- ژیپسوفیلا '
به نبودش عادت میکنی بالاخره، در حقیقت سِر میشی.
گاهی گمان نمیکنی اما خوب میشود
گاهی نمیشود، که نمیشود که نمیشود.
- ژیپسوفیلا '
کلمات بیشتر از شمشیر آدم کشتن.
مراقب حرفاتون باشید،
گاهی یه حرف سادهی شما زندگی یه نفر و به لرزه در میاره.
هدایت شده از مدرسه مهارت آموزی مبنا
تو در جنگلهای ورزقان، در نقطه صفر مرزی چه کار میکنی مرد؟
صندلی نهاد ریاست جمهوری خار داشت که پشت آن ننشستی تا این شب عیدی، پیام تبریک برای این و آن ارسال کنی؟
میخواستی مثلا بگویی مردمی هستی؟
خب سوار تویوتا لندکروز ضدگلوله میشدی و چند نفر آدم را پیدا میکردی و از بینشان ردی میشدی و صدای شاتر دوربینها و تمام.
به جهنم که پیرمرد روستای دیزج ملک از زمان رضاخان تا الان، یک فرماندار را از هم نزدیک ندیده.
به جهنم که روستای کهنهلو به ورزقان یک جاده درست و حسابی ندارد.
به جهنم که روستای کیغول یه درمانگاه ندارد و همین ماه پیش یک زن جوان، قبل از اینکه به زایشگاه شهرستان برسد، بچهاش سقط شد.
اقلا یک جای نزدیک با دسترسی هموار میرفتی سید!
عدل رفتی سراغ نقطهای که کل مملکت بسیج شدهاند برای پیدا کردنت؟
انصافت را شکر.
میگویند آنجا باران گرفته.
زیر باران دعا مستجاب است.
دعا کن برای خودت
دعا کن برای ما؛
پیرمرد روستای کهنهلو را که یادت نرفته؟
همان که هنوز یک فرماندار را هم از نزدیک ندیده؟
دعا کن سید!
شب عید است...
| @mabnaschoole |
هدایت شده از - والقلم -
امام رضا ، خادمش رو توی بغل کشید :)
- ژیپسوفیلا '
امام رضا ، خادمش رو توی بغل کشید :)
هضم این خبر خیلی سخته، خیلی سخت :)