eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
417 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
راستـے!! نماز شب فراموش نشه ها! حالا که هیئتمون با نام حضرت معصومه معطر شد..نمازتون رو بااین نیت اقامه کنید یه حالی میده که نگو.. امتحانش کن😉
تو قنوت نمازتونم ❤️ این دعا بدنیست!! میدونی یعنی چی؟! برای من این دعا یه امضاست!
یه متن بلند بالا نوشتی برا خدا که خدایا منو متقرب درگاهت کن و فلان.. تهش یه امضا میزنی که خدایا گفته باشما حُب دنیارو از دلم دور کنی ها! نمیخوامش! خیلی خوب جواب میده ها.. ❤️
لبخند بزن! برآمدگے گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند... تجربـه ثابت کرده است که گاه قوسی کوچک،میتواند معماری بنایی را نجات دهد.. حرف آخرم و تمام.. امید داشته باش که خدایی هست و زل زده به تو، تا ببیند چیکار میکنے! 🙏💚 ارسـال نظـرات👇🏻 @afsar_velaee
°| (401) 😊✋ |° 🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 یہ‌وقتایے باید بچہ بشیم و یاد اونـ👶 روزهایے باشیم کہ خدا ، آرزومونو🙏 بهمون نداد😔 و ما بهونہ گرفتیم و اشک ریختیمـ😭 شاید الان بفهمیم ، مصلحت و حکمت خدا☝️چے بودهـــ🤔 🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
🌸 #هیئت_مجازے (41)🌸 موضوع: ایمـان و عمل (گریزے به صفات حضرت معصومه(س)) 97/9/22
. . ✍| بسمهـ تعالے رفقایے ڪه از هیئت دیشب جامونـــدن👌 بفرمایید دل تڪونے🙂👇 دیشب حرفایے زده شــد کہ خوندنشون خالے از لطف نیستـ😊✋ شمــاهم دعـوت شدیــد به این محفل ان شاءالله بے نصیب نمونید و مارو هــم از دعاے خیرتون بے بهره نذارید پیشنهــادات‌وانتقادات‌وحس‌و حالے‌ڪه‌بدست‌اوردیــن‌ رو بامــا درمیــون بذاریــد 🆔: @afsar_velaee آخرین هیئت اجرا شده[👆👆👆] 💧
°⏳| ( 400) |⌛️° ✅می خوام مثل روزی که متولد شدم، گناهی رو دوشم نباشه!😍😔 ✍امام رضا (علیه السلام)😇💐 هر مؤمنی که هنگام وضو گرفتن ، سوره قدر را بخواند، از گناهانش خارج میشود مانند آن روزی که از مادر، زاده شده😊👏 📚 فقه الرضا، ص۷۰ . . . پاتوق [ 👳🎙:👇] 🍃:🌸| @heiyat_majazi
°| (402) 😊✋ |° 🍃🌸🍃🌺🍃 🌺میگن با هرکے دوست بشے شکل و فرم اونو مے گیرے ... ✨حالا فکرشو کنید: 🍃🌸 اگه با " خدا "دوست بشیم ... چه زیبا شکل مےگیریم ✨ _خدایے✨ 🍃🌺🍃🌸🍃 ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
•⏳| (401) |⌛️• : (💌) بعضے شروع بہ اوراد و اذڪارے میڪنند تا امام زمان (عج) را ببیند؛چہ اصرارے بر دیدن آن حضرت دارید؟؟ (🌼) شما سعےڪنید اعتقادتان بہ حضرت زیاد شود و ایشان از شما خشنود باشند. پاتوق [ 👳🎙:👇] 🍃:🌸| @heiyat_majazi
° (ع)☀️📖 [110] ° 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 😎 یه برگه بردارین ازتون امتحان بگیرم. 😢 امتحان واسہ چے آقا؟ 😎 برگه رو دربیار 😎 سؤال : ویژگےهاے را بنویسید 😊 هم فرمان دهنده است هم بازدارنده است. ☺️ درعین حالے که ساڪتِ اما هم هست. 😏 خداوند بر مخلوقاتِ. خداوند عمل کردن به اون رو از بندگانش گرفته. 🙂 نورانیت قرآن رو تمام و خودش رو بہ وسیلہ اون ڪامل ڪرده. 😃 خداوند در قرآن چیزے از دینش رو پنهان نڪرده و واسه اون چیزے ڪہ مورد یا ش بوده در قرآن روشن و نشانه آورده. 😎 برگہ ها بالا. 😢 آقا ما ڪہ هنوز چیزی ننوشتیم. 😉 این سؤال از ڪجای ڪتاب بود؟ 😎 تو ڪتاب نبود اینجا👇 بود 📚|• . خطبه۱۸۳ ترجمه محمد دشتی. ص۲۵۰ 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 0⃣4⃣1⃣ علـــے رو به ابن عبــاس گفت
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت1⃣4⃣1⃣ به خــدا سوگنــد تو نیــز مےدانــے ڪه علــے ڪســے است ڪه از هیــچ شمشیرے هــراس ندارد. سپــس به نـزد عایشــه رفتــم. علـــے را به او رساندم. به او گفتــه براے علــے فضیلت و سوابقے در اسلام است و تو نیــز خـوب مےدانــے علــے ڪیست. 💟💟💟 @Heiyat_Majazi از تو بعیـــد است ڪه دم از با علــے بزنــے! چگونه مےخواهــے با مردے بجنگــے ڪه پیامبر آن همه سفارشش را نموده است؟ ولــے او بر ادامه ے جنگ داشت. از نزد او بــدون اتخــاذ نتیجــه اے بیرون آمدم و به نزد زبیــر رفتم. علــے به من سفارش ڪرده بود ڪه با زبیــر به تنهایــے ملاقات ڪنم و فرزندش عبدالله در آنجا نباشد. من از او خواستم در طول ملاقات ڪســے به ما نزدیڪ نشود و او به غلامش گفت ڪه احدے اجازه ندارد وارد اتاق شود. من رشته ے سخنــے را به دست گرفتم. او داشت به تدریج متقاعــد مےشد و مےفهمید ڪه اشتباه ڪرده است و نباید از مڪه خارج مےشد و به سوے بصــره مے آمد، اما ناگهان پســرش عبدالله وارد شد و بناے ناسازگارے را با من گذاشت. زبیــر در مقابل او سڪوت ڪرد. عبدالله را جوانــے پرخاشگــر و عصبــے دیدم و به ناچار از منزل زبیــــر خارج شدم؛ در حالــے ڪه مےدانستم صبــر و بردبارے علــے براے توقف جنگ نتیجــه نخواهد داد. دو سپاه روے در روی هم ایستادند. علــے صبــر و بردبارے را بر آغاز جنگ ترجیــح داد. او سوار بر اسبــش به سوے طلحــه و زبیــر حرڪت ڪرد ڪه پیشاپیــش سپاه خود بر اسب هایشان نشسته بودند. به آن ها نزدیڪ شد، به زبیر نگاه ڪرد و گفت: آیا من شما نبودم؟ آیا آن روزها در ڪنار پیامبر اسلام با ڪفار مےجنگیدیم و در یڪ صف بودیــم او را فرامــوش ڪرده ایـد؟ 🍃 بھ قلمـ✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منـــبع📥 📩 @chaharrah_majazi رمــان فوق العاده👏☝️ هرشب ســاعت🕘 از ایــن ڪانال👇😍 📚 @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃