eitaa logo
امام شناسی
365 دنبال‌کننده
532 عکس
187 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @BehnazEmam نشانی صفحه اینستاگرام https://www.instagram.com/imamology.info/
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ سبحان الله که زینب (س) پسرانش را در کربلا جا گذاشت ، ولی آنجا که دفاع از حریمش لازم بود ، هزاران #مدافع_حرم برایش جان فدا کردند تا نهضت #عاشورا پرچمش همیشه بالا بماند. لبیک یا #زینب (س) 🌱 🏴 @Imamology
⚫️ جانبازى و شهادت عليه السّلام‏ ⚫️ ▪️ياران امام حسين عليه السّلام همه به شهادت رسيدند و جز خاندانش كسى باقى نماند، در اين هنگام على اكبر عليه السّلام براى رفتن به ميدان آماده شد، او داراى زيباترين چهره، و نيكوترين سيرت بود، از پدرش اجازه رفتن به ميدان طلبيد، امام عليه السّلام به او اجازه داد، سپس نگاهى مأيوسانه به قد و قامت على اكبر عليه السّلام نمود، و چشمانش را به زير افكند و گريه كرد آنگاه گفت: ▫️اللّهمّ اشهد فقد برز اليهم غلام اشبه النّاس خلقا و خلقا و منطقا برسولك صلى اللَّه عليه و آله و سلم و كنّا اذا اشتقنا الى نبيّك، نظرنا اليه. ▫️خدايا گواه باش، جوانى كه در صورت و سيرت، ظاهر و باطن و گفتار مردم به رسولت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم بود، و هر گاه مشتاق ديدار پيامبرت مى ‏شديم به اين جوان نگاه مى‏ كرديم، براى جنگيدن با اين مردم رهسپار شد. ▪️امام حسين عليه السّلام صدا زد: «اى پسر سعد، خدا ريشه رحم تو را قطع كند، همان گونه تو رحم مرا قطع مى‏ كنى.» على اكبر عليه السّلام به دشمنان حمله كرد و جنگ سختى با آنها نمود، گروه‏ بسيارى از آنها را به خاك هلاكت افكند، سپس نزد پدر بازگشت و صدا زد: ▫️يا أبت! العطش قد قتلنى، و ثقل الحديد قد اجهدنى، فهل الى شربة ماء من سبيل؟، ▫️اى بابا! شدّت جانم را به لب رسانده، و سنگينى اسلحه، مرا به زحمت انداخته، آيا جرعه آبى هست كه به دستم رسد؟ ▪️امام حسين عليه السّلام گريه كرد و فرمود: ▫️وا غوثاه! يا بنىّ من اين آتى بالماء! ▫️...، آه از بى ‏پناهى! اى پسر جانم از كجا بياورم! ▪️برو اندكى با دشمنان جنگ كن، چقدر نزديك است كه با جدّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم ديدار كنى، او با كاسه ‏اى پر از آب، تو را سيراب خواهد كرد، كه پس از آن هرگز تشنگى وجود ندارد. ▪️على اكبر عليه السّلام به ميدان بازگشت و جنگ بسيار شديد و نمايانى نمود، سرانجام منقذ بن مرّه عبدى‏ آن حضرت را هدف تير قرار داد، همين تير موجب افتادن على اكبر عليه السّلام بر زمين شد صدا زد: ▫️يا ابتاه! عليك منّى السّلام، هذا جدّى يقرؤك السّلام و يقول لك: عجّل القدوم علينا. ▫️اى بابا! آخرين سلامم بر تو باد، اينك اين جدّم است كه سلام به تو مى ‏رساند و به تو مى‏فرمايد: زودتر به سوى ما بيا. ◾️«ثمّ شهق شهقة فمات، سپس صيحه‏اى بلند زد و جان سپرد» عليه السّلام به بالين على اكبر عليه السّلام آمد (ديد از دنيا رفته است) به بالين او نشست و خم شد، « و وضع خدّه على خدّه‏، و گونه خود را بر گونه على اكبر نهاد.» آنگاه فرمود: ◽️قتل اللَّه قوما قتلوك، ما اجرأهم على اللَّه، و على انتهاك حرمة رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم على الدّنيا بعدك العفا.🖤 ◽️، خدا بكشد آن مردمى كه تو را كشتند، چقدر آنها بر خدا و هتك حرمت صلى اللَّه عليه و آله و سلم، گستاخى نمودند، بعد از تو خاك بر سر دنيا. 🖤 ⚫️ حضرت عليه السّلام از خيمه بيرون آمد و صدا مى ‏زد: «يا حبيباه! يا ابن اخاه، اى محبوب دلم، اى برادرزاده ‏ام» با اين وضع به بالين على اكبر عليه السّلام آمد و خود را روى پيكر (به خون غلتيده) او افكند. در اين هنگام امام حسين عليه السّلام نزد خواهر آمد و او را به خيمه زنها برگردانيد. (ع) علیه السلام اثنی عشری 📚 غم نامه کربلا / اشتهاردی / ترجمه اللهوف علی قتلی الطفوف / ص137-140
🏹🛡 آخرین مدافع امام 🛡🏹 ✍🏻 چون کار جنگ سخت شد و سنگ بر پیشانی و تیر سه شعبه بر قلب نازنین علیه السلام نشست ، دشمنان دست از جنگ برداشتند، سپس بازگشتند، و گرداگرد آن حضرت را گرفتند، ناگاه (ع) (كه يازده سال بيشتر نداشت و) بچه‏اى نابالغ بود از خيمه بانوان بيرون آمد و دوان دوان خود را به عمويش حسين (ع) رسانيد، و در كنار عمو ايستاد. ▫️ امام حسين (ع) وقتى كه او را ديد صدا زد: «خواهرم، او را نگه دار، سلام اللَّه عليها از خيمه خارج شد تا او را نگهدارد، و به خيمه برگرداند، او به شدت خوددارى كرد و گفت: ◾️ «و اللَّه لا افارق عمّى، سوگند به خدا از عمويم جدا نشوم» ▫️ يكى از دشمنان به نام بحر بن كعب شمشيرش را به طرف امام حسين (ع) فرود آورد، عبد اللَّه به او گفت: ◾️ «ويلك يا بن الخبيثة أ تقتل عمّى، واى بر تو اى فرزند زن ناپاك آيا عمويم را مى ‏كشى؟» ▫️ آن ظالم شمشير را به سوى حسين (ع) فرود آورد، عبد اللّه دستش را سپر قرار داد، دستش بريده و آويزان شد، صدا زد: «يا عمّاه!، اى عمو جان». ▫️ امام حسين (ع) عبد اللّه را به سينه‏ اش چسبانيد و فرمود: «اى برادرزاده! در برابر اين مصيبت كن، و بوسيله آن از درگاه خدا تقاضاى خير و سعادت كن، كه خداوند تو را به نزد پدران شايسته ات ملحق مى ‏كند؟ 🕯 در اين هنگام حرمله (لعنت خدا بر او باد) گلوى او را هدف قرار داد، آن تير، سر او از بدن جدا كرد، و او در آغوش عمويش حسين (ع) جان سپرد. علیه السلام علیه السلام 📚 غم نامه کربلا / اشتهاردی / ترجمه اللهوف علی قتلی الطفوف / ص147-148
🌴 زینب (س) ..... 🌴 ▫️ وقتی زنان به قتلگاه نگاه کردند و شهدا را دیدند که جسمهایشان قطعه قطعه شده ، اجسامشان طعمه ی تیرهای پرتاب شده گردیده است و شمشیرها از خون آنان سیراب گشته است و سم ستوران اندامشان را خرد کرده است ، صدای خود را به فریاد بلند کرده بر سر و صورت زدند. ▫️ زینب سلام الله علیها گریه آلود و با صدایی رسا فرمود: ◾️ یا محمداه! این توست که در دشت افتاده و اعضایش از هم گسسته است و دختران تو به اسیری رفتند و ذریه ات به قتل رسیدند. ▫️ از این ناله ی جانگداز دوست و دشمن به گریه آمدند ؛ آنگونه که سرشکها بر البسه جاری گشت. ▫️ آنگاه دستانش را به زیر کشته ی برادر برد و آن را به جانب آسمان بلند کرده و گفت: ◾️ پروردگارا! این قربانی را از ما پذیرا باش. ◾️ (س) 📚 سرور دل پیامبر (ص) / ص805
#شام_غریبان 🏴 پرده ی شب بر تمام وقایع روز سایه افکند ، حالا که دیگر رزمگاه به #قتلگاه بدل شده است جز ناله و شیون کودکان و زنان هیاهویی نیست. 🕯 #زینب جان ، از امشب دنیا به تو تکیه می کند و شمع وجود تو پروانه وار برای امامِ جوان می سوزد. ▪️ صبور باش وارث #زهرا (س) ▪️ @Imamology
🌴 قصه «کاف ها یا عین» به «ص» رسید. بیابانِ #صبر اینک امامی چون #زینب دارد. 🌴 السلام علیک یا بنت امیرالمومنین یا زینب کبری (س). @Imamology
💎 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: ▫️ مَن بَکى عَلى مُصابِ هذِهِ البِنتِ (زینب بنتِ عَلِیٍ علیها السلام) کانَ کَمَن بَکى عَلى أخَوَیهَا الحَسَنِ و الحُسَینِ علیهماالسلام؛ ▫️ هر کس بر مصیبت هاى این دختر (حضرت علیها السلام) بگرید، همانند کسى است که بر برادرانش، و علیهما السلام گریسته باشد. علیهم السلام 📚 وفيات الائمه / ص431
⛰ یادمان باشد ، شام در پیش است و یزیدها در انتظار. #زینب باشیم تا کربلا در #کربلا نماند و شام بزم رسوایی یزیدیان گردد. @Imamology
🌳 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: 🥀 هر کس بر مصیبت هاى این دختر (حضرت علیها السلام) بگرید، همانند کسى است که بر برادرانش، حسن و حسین علیهما السلام گریسته باشد. 📚 وفيات الأئمه / ص431
✍🏻 نقل شده که اهل‌ بیت امام حسین علیهم السلام را سه روز پشت دروازه‌ های دمشق نگه داشتند تا شهر را آذین‌ بندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین علیه السلام را همراه کاروان اسرا وارد دمشق کردند. ◼️ واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که علی‌ رغم خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک ولی شمر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه ساعت که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل که از حقیقت ماجرا بی‌ خبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله می‌ کردند و بر سرها اهانت می‌ نمودند. سفر شام برای اهل‌ بیت امام حسین علیهم السلام بسیار تلخ و مصیبت‌ های دوران اسارت در این دیار، برایشان از سخت‌ ترین مصیبت‌ ها بوده است. 💔 وقتی از امام سجاد علیه السلام پرسیدند در سفر کربلا، سخت‌ ترین مصیبت‌ های شما کجا بود، سه بار فرمودند: الشام، الشام، الشام. ◼️ در شام نیز اسرای آل محمّد علیهم السلام را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی ایستادند، سر امام را در برابر یزید می‌ گذارند و این صحنه از سوزناک‌ ترین صحنه‌ هایی است که برای امام سجاد و خانم زینب اتفاق می‌ افتد. چرا که یزید ملعون بر سر امام توهین کرده و شماتت می‌ کند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان می‌ داند و به مردم اجازه حضور می‌ دهد و در آن مجلس به لب‌ های مقدس امام جلوی چشم اسرا خیزران می‌ زند. ◼️ گویا در این مجلس است که یک مرد شامی به خود اجازه می‌ دهد و این جسارت بزرگ را می‌ کند. دختر امام حسین به نام فاطمه را از یزید به کنیزی می‌ خواهد و با پاسخ تند دختر امام و خانم زینب سلام الله علیهما روبرو می‌ شود و بعد از گفتگوئی میان حضرت زینب و یزید خانم خطبه‌ ای در مجلس یزید ایراد می‌ کنند و شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره می‌ کند و یزید را در مجلس خود رسوا و خوار می‌ کند.
💬 حضرت سلام الله علیها یزید را اینگونه خطاب می کند: ▫️به نام خداوند بخشنده و مهربان. ▫️خداوند جهانیان را حمد و سپاس می گویم و بر پیامبر اسلام و خاندان او درود می فرستم. خداوند متعال حقیقت را نیکو بازگو فرمود، آنجا که در قرآن بیان داشت: «کار کسانی که زشتکاری و گناه انجام داده اند، به جایی رسید که آیات خدا را دروغ شمردند و آنها را به مسخره گرفتند».آری؛ کلام خدا راست و عین حقیقت است. ▫️ ! از این که زمین و آسمان را بر ما تنگ گرفته ای و ما را همانند اسیران کافر به این شهر و آن شهر کشانده ای، گمان کردی که ما نزد خدا خوار و پست شدیم و تو در پیشگاه او منزلت یافتی؟ با این تصور خام و باطل، باد به غبغب انداخته ای و با نگاه غرورآمیز و نخوت بار به اطراف خود می نگری، در حالیکه شادمانی از اینکه دنیایت آباد شده و بر وفق مرادت است و مقام و منصبی را که حق ما خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است، در دست گرفته ای. ▫️اگر چنین خیال باطلی در تو پیدا شده، لحظه ای بیندیش! مگر تو فراموش کرده ای کلام خدا را که می فرماید: «آنان گمان نکنند که مهلت یافتن خیر و سعادتشان است. نه تنها به نفع شان نیست، بلکه برای آن است که بر گناهان خود بیافزایند و برای آنان عذاب ذلت آمیز ابدی در پیش است». 🔻ادامه دارد... 📚 لهوف / سید بن طاووس/ ص215-221
💬 حضرت سلام الله علیها یزید را اینگونه خطاب می کند: ⁉️ ای فرزندان بردگان آزاد شده! آیا عدالت این است که زنان و کنیزان خود را در پشت پرده جای دهی، ولی دختران پیامبر خدا را در میان نامحرمان به اسارت بگیری؟ زنان و کنیزان خود را پوشیده نگاه داری، ولی خاندان رسالت را با دشمنان شان در شهرها و آبادی ها بگردانی تا بادیه نشینان، خویشان و غریبه ها و اراذل و اشراف آنان را ببینند؛ در حالی که کسی از مردان آنان همراهشان نیست و سرپرست و حمایت کننده ای ندارند؟ ⁉️ چگونه امید خیر می توان داشت از فرزند کسی که می خواست با دهان خود جگر پاکان را ببلعد و گوشت و خون او از شهیدان اسلام روییده است؟ چگونه می توان انتظار کوتاه آمدن از کسی داشت که همواره با بغض و دشمنی و کینه و عداوت به خاندان ما نگریسته است؟ ⁉️ ! این جنایات بزرگ را انجام داده ای، آنگاه نشسته ای و بی آنکه خود را گناهکار بدانی یا جنایات خود را بزرگ بشماری، با خود ندا سر می دهی که ای کاش پدران من حضور داشتند و از سر شادمانی و سرور فریاد بر می آوردند و می گفتند: « ای یزید! دست مریزاد»؟ این جمله جسارت آمیز را می گویی، در حالی که با چوب دستی بر دندان های مبارک سید جوانان بهشتی می کوبی؛ زهی بی شرمی و بی حیایی! چگونه چنین یاوه سرایی نکنی؟ 🔻ادامه دارد... 📚 لهوف / سید بن طاووس/ ص215-221