eitaa logo
امام عاشقان
1.8هزار دنبال‌کننده
138.3هزار عکس
92.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
✔✔ اخبار و تحلیل روزانه #جهاد_تبیین #فلسطین ارتباط با مدیر @devoteeofimamkhamenei
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 آیا اهل آزاد اندیشی و تساهل تسامح دینی بود؟! 🔶 پاسخ: خیر... کورش می‌کوشید مردم را در جهل و خرافات نگه دارد تا بتواند بر آنان حکومت کند. او به مردم این آزادی را می‌داد که بت‌پرست و حتی باشند. حتی خودش نیز بت مردوک (که در لغت به معنی گوساله است) را به عنوان خدای آسمان‌ها و زمین ستایش می‌کرد. (yon.ir/HDySI) چرا؟ چون دوست می‌داشت مردم در نادانی بمانند. اما در جایی که قضیه فرق می‌کرد، به کسی آزادی دینی نمی‌داد. مثلاً در کتاب «روزگار باستانی یهود» با عنوان "The Antiquities of the Jews" اثر یا همان فلاویوس ژوزفوس (که یهودی بود) آمده که کورش هخامنشی طی بیانیه‌ای به کاهنان، فرمان داد تا همه ایشان باید برای حکومت شاه (کورش) و سلامتی او خانواده‌اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی ادامه داشته باشد! و کسانی که از این حکم نافرمانی کنند بایستی به کشیده شوند و اموالشان به سود خزانه سلطنتی شود. 📚 سند: ژوزفوس فلاویوس، روزگار باستانی یهود، کتاب 11، فصل 1، بخش 3. THE ANTIQUITIES OF THE JEWS, By Flavius Josephus, Translated by William Whiston, BOOK XI, CHAPTER 1 : 3 می‌بینیم که وقتی پای حکومت به وسط می‌آید، کورش هیچ اهل آزادی‌های دینی نیست! بلکه هر گونه مخالفت را با حکم صلیب و مصادره اموال پاسخ می‌دهد... این هم نمونه‌ی حقوق بشر از جنس کورش... 🆔 @Imam_Asheghan ✅ کانال
📌وقتی داریوش آبروی نداشته کوروش را میبرد‼️ در معروف آبروی کوروش را میبرد، و هرچه که کوروش به دروغ ادعا کرده بود را برملا میکند! داریوش در ستون سوم، بند ۱۴ کتیبه خود این چنین بیان میکند: چون در و بودم باز برای دومین بار بابلیان نسبت به من نافرمان شدند. مردی (اَرَخ) ارمنی پسر (هَلدیتَ) او در بابل برخواست. سرزمینی (دویا لَ) نام در آنجا بمردم دروغ گفت (که) من (بخت النصر) پسر (نبون نیت) هستم پس از آن بابلیان نسبت به من نا فرمان شدند. بسوی او (اَرخ) رهسپار شدند. او بابل را گرفت. او شاه شد. 📖 رلف نارمن شارپ، فرمانهای شاهان هخامنشی،صفحه ۶۲ goo.gl/8BoV5o 👈 اسکن کتاب اسکن با کیفیت بالا goo.gl/M9J94T ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⚠️ داستان آنجا جالبتر میشود که، در منشور خود مدعی است مردم بابل از ستم و ظلم به تنگ آمده بودند! در حالی که داریوش صراحتا اعلام میدارد که فردی که هیچ نسبی با نبونید نداشت، تنها با یک دروغ ساده که من فرزند نبونید هستم، توانست بابل را علیه پارس متحد کند و پادشاه بابل شود. کتیبه بیستون به خوبی شان و جایگاه نبونید نزد مردم را نشان میدهد، مردم بابل گوش به فرمان کسی شدند که خود را فرزند نبونید معرفی میکند و دوباره در آرزوی احیا تمدن بابل که بدست نابود شده بود، بودند! ♻️بار دیگر دورغگویی کوروش و بودن منشور وی ثابت شد ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✍ نویسنده : 🆔 @Imam_Asheghan ✅ کانال
امام عاشقان
🆔 @Imam_Asheghan ✅ کانال #امام_عاشقان
مادها،پارس هارا دزد میدانستند. 🚮برخلاف ادعای باستانگرایان، دو قوم ماد و پارس شدیدا با هم دشمن بودند و از کوچکترین اقدامی علیه یکدیگر کوتاهی نمیکردند. اوج دشمنی این دو قوم را میتوان از برخورد بی رحمانه دوم در زمان فتح متوجه شد. کوروش شهر را غارت، مردم ماد را کشت و به گرفت. ر ک: دیاکونوف،تاریخ ماد،ترجمه کریم کشاورز،صفحه۵۱۹ تاریخدان و زبان شناس بی نظیر آلمانی گوشه ای دیگر از این دشمنی بین قوم و را به زیبایی نقل میکند: "هوخشتره با استفاده از فرصت، کورش و اریارمنه ی هخامنشی را نیز تحت سیطره ی خود در آورد. او ظاهر پادگان هایی مادی نیز تا انزان تأسیس کرد. در تأیید این مطلب می توان به این نکته توجه کرد که نام پاسارگاد که بعدها پایتخت کورش بزرگ شد، یعنی «پاثرگدا »، یک نام مادی است و نه پارسی و معنای آن «جایگاه پاییدن دزدها »است" 📖 والتر‌هینتس‌،داریوش و ایرانیان،ترجمه پرویز رجبی،نشرماهی،صفحه۶۵ ⚠️بیان چند نکته : در سراسر اراضی تحت سلطه خود پادگان های نظامی تاسیس کرد و میتوان گفت مهم ترین آن پادگان ها،پادگان نظامی بود که در یا ساخت، انزان مرکز قوم پارس بود که پارس ها بزور آنرا از صاحبان اصلی آن یعنی ها تصاحب کردند.(بعدا بصورت کاملا توضیح خواهم داد) 🔻اوج نکته اینجاست که هوخشتره پادشاه ماد نام پادگان انزان را یا همان پاسارگاد به معنی جایگاه پاییدن ها است. این بدین معنی است که مادها پارس ها را دزد میدانستند و به همین دلیل پادگانی نظامی در مرکز آنها ساختند تا پارسی های دزد را تحت مراقبت و پاییدن قرار دهند. ✍نویسنده: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @Imam_Asheghan ✅ کانال
🔥دامن زنان پارسی آخرین راه نجات کوروش! پس از خیانت سپه سالار ، و نامه ی پنهانی او به اول و دعوت وی به شورش علیه حکومت مرکزی ماد. کوروش که در خیالش فکر رهایی از سلطه مادی هارا حتی متصور هم نبود و با زندگی در دربار ها نوکری آستیاگ را پذیرفته بود. در سودای حکومت با هارپاگ هم پیمان شد و شورش علیه حکومت آستیاگ آغاز شد. آستیاگ از شورش آگاه شد، و سپاه عظیمی را به سمت مرکز قوم به حرکت در اورد. سپاه آنقدر عظیم بود که پارسیان توان مقاومت نداشته و ناگزیر پا به فرار گذاشتند. ⚡️شرح این ماجرا را تاریخدان، زبان شناس معروف آلمانی به زیبایی بیان کرده است : 👇 "پارس ها از برابر سپاه ماد که از نظر شمار سپاهی وضع بهتری داشته اند، گریخته اند، پارس ها پیش از نبرد زن های خود را بر کوهی پناه داده بودند. زن ها با دیدن موج مردان در حال فرار دامن های خود را بالا زده و بانگ برآوردند : ( کجا ترسو ها؟ می خواهید دوباره به جایی بخزید که از آن جا به دنیا آمده اید؟ )" ⚡️والتر هینتس در اثبات درستی این روایت توضیح جالبی را بیان میکند : 👇 "با این گزارش ها دست یافتن به جان سخن دشوار است. اما این یک حقیقت است، که بنا بر سنت هربار که شاهنشاه سر از پاسارگاد در می آورد، به هر زن پاسارگادی، به پاس رفتار زنان پیشین آن ها یک سکه ی زر می بخشید. تنها سوم به گزارش ، از سرخست هموار پاسارگاد را دور میزد تا ناگزیر از دست دادن سکه نباشد. از آنجا که نیز به این سنت وفادار ماند و حتی به زنان آبستن دو دریک ( نام سکه زر در دوره هخامنشی که توسط اول ضرب گردید ) می داد، باید که داستان (( زنان شجاع پاسارگاد )) زمینه ای تاریخی داشته باشد." 📖 والتر‌هینتس‌، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، نشرماهی، صفحه goo.gl/CXLyok 👈  اسکن کتاب  ➕ در اثبات درستی این روایت، تاریخدان و نویسنده یکی از جامع ترین کتب پیرامون تاریخ قوم ماد یعنی نیز همین ماجرا در کتاب خود نقل میکند و به عنوان یک روایت صحیح قبول دارد. 📖 دیاکونوف، تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، صفحه ۵۱۷ goo.gl/3xCMAJ 👈 اسکن کتاب  ⚠️ : در روایت تاریخی آمده است که مردان پارسی زنان خود را بر بالای کوهی پناه دادند. خب برای چه؟! دلیل اینکار از دو حالت خارج نیست : 👇 1⃣ به کنیزی گرفتن زنان... 2⃣ اعدام و قتل عام زنان بی دفاع 💥 حال لازم است راجع به دین مادی ها بیشتر بدانیم :👇 💡در اینکه مادی ها پیرو دین بوده اند شکی نیست، و اینقدر این موضوع واضح است که واقعا نیازی به ارائه سند نیست. اما از آنجایی که و ها بدیهیات تاریخی را نمیدانند چند سند از هزاران سند بیان میکنم 📖 دیاکونوف، تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاورز، صفحه ۴۵۷ goo.gl/qfwevf 👈   اسکن کتاب 📖 دیانت زرتشتی، پروفسور کاری یار، ترجمه فریدون وهمن، صفحه ۴۴ 👈 اسکن کتاب      yon.ir/Cxplr ✍ نویسنده: 🆔 @Imam_Asheghan ✅ کانال
آيا كورش هخامنشی بختيارى بود⁉️ 📮 قوم دلير و تيره‌هاى تابع آن در گذر تاريخ، همواره پاسبان هويت ملى و مذهبى ايران زمين بوده اند و نمونه بارز جانفشانى‌هاى آنان را مى‌توان در هشت سال ديد كه چگونه از جان و مال و ناموس ملت در مقابل كفار بعثى دفاع نمودند، و با فدا كردن خود، از ارزش‌هاى مذهبى و ميهنى پاسدارى نمودند. 👈از ديگر سو، قريب به يك قرن است كه زمزمه‌هايى از بيرون، در ميان اين قوم سلحشور شنيده شد و روز به روز صداى آن بلندتر به گوش مى‌رسد؛ اين ادعا كه كورش دوم (مشهور به كورش كبير) بختيارى بود!‼️ 🔍 شايد اولين كسانى كه چنين سخن حيرت آورى را مطرح نمودند، خود از قوم بختيارى نبودند و بر اساس اهداف خاص سياسى چنين مدعى شدند. ليكن برخى چنان در اين ادعا غرق‌اند، كه حاضر به شنيدن حقيقت نيستند. به هر روى، نگارنده بر خود وظيفه ميداند كه حق را بر زبان آورد. هرچند براى عده‌اى ناخوشايند باشد. آيا كورش هخامنشی ، بختيارى بود⁉️ - در قدم اول، فرض را بر اين بگيريم كه كورش هخامنشی، بختيارى بود. به راستى آيا در شأن يك قوم بزرگ و دلاور است كه به "يك شخص" افتخار كند؟ يا اينكه آن شخص بايد به قوم دلير خود افتخار كند؟ حقيقت اين است كه كورش هخامنشی بايد افتخار كند كه بختيارى است (اگر واقعاً بختيارى باشد)، و حداقل اين افتخار بايد دو طرفه باشد. ❗️ليكن كورش هخامنشی در هيچ كتيبه و هيچ متنى اشاره‌اى به بختيارى بودنِ خود نكرد. با اينكه او در استوانه مشهور خود، اصل و نسبش را بيان كرد، اما هيچ اسمى از نمى‌آورد. سرزمين‌هاى متعدد و اقوام گوناگون را نام مى‌برد، اما نامى از قوم بزرگ بختيارى نمى‌آورد. تنها به شهر اشاره مى‌كند، و ميگويد كه پدرانش، شاه اين شهر بودند.[1] برخى گفته اند منظور از شهر انشان، همان سكونتگاه قوم بختيارى است!‼️ 👈در پاسخ بايد بگوييم كه اولاً انشان تنها يك منطقه بود، مطمئنا بختيارى‌ها همه ساكن يك نقطه نبوده و نيستند، كورش اگر بختيارى بود، بايد به قوميت و اصل و نسب خود (يعنى بختيارى بودنِ خود) اشاره مى‌كرد، نه اينكه نام يك شهر را بياورد. 👈ثانياً طبق جديدترين يافته‌هاى باستان‌شناسى، انشان ربطى به قوم بختيارى ندارد. انشان نام ديگر سرزمين است و شهر انشان، در نزديك Dež-e Espīd (بيضاء كنونی و در نزديكى امروزى) واقع شده بود و حداقل از قرن 7 پيش از ميلاد، انشان نام ديگر پارس بود.[2] پس انشان (برخلاف تصورات برخى) اصولا ربطى به مناطق بختيارى نشين ندارد. 👈چگونه ممكن است كه كورش كبير، بختيارى بوده باشد، ولى هيچ اشاره‌اى به اصالت خود نكرده است؟ ✅در حقيقت دو گزينه وجود دارد. يا كورش كبير اصلاً بختيارى نبود، يا بختيارى بود ولى به اصالت خود افتخار نمى‌كرد و براى آن ارزشى قائل نبود كه در آثار خود هيچ اشاره‌اى به بختيارى بودنِ خود نكرد. 📚اسناد: [1]. بنگريد به ترجمه فارسى استوانه كورش كبير، دكتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورميانه موزه بريتانيا، متن استوانه، بند 21 ؛ همچنين ترجمه فارسى منشور كورش كبير، به ترجمه پروفسور عبدالحميد ارفعى، بند 21 ؛ و نيز بنگريد به: Translation of the text on the Cyrus Cylinder, Translation by Irving Finkel, Assistant Keeper, Department of the Middle East, Num 21 [2]. بنگريد به: Shahbazi. A. Sh (1986), Ariyāramna Old Persian proper name, Encyclopædia Iranica, Vol. II, Fasc. 4, pp. 410-411,  In Iranica online: Last Updated: August 12, 2011. به نقل از: D. Stronach, “Achaemenid Village I at Susa and the Persian Migration of Fars,” Iraq 34, 1974, pp. 239-48 esp. p. 248; J. M. Cook, The Persian Empire, New York, 1983, p. 8 🔘 🆔 @Imam_Asheghan ✅ کانال
تمام نیروی دریایی هخامنشیان به بیگانگان وابسته بود. تاریخدان و ایران شناس کم نظیر فرانسوی راجع به نیرویی دریایی مینویسد : 🔻تا زمانی که با هخامنشیان متحد نشده بودند، هخامنشیان فاقد ناوگان و نیروی دریایی بودند 🔻تمام ناوگان دریایی به فنیقیان و ملت هایی مانند قبرسی ها و یونانیان ایونیا و... وابسته بود ⚠️نکته جالب توجه که وابستگی هخامنشیان به ناوگان دریایی فنیقی ها و خالی بودن دست آنها را نشان میدهد آنست که هوس لشکر کشی به به سرش زد، اما با مخالفت فنیقیه لشکر کشی بالکل متنفی شد! (صفحه ۸۴) 📚پی‌یر‌بریان،امپراتوری‌هخامنشیان،ترجمه ناهید فروغان،انتشارات فرزان روز، صفحه ۴۲ اسکن کتاب👈 goo.gl/RbKJc5 ✍ نویسنده : 🆔 @Imam_Asheghan ✅ کانال
نظام برده داری هخامنشیان (M. A. Dandamayev) از بزرگترين ايران‌شناسان و باستان‌شناسان حال حاضر جهان است كه مسلط به زبان‌های پارسی باستان و اكدی است. 📮سند از زندگينامه و رزومه علمی ايشان كه از مهتبرترين شخصيتهای ايران شناس در محافل آكادميك جهان است : Dandamayev, Russian Academy of Sciences. Retrieved 2012-11-24. ایشان در مورد داری در عصر می نویسد: 🔻 ساکنان استان ها یا شهرها و حتی یک قبیله ی کامل را، هنگامی که علیه حکام پارسی شورش می کردند، به بردگی می گرفتند. قسمت عمده ی این بردگان را برای کار به املاک شاه یا بلند پایگان پارسی می فرستادند [و] بقیه را در زمینی وادار به سکونت می کردند. گروه آخری را در اختیار مالکان خصوصی می گذاشتند که بابت آن ها بایستی به شاه می پرداختند. در یکی از نامه ها ساتراپ به نام آرشامی خطاب به پیشکار املاکش آشکارا شیوه ی به دست آوردن برده را روشن می کند. در این نامه گفته می شود که هنگام سرکوبی شورشی در مصر، پیشکار سابقش شماره ی بی شماری «گاردا» شامل صنعتکار و اموال دیگر به دست آورد و تمام این غنائم را به اموال خصوصی آرشامی اضافه کرد. هم اکنون هنگام شورش جدید در مصر سفلی، پیشکار باید درباره ی تهیه ی گاردا و اموال دیگر برای اربابش دلسوزی کند و حتی این غنائم را از جای دیگر به دست آورد. بنابراین پیشکار اموال آرشامی بایستی تعدادی گاردای صنعتکار را تهیه می کرد [و] روی تن آن ها داغ مهر آرشامی را می زد و این گارداها را به مایملک او می افزود؛ همانگونه که مباشر پیشین کرده بود. از مضمون این نامه چنین بر می آید که گاردا همان برده بوده چون روی بدن او داغ مهر صاحبش را می زدند. اینگونه در پی جهان گشایی هخامنشیان در جهش تندی از نظام بردگی ـ پدرسالاری اولیه، به بهره کشی از کار سودمند بردگان بیگانه در زمینه ی ساختمان، کشاورزی و صنعت انجام گرفت.🔺 📚 تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی و دیگران، ترجمه: کیخسرو کشاورزی، ص ۸۹ goo.gl/Ech5vY 👈 اسکن کتاب 🆔 @Imam_asheghan ✅ کانال
فروش برده های ایرانی در نزدیکی تخت جمشید ●وجود نظام در امپراتوری یک امر ثابت است که تاریخدانان و مورخین به وجود آن گواهی داده اند. 💡 تاریخدان و ایران شناس کم نظیر فرانسوی که عمر خود را صرف شناخت و تحقیق راجع به کرده است، در این باره می نویسد : 🔻چندین لوح به تاریخ فرمانروایی (ولوح دیگر به تاریخ فرمانروایی و هیزداته ) نشان می دهند که اگی بی ها در و به طور دقیقتر در محلی موسوم به خومدشو ، که با متزیش،در نزدیکی تخت جمشید یکی دانسته شده است، تجارت می کرده اند. همان ایتی - مردوک - بلاتو چهار بار در آنجا قراردادهایی بسته است؛ وی در آنجا را (که نامهای ایرانی دارند) می خرد و پیش از آنکه آنان را یک بار دیگر به اولین شریک تجارتی خود در متزیش بفروشد، در بابل به فروش می رساند. این اسناد حاوی اطلاعات فراوان است، از جمله نشان میدهند که اگی بی ها توانسته بودند خود را با شرایط جدیدی که بر اثر فتح به دست پدید آمده بود، انطباق دهند. فاتحان نیز کاملا توانسته بودند از امکاناتی که ساختارها و سلسله مراتبهای بابلی در برابرشان نهاده بود، بهره برداری کنند.🔻 📚پی‌یر‌بریان،امپراتوری‌هخامنشیان،ترجمه ناهید فروغان،انتشارات فرزان روز، صفحه۹۷ goo.gl/gvqi2E 👈🏻 اسکن کتاب ⚠️نکته ای که در این الواح به وضوح به چشم میخورد،آنست که بازار فروشی در نزدیکی تخت جمشید یک بازار معروف و نام آشنا در منطقه بوده است، و تجار انسان از مناطق دور و نزدیک برای بردگان ایرانی، زنان و دختران ایرانی به پارس ب می آمدند. ✍🏻 محقق : 🆔 @Imam_asheghan ✅ کانال
تصاحب با زور زمین های اقوام ایرانی توسط هخامنشیان. به جرات میتوان گفت بیش از هر قوم و ملت دیگه ای ایران و ایرانی را مورد ظلم و ستم قرار داد. پیشتر ثابت کردیم که ورود قوم آریا همراه بود با سیه روزی ، به و رفتن اقوام اصیل ایرانی. ر.ک https://t.me/Anti_Archaism/663 از جمله ظلم ها و ستم هایی که هخامنشیان به اقوام ایرانی روا داشتند، تصاحب با زور و غصب زمین های مردمان است. در این رابطه استاد تاریخ آلمانی، متخصص خط و زبان های باستانی ایرانی و ایلامی در کتاب خود این چنین می نویسد : 🔻به رغم همه ی قرار و مدارهای شاه ها و شاه بالادستش شوتروک-ناهونته ی دوم در شوش، تصرف زمین با آرامش انجام نپذیرفت. البته به یک یک رؤسای اقوام پارسی ملکی رسید. بدین سبب واژه ی فارسی باستان rmatam به صورت وام واژه وارد زبان ایلامی شد. اما دو سندی که بر حسب تصادف به دست ما رسیده اند، نشان میدهند که گاهی اوقات تصرف زمین در اتزان از سوی پارسها به زور انجام پذیرفته است. از خزانه ی در تخت جمشید لوحی برنزی با نبشتهای ایلامی از اوایل سده ی هفتم پیش از میلاد به دست آمده است. آتشی که اسکندر در سال ۳۳۰ به جان تخت جمشید انداخت، بخش هایی از این لوح را ذوب کرده است، اما هنوز آنقدر از نبشته ی آن بر جای مانده که بتوان آن را بازخواند و دریافت که هخامنشیان این سند را از معبد شهر ایلامی سات ربوده اند. ظاهرا این سند مربوط است به مالکیت زمین و عواید مالیاتی. از این رو، هخامنشیان در مقام مالکان و اربابان تازه این لوح (سند) را با خود بردند. دومین سندی که از نفوذ همراه با زور پارس ها در انزان سخن می گوید، جام سیمینی است که در سال ۱۹۶۶ میلادی در نزدیکی تخت جمشید به دست آمد. این جام در سدهی ۲۳ پیش از میلاد از آن یک پرستار (روحانی) زن ایلامی بوده است. در روی جام ایزدبانو نارونده نقش بسته است. در لبهی جام نبشته ای به خط کهن ایلامی در یک سطر آمده است. ظاهرا این جام از آن معبد محل و در اختیار پرستاران زن بوده است، تا اینکه یکی از آنان جام را همراه با کمربندی سیمین و زیورآلاتی دیگر در درون کوزه ای قرار داده و کوزه را دفن کرده است، ظاهرة بی آنکه امکان دستیابی دوباره به آن را داشته باشد. پیداست که به طور قطع نمی توان نظر داد که این کار از ترس نفوذ «بربرهای شمال »، در حدود سال ۷۰۰، انجام گرفته است یا نه، اما فاتح دیگری برای انزان نمی شناسیم. می توان تسخیر ایلام به دست پارس ها را همچون نفوذ شهسواران آلمانی به پروس، در دو هزاره بعد، تصور کرد. این تازه واردان، حق مالکیت قانونی در دست، غالبا با زور سرزمین های جدید را تصرف کردند.🔺 📚التر‌هینتس‌،داریوش و ایرانیان،ترجمه پرویز رجبی،نشرماهی،صفحه50 goo.gl/ehEHkJ 👈🏻 اسکن کتاب ✍🏻 محقق : 🆔 @Imam_asheghan ✅ کانال
🔻 آیا اهل آزاد اندیشی و تساهل تسامح دینی بود؟! 🔶 پاسخ: خیر... کورش می‌کوشید مردم را در جهل و خرافات نگه دارد تا بتواند بر آنان حکومت کند. او به مردم این آزادی را می‌داد که بت‌پرست و حتی باشند. حتی خودش نیز بت مردوک (که در لغت به معنی گوساله است) را به عنوان خدای آسمان‌ها و زمین ستایش می‌کرد. (yon.ir/HDySI) چرا؟ چون دوست می‌داشت مردم در نادانی بمانند. اما در جایی که قضیه فرق می‌کرد، به کسی آزادی دینی نمی‌داد. مثلاً در کتاب «روزگار باستانی یهود» با عنوان "The Antiquities of the Jews" اثر یا همان فلاویوس ژوزفوس (که یهودی بود) آمده که کورش هخامنشی طی بیانیه‌ای به کاهنان، فرمان داد تا همه ایشان باید برای حکومت شاه (کورش) و سلامتی او خانواده‌اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی ادامه داشته باشد! و کسانی که از این حکم نافرمانی کنند بایستی به کشیده شوند و اموالشان به سود خزانه سلطنتی شود. 📚 سند: ژوزفوس فلاویوس، روزگار باستانی یهود، کتاب 11، فصل 1، بخش 3. THE ANTIQUITIES OF THE JEWS, By Flavius Josephus, Translated by William Whiston, BOOK XI, CHAPTER 1 : 3 می‌بینیم که وقتی پای حکومت به وسط می‌آید، کورش هیچ اهل آزادی‌های دینی نیست! بلکه هر گونه مخالفت را با حکم صلیب و مصادره اموال پاسخ می‌دهد... این هم نمونه‌ی حقوق بشر از جنس کورش... 🆔 @Imam_asheghan ✅ کانال
کلودیوس الیانوس (Claudius Aelianus) فیلسوف،ادیب و مورخ رومیِ یونانی مآب قرن دوم میلادی است. وی یکی از دانشمندان روم باستان بود و جالینوس پزشک مشهور یونانی از او به عنوان استاد یاد میکند. (تاریخ الحکماء ص 65) اِلیانوس در یکی از کتب خود به نام "Varia Historia" که به حکایات گوناگون شهرت دارد، وصف جالبی از شاهان پارس دارد. "The Persian King whilest he travelled had (to divert the tediousness of his Journey) a little stick, which they call Philyrium,6 and a knife to cut it. Thus were the Kings hands employed. They never had any Books, wherein they might read of something great, memorable, and worthy of Discourse" 🔹ترجمه : ...شاهان پارس،حتی یک کتاب نداشتند و زحمت اندیشیدن به خود نمی دادند،چنانکه ذهنشان را نه به مطالعه سنگین و جدی مشغول میکردند و نه به مفاهیم متین و پراهمیت. Varia Historia,Book XIV,CHAP XII #سواد_ایران_باستان #پارس #کتاب 🆔 @Imam_asheghan ✅ کانال #امام_عاشقان