میگفتکه:یهرفیقداشتهباشکهاگه؛
اشتباهرفتیبرتگردونهنههمراهیتکنه..!'
۹ تیر ۱۴۰۲
میگفت:
نمیخواد یه شبه بشی آیتالله بهجت
قدم به قدم از خدا دور شدی
قدم به قدم باید برگردی به خدا..
کوچیک کوچیک ترک کن..
یکی یکی خطاها رو دور کن..
یکی یکی اصلاح کن خودتو...
نماز نمیخوندی، حالا شروع کن به خوندن
کمکم سعی کن یکی یکی نمازهاتو بخونی
بعد کم کم نماز صبحم پا میشی..
بعد کم کم سروقتش نماز میخونی..
بعد کم کم اضافه میکنی بهش..
۹ تیر ۱۴۰۲
۹ تیر ۱۴۰۲
هدایت شده از پلاک
[عباس] بابایی نصفه شبی داره تو پایگاه هوایی آمریکا میدوه. کلنکل آمریکاییه از پارتی شبانه اومده میگه عباس برای چی داری میدوی؟ بابایی چی گفت؟ گفت شهوت بهم فشار آورده. دارم میدوم خسته کنم خودمو که گناه نکنم. آمریکاییه که نفهمید خندید و رفت... . خدا چی گفت؟ خدا گفت برای من میدوی؟ نصفه شب میدوی؟ تو آمریکا میدوی؟ زمان شاه میدوی؟ خلبان فانتومی میدوی؟ دور از چشم همه میدوی؟ اونوقت بچهها من رفتم تو هندوستان، دختر و پسر دانشجو تو هندوستان نشسته میخونه و گریه میکنه. من به این مترجمه گفتم اینا مقتل میخونن؟ اینا دارن روضهی امام حسین علیه السلام میخونن؟ گفت حاجاقا شما هندی و اردو بلد نیستی. اینا کتاب «پرواز تا بی نهایت» [شهید عباس بابایی] دارن میخونن و گریه میکنن... .
برای خدا بدو
خدا همه رو دنبال تو میدوونه!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 حاج حسین یکتا
🌐 https://eitaa.com/joinchat/3797614592C4c785700cb
۹ تیر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجراهخوشبختیازنظرامامعلی(ع):)
۹ تیر ۱۴۰۲
Mohsen Abdolmaleki - Vasiat Nameye Shahid Hojaji 128.mp3
4.73M
دلکندمتوبهترینروزایعمرم؛
روزاییکهمیشدکنارتبهشتدنیاروبسازم🙂💔
۱۰ تیر ۱۴۰۲
یه متنی رو شهید حججی
برای دوستشون نوشته بودن..
که کل زندگیشون تو اون معنی میشه(:
زندگی بافتن یک قالی است
نه به آن نقش و نگاری
که خودت میخواهی؛
نقشه ازقبل مشخص شده است..
تو در این بین
فقط میبافی(:
نقشه را خوب ببین..
نکند قالی بافته ات را
نخرند((((:
۱۰ تیر ۱۴۰۲
۱۰ تیر ۱۴۰۲
آمده ام ، غرقِ گناهم باز
شده عادت ،توبه شکستم باز
در یک هوسِ آنی
از روی جوانی ،
فراموش کرده ام باری ؛ رضایِ ما یاری !
۱۰ تیر ۱۴۰۲
شاید شلوغترین طبقه جهنم..
مال آدمایی باشه که..
که دل دیگران رو شکستن..
و قلب دیگران رو نادیده گرفتن..
۱۱ تیر ۱۴۰۲
شیعه بودن اینجاش قشنگه که مولات کسی که[ مرحب بکشت و دست او بر درب قلعه حلقه زد
با نعرۀ زهرا مدد در را کنار از قلعه زد] امیرالمومنین،حیدر کرار.
هیبت و اسمش کابوسِ شبهای دشمنانش بود ولی وقتی میخواست همسرش خانم فاطمهی زهرا رو صدا کنه بهش میگفته[ای همهی آرزوی من]
آره خلاصه.
۱۱ تیر ۱۴۰۲
۱۱ تیر ۱۴۰۲