هدایت شده از فرهنگ پژوهی دینی؛ فقه و فلسفه فرهنگ
نظریه و فرهنگ - استاد پارسانیا.pdf
284.2K
🔴 مقالهای که هر طلبه و دانشجوی علوم اجتماعی باید بخواند:
✅ مقاله #نظریه_و_فرهنگ (روششناسی بنیادین تکوین نظریههای علمی)
🔹نگارش: استاد حمید #پارسانیا
🔹استاد پارسانیا در این مقاله، فرایند شکلگیری نظریه و تولید علم را در علوم اجتماعی مورد بررسی قرار میدهند.
▫️لینک پشتیبان:
http://www.jsfc.ir/article_15324.html
🔸
کانال فرهنگپژوهی دینی؛ فقه و فلسفه فرهنگ🆔@culture
حکمت فرهنگ
💢 در حسرت «نظریه فرهنگ» ۴۴ سال پس از انقلاب! ✅ دکتر مسعود فیاضی، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتم
🔸 در حسرت نظریه فرهنگ؛ دو برداشت متفاوت!
متن مشروحی از دکتر مسعود فیاضی، با عنوان جانسوز «حسرت نظریه فرهنگ» در حال بازنشر است. نگارنده پیشتر در جلسهای حضوری، در برابر این دیدگاه #مقاومت نموده و با ارجاع به آثار و نظریات متاخر به مخالف با این نظر پرداخته است. با این حال، به مناسبت بازنشر این گزارش، ضروری دیدم، منظر #حسرتمندی در نظریه فرهنگ را در دو برداشت متفاوت، صورتبندی کنم؛ امید است این قبیل مباحثات، فرصت تأمل وگفتگویهای تفصیلی را فراهم آورد.
▫️اولین برداشت از ایده «فقدان نظریه فرهنگ» را میتوان به معنای، فقدان معرفت در این حوزه دانست؛ یعنی در میان مطالعات و دانشورزیهای موجود، کسی به پرسش #چیستی فرهنگ و #چگونگی تحول آن در ایران پاسخ نگفته است؛ در اینصورت و بیشک این ایده قرین صواب نخواهد بود، چرا که امروز و در نتیجه کوششها و ابداعات نظری مرحوم علامه طباطبایی، از مجموعهای قابلاعتناء و فاخر در حوزه نظریه فرهنگ در مکتب علوم اجتماعی قم برخورداریم.
▫️فارغ از گفتگوهای مبنایی و بالادستی در حوزه فلسفه فرهنگ که در آثار #علامه، شهید #مطهری، آیتالله #مصباح و آیتالله #جوادی آملی، یافت میشود و توسط دانشپژوهان این عرصه به صورت رساله و مقاله تدوین شده است، امروز شاهد صورتبندی نظریه فرهنگ برخاسته از میراث حکمی و فقهی حوزههای علمیه در اشکال مختلف هستیم؛ دیدگاه استاد #پارسانیا و استاد #یزدانپناه را دو نمونه قویم در این عرصه باید دانست. این دیدگاه در آثار اساتید و شاگردان آنان تبیین، توسعه و تطبیق داده شده است و مجموعه قابل تاملی از بنیانهای معرفتی را فراهم ساخته است.
▫️اما برداشت دوم متوجه این نکته است که این حسرت را ناظر به فقدان معرفتی ندانسته بلکه، سامان سیاستگذاری فرهنگی ایران را فاقد تکیه و #ابتناء بر نظریه فرهنگ بدانیم؛ هرچند نگارنده با این تقریر همراه است، اما به نوعی تفصیل در این نگاه نیز نظر دارد و آن اینکه دانش سیاستگذاری و ملزومات آن، نوعی دانش عمل و معرفت انضمامیاند که در طول ممارست سیاستگذاران فراهم و متراکم میشود، بیشک مداخلات فرهنگی حاکمیت در ایران، توسط نظریههای پنهانی شکل گرفته، تدبیر میشود و امتداد یافته است و نمیتوان شکلگیری تصمیمات حاصل از شوراها و نهادهای مرتبط را در خلأ نظری تصور کرد و آنان را خالی از ابعاد نظری و معرفتی دانست، هرچند میتوان آن را فاقد یک «نظریه» صریح و مستدل دانست.
▫️حاصل سخن آنکه برای سامان سیاستگذاری فرهنگی در ایران غیر از لوازم غیرمعرفتی، باید سه حیطه نظری را پیگرفت:
1⃣ نخست آنکه، بیش از نیمقرن تلاش در صورتبندی علمی نظریه فرهنگ را به #رسمیت شناخت و به بازخوانی، ترویج و تصعید آن پرداخت؛ که این بخش برخلاف دیدگاه استاد عزیر، نه محل حسرت که جایگاه رشد و مباهات در نسبت با پروژه علوم اجتماعی در ایران است.
2⃣ دوم آنکه، نظریهی ضمنی که سالها، پایه و چارچوپ پنهان تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای فرهنگی در ایران بوده را #بازشناخت و #آسیبشناسی نمود تا بتوان با اتکا به نظریه فرهنگ مصرح و مدلل موجود، آنرا بازیابی نمود؛ چراکه در میدان عمل هیچگاه امکان سوزاندن و ساختن از ابتداء فراهم نیست و باید با بازشناسی و تعدیل و تهذیب به سامان آن اندیشید.
3⃣ آخر آنکه به #سازوکار ارتقای منطق سیاستگذاری فرهنگی مبتنی بر نظریه صریح و مستدل و برآمده از تلاش علمی اندیشید تا امکان حضور ذخیره معرفتی این حوزه علمی را در آن نهاد عملی فراهم نمود.
@HekmateFarhang