💠عرفانِ امروز ما، عرفانِ حوزه تهران و اصفهان است که حاصلش در تهران، آیت الله شاه آبادی و امام شده و نسخه ای از آن به نجف و مدرسه ملاحسین قلی همدانی (که قبل از آن معنویتی منحرف و متاثر از شیخ احمد إحصایی بود) راه پیدا کرده و حاصلش تربیت آیت الله قاضی و بهجت و طباطبائی شده.
🔹عرفانی که در آن طبق نگاه اصیل اسلام، و بر خلاف معنویتِ مسیحی، دو أمر عرفی و قدسی جدای از هم نیستند؛
🔻بلکه در متن مسائل عرفی، مسئله قدسی نهفته است. و این همان حیات طیبه ای است که رشد و پیشرفت دنیا و آخرت، تؤامان در کنار یکدیگر است.
💠نکته دوم: تلقی مان از معنویت را باید اصلاح کنیم.
🔹مقصود ما از معنویت:
باورها و حقیقت و جوهره اشیاء،
و نسبت آنها با حضرت حق و غایت خلقت است و گرایش های باطنی به این موضوعات و همچنین گرایش های مناسکی.
در مجموع در جامعه ما میبینیم در هرچهار دوره رشد کیفی و در برخی موارد علاوه بر رشد کیفی، رشد کمی هم داشته ایم؛
🔹اقامه حکومت دینی و دفاع از آن خودش بالاترین معنویت است...
#معنویت_انقلابی
🎙گفتگوی #نشریه_خط با حجت الاسلام #سید_مهدی_موسوی
🗂پرونده ویژه؛
✅با موضوع: #تحلیل_وضعیت_دینداری، در جامعهٔ پس از انقلاب اسلامی
🗓تاریخ: ۱۴٠۱/٠۳/۳٠
📢 لطفا رسانه ما باشید
🌐 کانال نشریه علمی_فرهنگی خط
@KHAT_NASHRIYE
💠 معنویت انقلابی
❇️ امام چیز دیگری بود ❇️
🔰 شیخ محمود قوچانی[۱]
🔸 من زود به کسی دل نمیبندم. خیلی طرف را بررسی میکنم. امام که نجف تشریف آورد، سابقه همان یک ملاقات در قم را داشتم و هنوز علاقهای که بعدا پیدا شده بود بدست نیامده بود.
🔹 خدمت امام که میرفتم مدام مته به خشخاش میگذاشتم که آیا در این وجود مقدس هوا و هوس یا شهوت یا منیت یا انانیت می توانم پیدا کنم؟ اما در هر دیدار اعتقادم به ایشان بیشتر میشد از بس که در ایشان یک صفای باطنی یک، روحانیت، یک شکاندن نفس و عدم انانیت دیدم.
🔸 به مناسبتهای مختلف و جریاناتی که پیش میآمد روز به روز بنده اعتقادم به ایشان بالا رفت. تا اینکه برای ایشان بدیل و نظیری را نمیتوانستم پیدا کنم.
🔹من بچه آخوند بودم و در حوزه هم بزرگ شدهام با تمام مراجع نجف رفت و آمد داشتم. البته خدای نکرده نمیخواهم نسبت به احدی اعتراضی داشته باشم. همهی آنها بزرگوار بودند و واقعا هم انسانهای شایسته و عجیب و غریبی در همه ابعاد بودند. از نظر علمی، تقوایی، فرهنگی، خداشناسی.
🔸از مرحوم شیرازی تا مرحوم آقای محسن حکیم و مرحوم شاهرودی و مرحوم آقای خویی. من شانزده سال درس آقای خویی
رفتم. بيني و بين الله من هیچ ضعفی را در این آقایان اصلا ندیدم.
♦️ اما «امام» چیز دیگری بود. من تمام اینها را دیده بودم. اما آن چیزی که در شخص امام میدیدم چیز دیگری بود.
📌 منتشر شده در شماره «امام حوزه»
#معنویت_انقلابی
#ماه_رمضان
👇پیوستن به کانال نشریه خط 👇
┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈
💠 معنویت انقلابی
♦️امام خیلی از دستت عصبانیست♦️
▪️چاپ کتاب تحریرالوسیله▪️
🔰شیخ محمود قوچانی[۲]
🔸یک داستان کوتاهی عرض کنم. یک شب آقای فرقانی آمد. گفت حاج آقا مصطفی با شما کار دارد. ما رفتیم ایشان گفت فلان کسی که رابط چاپ این کتاب تحریر الوسیله است منزل ما آمده است. میخواستیم با هم یک نشستی داشته باشیم و هماهنگیهایی را با هم انجام دهیم.
🔹این را مستحضر باشید امام کتابها و حتی رساله هایشان را از وجوهات چاپ نمیکردند. یعنی کتابها کلا با پول دیگری چاپ میشد.
در آن زمان شخصی به نام صدوقی بود که در بازار تهران کاغذ فروش بود. او بانی چاپ بود به واسطهی آقایی که منزل حاج آقا مصطفی آمده بود.
🔸حاج آقا مصطفی گفتند فلانی! این کتاب در قطع وزیری چاپ شده است. بهتر بود به صورت یک کتاب بزرگ علمی چاپ میشد.
🔹 به نظرم آمد قبل از اینکه به منزل حاج آقا مصطفی برویم، بروم و نظر امام را هم بگیرم. ما پررو بودیم و هر وقتی میخواستیم میرفتیم.
🔸اول صبح رفتم خدمتشان. نظر حاج آقا مصطفی را در مورد قطع کتاب گفتم. گفتند نه نه همین خوب است.
🔺رابط، حاج آقا مجتبی تهرانی از شاگردان امام در قم بودند. برای زیارت آمده بودند. آخر کار آقایان فرمودند به جای این تیتری که پشت صفحهی اول کتاب نوشتید، ما تیتر دیگری را برای شما طراحی میکنیم. آنچه که خاطرم میآید این بود:«تألیف آیت الله العظمى زعيم حوزات العلميه الامام الخمینی».
🔹چاپ جلد اول تمام شد. از چاپخانه به زیر زمین بیت امام آوردیم و همه را برای توزیع چیدیم. چند روز نگذشته بود آقای فرقانی اول صبح به منزل ما آمد. وضویی گرفتم و لباس پوشیدم و رفتیم.
🟥 آقای فرقانی به من گفت امام خیلی از دستت عصبانی است. گفتم چرا؟ گفت نمیدانم فقط آماده باش. من هر چقدر فکر کردم که من كجا اشتباه کردم یا کار بدی کردم چیزی یادم نیامد.
🔸ما رفتیم دیدیم امام اخمهایش در هم است. بعد فرمودند این چیه که نوشتی؟ تا این را گفتند ما تا آخر خط را خواندیم. کتاب را به طرف من پرت کردند و فرمودند: دروغ به این بزرگی؟! من اینجا یک طلبهای بیش نیستم.
❓«زعیم حوزات العلمیه»؟ این
را دو بار تکرار کردند. حاج اقا مجتبی بعد به من گفت اگر من بودم میگفتم عجب طلبهای که دارد شهریهی حوزه ها را میدهد؟!
🔸به امام عرض کردم خاطر مبارکتان هست در جلسهای با چند نفر راجع به چاپ تصمیم گرفتیم با همدیگر هماهنگی داشتیم. فرمودند در هر صورت کار بسیار بدی کردید. حق ندارید یک دانه از اینها را در بازار پخش کنید. تمام اینها را ببرید و در شط کوفه بریزید. بسیار کار بدی کردید.
🔹گفتم جلدش را عوض میکنیم یا شاید بتوانیم این نوشته را کور کنیم. یک نفس عمیق کشیدند و گفتند همین کار را بکنید. هر چقدر هم خرج داشته باشد میدهم. گفتم چشم.
🔸انگار دیگر ایشان سبک و راحت شده باشند. گفتند زود نتیجه کار را به من برسان. من بعد از درس آیتالله خویی به چاپخانه رفتم. گفتم امام نسبت به این تیتر مشکل دارد می گوید دروغ است.
♦️ همه مبهوت مانده بودند. بالاخره دوتا از این کتابها را که همراه ما بود برد زیر دستگاه طلاکوبی و تیتر را کور کرد. آن دو تا کتاب را خدمت امام آوردم. امام با دقت به آنها نگاه میکرد. ایشان کتاب را به چهار طرف میچرخاند و نگاه میکرد که این نوشته خوانده میشود یا نه. بعد هم گفتند خوب شد. همه را به همین شکل کار کنید.
🔹امام حاضر نشد نامش این گونه در حوزههای علمیه و در جامعه مطرح شود. این نشان از چیست؟
📌 منتشر شده در شماره «امام حوزه»
#معنویت_انقلابی
#ماه_رمضان
👇پیوستن به کانال نشریه خط 👇
┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈
📸 عکسنوشت
💢امام گفتند:
فردا کی زنده است کی مرده؟
برو یک کیلویش را پس بده.
📌 منتشر شده در شماره «امام حوزه»
#معنویت_انقلابی
#ماه_رمضان
👇پیوستن به کانال نشریه خط 👇
┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈
📸 عکسنوشت
💢 بگویید از طرف سید روحالله
❇️ تواضع امام
#معنویت_انقلابی
#ماه_رمضان
👇پیوستن به کانال نشریه خط 👇
┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈
📸 عکسنوشت
♨️ مقابل امام زانو زدند.
🔹 بُهت آقا سیدباقر حکیم از رفتار امام با مسئولین دولتی
#معنویت_انقلابی
#ماه_رمضان
👇پیوستن به کانال نشریه خط 👇
┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈
📸 عکسنوشت
❤️🔥 قصاب آتش گرفت
✍ پ.ن: یک زمانی، کسانی از هملباسهای خودمان، امام(ره) را نفوذی و مارکسیست میدانستند. چه تهمتها و هتک حرمتهایی که امام از اینها شنید!
#معنویت_انقلابی
#ماه_رمضان
👇پیوستن به کانال نشریه خط 👇
┈┄┅═✾ خــــــــــــــــــط ✾═┅┄┈