eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_اول #حبط سوال❓: #حبط یعنی چه؟! در ابتدا میخواهم به این بپردازم که اصلا چرا نام استوری ها
آرمان های ملت ایران برای در انداختن طرحی نو در جهان در 130 سال گذشته بر محور دین و معنویت و اسلام خواهی، آزادی و مردم سالاری و رهایی از سلطه استعمار با کسب استقلال همه جانبه بوده است. بر این اساس متوجه میشویم اهداف انقلاب اسلامی،انقلابی بر محوریت اسلام بوده است! و باید با توجه به آموزه ها و تعالیم دین اسلام و دستوراتش عمل کرد. و همواره دستورات قرآن را در نظر گرفت. (با توجه به این که مطالب در جواب بوده باید توجه کنیم که یک انقلابی چه خصوصیاتی دارد و تعریف درست انقلاب چیست!) @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_دوم #حبط #آرمانها_و_اهداف_انقلاب_اسلامی آرمان های ملت ایران برای در انداختن طرحی نو در جهان د
یکی از مفاهیم اصلی که حضرت امام از آن سخن گفتند" انقلابی گری" است. مفهومی که مشخصه ی افرادی است که راقم حوادث سال ۵۷ بودند. اما پس از انقلاب با این مفهوم برخوردهای متفاوت و متضادی شد. عده ای انقلاب را پایان یافته دانسته و گفتند که تعبیر انقلابی گری زائد و مخالف آرامش است. و از سوی دیگر عده ای مثل اسلام گرایان انقلابی و جریان های چپ حاضر در انقلاب از شروع انقلاب حرف میزدند. در این جریان های چپ و التقاطی که با ایدئولوژی مارکسیستی حرکت میکردند با حاکمیت درگیر شده و زمینه ی طرد خود را فراهم کردند. اما انقلابی هایی که بر اساس اسلام خواهی قیام کرده بودند با تاسی به امام ضمن التزام به ماهیت نظام اسلامی در مواجهه با محافظه کاری ها و انحرافات از آرمانهای اصیل انقااب، از خود رفتار انقلابی نشان دادند. البته بودند و هستند کسانی که از شعار انقلابی گری تلقی اشتباه داشته و انقلابی گری را با رفتارهای زشت و هرج و مرج طلبانه اشتباه گرفته اند تا آنجا که امام امت میفرمایند:«حالا كه ما انقلاب كرديم بايد هرج و مرجي باشيم؟! خوب انقلاب كرديم؛ انقلاب كه نبايد هرج و مرج باشد. انقلاب روي موازين اسلام بايد باشد. نبايد ما يك كلمه انقلاب بگذاريم و هركاري دلمان مي‌خواهد بكنيم، بگوييم كه انقلابي است! انقلابي يعني چه؟ مگر اسلام عوض مي‌شود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما يك حكومت طاغوتي را كنار گذاشتيد؛ حالا اسلام را مي‌خواهيد پياده كنيد؛ بايد با تمام احتياطات لازم، با تمام دقت‌هاي لازم، در اين امور بررسي شود يك وقت يك بيگناهي خداي ناخواسته، روي يك مقاصدي كه يك كسي ممكن است داشته باشد بيايد تهمت به او بزند. خداي ناخواسته يك آدم بيگناهي چه بشود. . . من نمي‌دانم چه جور شده است كه هر كه به هركس دلش مي‌خواهد هرچي مي‌گويد! نمي‌داند كه تهمت زدن به مؤمن جزايش چه هست پیش خدا.(صحیفه نور جلد ۱۰) این یعنی، انقلابي اهل هرج و مرج نيست. بي‌نظم و بي‌انضباط نيست. امنيت را از مردم سلب نمي‌كند و در برخورد با آنها عدالت را رعايت مي‌كند، هرچند با عقيده آنان مخالف باشد. يكي از برداشت‌هاي معمولي كه از واژه «انقلابي‌گري» مي‌شود تندخويي، بي‌نظمي و هرج و مرج است که متاسفانه دشمنان نظام هم به آن دامن میزنند. در جواب به این جوسازیها و القائات حضرت آقا در دیدار جمعی از مسؤولین جهاد دانشگاهی در تاری اول تیر سال ۸۳ می‌فرمایند: «حرکت انقلابی برخلاف القائات افراد خبيث و يك عده از قلم به مزدهاي داخلي كه آن را ترويج و اين طور القا مي‌كنند كه انقلاب يعني آشفتگي، سردرگمي، هيچي به هيچي نبودن و سنگ روي سنگ بند نشدن نيست، بلكه انضباط انقلابي، برترين و قوي‌ترين انضباط‌هاست. انقلابی بمانید. روحیه انقلابی یعنی اسیر حدود تحمیلی نشدن. با امید دنبال هدف حرکت کردن و با انگیزه و نشاط با اصرار و پیگیری آن را به دست آوردن. این انقلاب و حرکت انقلابی است." یادمان باشد، جامعه انقلابی علاوه بر استفاده از دانش موجود و وارداتی باید دانش مورد نیاز خود را نیز تولید کند. انقلابی در دام افراط و تفریط نمی افتد. حضرت آقا در دیدار طلاب در سال ۸۹ در اینباره میفرمایند: «از افراط و تفريط بايد پرهيز كرد. جوان‌هاي انقلابي بدانند همانطور كه كناره‌گيري و سكوت و بي‌تفاوتي ضربه مي‌زند، زياده‌روي هم ضربه مي‌زند؛ مراقب باشيد زياده‌روي نشود. اگر آن چيزي كه گزارش داده شده است كه به بعضي از مقدسات حوزه، به بعضي از بزرگان حوزه، به بعضي از مراجع يك وقتي مثلاً اهانتي شده باشد، درست باشد، بدانيد اين قطعاً انحراف است، اين خطاست. اقتضاي انقلابي‌گري اينها نيست. انقلابي بايد بصير باشد، بايد بينا باشد، بايد پيچيدگي‌هاي شرايط زمانه را درك كند. مسئله اينجور ساده نيست كه يكي را رد كنيم، يكي را اثبات كنيم، يكي را قبول كنيم؛ اينجوري نمي‌شود.» از دیگر مشخصه های انقلابیگری پرهیز از سیاست زدگی است. فرد سیاست زده ، ملاک درست و غلط را حزب و دسته و اطرافیان خود میداند و به مخالفین خود برچسب زده و حتی توهین میکند. رهبر انقلاب در سال 90 در حرم امام خميني (ره) مي‌گويند:‌«اگر به اسم انقلابي‌گري امنيت را از بخشي از مردم سلب كنيم، اين هم از مصاديق انحراف از خط امام عزيزمان است. . . اگر عنوان مجرمانه‌اي بر حركتي منطبق شود، دستگاه‌هاي مسئول موظف به پيگيري هستند اما اگر كسي به دنبال براندازي و اجراي دستور دشمن نيست ولي با مذاق و تفكر سياسي ما مخالف است، نبايد عدالت و امنيت را از او سلب و او را زير پا له كنيم، چراكه به فرموده قرآن، مخالفت با يك قوم نبايد موجب بي‌تقوايي و بي‌عدالتي شود و همه بايد در اين زمينه‌ها هوشيار و مراقب باشند.» @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_سوم #حبط #انقلابیگری_و_ویژگی_های_انقلابی یکی از مفاهیم اصلی که حضرت امام از آن سخن گفتند" ا
؟ انقلاب ها را می توان از نظر اهداف و آرمان ها به سه دسته تقسیم نمود: نخست: انقلاب هایی که آرمان عالی و اولیه آنها نیل به یک جامعه بی طبقه است؛ جامعه ای که در آن مساوات اقتصادی نمود کامل داشته باشد. تحولات انقلابی رخ داده در کشورهای مارکسیستی را می توان در این قسمت قرار داد. دوم: انقلاب هایی که تأسیس یک جامعه مبتنی بر آزادی فردی و رفاه شخصی را به عنوان آرمان متعالی خود برگزیده اند و در این راستا هر آنچه را که به گونه ای در تقابل با این آزادی افسار گسیخته باشد، به کناری می نهند. جوامع به اصطلاح لیبرال، چنین فرآیندی را پشت سر گذاشته اند و هم اکنون سعی دارند در قالب شعارهای انسان دوستانه، کالاهای فرهنگی خود را به دیگر کشورها صادر نمایند. سوم: انقلاب هایی که اصل را بر تربیت «انسانهای الهی» گذارده اند و تأسیس یک جامعه خداپسند را آرمان عالی خود قرار داده اند. در این انقلاب ها فقط تأمین معاش دنیوی و آسایش عمومی ملاک نیست، بلکه غرض اصلی به کارگیری این ابزار برای تحقق یک وضعیت متعالی تر در درون جامعه است و آن اینکه جامعه ای صالح و پاک ایجاد شود که افراد در درون آن بتوانند به تکامل معنوی خویش نایل آیند. انقلاب بزرگ حضرت رسول اکرم (صلّی ا... علیه و آله) در صدر اسلام، نمونه عالی این دیدگاه است و در عصر حاضر «انقلاب اسلامی ایران» نیز در نوع خود منحصر به فرد می باشد. شاید بتوان گفت آزادی از استبداد فصل مشترک همه انقلاب های عصر حاضراست. از این منظر آزادیخواهی آرمان انقلاب های فرانسه، چین، روسیه، نیکاراگوئه، الجزایر و انقلاب اسلامی ایران بوده است. با این حال اسلام خواهی و نفی استعمار همزمان با نفی استبداد در قرن اخیر از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی را به انقلابی تمام عیار و خاص بدل ساخته است. از نظر رهبر انقلاب آرمان های متعالی انقلاب اسلامی: تحقق عدالت اجتماعی، پیشرفت علمی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور و سعادت ملت، مقابله با ظالم و دفاع از مظلوم، استقلال و تسلیم نشدن در برابر زورگویی و باج خواهی آمریکا (۱۳۹۲/۱۱/۲۸) بوده است. در نوشتار حاضر به طور مختصر به اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی ایران پرداخته شده است. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_چهارم #حبط #انقلاب_به_چند_دسته_تقسیم_میشود؟ انقلاب ها را می توان از نظر اهداف و آرمان ها
انقلاب در دیدگاه رهبر انقلاب دارای یک تفسیر اسلامى و الهى بوده و به معنى زنده کردن دوباره اسلام است؛چنانکه مى فرمایند: « انقلاب یک تفسیر اسلامى و الهى است. ما انقلاب را یک تحوّل اخلاقى، فرهنگى و اعتقادى مى دانیم که به دنبال آنها تحول اجتماعى، اقتصادى و سیاسى و آنگاه رشد همه جانبه ابعاد انسان‌ها مى آید. همانطور که در آیه قرآن است «ان ا... لایغیر ما بقوم حتى یغیروا مابانفسهم» هر وقت انسان‌ها خصلت هاى بد، ضعف ها، نقص ها و بى ایمانى ها را در خودشان تغییردادند، اوضاع و احوال اجتماعى آنها تحول پیدا خواهد کرد. هیچ چیز هم جلوگیر آن نخواهد بود. براى شروع این حرکت و تحول همگانى، انسان‌ها باید احساس تکلیف کنند.» رهبر معظم انقلاب، انقلاب را لزوماً از نوع شورش، بیسامانى و اغتشاش، آشفتگى و بى نظمى و خروج از انضباط نمی دانند و معتقدند انقلاب یعنى تحول بنیادى که در آن پایه هاى غلطى برچیده شود و پایه هاى درستى به جاى آن گذاشته شود و ارزش هاى غلط جاى خود را به ارزش هاى صحیح بدهد و باعث سازندگی می شود. از سوی دیگر انقلاب یک دوره و حرکت مستمر است؛ انقلاب یک چیز دفعى و آنى نیست صدها شرط و موقعیت باید ردیف شوند و کنار هم قرار گیرند تا حادثه‌اى مثل انقلاب رخ دهد. البته این شرایط، آسان به دست نمى‌آید. از این رو انقلاب پدیده‌ بسیار مغتنم و دیریاب است. و باید برای تحقق آن تلاش و مجاهدت دائمى انجام ‌گیرد؛ مشروط بر این‌که روح و خواست و ضرورت انقلاب در مردم وجود داشته باشد.از این رو انقلاب یک امر تصادفی و اتفاقی نخواهد بود و با خیال بافى و ذهنیت گرایى تحقق نخواهد یافت. بلکه امرى واقعیت دار است. ایشان نظراتی که انقلاب را به معنای زد و خورد، خشونت و بی نظمی در جامعه و در نتیجه امری بد و مذموم می دانند رد می کنند. مقام معظم رهبری انقلاب را مثل یک کوره‌ى گدازنده تغییردهنده‌ شکل و نظم عناصرِ موجود در جامعه و مانند اکسیری می دانند که تغییردهنده و دگرگون‌کننده یک جامعه است. البته این تغییر و دگرگونی فقط در سطح مناسبات اجتماعى جامعه رخ نمیدهد، بلکه در درجه‌ى اول، در لایه‌ى درون انسان‌ها و در دل و ذهن آنها ایجاد میشودو مردم در آن نقش اصلی را دارند و ناظر به اصول و مبانی اعتقادی و اجتماعی جامعه است. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_پنجم #حبط #مفهوم_انقلاب_از_دیدگاه_مقام_معظم_رهبری انقلاب در دیدگاه رهبر انقلاب دارای یک
بنابراین انقلاب از نظر ایشان دارای مشخصات زیر است: 1. انقلاب تحول بنیادى و عمیق در حوزه ارزش­ ها، اصول و مبانى اعتقادى و اجتماعى جامعه است. 2. مردم در شکل­ گیری، استمرار و پیشبرد آن نقش اصلی را دارند. 3. انقلاب یک حرکت مستمر است؛ نه حادثه­ ای دفعى، آنى و تصادفی. 4. اراده و خواست مردم و انقلاب درونی در آنها شرط تحقق انقلاب در جامعه است. آرمان ­های ‌انقلاب ‌اسلامی ‌را از خلال ‌شعارهای ‌مردم‌ در دوران‌ پیروزی‌ انقلاب‌ و پیام ­های ‌رهبران ‌فکری‌ و سیاسی ‌انقلاب ‌می‌توان ‌شناخت‌، نکته‌ مهم‌ آن ‌است‌ که‌ این‌ اهداف ‌در روند نهضت ‌انقلاب‌ اسلامی‌ به­ صورت‌ کلی ‌و غیرشفاف ‌بیان‌ می‌گردیدند. که ‌پس ‌از پیروزی ‌انقلاب اسلامی ‌در کشاکش‌ حوادث ‌و رویدادها و نیز در قانون ‌اساسی ‌1358 به ‌مقدار زیادی ‌شفاف‌تر و جزئی‌تر شده‌اند. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_ششم #ادامه #حبط #مشخصات_انقلاب بنابراین انقلاب از نظر ایشان دارای مشخصات زیر است: 1. انق
الف: اهداف و آرمان­ های ‌سیاسی‌: یکم) نظام سازی 1ـ حذف ‌نظام ‌طاغوتی ‌ـ استبدادی ‌و ایجاد حکومت‌ دینی ‌و مردم سالار و مستقل‌. محو هرگونه ‌انحصار، استبداد و خودکامگی‌. 2ـ بهره‌گیری ‌از شورا و تعاون ‌در اداره ‌امورکشور، دعوت ‌به‌ خوبی­ ها از طریق ‌امر به ‌معروف ‌و نهی ‌از منکر. 3ـ مبارزه‌ و نفی‌ظلم ‌و ستم‌، سلطه‌گری ‌و سلطه‌پذیری‌. 4ـ امنیت ‌داخلی ‌و نفی ‌تفتیش‌ عقاید، سانسور و تجسس‌، مگر به ‌حکم ‌قانون‌. تأسیس جمهوری اسلامی از جمله مهم ترین آرمان ­های انقلاب است که شکل­ گیری آن از نظر امام بزرگترین ثمره انقلاب اسلامی است. این جمهوری اسلامی در واقع آن مطالبه‌ای است که به ‌نظر مردم ایران در آن زمانی که انقلاب می‌کنند، می‌تواند دو خواسته اول را تامین کند. برای رسیدن به استقلال، آزادی، قطع وابستگی و برداشتن استبداد راه حل انقلاب، برپایی جمهوری اسلامی بود. «جمهوری اسلامی» در دیدگاه امام خمینی قدّس سرّه دارای تعریف و ویژگی­ های خاصی می‏باشد که از همان ابتدا توسط ایشان مورد تأکید بوده‏ اند: «حکومت اسلامی حکومتی است بر پایه قوانین اسلامی. در حکومت اسلامی استقلال کامل حفظ می‏ شود. ما خواستار جمهوری اسلامی می‏ باشیم. جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل می ‏دهد و اسلامی، یعنی محتوای آن فرم، که قوانین الهی است» @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_هفتم #حبط #اهداف_و_آرمانهای_سیاسی الف: اهداف و آرمان­ های ‌سیاسی‌: یکم) نظام سازی 1ـ حذف ‌ن
نتیجه گیری آرمان­ های ملت ایران برای در انداختن طرحی نو در جهان در 130 سال گذشته بر محور دین و معنویت و اسلام خواهی، آزادی و مردم سالاری و رهایی از سلطه استعمار با کسب استقلال همه جانبه بوده است. جنبش مشروطه، نهضت ملی کردن صنعت نفت و دیگر مجاهدت­ ها و قیام­ های محدود ملت ایران تحقق این آرمان­ ها را میسر نکرد؛ اما ملت در انقلاب اسلامی با هدایت و رهبری امام خمینی (ره)، اتحاد همه جانبه و مشخص کردن مسیر مبارزه راه رسیدن به این آرمان­ ها را در قیام بر ضد رژیم پهلوی و محو سلطنت و تاسیس جمهوری اسلامی دیدند. از این نظر ملت ایران با آگاهی از تجربه دو سده گذشته خود و مبارزان راه آزادی در سال 57 به تحقق یکی از آرمان­ های خود نایل آمدند. می­ توان گفت انقلاب ملت ایران در بسیاری عرصه­ ها به تحقق آرمان ­ها نایل شده و برخی دیگر از این آرمان­ ها همچنان نیاز به تلاش و کوشش بیشتر دارد. می ­توان به طور فهرست وار برخی از آرمان ­های محقق شده ملت ایران در دوران جمهوری اسلامی را این­گونه برشمرد: پیوند دین و سیاست، احیای آزادی­ های سیاسی و تحقق مردم­ سالاری دینی، افزایش بینش سیاسی جامعه، احیای خودباوری و رهایی از وابستگی به غرب، حرکت جدی در مسیر عدالت و محرومیت زدایی، حفظ تمامیت ارضی، اجتماعی شدن امنیت، خودکفایی نظامی، حرکت به سمت توسعه متوازن، کاهش فاصله مرکز پیرامون، اتحاد ملی بر مبنای همبستگی اسلامی، چرخش قدرت، رهایی از لژهای فراماسونری، مردمی بودن حاکمان، انتخابات واقعی و جدی و لذا نظام برآمده از رای ملت، مشروعیت الهی مردمی نظام سیاسی، آزادی فعالیت سیاسی، شایسته سالاری، رقابت سیاسی، گسترش نهادهای انقلابی و کارآمد، آزادی نسبی رسانه­ ها، ساخت قدرت برآمده از شخصیت و اقناع و اسلام، مناسبات دو سویه قدرت دولت و ملت، تکثر احزاب و تشکل‌ها، برخورد با فرقه‌های ضاله استعمار ساز، حمایت از مستضعفان و محرومان، برخاستن بسیاری از مسئولان در کشور از طبقه پایین، کاهش فاصله فقیر و غنی و محرومیت‌زدایی، اعتماد بالا و نقد حکومت، فعالیت آزادانه مراجع، منشا اسلامی ایرانی قوانین، باز بودن دایره قدرت به طبقات پایین و به ­خصوص استقلال همه جانبه و مردمی بودن نظام، سیاست مستقل در عرصه بین ­الملل و وابسته نبودن به شرق و غرب، تکیه بر توان داخلی، اسلام­گرایی به جای باستانگرایی در دوره پهلوی، توجه به آموزش و پرورش و رسانه­ ها از حیث دینی و دور کردن مراکز فرهنگی از زمینه­ های انحراف و فساد از جمله آرمان­ های محقق شده انقلاب اسلامی است. 🔹منبع:✨پژوهش خبری صدا وسیما//گروه سیاسی✨🔹 پ.ن. فایلش رو هم براتون میفرستم که کامل و جامع تر هست! اگر دوست داشتید اون رو هم مطالعه کنید! معذرت میخوام که مجبور شدم کوتاه و خلاصه بزارم! ... @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_هشتم #حبط #نتیجه_گیری نتیجه گیری آرمان­ های ملت ایران برای در انداختن طرحی نو در جهان در 13
مارکسیست مکتبی است که به دلیل اینکه نام بنیان گذار آن مارکس بوده است به این نام است.👇 مارکسیست ها دنبال ایجاد جامعه ی بدون طبقات بودن و از بین بردن نظام سرمایه داری، با این باور که کارگرها باید انقلاب کنن تا همه ی مردم مثل هم زندگی کنن. البته در این راستا کلا زیر آب دین رو هم زدن و جمله ی دین افیون ملتهاست رو مطرح کردن که یعنی صاحبان قدرت با دین مردم رو بی اراده میکنن و مردم هر چی اونا بگن گوش میدن( به خاطر ماجراهای کلیسا و حکومت کلیسا در قرون وسطی) پ.ن. فایلش رو براتون میفرستم!. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ اومانیست هم جزء همین مکاتب فکری است.👇 اومانیست ها کلا همه چیز بر اساس و محور انسان چیدن. یعنی معتقدن که اساس عالم انسانه و انسان باید همه چیز رو صرفا از منظر عقل ببینه و لاغیر.یعنی کلا ماورا و دین رو خرافه میدونن. اومانیستها انسان رو خدا میدونن و معتقدن با اینکه در درونت میشنوی که خدا وجود داره ولی چون خدا رو نمیبینی نباید درباره اش اظهار نظر کنی، برای همین هم خود انسان خداست. اومانیستها مثل زندگی رو روی لذت جویی گذاشتن و آزادی بی قید و شرط. درست بر عکس مارکسیستها که انسان وجهه انسانیش توی جامعه ذوب میشه و از بین میره و همه باید شبیه هم باشن و یک فضای جبر اجتماعی داره. پ.ن. فایل توضیحات کامل این رو هم براتون میفرستم! نوشتن اینها بخاطر این است که بفهمیم لنین و گاندی و مارکس و فیدل برای چه هدفی و چرا میجنگیدند. با خوندن فایلش کاملا متوجه منظور من میشید. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_نهم #حبط #مکاتب_فکری_اومانیست_و_مارکسیست مارکسیست مکتبی است که به دلیل اینکه نام بنیان گذار
نیروی دافعه علی (ع) برگرفته ای از کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام، اثر استاد شهید مطهری (ره) صلابت علی علیه السلام علی علیه السلام همه وقت شخصیت دو نیرویی بوده است، هم جاذبه داشته و هم دافعه; ولی دوران خلافت وی و دوران های پس ازشهادتش دوره تجلی بیشتر جاذبه و دافعه اوست. پیامبرصلی الله علیه وآله علی علیه السلام را به فرماندهی لشگری به یمن فرستاد. دربرگشتن، برای ملاقات پیامبرصلی الله علیه وآله عزم مکه کرد و شخصی رابه جای خود گذاشت. علی علیه السلام زودتر عازم مکه شد. آن شخص لباسهایی که علی علیه السلام همراه آورده بود را بین لشکریان تقسیم کردتا بالباس های نو وارد مکه شوند. چون علی علیه السلام برگشت، به این عمل اعتراض کرد،زیرا از نظر علی علیه السلام این کار نوعی تصرف دربیت المال بدون اجازه رسول اکرم صلی الله علیه وآله بود. ازاین رو علی علیه السلام دستور داد لباس ها را از تن بکنند تا رسول خداصلی الله علیه وآله در باره آن هاتصمیم بگیرد. لشگریان از این کار ناراحت شدند و به حضور پیامبرصلی الله علیه وآله شکایت بردند.پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «مردم! از علی شکوه نکنید; به خدا سوگند! او در راه خدا شدیدتراز آن است که کسی از وی شکایت کند.» (1) علی علیه السلام در راه خدا از کسی پروا نداشت وقهرا این حالت، دشمن ساز است و روح های پرطمع و آزمند را رنجیده می کند. در میان اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله هیچ کس مانند علی علیه السلام دوستانی فداکار نداشت;همان گونه هم دشمنانی قسم خورده داشت که حتی پس از مرگ قصد توهین به جنازه اش را داشتند. از این رو وصیت کرد، قبرش مخفی باشد تا آن که پس از گذشت یک قرن به دست امام صادق علیه السلام آشکار شد. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_دهم #حبط #ویژگی_جاذبه_و_دافعه_امیرالمومنین نیروی دافعه علی (ع) برگرفته ای از کتاب جاذبه و د
ناکثین، قاسطین، مارقین علی علیه السلام در دوران خلافتش سه دسته را ازخود طرد کرد و با آن ها به پیکار برخاست.خود فرمود: «چون به امر خلافت قیام کردم،طائفه ای بیعت خود را شکستند و جماعتی ازدین بیرون رفتند و جمعیتی از اول سرکشی وطغیان نمودند.» (2) ناکثین از لحاظ روحیه، پول پرستان بودند; صاحبان مطامع و طرفداران تبعیض.اما روح قاسطین، روح سیاست بازی و تقلب ونفاق بود. آن ها می کوشیدند زمام حکومت رادر دست بگیرند. در حقیقت جنگ علی علیه السلام با آن ها، جنگ با نفاق بود. اما دسته سوم مارقین هستند و روحشان روح عصبیت های ناروا و خشکه مقدسی ها وجهالت های خطرناک بود. این ها ولو این که منقرض شده اند ولی افکارشان در میان سایر مسلمین ریشه دوانیده و روحشان در کالبد مقدس نماهاهمواره وجود داشته است و مزاحمی سخت برای پیشرفت اسلام و مسلمین به شمارمی رود. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_یازدهم #حبط #ادامه #ویژگی_جاذبه_و_دافعه_امیرالمومنین ناکثین، قاسطین، مارقین علی علیه السل
پیدایش خوارج خوارج یعنی شورشیان جنگ صفین. درآخرین روزی که جنگ داشت به نفع علی علیه السلام پایان می یافت، معاویه پس ازمشورت با عمروبن عاص دستور داد: قرآن هارا بر سر نیزه ها بلند کنند. یعنی که ما اهل قرآنیم، بیایید قرآن را حکم و حاکم قراردهیم. علی علیه السلام فریاد برآورد: «این ها صفحه وکاغذ قرآن را بهانه قرار داده، می خواهندمعنی و حقیقت قرآن را نابود کنند و خود رادر پناه قرآن حفظ کنند.» عده زیادی از نادان های مقدس نما فریادبرآوردند: «با قرآن بجنگیم؟! ما علاوه بر این که با قرآن نمی جنگیم، هرکس که با قرآن بجنگد، مرتکب منکری شده است و ما به عنوان نهی از منکر با او می جنگیم.» با این حیله جنگ متوقف شد تا قرآن راحاکم قرار دهند. معاویه و طرفدارانش بدون هیچ اختلافی عمروبن عاص، عصاره نیرنگ هارا به عنوان حاکم از طرف خود تعیین کرد. علی علیه السلام عبدالله بن عباس، سیاستمدار یامالک اشتر، مرد فداکار و روشن بین با ایمان ویا همانند آن ها را پیشنهاد کرد اما آن احمق ها (خوارج) به دنبال همانند خودمی گشتند. لذا مرد بی تدبیری که با علی علیه السلام هم میانه خوبی نداشت به نام ابوموسی اشعری را انتخاب کردند و هرچه علی علیه السلام ودوستان او گفتند: اوشایستگی این کار راندارد. این ها اصرار کردند که با غیر او موافقت نمی کنیم. بالاخره ابوموسی به عنوان حاکم تعیین شد. پس از جلسات مشورتی، عمروبن عاص به ابوموسی پیشنهاد کرد که بهتر است به خاطر مصالح مسلمین علی و معاویه را کناربگذاریم تا مسلمین کسی را انتخاب کنند وآن فرد سوم حتما عبدالله بن عمر داماد توخواهد بود و بر این مطلب توافق کردند واعلام کردند که مردم گرد آیند تا نتیجه حکمیت به اطلاع آنان برسد. مردم اجتماع کردند، ابوموسی بالای منبررفت و گفت: ما صلاح دیدیم نه علی باشد ونه معاویه. آن گاه انگشتر خود را از دست راست خویش خارج کرد و گفت: من علی را ازخلافت برکنار کردم همان گونه که این انگشتررا از دست خود خارج نمودم. عمروبن عاص بالای منبر رفت و گفت:سخنان ابوموسی را شنیدید! آن گاه انگشترخود را به دست چپ خود کرد و گفت: ولی من معاویه را به خلافت نصب می کنم، همان گونه که این انگشتر را در انگشت نمودم. مجلس آشوب شد. خوارج که به وجودآورنده این جریان بودند، به اشتباه خودپی بردند ولی بازهم اشتباه دیگری کردند.زیرا نمی گفتند: اشتباه ما توقف جنگ وتعیین ابوموسی و مخالفت نمودن با رای روشن علی علیه السلام بود، بلکه می گفتند: حاکم کردن دو انسان در دین خدا، کفر بود و تنهاحاکم خداست. پس همه کسانی که حکمیت را پذیرفته اند، کافر شده اند و باید توبه کنند.به علی علیه السلام گفتند: ما توبه کردیم، تو هم توبه کن. علی علیه السلام فرمود: توبه به هرحال خوب است و من از هرگناهی هماره استغفارمی کنم. آن ها گفتند: نه باید اعتراف کنی حکمیت گناه بود و از آن توبه کنی! حضرت فرمود: مساله حکمیت را خودتان به وجود آوردید و از سوی دیگر اصل حکمیت در اسلام مشروع است، چطور من آن را گناه بدانم؟! به هر حال خوارج از این جا به بعد به عنوان یک فرقه مذهبی دست به فعالیت زدند و کم کم برای خود اصول عقائدی تنظیم کردند و به فکر افتادند وضعیت جهان اسلام را با امر به معروف و نهی از منکر اصلاح کنند. امر به معروف و نهی از منکر قبل از هرچیزدو شرط اساسی دارد: 1 - بصیرت در دین. 2 - بصیرت در عمل. بصیرت در دین اگرنباشد، همان طور که درروایات آمده زیان این عمل بیش از سود آن است. و اما بصیرت در عمل لازمه دو شرطی است که در فقه بیان شده است; به نام: الف - احتمال تاثیر. ب - عدم ترتب مفسده. خوارج نه بصیرت دینی داشتند و نه بصیرت عملی. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_دوازدهم #حبط #ادامه #ویژگی_جاذبه_و_دافعه_امیرالمومنین پیدایش خوارج خوارج یعنی شورشیان جنگ
شعار یا روح بحث از خوارج به عنوان یک فرقه مذهبی بدون اثراست. زیرا چنین مذهبی امروز درجهان وجود ندارد ولی در عین حال بحث ازآن ها آموزنده است. چون این مسلک روحانمرده و روح خارجیگری در پیکر افرادبسیاری حلول کرده است. به عنوان مقدمه می گویم: بعضی مذاهب ممکن است از نظر شعار بمیرند ولی از نظرروح زنده باشند و نیز برعکس. مثلا از ابتدای رحلت پیغمبر اسلام صلی الله علیه وآله دو مکتب شیعه و سنی وجود داشته است.امروزه هرکسی علی علیه السلام را جانشین بلافصل پیامبرصلی الله علیه وآله بداند، او را شیعه می دانیم; ولی اگر به صدراسلام برگردیم، روحیه خاصی رامی بینیم که علامت تشیع می باشد و فقط آن روحیه خاص بود که موجب می شد وصیت رسول اکرم صلی الله علیه وآله را صددرصد بپذیرند و دچارتزلزل نشوند. در مقابل آن ها روحیه دیگری است که وصیت های رسول اکرم صلی الله علیه وآله را بانوعی توجیه و تاویل نادیده می گیرد. در تاریخ، سلمان فارسی و ابوذرغفاری ومقداد و عماربن یاسر را می بینیم که مردمی اصولی و اصول شناس هستند و می گویند: مانباید فکر خود را به دست اشخاص بسپریم وچون آن ها اشتباه کردند ما هم اشتباه کنیم. بر روح آنان اصول حکومت می کرد نه اشخاص. مردی از صحابه علی علیه السلام در جریان جنگ جمل سخت در تردید قرار گرفته بود. به محضر مولی علیه السلام آمد و گفت: آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل گردآیند؟! علی علیه السلام در جوابش سخنی گفت که به گفته «دکتر طه حسین »، دانشمند مصری:بعد از آن که وحی خاموش گشت، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است. علی علیه السلام فرمود: «تو فریب خورده ای وحقیقت برتو اشتباه شده است.حق و باطل رابا میزان قدر و شخصیت افراد نمی شودشناخت. این صحیح نیست که تو اول شخصیت هایی را مقیاس قرار دهی و حق وباطل را با آن ها بسنجی. بلکه حق و باطل بایدمقیاس شناخت اشخاص و شخصیت آن ها باشند.» در این جا علی علیه السلام معیار حقیقت را خودحقیقت قرار داده است و روح تشیع غیر ازاین چیزی نیست. منطق اکثریت مردم پس از پیامبرصلی الله علیه وآله این بودکه راه بزرگان و مشایخ این است و مشایخ و بزرگان اشتباه نمی کنند و ما راه آنان رامی رویم. ولی منطق تشیع این بود که آنچه اشتباه نمی کند، حقیقت است و بزرگان باید خود رابا حقیقت تطبیق دهند و بزرگترین اثر این روحیه، جذب و دفع است. آن هم جذب ودفعی از سنخ جاذبه و دافعه علی علیه السلام. از این جا معلوم می شود، چقدر فراوانندافرادی که شعارشان، شعار تشیع است ولی روحشان، روح تشیع نیست. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_سیزدهم #حبط #ادامه #ویژگی_جاذبه_و_دافعه_امیرالمومنین شعار یا روح بحث از خوارج به عنوان یک
دموکراسی علی علیه السلام امیرالمؤمنین علیه السلام باخوارج در منتهی درجه آزادی رفتار کرد. او آن ها را شلاق نزد،زندانی نکرد و حتی سهمیه آن ها را از بیت المال قطع نکرد. درمیان خطبه علی علیه السلام اعتراض می کردندو در وسط نماز جماعتش قرآن می خواندند وحتی فحاشی می کردند; ولی با آن ها با نهایت آزادی رفتار می شد. قیام و طغیان خوارج خوارج در ابتدا آرام بودند و فقط به بحث وانتقاد اکتفا می کردند و رفتار علی علیه السلام هم باآن ها همان بودکه گذشت. اما آن ها کم کم روششان را عوض کردند و تصمیم به شورش گرفتند. دست به طغیان زده و امنیت راهها راسلب کردند و غارت گری و آشوب پیشه کردند و می خواستند دولت مرکزی را تضعیف و از پا درآورند. این جا دیگر جای گذشت و آزادگذاشتن نبود. از این رو علی علیه السلام آن ها را تعقیب کرد ودر کنار نهروان با آن ها رو به رو شد. ابتدانصیحت کرد و آن گاه پرچمی به عنوان امان برافراشت. هشت هزار نفر زیر پرچم امان آمدند و به سلامت رستند و بقیه سرسختی نشان داده و وارد نبرد شده و شکست سختی خوردند، به گونه ای که جز عده معدودی ازآن ها باقی نماند. @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_چهاردهم #حبط #ادامه #ویژگی_جاذبه_و_دافعه_امیرالمومنین دموکراسی علی علیه السلام امیرالمؤمنی
لزوم پیکار با نفاق مشکل ترین مبارزه ها، مبارزه با نفاق است.مبارزه با زیرک هایی که احمق ها را وسیله قرارمی دهند. نفاق، دو رو دارد; یک روی ظاهری که اسلام است و یک روی باطنی که کفر است وشیطنت. و درک آن برای توده ها و مردم عادی بسیار دشوار و گاهی غیر ممکن است. از این رومبارزه با نفاق ها غالبا به شکست انجامیده است. علی علیه السلام فرمود: پیغمبرصلی الله علیه وآله به من گفت:«من بر امتم از مؤمن و مشرک نمی ترسم. زیرامؤمن را خداوند به واسطه ایمانش بازمی دارد و مشرک را به خاطر سرکشی خوارمی کند. ولی بر شما از هر منافقی می ترسم که درونی دو چهره و زبانی عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است.» (7) باید توجه داشت که هراندازه احمق زیادباشد، بازار نفاق داغ تر است. مبارزه با احمق وحماقت، مبارزه با نفاق نیز هست. زیرا احمق ابزار دست منافق است. علی علیه السلام امام و پیشوای راستین سراسر وجود علی علیه السلام درس و سرمشق است. همچنان که جذب های علی علیه السلام برای ما آموزنده است، دفع های او نیز درس است وآموزنده. ما معمولا در زیارت های علی علیه السلام وسایرائمه اطهارعلیهم السلام مدعی می شویم که مادوست دوست تو و دشمن دشمن تو هستیم.یعنی آن کسی را که تو جذب می کنی، به اونزدیک شده و از آن کسی که تو دفع می کنی،دوری می گزینیم. از آنچه گفتیم، معلوم شد که علی علیه السلام دوطبقه را سخت دفع کرده است; منافقان زیرک و زاهدان احمق. @ISTA_ISTA