#خاطرات_بین_المللی|#آمریکا
@IntMob
✳️ گفتگویی با جوان ملحدِ عضو یک خانوادهی مدرن!
🔷 #مرد_یخی ❄️
🔹بخش ۱ از ۲
چند روز پیش داشتم از سفری باز میگشتم و این مکالمه با آستین، راننده اوبر در گرفت. آستین یک پسر بلوند سفید پوست بود که ظاهرا خیلی جوان و در حد ۱۷-۱۸ سال به نظر میرسید اما با توجه به بحثهایمان احتمالا بزرگتر و ۲۰-۲۲ ساله است.
آستین: سلام، امیدوارم سفرت خوب بوده باشد. راستی، مرکز شهر میروی؟
مرد یخی: سلام، بله مرکز شهر میروم.
آستین: چقدر عالی! خانهی من هم مرکز شهر است. بعضی وقتها اوبر من را به مقصدی با فاصلهی دو ساعتی می فرستد که مجبور می شوم کنسل کنم. چون تا بخواهم بروم و برگردم زمان زیادی طول میکشد و وقت آوردن پسرم از مهدکودک میگذرد.
مرد یخی: بچه داری! اصلا به ظاهرت نمیخورد. ازدواج هم کردهای؟ (این سوال در ایران احمقانه به نظر خواهد رسید اما در امریکا حدود نیمی از کودکان حاصل ازدواجهای خارج از ازدواج هستند. به خصوص در سنین جوانی مثل سن آستین معمولا ناخواسته و به علت کمتجربگی طرفین در کنترل باروی رخ میدهد.)
آستین: نه ازدواج نکردهام.
مرد یخی: با دوست دخترت در یک خانه زندگی میکنی؟ (آمار دقیق ندارم اما خیلی موارد در امریکا، افرادی که با هم روابط جنسی متمادی دارند در یک خانه زندگی نمیکنند. به خصوص در سنین پایین که استقلال مالی کامل نیست.)
آستین: نه با مادر بچهام زندگی نمیکنم. راستش اصلا دوست دخترم نیست.
مرد یخی: منظورت چیست؟
آستین: مادر بچهام (جالب این بود در طول صحبت از این زن با عنوان مادر بچهام یاد میکرد، نه لفظی که نشانهی رابطه اضافهی مستقیم با وی باشد) یکی از بهترین دوستانم است اما من جزو کسانی هستم که فعلا تصمیم دارم هیچگاه ازدواج نکنم اما دوست داشتم بچه داشته باشم. لذا با مادر بچهام توافق کردیم بچهی مشترک داشته باشیم اما ازدواج نکنیم.
مرد یخی: چه تصمیم عجیبی! پسرت با چه کسی زندگی میکند؟
@Allah4all
آستین: پسرم با مادرش زندگی میکند و او قیم قانونی است. اما من هر روز پسرم را میبینم و وظایف را هم بین هم تقسیم کردهایم.
مرد یخی: الآن که پسرت مهدکودک میرود و کمکم رشد عقلی پیدا میکند، فکر نمیکنی برای پسرتان بهتر است که شما به شکل یک خانواده زندگی کنید؟ وجود مشترک پدر و مادر برای یک کودک لازم است.
آستین: نه اصلا! زندگی پسرم عالی است! یک پسر خوشحال! تا حدی هم که عقلش میرسد به او توضیح دادهایم که رابطهی ما چگونه است. تقسیم وظایف هم کاملا برای ما راضیکننده است.
مرد یخی: اما من هر چه فکر میکنم، خانوادهی سنتی فضای بهتری برای رشد و نمو کودکان است.
آستین: اما تا به حال در جریان زندگی افراد مشابه من بودهای؟
مرد یخی: نه!
آستین: پس نمیتوانی قضاوت کنی! اما من در یک خانوادهی سنتی بزرگ شدهام و میتوانم قضاوت کنم. به جرات میگویم زندگی پسرم از دوران کودکی خودم بسیار بهتر است! خانوادهی سنتی برای دوران مدرن یک ایدهی احمقانه است!
مرد یخی: منظورت چیست؟
آستین: ایدهی خانواده سنتی این است که در بازهی ۲۰ الی ۳۰ سالگی عاشق یک نفر بشوی. با او ازدواج کنی. بچهدار بشوی و بعد برای ۵۰-۶۰ سال تا هنگام مرگ با آن فرد زندگی کنی، ولو این که زندگی مشترک خوبی نداشته باشی. در گذشته انسانها دغدغههای بسیار محدودی داشتند و این ایده قابل پیاده سازی بود. اما انسان امروز در کنار این، بسیاری اهداف دیگر دارد. آمار هم میگوید خانوادهی سنتی برای دوران مدرن ایدهی شکست خوردهای است. در آمریکا بیش از ۵۰% ازدواجها به طلاق میانجامد. مهمتر این که ۹۰% ازدواجهایی که زیر سن ۳۰ سالگی رخ میدهد به طلاق میرسد. چون هنوز انسانها خودشان را نشناختهاند و برای اهداف شخصیشان تصمیم نگرفتهاند.
مرد یخی: منظورت از اهداف شخصی چیست؟
آستین: مثلا هدف من این است که تبدیل به یک موسیقیدان بزرگ بشوم. این کار نیاز به تلاش شبانهروزی دارد و وقت زیادی از من میگیرد. برای اجرا باید جاهای مختلف بروم و خیلی وقتها اجرا دیر وقت است. برای همین زمان خواب من عادی نیست و صبحها دیر بیدار میشوم. وقت زیادی باید صرف تمرین کنم و لذا نمیتوانم خودم را درگیر یک رابطهی بلندمدت با یک زن کنم. رابطههای من کوتاه مدت و با افرادی مثل خودم است (ظاهرا منظورش این بود که غیر از مادر بچهاش زنان دیگری هم برای ارضای نیازهای عاطفی-جنسی در زندگی او حضور دارند! که هر وقت یک طرف به هر دلیل از ادامه منصرف شد، به رابطهشان پایان میدهند.)
مرد یخی: از کارت راضی هستی؟ درآمدت خوب است؟
آستین: بله، عاشق کارم هستم و برای همین کار میکنم. درآمدش برایم اهمیتی ندارد.
🔸#ادامه_دارد...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آمریکا
@IntMob
✳️ گفتگویی با جوان ملحدِ عضو یک خانوادهی مدرن!
🔷 #مرد_یخی ❄️
🔹بخش ۲ از ۲
(احتمالا برای همین به عنوان راننده اوبر کار میکند چون کار موسیقی درآمد کافی ندارد. در صنعت موسیقی عمدهی افراد به امید مشهور شدن و درآمد نجومی در آینده کار میکنند. در حالی که درصد بسیار کوچکی ستاره میشوند و عمدهی افراد باید با شغل دوم نیازهای مالی را تامین کنند.)
مرد یخی: چقدر آدمهایی که مثل خودت بچهدار شدهاند دیدهای؟
آستین: نمیتوانم بگویم یک امر عادی است و زیاد میبینم. اما در گذر زمان به دلایلی که گفتم در حال ازدیاد است.
مرد یخی: پدر و مادرت هنوز با هم زندگی میکنند؟
آستین: نه، با وجود این که هر دو کاتولیک هستند، از هم طلاق گرفتهاند (در مذهب کاتولیک، مشابه اسلام طلاق ناپسند است و حتی طلاق از نظر شرعی تعریف نشده است! از نظر تاریخی هم، یکی از دلائل رواج زندگیهای بدون ازدواج در غرب، به خاطر سخت بودن جدا شدن زوجها به دلیل ریشهی مسیحی این جوامع است. آستین هم احتمالا در یک خانوادهی مشکلدار بزرگ شده است و برای همین دوران کودکی خوبی نداشته.)
مرد یخی: پس در یک خانوادهی مذهبی بزرگ شدهای؟
آستین: بله، پدر و مادر، من را کاتولیک بزرگ کردند و حتی من مدرسهی کاتولیک رفتم. البته الان ملحد (atheist) هستم.
مرد یخی: چطور شد مسیحیت را ترک کردی؟
آستین: داستان تحولات دینی من جالب است. من حدود ۱۶-۱۷ سالگی دچار تردیدهای عمیق در مورد مسیحیت کاتولیک گشتم و بیدین شدم. اما یک دوست پروتستان داشتم که اصرار کرد با هم کتاب مقدس را بخوانیم. حرفش را قبول کردم و بعد از ۷-۸ ماه مطالعه یک روز که از خواب بیدار شدم احساس کردم توسط مسیح نجات داده شدم و یک پروتستان معتقد شدم. در جلسات کلیسا شرکت میکردم و تا جایی که میتوانستم کمک میکردم. اما در همین حین به مطالعات علمی علاقمند شدم و هر چه بیشتر مطالعه کردم دیدم ادعاهای مسیحیت و کتاب مقدس غیر عقلی است. از سویی در مدرسهمان یک پسر تاجیکستانی هم بود که مسلمان بود و من را دعوت کرد قرآن بخوانیم. وقتی قرآن را خواندم متوجه شدم مسیحیت قلابیترین دین است اما اسلام را هم قانعکننده نیافتم. به شکل کمتر در مورد ادیان شرقی مثل هندوئیسم و بودیسم هم مطالعه کردم. اما هیچ یک قانعکننده نبودند. برای همین ملحد شدم.
مرد یخی: وقتی که مسیحی معتقد بودی بچهدار شدی؟
آستین: نه، بعدتر وقتی ملحد شدم.
مرد یخی: وقتی مسیحی معتقد بودی، به صحت مسیحت اطمینان داشتی؟
آستین: بله، کاملا! اتفاقا بعضی دوستان مسیحی میگویند ایمان من حقیقی نبوده وگرنه کسی که توسط مسیح نجات داده شده باشد، ملحد نمیشود. اما من صادقانه به مسیح باور داشتم و در یک رابطهی عاطفی عمیق با او بودم. چیزی که من را به الحاد رساند، مطالعات علمی و تعقل بود.
مرد یخی: دانشگاه هم رفتهای؟
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
آستین: نه!
مرد یخی: ببین من دانشجوی دکتری مهندسی هستم. بعید میدانم آشنایی من با علم تجربی و همین طور فلسفه از تو کمتر باشد. دین و دینداری همیشه دغدغهی من هم بوده است. با این سابقه، توصیه میکنم از نتیجهگیری خودت مطمئن نباش. علیالخصوص که خودت میگویی روزی به صحت مسیحیت اطمینان داشتی و نظرت تغییر کرد. شاید در آینده نظرت در مورد الحاد هم تغییر کرد.
آستین: پس باید آدم باهوشی باشی! راستش، من با ایدهی ایمان به خدا مشکلی ندارم. حتی هنوز میگویم خدا زیباست. منظور من از خدا، نظم طبیعت و شگفتیهای آسمان است. مشکل من با ادیان است. من با مطالعات علمی-سیاسی به این نتیجه رسیدم که ادیان ساختارمند همگی قلابی هستند و در جهان مدرن جایی ندارند. ادیان ساختارمند ساختهی قدرتمندان در طول تاریخ برای کنترل توده ها هستند. انسانهای متفکر امروزی چنین ساختارهایی را قبول نخواهند کرد.
مرد یخی: باز میگویم این قدر صریح و قاطع نتیجهگیری نکن. خیلی از متفکران بزرگ همین امروز هم متدین هستند. درست است خیلی از متفکرین و دانشمندان هم ملحد هستند. این فقط نشان میدهد ایمان دینی مسالهای نیست که بشود به سادگی در مورد آن نتیجهگیری کرد.
آستین: خانهات آنجاست؟
مرد یخی: بله، تقریبا رسیدیم.
آستین: از بحثی که داشتیم لذت بردم. ممنونم. اینستاگرام داری تا در ارتباط باشیم؟
مرد یخی: نه!
آستین: چرا؟
مرد یخی: یک تصمیم شخصی است. از شبکههای اجتماعی برای دوستیابی استفاده نمیکنم. از سوی دیگر، مطمئن نیستم حریم خصوصی حفظ بشود.
آستین: تو بهتر از من باید پشت پرده شبکههای اجتماعی را بدانی! گودبای.
مرد یخی: ممنون. پیاده میشوم. خداحافظ.
پ.ن.: نظر شما در مورد چنین دیدی به خانواده چیست؟ آیا می پسندید در آینده در جامعه ایران شاهد تکرار تجربه غرب باشیم؟
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob