شــد... آتــش کــه ســنگین شــد
داخـل خاکریـز، لولیـد و صـاف شـد. چشـم در چشـم کـه شـدیم، وای خـدا فریـبرزبـود... زدم تـوی سرش. خـاک تـو سرت، کاله آهنـی رو روی باسـن میـذارن؟!
فریـبرز لبخنـد زد و گفـت: حکمتـی تـوش داره داش علـی... گفتـم: چـه حکمتـی آقـا
فریبرز؟گفـت: اگـه ترکـش بخـوره تـوی سرم،راحـت مـی شـم و شـهید مـی شـم امـا
اگـه بخـوره تـو باسـنم، یـه سـال بایـد مثـل مـراد رو شـکم بخوابـم...
ڪپےبدونذڪرنامنویسندهممنوع!📌
.
.
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📖᯽•
᯽•
.
.
•• #ازخالق_بهمخلوق ••
«و هرچیزے ڪه از او خواستید،
به شما عطا ڪرده است!✨💛»
♡• سـوره إبـراهـیـم،آیـه 34 •♡
.
.
#چهارشنبه_های_امام_رضایی 🕊
᯽چهکسےماراشنیـدالاخدا᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽•
.
.
•• #دل_آرا ••
« اگر در تمام زمین مخلوقے
نباشد مگر یڪ نفر مومن،
من به او اڪتفا مےکنم و اورا
براۍ خود انتخاب مےنمایم
بدون توجہ به احدی از مخلوقات
خود، و من از جوهࢪه ایمانے ڪه
به من دارد یڪ مادھی انسے
براۍ او قرار مےدهم کہ با ۅجودِ
آن دیگࢪ احتیاج به انس گرفتن
با احدۍ از مخلوقاتِ من
نداشته باشد!»✨💛
.
.
᯽دلتورامیطلبد᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🍃᯽•
•᯽📚᯽•
.
.
•• #ڪتابچه ••
•ڪتاب: کهکشان نیستی
•بهقلم: محمدهادی اصفهانی
زندگی یکی از بزرگان مذهب شیعه را به تصویر بکشد.
بسیاری از افراد تصور میکنند بزرگان دین عزلت نشین و گوشه گیر بوده اند
اما با🙇♀️ مطالعه کتاب🌏 کهکشان نیستی درمییابید که بسیاری از آنها زندگی بسیار پویایی داشتهاند
و 🚶♂️قدمهای بزرگ و مهمی در این عرصه برداشتهاند.
📚این کتاب شما را با زندگی 81 سالهی مردی بزرگ و عالم آشنا خواهد ساخت.
<<داستانی بر اساس زندگی آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی (ره)>>
.
.
᯽فوقالعادهفوقالعاده،آخرینکتاب᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽📚᯽•
•᯽🧪᯽•
.
.
•• #خانواده_درمانے ••
آن ڪس ڪه فرزند خود ࢪا شاد
ڪند؛ خداوند او ࢪا دࢪ قیامت
مسروࢪ مےنماید...!🤗✨
"پیامبر اکرم (ص)"
#خانواده_دینی
#خانواده_خوشبخت
#سبک_زندگی_درست
.
.
᯽درسـاحلامنخانوادھ᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🧪᯽•
4_5850719873562317243.mp3
14.98M
•᯽🎺᯽•
.
.
•• #دل_صدا ••
اتحداک ...
انقلابی و مقاومت🇮🇷✊
.
.
#حریفت_منم
#خیبرخیبریاصهیون
#بسیار_زیبا_و_شنیدنی 👌
᯽چوندیدمخوشتر از آواز تو᯽
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
•᯽🎺᯽•