دوستان این ارسالی یکی از اعضاست اگر کسی میتونه بهشون کمک بکنه در ایتا به آیدی: @Istaism22 اعلام بکنه! خیلی ممنونم #ادمین_نوشت

#اجرا_تایم این آخرین قدم ... #حامد_زمانی #آخرین_قدم #اجراهای_قدیمی #اجرای_جیرفت @ISTA_ISTA

#نقاشی😃🌈 #حامد_زمانی😍 اثر هنرمند ایستاده🎨 هانیه حجابی⭐️ پ‌ن: خیلی بانمک شده😁 @ista_ista

تم خواننده معروف "حامد زمانی (حالت شب)" با رنگ آبی برای ایتا. 📌 #درخواستی #اختصاصی 💢راهنمای فعال کردن تم: روی آیکن سه نقطه لمس کنید. گزینه "اعمال فایل قالب" را انتخاب کنید. @ista_ista

تم خواننده معروف "حامد زمانی" محیطی روشن و قهوه ای رنگ برای ایتا. 📌 #درخواستی #اختصاصی 💢راهنمای فعال کردن تم: روی آیکن سه نقطه لمس کنید. گزینه "اعمال فایل قالب" را انتخاب کنید. @ista_ista

#ویژه_نامه #جشنواره_عمار ادامه .. آقا شروع من تویی به نام اسمت .. #حامد_زمانی @ISTA_ISTA

#ویژه_نامه #جشنواره_عمار ادامه .. آقا شروع من تویی به نام اسمت .. #حامد_زمانی @ISTA_ISTA

#ویژه_نامه #جشنواره_عمار ادامه .. آقا شروع من تویی به نام اسمت .. #حامد_زمانی @ISTA_ISTA

این هم از سه قسمت امروز #ادمین_نوشت

#نوشته ... اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد! اما زیرش یک دست چدنی باشد،این هیچ معنای خوبی ندارد! {رهبر معظم انقلاب} #آزادی #شات_نوشت #حامد_زمانی @ISTA_ISTA

مــعــجــزه_عــشــق پـــارتـــ ...❤️آخر❤️ البته از طرف حامد .. کارامم خداروشکر خیلی خوب پیش میرفت ..😍 تازه تازه داشت قلق کار دستم میومد .. و هر روز سرم بیش تر از قبل شلوغ میشد! دیگه وقت نمیکردم زیاد به بسیج سر بزنم .. در آمد وکالت خوب بود .. و مهم تر از همه کاری بود که خیلی دوسش داشتم ..😍 ✨💫✨یک سال بعد:✨💫✨ امروز تولد یک سالگی حسینمه ..😍😍 یک سال و چند ماهی میشه که حامد دیگه کنارم نیست .. تمام این یک سال لحظه به لحظه با یاد حامد زندگی کردم .. مامان زهرا میگن حسین خیلی شبیه بچگی های حامده ..😭 با اومدن حسین حال هممون بهتر شد😍 تو این یک سال حسین و میزاشتم پیش مادرم و میرفتم سرکارم .. درسته خیلی سخت بهم گذشت .. ولی من قول داده بودم .. که محکم باشم .. که نشکنم .. و محکم هم موندم .. و نشکستم .. هر از گاهی حامد میومد به خوابم .. با اینکه حامد پیش من نبود ولی من و حسین در تمام لحظات حسش کردیم .. همیشه حواسش بهمون بود .. روزی که حسین به دنیا اومد خییلی برام روز سختی بود .. و در عین حال روز خوب ‌‌.. همون شب هم حامد و تو خواب دیدم😍 تو تمام این یک سال .. وقتهایی بود که حس میکردم حسینم داره با باباش بازی میکنه .. یا لحظاتی بود که حسین زمین میخورد .. تو تمام اون لحظات حس میکردم حامد کنارشه و مراقبش .. به راستی که شهدا همیشه زنده اند .. تولد یک سالگی حسینم خیلی روز خوبی بود .. اولین کلمه ای که گفته بود: 😍😭بابا😍😭 بود! و دومین کلمش: 😍❤️ماما😍❤️!! من ساعتهایی که وقت داشتم با حسین می‌نشستم و آلبوم عکس هارو نشونش میدادم .. و از خاطراتم با حامد براش میگفتم .. بعد از اومدن حسین .. تنهایی رو کمتر حس کردم .. تا دو سالگی حسین .. در تکاپو بودم که ببرمش پابوس آقا امام رضا(ع) .. تا هم خودم سبک بشم .. هم حسین و ببرم دستبوسی خدمت آقا .. و اما بعد از حدود یک هفته .. من و حسین .. تو ماشین حامد .. با هم رفتیم پابوس آقا امام رضا.ع. و بعد از حامد .. این بهترین سفری بود که با حسینم رفتم!😍😍😍😍 و بعد از دوسال سختی .. حالا من و پسر دو ساله ام تو حیاط حرم .. رو به مرقد آقا .. و من خاطرات حامد و مرور میکردم .. و از آقا علی ابن موسی الرضا.ع. میخواستم هوای حسینمو😍 داشته باشه .. پایان فصل اول ..✅ منتظر فصل دوم باشید ..✔️✔️✔️ #معجزه_❤️عشق❤️ ✍:نویسنده/یک ایستاده ✨❤️✨ @ISTA_ISTA 🌹❤️🌹