هیئت مجازی 🚩
ان شاءالله همیشه پرچمتون پیش خدا و عزیزاش بالا باشه🙂 هیئت امشبمونم رو به اتمامه امیدوارم رزقتونو به
خدا تورا به دل بیقرار ما بخشید❤️
راستـے!!
نماز شب فراموش نشه ها!
حالا که هیئتمون با نام حضرت معصومه معطر شد..نمازتون رو بااین نیت اقامه کنید
یه حالی میده که نگو..
امتحانش کن😉
تو قنوت نمازتونم
#اللهماخرجحبدنیامنقلوبنا❤️
این دعا بدنیست!!
میدونی یعنی چی؟!
برای من این دعا یه امضاست!
یه متن بلند بالا نوشتی برا خدا
که خدایا منو متقرب درگاهت کن و فلان..
تهش یه امضا میزنی که خدایا گفته باشما
حُب دنیارو از دلم دور کنی ها!
نمیخوامش!
خیلی خوب جواب میده ها..
#اللهمعجلولیکالفرج❤️
لبخند بزن!
برآمدگے گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند...
تجربـه ثابت کرده است که گاه قوسی کوچک،میتواند معماری بنایی را نجات دهد..
حرف آخرم و تمام..
امید داشته باش که خدایی هست و زل زده به تو، تا ببیند چیکار میکنے!
#التماسدعاےحالخوبدلتون🙏💚
ارسـال نظـرات👇🏻
@afsar_velaee
°| #حرفاے_خودمـونے(401) 😊✋ |°
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
یہوقتایے باید بچہ بشیم و یاد اونـ👶
روزهایے باشیم کہ خدا ، آرزومونو🙏
بهمون نداد😔
و ما بهونہ گرفتیم و اشک ریختیمـ😭
شاید الان بفهمیم ، مصلحت و حکمت
خدا☝️چے بودهـــ🤔
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾••
🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
🌸 #هیئت_مجازے (41)🌸 موضوع: ایمـان و عمل (گریزے به صفات حضرت معصومه(س)) 97/9/22
.
.
✍| بسمهـ تعالے
رفقایے ڪه از هیئت
دیشب جامونـــدن👌
بفرمایید دل تڪونے🙂👇
دیشب حرفایے زده شــد
کہ خوندنشون خالے از لطف نیستـ😊✋
شمــاهم دعـوت شدیــد به این محفل
ان شاءالله بے نصیب نمونید و مارو
هــم از دعاے خیرتون بے بهره نذارید
پیشنهــاداتوانتقاداتوحسو
حالےڪهبدستاوردیــن رو
بامــا درمیــون بذاریــد
🆔: @afsar_velaee
#التماس_دعاےفرج_بصیرت_اخلاصوشهادت
آخرین هیئت اجرا شده[👆👆👆]
💧
°⏳| #منبر_مجازے( 400) |⌛️°
✅می خوام مثل روزی که متولد شدم،
گناهی رو دوشم نباشه!😍😔
✍امام رضا (علیه السلام)😇💐
هر مؤمنی که هنگام وضو گرفتن ،
سوره قدر را بخواند، از گناهانش
خارج میشود مانند آن روزی که از
مادر، زاده شده😊👏
📚 فقه الرضا، ص۷۰
.
.
.
پاتوق [ #منبر_مجازے 👳🎙:👇]
🍃:🌸| @heiyat_majazi
°| #حرفاے_خودمـونے(402) 😊✋ |°
🍃🌸🍃🌺🍃
🌺میگن با هرکے دوست بشے
شکل و فرم اونو مے گیرے ...
✨حالا فکرشو کنید:
🍃🌸 اگه با " خدا "دوست بشیم ...
چه زیبا شکل مےگیریم
✨#قالبتون _خدایے✨
🍃🌺🍃🌸🍃
••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾••
🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
•⏳| #منبر_مجازے(401) |⌛️•
#آیت_الله_بهجت_ره :
(💌) بعضے شروع بہ اوراد و
اذڪارے میڪنند تا امام زمان
(عج) را ببیند؛چہ اصرارے بر
دیدن آن حضرت دارید؟؟
(🌼) شما سعےڪنید اعتقادتان
بہ حضرت زیاد شود و ایشان از
شما خشنود باشند.
#ادرڪنےیامهدے
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
پاتوق [ #منبر_مجازے 👳🎙:👇]
🍃:🌸| @heiyat_majazi
° #نھج_علے(ع)☀️📖 [110] °
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
✨بہ نام خــــــداے علے✨
😎 یه برگه بردارین ازتون
امتحان بگیرم.
😢 امتحان واسہ چے آقا؟
😎 برگه رو دربیار
😎 سؤال :
ویژگےهاے #قرآن را بنویسید
😊 هم فرمان دهنده است
هم بازدارنده است.
☺️ درعین حالے که ساڪتِ
اما #گویا هم هست.
😏 #حجت خداوند بر مخلوقاتِ.
خداوند #پیمان عمل کردن به اون
رو از بندگانش گرفته.
🙂 نورانیت قرآن رو تمام و
#دین خودش رو بہ وسیلہ اون
ڪامل ڪرده.
😃 خداوند در قرآن چیزے از
دینش رو پنهان نڪرده و واسه
اون چیزے ڪہ مورد #خشم یا
#رضایت ش بوده در قرآن #نمونہ
روشن و نشانه #استوار آورده.
😎 برگہ ها بالا.
😢 آقا ما ڪہ هنوز چیزی
ننوشتیم.
😉 این سؤال از ڪجای ڪتاب
بود؟
😎 تو ڪتاب نبود اینجا👇 بود
📚|• #نهج_البلاغه . خطبه۱۸۳
ترجمه محمد دشتی. ص۲۵۰
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
#هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇
#ڪپے⛔️🙏
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
باعلے تاخــ💚ـدا؛
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇
|•✍•| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 0⃣4⃣1⃣ علـــے رو به ابن عبــاس گفت
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت1⃣4⃣1⃣
به خــدا سوگنــد تو نیــز مےدانــے ڪه علــے ڪســے است ڪه از هیــچ شمشیرے هــراس ندارد.
سپــس به نـزد عایشــه رفتــم.
#پیغــام علـــے را به او رساندم.
به او گفتــه براے علــے فضیلت و سوابقے در اسلام است و تو نیــز خـوب مےدانــے علــے ڪیست.
💟💟💟 @Heiyat_Majazi
از تو بعیـــد است ڪه دم از #جنگ با علــے بزنــے!
چگونه مےخواهــے با مردے بجنگــے ڪه پیامبر آن همه سفارشش را نموده است؟
ولــے او بر ادامه ے جنگ #اصــرار داشت.
از نزد او بــدون اتخــاذ نتیجــه اے بیرون آمدم و به نزد زبیــر رفتم.
علــے به من سفارش ڪرده بود ڪه با زبیــر به تنهایــے ملاقات ڪنم و فرزندش عبدالله در آنجا نباشد.
من از او خواستم در طول ملاقات ڪســے به ما نزدیڪ نشود و او به غلامش گفت ڪه احدے اجازه ندارد وارد اتاق شود.
من رشته ے سخنــے را به دست گرفتم.
او داشت به تدریج متقاعــد مےشد و مےفهمید ڪه اشتباه ڪرده است و نباید از مڪه خارج مےشد و به سوے بصــره مے آمد، اما ناگهان پســرش عبدالله وارد شد و بناے ناسازگارے را با من گذاشت.
زبیــر در مقابل او سڪوت ڪرد.
عبدالله را جوانــے پرخاشگــر و عصبــے دیدم و به ناچار از منزل زبیــــر خارج شدم؛ در حالــے ڪه مےدانستم صبــر و بردبارے علــے براے توقف جنگ نتیجــه نخواهد داد.
دو سپاه روے در روی هم ایستادند.
علــے صبــر و بردبارے را بر آغاز جنگ ترجیــح داد.
او سوار بر اسبــش به سوے طلحــه و زبیــر حرڪت ڪرد ڪه پیشاپیــش سپاه خود بر اسب هایشان نشسته بودند.
به آن ها نزدیڪ شد، به زبیر نگاه ڪرد و گفت:
آیا من #بـــرادر شما نبودم؟
آیا آن روزها در ڪنار پیامبر اسلام با ڪفار مےجنگیدیم و در یڪ صف بودیــم او را فرامــوش ڪرده ایـد؟
#ادامھ_دارد🍃
بھ قلمـ✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
🌸کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...🍃
منـــبع📥
📩 @chaharrah_majazi
رمــان فوق العاده👏☝️
هرشب ســاعت🕘 از ایــن ڪانال👇😍
📚 @Heiyat_Majazi
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃