eitaa logo
معارف اسلامی
597 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
250 فایل
🔷 برای ارتباط با ادمین از این آیدی استفاده کنید 👇🏻 @drhosseins
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 و ♦️ (مدظله): خدای متعال به پیغمبرش در آن دوران دشوار مکه می‌فرماید: ای پیغمبر! [بگو] من با بصیرت حرکت میکنم؛ «قُل هٰذِهِ سَبيلي أدعو إلَى اللهِ عَلىٰ بَصيرَةٍ أنا وَ مَنِ اتَّبَعَني» (یوسف ، 108)؛ ♦️خودِ پیغمبر با بصیرت حرکت می‌کند، تابعان و پیروان و مدافعان فکر پیغمبر هم با بصیرت. این مال دوران مکه است؛ آن وقتی که هنوز حکومتی وجود نداشت، جامعه‌ای وجود نداشت، مدیریت دشواری وجود نداشت، بصیرت لازم بود؛ در دوران مدینه، به طریق اولی‌. ♦️اینی که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روی بصیرت تأکید کرده‌ام، به خاطر این است که یک ملتی که بصیرت دارد، مجموعۀ جوانان یک کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می‌کنند و قدم برمی‌دارند، همۀ تیغ‌های دشمن در مقابل آنها کند می‌شود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلودگی فتنه نمی‌تواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم می‌گذارد. ♦️ شما در جبهۀ جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانی بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه می‌کنید می‌بینید در محاصرۀ دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضی آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط می‌شود. این قطب‌نما همان بصیرت است. 1388/7/15
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره‌ی تکان دهنده‌ی حجت‌الاسلام از استاد خود علامه (ره): ⭕️ به فردی که به صورتشان آب دهان انداخت، چه واکنشی نشان داد؟
▪️ موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه می کشید و در آن رنج بسیار می دید و حرصی تمام میزد. او را گفت: ای این چه رنج است که بر خود نهاده ای و این چه بار است که اختیار کرده ای؟ بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین، که هر طعام که لذیذتر است تا من از آن نخورم به پادشاهان نرسد، آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم. ▫️این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد و بر روی پاره ای گوشت نشست. قصاب کارد در دست داشت و بزد و زنبور را به دو پاره کرد و بر زمین افتاد. مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید. ▪️زنبور گفت: مرا به کجا می بری؟ مور گفت: هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد، به جاییش کشند که نخواهد. و اگر عاقل یک نظر در این سخن تامل کند، از موعظه واعظان بی نیاز گردد. 📖 👤محمد
https://www.m-mahdi.com/persian/ مرکز های عجل الله فرجه الشریف
تهرانی (حکایت اهل راز) هنگامي كه (آیت‌الله میرزا جوادآقا تهرانی) جبهه رفته بودند، يك روزعده‌ای براي تهيه فيلم و خبر آمده و شروع كرده بودند به فيلمبرداري از جاهاي مختلف تا رسيده بودند به ایشان. شناخته بودند كه چه شخصيتي است و مي‌خواستند بهتر و بيشتر فيلمبرداري كنند، ولي تا دوربين فيلمبرداري به ايشان مي‌رسد، ايشان عمامه را از سر برمي‌دارند تا شناخته نشوند كه موجب شهرت و آوازه ايشان شود. بعد از فوت ايشان، نامه‌اي در يادداشت‌هاي شخصي‌شان پيدا شد كه از ايشان خواسته بودند تا در برنامه‌اي به معرفي خود تحت عنوان يكي از شخصيت‌هاي اسلامي اين مرز و بوم بپردازند. ايشان در زيرِ جملاتي كه در نامه، از ايشان به‌عنوان «شخصيت اسلامي» ياد شده بود، با خودكار قرمز خطي كشيده بودند و در حاشيه آن دو جمله نوشته بودند: 1- «رُب شهرهًْ لا اصل لها»؛ اي بسا شهرتي كه هيچ اصل و اساسي نداشته باشد. 2- حديث شريفي بدين مضمون آمده بود: رَحِمَ اللهُ امْرءً عَرَفَ قَدْرَهُ وَلَمْ يَتَعَدَّ طَوْرَهُ (غرر الحكم: 233، حديث 4666)، خداوند رحمت كند شخصي را كه قدر و اندازه خود را بشناسد و پايش را از گليمش دراز نكند. * كتاب خاطراتي از آينه اخلاق، صص32 و 35، سایت منبرک.
اختلال خواب تهدیدی جدی برای کاربران شب زنده‌داری و گشت‌زنی در بخشی از سبک زندگی ما شده است. وابستگی به و علاقه طبیعی به پیگیری نوشته‌ها، تصاویر دوستان، علاقمندی‌هایشان، دانستن زمان آنلاین بودن آن‌ها، انتظار و هیجان ناشی از پسندیده شدن نوشته‌ها توسط دیگران، شب زنده داری کاربران را افزایش می دهد و موجب اختلال خواب می شود. اختلال خواب مستقیما بر روی رفتار و روحیات کاربر در طول روز تاثیر گذار است.
﷽* ! ⛳️حاج آقای نقل می کند: روزی به مسجدی رفتیم که امام دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم: روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود می گوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته می رود ، بعد از ظهر که از کارش به خانه برمی گردد به اهل و عیالش می گوید لطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگور بخوریم. همسرش باخنده می گوید: من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود... 🍀مرد با تعجب می گوید: تمامش را خوردید...! زن لبخند دیگری می زند و می گوید بله تمامش را... مرد ناراحت شده می گوید: یک من (سه کیلو) انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید! الان هم داری می خندی جالب است! خیلی ناراحت می شود و بعد از اندکی که به فکر فرو می رود... ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج می شود... 🍀همسرش که از رفتارش شرمنده شده بود او را صدا می زند... ولی هیچ جوابی نمی شنود. مرد ناراحت ولی متفکر می رود سراغ کسی که املاک خوبی در آن شهر داشته... به او می گوید: یک قطعه زمین می خواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و آن را نقدا خریداری می کند، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار می کند...و می گوید: بی زحمت همراه من بیایید... او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار می گوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید.... 🍀معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد می کند...، مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن می شود به خانه برمی گردد. همسرش به او می گوید: کجا رفتی مرد! چرا بی جواب؟ چرا بی خبر؟ مرد در جواب همسرش می گوید..: هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم. 🍀همسرش می گوید چطور؟ مگه چه شده؟ اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت می خواهم.... مرد با ناراحتی می گوید: شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم، چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟ و بعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف می کند.... *🍀امام جماعت تعریف می کرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،* ۴۰۰سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد است،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت... ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد، محبوب ترین مردم تو را فراموش می کنند حتی اگر فرزندانت باشند... ⏳از الان بفکر فردایمان باشیم. 🖨 انتشار این پیام صدقه جاریه است.