eitaa logo
به وقت بهشت 🌱
6.8هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
1 فایل
💠وَأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَی‌اللَّه إِنَّ‌اللهَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَاد 🚫کپی یا انتشار حتی با ذکر نام نویسنده حرام است🚫 تبلیغات ارزان https://eitaa.com/tablighattarzan عضو انجمن رمان آنلاین ایتا🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
در طول یک ماه و نیمی که از عقدشان گذشته بود، اغلب وقت هایی که به دیدار نامزدش می آمد برای او گل می خرید. اواسط فروردین ۱۳۹۵، یک روز به او گفتم: «این گل ها گران است! به فکر زندگی تان باشید، پول ها را باید جای دیگری خرج کنید. این گل ها بعد از چند روز خشک می شوند...» جواب داد: «ارزشش را دارد که یک لبخند بر چهره همسرم ببینم...» مادر همسر شهید عباس دانشگر🕊🌹
💥توجه ، توجه 💥 سالانه نزدیک به ده میلیون تن انواع محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا gmo شامل ،، ، های_نباتی و توسط واردکنندگان عمده داخل کشور می‌شود. بر اساس قانون مصوب مجلس واردات، کشت و مصرف تراریخته‌ها بدون کسب مجوز ممنوع است. جالب است با اینکه آمریکا واردات غذا و داروهای حیاتی و حتی پانسمان کودکان پروانه‌ای را به ایران تحریم و سبب فوت ده‌ها کودک پروانه‌ای شده ولی واردات میلیون‌‌ها تن سویای تراریخته به کشور برای نهاده‌های دامی و متأسفانه سفره مردم مشکلی ندارد؟ آیا نباید شک کرد؟ اکثر روغن‌های نباتی وارداتی در بازار تراریخته است. 🇮🇷 ما در این پویش از مجلس محترم می‌خواهیم واردات تراریخته را به طور کامل ممنوع و به جای آن از تولیدات داخلی خودمان از نوع سالم حمایت شود این خواسته ملت ایران است. با ثبت رای خودتان در پویش ملی ممنوعیت واردات تراریخته ، این پویش را به مجلس برسانید👇👇 https://www.farsnews.ir/my/c/35465 📣مردم ایران با تمام قدرت این پیام را نشر دهید.
🏴 لا یوم کیومک یا اباعبدالله ‍ کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟» انگار اضطراب گرفته باشد، لبهایش کبود شده بود و چانه‌اش می‌لرزید. بغلش کردم و چسباندمش به سینه‌ام. آرام در گوشش گفتم «ریحانه جان اگر راستش را بگویم من را می‌بخشی؟ این پیکر بابامهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «نه، این بابای منه؟ این بابا مهدی منه؟ این بابا مهدی خوب منه؟» برادرم خواست بغلش کند و ببرد. سفت تابوت را چسبیده بود و جدا نمی‌شد. از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند. دوباره در گوشش گفتم «ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» با همان حال گریه گفت «چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» گفتم «باشه. اگر دوست نداری نکن ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس.» یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت «مامان از طرف تو هم بوسیدم. حالا چرا پاهایش؟» گفتم «چون آن پاها همیشه خسته بود. همیشه درد می‌کرد. چون برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)و حضرت رقیه(س) قدم برمی‌داشت.» یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد.
دلتنگ شدم... خواستم گله کنم از دوری و فراق💔 ولی یاد شهادت بابای غریبتان شرمنده ام کرد... شاید این شمایید که دلتان تنگ است💔 شمایید که گله دارید از بی وفایی ما... ودلتنگی شما ،دل مارا تنگ کرده است
❣پیامبراکرم صلی الله‌علیه‌وآله‌وسلم: فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربیت کنید؛ دوستی پیامبرتان و دوستی خاندانش و قرائت قرآن 📜قاموس قرآن، ص۲
: زن در اسلام، زنده؛ سازنده؛ و رزمنده است؛ بہ شرطی کہ لباس رزمش، لباس عفتش باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اعتراض زنان بلژیک به بیحجابی اجباری! سالهاست درکشورهای اروپایی زنان حتی غیرمسلمان به اعتراض به بیحجابی اجباری مشغولند حال آنکه درشیعه خانه امام زمان بخشی ازهنرمندان وورزشکاران بی محابا به گسترش ورواج این منکر میپردازند و درحمایت ازهرزگی و برهنگی به حیاوعفت زن ایرانی حمله میکنند! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👤دختران این خاک ؛برای داشتن ایران قوی پدر میدهند نه روسری....❤️🇮🇷
51.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴مستند عملیات بزرگ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی علیه رژیم صهیونیستی فیلم کامل جزییات عملیات بزرگ دستگیری خرابکاران در ایران و زلزله‌ای که در موساد آمد. 📱تبیین آنلاین @spoh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سکانسی قابل تامل از یک فیلم 🔻 بیشتر با مفهوم شعار 🔚 آشنا بشید 😏 💯 حتمااااااا ببینید ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خریدی و سایزت نبوده!!!!!!؟؟؟؟؟ 😳😳😳 لباس خواب به سایز خودت دوخت میشه باورت میشه؟؟!!!! 😳 برای سایز بزرگااااا☺️🦋🦋 در انتخاب مدل و پارچه✔️ خواب راحتی✔️ بینظیر در پارچه✔️ کافیه سایز بگی✔️ -سایز😍 https://eitaa.com/joinchat/442957996C338829205c https://eitaa.com/joinchat/442957996C338829205c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی قشنگه حاجی صدامو داری؟؟😭 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠💠💠✨ 💠💠✨ 💠✨                 ⚜بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمَنِ‌الرَّحیم کپی‌حرام🚫 تا امروز همیشه سعی می‌کرد خودش رو محکم نشون بده. جلوی ریز و درشت حوادث صاف ایستاده بود تا کمر خم نکنه. چند بار فکر کرد چه نیازی هست که برم خارج از کشور؟ با همین مدرکی که دارم میرم سر کار و خدمت می‌کنم. ولی باز نظرش عوض می‌شد که کار را که کرد؟ آن که تمام کرد؛ خیلی زود می‌گذره. برمی‌گردم. هم تدریس می‌کنم هم کار. علاقه‌ای که به تدریس داشت کمتر از علاقه‌اش به کار نبود. نباید کم بیارم. درسته میرم تو غربت. جایی که با عقایدم جور در نمیاد ولی باید برم. نباید دچار احساسات بشم. دست از تا کردن لباس‌هاش برداشت. یک لحظه نگاهش به جعبه‌های کارتونی زیر تخت جلب شد. کمی فکر کرد و زود یادش اومد که اینا کادوهای امیر بودند که خودش قبل از رفتن به مشهد زیر تخت جا داده بود. لبخندی تلخ به صورتش نقش بست. شاید اگر تو خونه تنها بود و کاری هم نداشت، جعبه‌ها رو بیرون می‌آورد نگاهشون می‌کرد. باز هم حس غریبی به سراغش اومد. حسی که همیشه با یادآوری امیر بهش دست می‌داد. با هم مشهد نرفتیم ولی تو بازارهای مشهد هم جلوی چشمم بودی... شاید هم چشم‌هام دنبالت می‌گشتن. یادمه چه‌قدر وسواس به خرج دادم تا اون عطر رو برات انتخاب کردم. هر وقت رفتم بازار به یاد اون سفر تو جلوی چشم‌هام می‌اومدی. همه وجودش پر شد از یاد امیر و باز دلتنگ شد. دلتنگیی به وسعت آسمون‌. بی خیال همه چیز شد و دستش رو زیر تخت برد. اولین جعبه رو بیرون کشید. دستش رو داخل برد و با لمس قابی، شاسی کوچکی از امیر رو تو دست گرفت و بیرون آورد. باز هم موهای پر مشکی، چشم و ابرهای سیاه و ته ریشی که جذابیتش رو صد برابر می‌کرد. و عشقی که تو نگاه امیر می‌خوند ولی تو رفتارش نمی‌دید. کاش کمی فرصت بهم داده بودی. چه عجله‌ای داشتی واسه رفتن؟ رفتنت رو باور کنم یا نم نم لالایی‌های عاشقانه‌ات رو؟ کاش می‌موندی و بهم می‌گفتی منظورت چی بود از اون حرف آخر؟ من عشق بچگی‌هات بودم!؟ این حرفت مثل یه سوال سخت کنکور به جون مغزم افتاده. تو که می‌خواستی بری دیگه چرا من رو گرم تو آغوش گرفتی چرا حرف از عشق زدی؟ محو شد تو چهره‌ی امیر که اگر هم برای همه عادی بود، به نظر بشری خاص‌ترین چهره‌ی مردنه‌ی دنیا به حساب می‌اومد. از خدا می‌خوام اگه یه روز از عمرم هم باقی مونده باشه ببینمت و بهم بگی. قبل از این‌که اشکش راه بیفته، عکس رو به جعبه برگردوند و جعبه رو سر داد زیر تخت. چند تکه لباس باقی مانده رو از روی تخت برداشت و تو چمدون گذاشت. درش رو بست ولی زیپش رو باز گذاشت که اگر خواست چیزی رو اضافه کنه. کاغذ یادداشتش رو برداشت. لیستی از کارهایی که باید قبل از سفر انجام می‌داد رو نوشته بود. اکثر کارهاش جلو رفته بود. به جز چند قلم. دعوت نازنین و لیلا و مهمونی خداحافظی دوستانه‌ جزء برنامه‌هایی بود که باید انجام می‌داد. تکلیف خونه رو هم هنوز روشن نکرده بود. تصمیم داشت خونه رو در اختیار خونواده‌ای قرار بده که مشکل مسکن دارند. با شست و سبابه‌اش کمی به پیشونیش فشار آورد. داشت فکر می‌کرد دیگه چه کاری مونده... ناگهان فکری مثل جرقه به ذهنش اومد. خونواده‌ی سعادت؛ باید به دیدن اون مرد و زن هم می‌رفت. چرا شما رو یادم رفته بود! بلند شد و جلوی پنجره‌ ایستاد. پرده‌ی اتاق امیر هنوز هم کنار بود. مثل همون دو سال پیش. چرخی تو اتاق بهم ریخته زد. کمی به سر و روی اتاق دست کشید و از اون حالت زلزله زده بیرونش آورد. هنوز هم این عادت قشنگ رو داشت که خونه رو بهم ریخته رها نکنه. با سرعت برق آماده شد و کش چادرش رو مرتب کرد. کیف پولش رو تو دست گرفت و از پله‌ها سرازیر شد. طهورا سوالی نگاهش کرد. -می‌رم خرید -بیام همرات؟ -نه فدات شم. دو تیکه خرید دارم زود برمی‌گردم      ✍🏻 (مهاجر) کپی یا انتشار به هر شکل است🚫 ╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮    @In_heaventime  ╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
🌟در این شب آرام ... 🌸دعایتان میکنم بخیر 🌟نگاهتان میکنم به پاکی 🌸یادتان میکنم بخوبی 🌟هرجا هستید 🌸بهترین‌ها را برایتان آرزو دارم 🌟شبی زیباو سراسر آرامش 🌙در آغوش مهربانی های خدا داشته باشید 💜شبتون بخیر و سرشار از آرامش💜 💫 ✨ ─━━━━⊱🌟⊰━━━━─
39.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😯حقایقی در این فیلم مشاهده خواهید کرد، که احتمالا شما را غافلگیر می کند. 1️⃣بخش اول پس پیشنهاد میکنم حتما تا انتهای این فیلم که در سه بخش ارائه شده است را ببینید. ۵۶ ماده سمی که در نان وجود داره☠️ پروژه کاهش جمعیت جهان ❌۵۶ ماده سمی☠ که در وجود دارد.😳 پویش ملی نه به نان‌ با آرد سفید را اینجا امضا کنید👇👇👇 https://www.farsnews.ir/my/c/101123 همه این پویش را حمایت کنید پویش ملی نه به واردات تراریخته را اینجا امضا کنید https://www.farsnews.ir/my/c/35465
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی قشنگه حاجی صدامو داری؟؟😭 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
⭕️ تنها راه نجات آیت‌الله‌العظمی جوادی_آملی : مواظب باشیم این نظام نه به آسانی به دست آمده و نه به آسانی برمی‌گردد. اگر معاذالله کمترین آسیبی ببینید، تمام لعنت‌های گذشته دامنگیر ما می‌شود، الی یوم القیامة هر مسلمانی که بیاید، لعنت‌ش دامنگیر ماست. بر همۀ ما واجب عینی است که اين نظام را حفظ بکنیم کاری که باعث تضعیف این نظام است، باعث تفرقه است، باعث نفاق‌افکنی است، باعث طمع بیگانه است، حرام عینی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘⚘⚘⚘⚘⚘ خنده‌هایت آتشی بر جان ماست سوخت این دل و نگشت آرام باز...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درخواست جالب زن بارداری که ۱۸ ساعت زیر آوار بود از مامور هلال احمر!
✅متن برتر: داریم به سمتی میریم که؛ بی حیایی = مُد بی آبرویی = کلاس دود = تفریح رابطه با نامحرم = روشنفکری گرگ بودن = رمز موفقیت بی فرهنگی = فرهنگ پشت کردن به ارزشها و اعتقادات = نشانه رشد و نبوغ خوردن حق دیگران = زرنگی