1_1156149910.mp3
4.58M
🥀''✓"
خودشون گفتن قسمم بدید
به عمه ام حضرت زینب
تورو به اضطرار زینب بیا آقا بیا آقا
به قلب بی قرار زینب بیا آقا بیا آقا
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِحَقِزینَب
#سلام_امام_زمانم
🌸اگرچه فیض وصلت را بجویم
🌸نمی دانم تو را دیدم چه بگویم
🌸جفا کردم وفا بسیار کردی
🌸خطا کردم تو دادی آبرویم
🌸الهی هر کجا منزل نمودی
🌸نگاه لطف تو باشد به سویم
#یا_صاحب_الزمان_ادرکنی
#اللّهمّ_عجِّل_لولیّک_الفرج
•🌱•بَرقآمتِدِلرُباۍِمَھدےصلوات•🌱•
🌺سبک زندگی قرآنی:🌺
🍂مراقب چیزهایی که می شنوید باشید.🍂
🔶وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُواً أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ.
(لقمان/۶)
🔶و برخى از مردم، خريدار سخنان بيهوده و سرگرم كننده اند، تا بى هيچ علمى، ديگران را از راه خدا گمراه كنند و آن را به مسخره گيرند؛ آنان برايشان عذابى خوار كننده است.
💥یکی از مهمترین عوامل گمراه کننده، گويندگان و خوانندگانى اند كه مردم را سرگرم كرده و آنان را از حقّ و حقيقت باز مى دارند.
🍁سرمايه گذارى براى مبارزه و تهاجم فرهنگى عليه حقّ، سابقه اى طولانى دارد.
و دشمن از راه سخنان باطل، و موسیقی های لهوی، مردم را به گمراهی می کشانَد.
#سبک_زندگی_قرآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین حضور حاج قاسم در دفتر کارشون.۳روز قبل شهادت
﷽
←📜 #خاطره
←✍🏻دختر شهیدی که برای حاج قاسم کلاس می گذاشت...
🔻خیلی دوست داشتم حاج قاسم را ببینم. وقتی خبر دادند در مصلای بابل مراسمی است نگفتند که قرار است با سردار سلیمانی دیدار کنیم. محمد جواد کوچک بود و زهرا ۶ سالش بود. مادر شوهرم هم پا درد شدید داشت و باید بیشتر حواسم به او بود. زهرا دختر بزرگم که ۱۲ ساله بود را با خودم بردم. چون تاکید کرده بودند همراه نیاورید دو بچه دیگر را مجبور شدم بگذارم خانه.
به سختی خودمان را رساندیم مصلا. مراسم که تمام شد باز هم نگفتند قرار است چه ملاقاتی باشد که لااقل اطلاع دهیم بچه های دیگر ما را هم بیاورند.
اعلام کردند بروید برای نماز جماعت. وقتی رفتیم داخل مصلی دیدم حاج قاسم آنجاست و می توانیم از نزدیک او را ببینیم. حسرت خوردم کاش اطلاع داده بودند تا دو فرزند دیگرم را هم می آوردم با دیدن سردار آرام می شدند.
به فاطمه گفتم برو با سردار عکس بینداز. فاطمه خیلی خجالتی بود. سردار نگاهی به او کرد گفت: می خواهی با من عکس بیاندازی؟ بیا بیا. چادر او را به سمت خودش کشید. واقعا با چنان حس پدرانه ای برخورد کرد که ما هم راحت رفتیم عکس انداختیم. حاج قاسم سر همه میزها رفت و یک ربعی صحبت می کرد. سر فاطمه را نوازش کرد و خندید گفت: من به تو می گویم با هم عکس بگیریم تو کلاس میگذاری؟ بعد یک انگشتر به فاطمه داد. گفتم: حاج اقا یک دختر هم در خانه دارم میشه برای او هم انگشتر بدید؟ گفت: بله. گفتم یک پسر سه ساله هم دارم پدرش به او توصیه کرده دوست دارم بزرگ شدی جزو افرادی باشی که اسراییل را فتح می کنی. برای او نامه می نویسید؟ نامه هم نوشت و روی عکس آقا مهدی امضا زد. وقتی رفت فاطمه که تازه خجالت را کنار گذشته بود، گفت: من با عکس بابا و حاج قاسم با هم عکس نینداختم. سردار که متوجه شد دوباره گفت: معلومه که با شما باز هم عکس می گیرم. فاطمه را کشید سمت خودش گفت: شما تازه ما را تحویل گرفتی مگه میشه عکس نندازیم؟ دوباره عکس گرفتند.
انرژی بسیار قوی و آرامش خاصی به من در آن دیدار داده شد که همه اش حسرت می خورم کاش دو فرزند دیگرم هم بودند و این ارامش را می گرفتند. آن دیدار بسیار فاطمه را عاشق حاج قاسم کرده بود. وقتی خبر شهادت را بچه ها شنیدند شوکه شدند انگار دوباره خبر شهادت پدرشان را شنیده بودند.
فاطمه ای که در مراسمات پدرش به سختی شرکت می کرد و باید به زور می بردیمش مرا مجبور کرد برای تشییع حاج قاسم به تهران بیاییم.
شهید مدافع حرم مهدی قره محمدی
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹بسیار عالی
🔸احسنت به سازنده اش، و چه عجب که بالاخره یک کار تبلیغاتی زیبا به زبان انگلیسی برای اربعین ساخته شد....
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازیگر نقش شمر میخواد گوشواره بازیگر نقش حضرت رقیه (س) را بر داره ولی اين دختر معصوم ...😢