•| عشقیعنیایستادگی |•
مــــــعــــــجــــزه_عـــــشــــق رمان ناب و محتوایـے #معجزه_عشق پــــارتـــــ👑29👑 ولی مطمئن بو
مـــعــــجـــزه_عــــشـــق
رمان ناب و محتوایی #معجزه_عشق
پــــارتـــــ👑30👑
ولی باز هم مجبور بودم ...
مجبور بودم برگردم به شهرے که پر از گناهه!!
شهرے که مطمئنم امام زمانم اصلا دَرِش تردد نمیکنن!!!😭
و مطمئنم معبودم هم این شهرو دوست نداره!
...
میگید چرا؟؟!!
...
خودتون که میبینید ..
اصلا شأن و شئونات اسلامے رو رعایت نمیکنند!
الان دیگه کمتر کسی معنی عفت و حیا رو میدونه!
الان دیگه مذهبی بودن ، اُمٌل بودنه!!
الان بچه هاے مذهبی خیلی مظلومن!!
مثل اربابشون!!!
تا حالا خیلے با خودم فکر کردم ..
خیلے کلنجار رفتم ..
💭اگر توفیق شهادت نصیبم نشه!؟؟؟؟؟؟
اگر بترسم؟؟!!
اگر ایمانمو از دست بدم؟؟!!
اگر جانباز بشم و تاآخر عمر فلج!!
با این شرایط آیا تصمیم درستی گرفتم؟؟!!
...
باید خوب با خودم دو دوتا،چهار تا کنم که از تصمیمم پشیمون نشم ...
...
فرصت خوبی دارم برای فکر کردن!
تا رسیدن به تهران!!
...
باید یک تصمیم سخت بگیرم!!
اینجا دیگه همه چیزم حتے جونمم در میونه!!!
...
ولی هرچه قدر فکر میکنم به همون نتیجهِ اول میرسم!!
...
وقتی مادرم مخالفت نکرد!وقتے اون خوابو دیدم ...
...
باید خوابمو براے مادرم تعریف میکردم؟
نه بابا اونموقع شاید رضایت نمیداد اصلا برم .. شایدم خیلی استقبال میکرد؟!!
نمیدونم .. الان تنها چیزے که میتونه منو مٌسِرْ بکنه برای انجام تصمیمم استخارست!!
...
تو ساکم یه قرآن داشتم ..
برداشتمش .. نیت کردم .. دعاے مخصوص استخاره خوندم و قرآن رو باز کردم ..
خونددم ...
سوره ای بود که عاشقش بودم ..😍
سوره 👑یوسف👑 ..
همیشه با خوندن این سوره احساس خوبی پیدا میکردم .
به زندگیم امیدوار میشدم .
چون حس میکردم خدا با من هم مثل حضرت یوسف(ع) رفتار میکنه!!
مطمئن میشدم همیشه حواسش بهم هست ..
هیچوقت هم نفهمیدم چرا این حس هارو داشتم ..🤔
...
بعد از خوندن این سوره،خیلی مطمئن شدم از تصمیمم ..
هر طور بود باید مادرمو راضے میکردم.
و این فقط دست خدا بود.
وقتی اتوبوس براے نماز مغرب و عشا نگه داشت و رفتم نمازخونه ..
کنار پدرم نماز خوندم .😍
بعد از نماز از خدا خواستم یه جوری مادرم رو راضے بکنه ..
پدرم رو دلم نمی اومد بهش بگم ..
گفتن به پدرم از گفتن به مادرم سخت تر بود.😔
...
ولی اگر منم نمیگفتم .. مادرم بهش میگفت ..
اخه از زمانی که به مادرم گفتم پدرمو ندیده .. و گرنه قطعا بهش میگفت من چه تصمیمی دارم ..
باید به مادرم میگفتم که به پدرم چیزی نگه ..
ولی چه طوری؟!
اتوبوس اونا از ما جدا بود ..
بهش پیامک دادم:
📱:سلام مادر لطفا در رابطه با اون موضوعی که باهاتون دربارش صحبت کردم به بابا چیزے نگید!
ممنونم .. یاعلے✋
*عادت داشتم انتهاے همه پیامها مینوشتم ممنونم .. یاعلے✋
و زود هم جواب داد:
📲:سلام!باشه پسرم ولی هرچه زودتر خودت باید بگے!!!!
خواهش میکنم .. علے یارت
...
خیلی خوشحالم .. حداقل تا اونموقع که برم خیلی از کارهاے شرکتو درست میکنم .. این مدتم پدرم ناراحت نمیشه!!
...
راه برگشتمون یکم طولانے شد..
چون توقفامون طولانی بود ..
...
تصمیم داشتم این مدت که هستم .. کاری کنم مادرم خاطرات بیشتری از من داشته باشه!!
...
دوروز بعد رسیدیم!!
...
یه روز همه خانواده تو خونه استراحت کردیم و از فرداش با بابا رفتم شرکت.
پــــایــــان پــــارتـــــ/30/
#معجزه_❤️عشق❤️
#ایستائیسم
✍:نویسنده/ یک ایستاده
💗 @ISTA_ISTA 💗
📝 #الکترون_از_نگاه_شما
چشمهامو باز می کنم و میبینم جلوی پام خط زردی هست.
جمعیت زیادی پشت سرم صف کشیدن.
صدای شلیک گلوله که میاد همه بی اختیار می دوند.
بین راه میبینم یه جعبه ی جادویی رو که بعضی ها میرن به سمتش و دارن با استرس نگاه می کنن!
چشم هاشون دنبال یه توپه گاهی شادی می کنن و گاهی گریه.
ولی باز به راهم ادامه می دم...
بارون گرفته.
آدم های مستی که از پشت شیشه ی خونه هاشون بارون رو نماد عشق میبینن و بعضی دیگه یه سیل ویرانگر که زندگیشونو میبره...
نفس نفس زنان به راهم ادامه می دم.
یه طرف زندگی هایی ساخته شده با تکه کاغذهایی به اسم دلار که برای استحکامش زندگی یه عده نابود شده. آدم هایی هستن که قلب هاشون و ازسینه کندن و زیر پا له کردن...
نه میبینن و نه می شنون صدای حقو... صدای مظلومو.
حیرون و گریزون از همه چی نمی دونن دنبال چی هستن.!
بین دوراهی موندن ولی چشم هاشون بستن و نمیبینن راه غلط رو.
راه عشق جز تعدادی اندک نیستند و بیراهه پرازدحام و شلوغ.
__________
#الکترون
#حامد_زمانی
#ایستائیسم
📮@nafisehsahraeekh.istaism72
کپی از:
@istade_ferest
در تلگرام!
🌹 @ISTA_ISTA 🌹
•| عشقیعنیایستادگی |•
🌹زندگینامه حامد زمانـــے🌹 ✨قسمت سوم✨ 😍دیدار حامد زمانی با رهبری جمهوری اسلامی😍 حامد زمانی در مراس
🌹زندگینامه حامد زمانـــے🌹
✨قسمت چهارم✨
👑ازدواج👑
حامد زمانی در 13 آبان سال 92 با مهسا قرقانی عقد کرد و پس از آن در شهریور سال93 ازدوج کرد.
الهه قرقانی :باید بگویم از سر جوزدگی و هیجان نبوده که با حامد ازدواج کردم اتفاقا شناخت خوبی از حامد داشته ام قبل از اینکه حامد به این جایگاه برسد او را انتخاب کرده بودم و در تمام دوره آشناییمان دوآتیشه ترین طرفدار حامد هستم.
مهریه همسر حامد زمانی
حامد زمانی میگوید که مهریه همسرش 14 سکه می باشد.
...
پ.ن.
انشاالله همیشه خوشبخت باشید و در کنار هم به آرزوهاتون برسید.
*آرزوی یک ایستاده*
...
✨پایان قسمت چهارم✨
💫 @ISTA_ISTA 💫