eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
#پروفایل دنیا اگر این است پس صد شکر .. مـــااا لکه های ننگ دنیاییم .. #حامد_زمانی_تنها_نیست #متهم #منشع #ادمین_ساخت @hamed.istaism81 @ISTA_ISTA
Hamed Zamani - Jang Eghtesadi.mp3
13.28M
دشمن هجوم دائم تحریم و ترفند است .. دشمن که دندانی درنده پشت لبخند است .. @ISTA_ISTA
پا بر جا باش ....✊✊✊ #حامد_زمانی_تنها_نیست #ایستاده_ایم @ista_ista
#نوشته برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید؛ حتی اگر هزینه اش تنها ایستادن باشد!❤️ #حامد_زمانی_تنها_نیست #ایستائیسم #حاج_احمد_متوسلیان @ISTA_ISTA
مرد اونه که حرف حق می زنه👌 که پای حرفای خودش می مونه✌️ تنهای تنهام که بشه غمی نیست👎 مرد روی پای خودش می مونه💪 پ‌ن: شما خیلی مردی😉👌 سازنده👇 هانیه حجابی #فریاد_فردا #متهم @ista_ista
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق پـــارتـــ ... ❤️77❤️ وقتی حامد داشت میرفت ان
مــعــجــزه_عــشــق رمان ناب و محتوایی پــارتـــ ... ❤️78❤️ تا اینکه ... جمعه بود .. منم داشتم کتاب میخوندم .. خیلی نگران حامد بودم .. یک هفته ای بود زنگ نزده بود بهم! چون بهم گفته بود فقط خودش زنگ میزنه منم منتظر بودم! از صبح اونروز خیلی حال بدی بهم دست داده بود! دلیلشم نمیدونستم! تا اینکه تلفن خونمون زنگ خورد☎️ فکر میکردم حامده! +بله بفرمایید؟! -منزل آقای تهرانی؟! +بله درسته شما؟! -من فرمانده شون هستم .. حاجی زاده .. اسممو نشنیدید؟! +چرا حامد جان زیاد ازتون تعریف کرده بودن! راستی معذرت میخوام .. سلام -خواهش میکنم دخترم سلام +امری داشتید؟! -ببخشید باید باهاتون صحبت کنم! +بله ..راجع به چی؟! -میگم خدمتتون میشه مزاحمتون بشیم؟! +بله چرا که نه! مراحمید قدمتون سر چشم! منتظرتون هستم! -خیلی ممنونم پس فعلا یا علی +یا علی ... تلفن و که قطع کردم تمام تنم میلرزید! نمیدونستم باید چیکار کنم! خدایااااا ..😭😭😭 رفتم و خونرو مرتب کردم .. ولی اصلا به دلم ننشست! فقط واسه اینکه بد نباشه! حدود یک ساعت بعد رسیدن! زنگ در رو زدن ... +بفرمایید داخل -خیلی ممنونم +سلام خوش اومدید -سلام دخترم خیلی ممنونم +بفرمایید بشینید چایی آمادست الان میارم -ممنونم من زود باید برم خیلی کار دارم فقط اومدم با شما صحبت بکنم! +یکم صبر کنید چایی رو میارم -نه من باید سریع تر برم .. +بله چشم بفرمایید -دخترم .. شما میدونستی که این عملیات خیلی حساس و خطرناکه واسه همینم خیلی طول کشیده! +بله مطلع بودم ولی فقط در همین حد! -راستش این عملیات انجام شده و خداروشکر موفق هم بوده! ولی شهدای زیادی ما داشتیم در این عملیات .. تودلم گفتم: +خدایاااا به حق بی بی زینب هوامو داشته باش! -پیکر بیشتر این شهدا هم برنگشته! راستش .. ررراستش .. آقای تهرانی هم جزیٔ این شهدا هستن😔 +چی؟!😭😭😭 پس دل نگرانی من به خاطر همین بود؟! خوش به حالت حامدم😭😭😭 (اینارو با خودم میگفتم) و دیگه چیزی نفهمیدم .. چشمامو که باز کردم تو بیمارستان بودم .. یه سرم توی دستم بود .. مامانم کنارم خوابش برده بود .. چشماش پف کرده بودن و قرمز بودن .. خیره شده بودم به دیوار و با خودم میگفتم: دمت گرم آقا حامد .. بدون من رفتی؟! الان من چیکار کنم؟! تعریف من و کردی پیش بی بی زینب .. من به مادرت چی بگم؟ بدون تو چطوری زندگی بکنم؟! وقتی دلم از این شهر و آدماش گرفت برای کی درد و دل کنم؟! وقتی خسته شدم پیش کی برم تا خستگیمو در بکنه؟!! میخواستم خبرهااای خوبی بهت بدم .. ولی نشد حااامدم .. ما داشتیم پدر و مادر میشدیم ..😭😭 من با یادگاریت چه کنم عزیزم؟!😭😭 همینطوری فکر میکردم که خوابم برد .. حاامدم😍😍 اومده بود به خوابم .. -خاانممم؟!! چرا چشمات قرمز شده؟!! چرا خودتو اذیت میکنی؟! مگه ما با هم صحبت نکرده بودیم؟! قرارایی داشتیم با هم! قرار شد شما محکم باشی! منم سفارشتو پیش خدا بکنم .. +اخه حاامد ..😭😭 خیلی زود بود .. من تازه خبر های خوبی برات داشتم که میخواستم وقتی برگشتی بهت بگم .. به هیچکس نگفتم که تو اولین نفر باشی .. حاااامد😭😭😭 خیییلی زود بود .. حاامد .. سالگرد ازدواجمون نزدیکه😭😭😭 اولین سالگردمون بود .. تو که هیچ وقت نمیزاشتی من تنها باشم .. ولی الان منم و من .. فقط خدارو دارم .. -عزیزززم من میدونستم .. از صدات یه چیزایی دستگیرم شده بود .. اسمشو بزار حسین ..😍 حسین وار تربیتش کن بانووو😍 من هم اینجا بیشتر سفارشتو میکنم .. هم خودم هواتو دارم .. نگران منم نباش .. اینجا خییلی بهم خوش میگذره .. علی با منه .. ولی مهدی زخمی بود .‌. مثلا با خانمش دوستید هااا! حالشو بپرس .. محکم باش عزیزم😍😉 مراقب حسینمون هم باش .. خداحافظ👋👋👋 +صبر کن .. حرفاتو میزنی و میری؟! حاامد .. من تنهایی یه بچه رو بزرگ کنم؟! به بی بی زینب بگو هوامو داشته باشن .. و گرنه میشکنم .. دووم نمیارم .. بدون تو زندگی خییلی سخت میشه برام! -من میگم .. فاطمه بانو .. من میدونم میتونی محکم باشی .. نشکن .. که اگر بشکنی دشمنارو شاد کردی .. مراقب چادرت باش عزیزم .. مطمعن باش سخت نمیگذره بهت .. یا علی 😭 +برو .. خدا به همراهت ..بازم بیا به خوابم .. دلم تنگ میشه برات .. مطمعن باش مراقب حسینت هم هستم .. به بی بی زینب سلام منم برسون .. ... و از خواب پریدم .. چه خواب خوبی بود .. کلی گریه کرده بودم تو خواب .. صورتم خیس خیس بود .. مادرم هم بیدار شده بود .. -چیشده دخترم؟! حالت خوبه؟! +خوبم مامان .. کِی میتونیم بریم خونه؟! -میریم حالا .. من باید از دکترا بفهمم داذی مادر میشی؟! به حامد هم گفتی؟!! +میخواستم حامد اولین نفری باشه که بهش میگم .. ولی خودش زود تر از من فهمیده بود .. دیگه نمیتونم بهش بگم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 حامد من رفته مامان .. رفته .. دیگه نیست .. به آرزوش رسیده .. منم تا شنیدم اینطور شدم😭😭😭😭
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#ادامه👇👇👇
-چی؟! ش ..ش ..شَـــ .. شهید شده؟! +آره مامان .. به آرزوش رسید .. ولی من تنها شدم .. من به آرزوم نرسیدم ..😭😭😭 دکترا گفتن باید شب رو هم توی اون بیمارستان بمونم .. خیلی سخت بود .. ولی مجبور بودم به خاطر حسینم تحمل بکنم .. بمیرم برای بچم .. قبل از اینکه به دنیا بیاد پدرشو از دست داد ..😭😭 اون یه روزی که تو بیمارستان بودم کلی گریه کردم .. ولی .. وقتی از بیمارستان اومدم بیرون محکم و استوار راه میرفتم .. باید به خودمم نشون میدادم میتونم محکم باشم .. به اصرار مامانم دو روزی موندم خونشون .. ولی بعد رفتم خونه بابا امیر اینا .. مامان زهرا حالش اصلا خوب نبود .. بابا امیر هم از یک طرف برای حامد ناراحت بود .. از یک طرف هم برای مامان زهرا .. نمیدونستن من باردارم .. و گرنه حتما حالشون بهتر میشد .. جواب آزمایشم رو دادم به مامان زهرا .. +مامان جون ببخشید .. نمیخواستم مزاحمتی ایجاد کنم براتون .. ولی فکر کردم لازمه بدونید .. میدونم خیلی سخته .. برای من هم خیلی سخته .. ولی من به حامد قول دادم محکم باشم .. مطمعنم خواستش از شما هم همینه! میدونم .. به خدا میفهمم .. حال منم بدتر از شما نباشه بهتر نیست .. ولی باید فکر حامدم بکنیم .. هیچ کدوم ما دوست نداریم ناراحت بشه .. پس با اینکه برامون سخته محکم میشیم .. نمیشکنیم .. این هم جواب آزمایش منه! دارید پدر بزرگ و مادر بزرگ میشید .. مبارکتون باشه🙂 -میفهمم چی میگی دخترم .. دیشب حامد اومد به خوابم .. گفت که اسمشم حسینه! گفت که میخواد من محکم باشم و ... تمام تلاشم رو میکنم .. ولی قول نمیدم .. فاطمه جان .. تو که شاهد بودی عزیزم .. میدونستی من چقدر به حامدم وابستگی داشتم ..😭😭 یه روز صداشو نمیشنیدم دیوانه میشدم .. اما الان میگید دیگه نمیتونم حتی صداشو بشنوم؟!😭😭😭 چطوری محکم باشم آخه .. +اول ادای محکم بودن رو در بیارید .. بعد براتون آسون تر میشه! و وقتی که خودتون باورش کنید دیگه واقعا محکمید .. من فعلا باید برم جاایی .. مراقب خودتون باشید ‌‌.. یا علی .. +یا علی عزیزم ‌‌.. پایان پارت 💗78💗 ❤️عشق❤️ ✍:نویسنده/یک ایستاده 💔💔💔😭 @ISTA_ISTA ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حامد زمانی تنها نیست ... ما هستیم ! تا وقتی حمایت حضرت آقا رو داریم ما ایستاده ها ، ایستاده میمونیم ... @ista_ista
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_یازدهم #حبط #ادامه #ویژگی_جاذبه_و_دافعه_امیرالمومنین ناکثین، قاسطین، مارقین علی علیه السل
پیدایش خوارج خوارج یعنی شورشیان جنگ صفین. درآخرین روزی که جنگ داشت به نفع علی علیه السلام پایان می یافت، معاویه پس ازمشورت با عمروبن عاص دستور داد: قرآن هارا بر سر نیزه ها بلند کنند. یعنی که ما اهل قرآنیم، بیایید قرآن را حکم و حاکم قراردهیم. علی علیه السلام فریاد برآورد: «این ها صفحه وکاغذ قرآن را بهانه قرار داده، می خواهندمعنی و حقیقت قرآن را نابود کنند و خود رادر پناه قرآن حفظ کنند.» عده زیادی از نادان های مقدس نما فریادبرآوردند: «با قرآن بجنگیم؟! ما علاوه بر این که با قرآن نمی جنگیم، هرکس که با قرآن بجنگد، مرتکب منکری شده است و ما به عنوان نهی از منکر با او می جنگیم.» با این حیله جنگ متوقف شد تا قرآن راحاکم قرار دهند. معاویه و طرفدارانش بدون هیچ اختلافی عمروبن عاص، عصاره نیرنگ هارا به عنوان حاکم از طرف خود تعیین کرد. علی علیه السلام عبدالله بن عباس، سیاستمدار یامالک اشتر، مرد فداکار و روشن بین با ایمان ویا همانند آن ها را پیشنهاد کرد اما آن احمق ها (خوارج) به دنبال همانند خودمی گشتند. لذا مرد بی تدبیری که با علی علیه السلام هم میانه خوبی نداشت به نام ابوموسی اشعری را انتخاب کردند و هرچه علی علیه السلام ودوستان او گفتند: اوشایستگی این کار راندارد. این ها اصرار کردند که با غیر او موافقت نمی کنیم. بالاخره ابوموسی به عنوان حاکم تعیین شد. پس از جلسات مشورتی، عمروبن عاص به ابوموسی پیشنهاد کرد که بهتر است به خاطر مصالح مسلمین علی و معاویه را کناربگذاریم تا مسلمین کسی را انتخاب کنند وآن فرد سوم حتما عبدالله بن عمر داماد توخواهد بود و بر این مطلب توافق کردند واعلام کردند که مردم گرد آیند تا نتیجه حکمیت به اطلاع آنان برسد. مردم اجتماع کردند، ابوموسی بالای منبررفت و گفت: ما صلاح دیدیم نه علی باشد ونه معاویه. آن گاه انگشتر خود را از دست راست خویش خارج کرد و گفت: من علی را ازخلافت برکنار کردم همان گونه که این انگشتررا از دست خود خارج نمودم. عمروبن عاص بالای منبر رفت و گفت:سخنان ابوموسی را شنیدید! آن گاه انگشترخود را به دست چپ خود کرد و گفت: ولی من معاویه را به خلافت نصب می کنم، همان گونه که این انگشتر را در انگشت نمودم. مجلس آشوب شد. خوارج که به وجودآورنده این جریان بودند، به اشتباه خودپی بردند ولی بازهم اشتباه دیگری کردند.زیرا نمی گفتند: اشتباه ما توقف جنگ وتعیین ابوموسی و مخالفت نمودن با رای روشن علی علیه السلام بود، بلکه می گفتند: حاکم کردن دو انسان در دین خدا، کفر بود و تنهاحاکم خداست. پس همه کسانی که حکمیت را پذیرفته اند، کافر شده اند و باید توبه کنند.به علی علیه السلام گفتند: ما توبه کردیم، تو هم توبه کن. علی علیه السلام فرمود: توبه به هرحال خوب است و من از هرگناهی هماره استغفارمی کنم. آن ها گفتند: نه باید اعتراف کنی حکمیت گناه بود و از آن توبه کنی! حضرت فرمود: مساله حکمیت را خودتان به وجود آوردید و از سوی دیگر اصل حکمیت در اسلام مشروع است، چطور من آن را گناه بدانم؟! به هر حال خوارج از این جا به بعد به عنوان یک فرقه مذهبی دست به فعالیت زدند و کم کم برای خود اصول عقائدی تنظیم کردند و به فکر افتادند وضعیت جهان اسلام را با امر به معروف و نهی از منکر اصلاح کنند. امر به معروف و نهی از منکر قبل از هرچیزدو شرط اساسی دارد: 1 - بصیرت در دین. 2 - بصیرت در عمل. بصیرت در دین اگرنباشد، همان طور که درروایات آمده زیان این عمل بیش از سود آن است. و اما بصیرت در عمل لازمه دو شرطی است که در فقه بیان شده است; به نام: الف - احتمال تاثیر. ب - عدم ترتب مفسده. خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی. @ISTA_ISTA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اجرا_تایم من زاده ایرانم و آزاده و آزاد ... بیگانه پرستیدن ننگ است مرا ننگ .. #سیرجان #هم_آواز_طوفان #حامد_زمانی کپی از پیج: @macanband_samah @ISTA_ISTA
منتظر سوپرایز هاای بعدی مون باشید😉 دوستانتون رو به کانال ما دعوت کنید!
نزار بفهمه دنیا زمین خوردی ... بخند عیب نداره اگه کم آوردی ... #حامد_زمانی_تنها_نیست #ایستائیسم @ista_ista
🎊 امشب جهان به عطر ولایت معطر است زیرا شب ولادت موسی بن جعفر است روئیده در بهشت ولایت گلی کز آن در هر مشام رایحه ای روح پرور است @ISTA_ISTA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پروفایل برای آخرین نفس بخون ترانه ای .. که بابد از تو بگذرم به هر بهانه ای .. پ.ن. اون روزها که آخرین قدم رو به تازگی شنیده بودم و هیچ وقت یادم نمیره .. نمیدونم چرا حس خاصی نسبت به این آهنگ دارم .. به نظرم غمیه که از درونش شادی سر باز کرده .. غمیه که در عین حال از عشق میگه .. عشقی که چه قدر شیرینه .. چند روز پیش که #حبط رو خوندم معنی عشق از منظر ایستاده ها رو کاملا متوجه شدم .. درک کردم .. راه ما راه عشقه .. و به همین خاطره که نمیتونیم کنار بکشیم .. میگید چرا؟! میگم کجای تاریخ دیدی عاشقی از معشوقش دست بکشه .. همیشه توی تاریخ عاشقا برای رسیدن به معشوقشون از جون مایه میزارن .. حالا .. معشوق ما کیه؟! ❤️اباعبدالله❤️ع ما راه اربابمون رو ادامه میدیم .‌. ما به دنبال رسیدن به کمالیم .. رسیدن به خدا .. ما یه عمر میدویم در راهی که به خدا ختم بشه ‌‌.. راهی که مورد رضایت خداوند باشه .. با این حسابه که #انقلابی_کنار_نمیکشه و #عاشقا_ایستاده_میمیرن .. درسته .. ما تا لحظه مرگمون ایستاده میمونیم .. انقلابی میمونیم .. چون ......... #عـــاشقـــیم #ادمین_نوشت #متهم @ISTA_ISTA
Hamed Zamani - Delaram.mp3
15.53M
بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید .. روی زیبای تو دیدن در دولت بگشاید .. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🎉🎉🎉🎉🎉🎉 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✨✨✨✨✨✨ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مباررررک😍👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏 @ISTA_ISTA
موافقید پروفایل کانال رو عوض کنم؟! اگر موافقید پیوی ادمین اعلام کنید👇 @hamed_istaism81 عکس های مد نظرتونم برام بفرستید! تا همین امشبم بیشتر فرصت ندارید ها! پس عجله کنید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اجرا_تایم شادش کنیم؟!!😂😂😂 #حامد_زمانی #سیرجان #صحبتهای_بین_اجرا کپی از پیج: @macanband_samah @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
موافقید پروفایل کانال رو عوض کنم؟! اگر موافقید پیوی ادمین اعلام کنید👇 @hamed_istaism81 عکس های مد
دوستان انشالله فردا نظر سنجی میکنم پس لطفا تا آخر شب نظراتتون رو به اطلاعم برسونید. از همراهی گرم و صمیمانه تون!
#پروفایل تو باید .. شونه هاتو ریل کنی ... #ریل #حامد_زمانی #ادمین_ساخت @hamed.istaism81 @ISTA_ISTA
دوستان خوشحال میشم راجع به عکس نوشته هاا و کانال نظرات و پیشنهاداتتون رو بگید! راستش انرژی مثبت لازم دارم ..😉😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا