@بسم الله الرحمن الرحیم @
(بیادسپهبدشهیدحاج قاسم سلیمانی، دراولین سالگردش)
##خاطرات با فرمانده دلها(قسمت دوم).
@همه رزمندگان درکنار هم فشرده نشستیم،
برابر رسم و ادب، کنارش قرارگرفتم، دست رابسمتش دراز کردم تادلها بهم نزدیکتر گردد.
سلام و احوالپرسی کردیم، از سردارسلیمانی کسب اجازه کردم تامطالبی رابعنوان فرمانده یگان ویژه 25 کربلا ارائه کنم.
#سرداردلها، گفتن بفرمایید.
@درروبروی اوایستادم، وشروع به سخن کردم.
#اوبه بنده نگاه میکرد وکلمات وجملات راگوش می داد.
@خیرمقدم گفته وازحماسه های لشکر ویژه 25 کربلا ولشکر 41 ثارالله دردوران دفاع مقدس وانروزهایی که این دولشکر درشبه جزیره فاو، کربلای شلمچه، ارتفاعات ملخور، خورنوازان، خرمال، دوجیله و.....میجنگیدند گفتم.
@ازحماسه های شهدا، جانبازان، رزمندگان یگان ویژه 25 کربلا، دراین مرحله حضور درجنوب غربی حلب وفتوحات آنان درتصرف شهرک ها، روستاها، مناطق حساس منطقه مطالبی راشرح داده شد.
ازشهدای عظیم الشان لشکر کربلا درسلسله عملیاتهای نصر(محرم)،
شهید عبدالرحیم فیروز آبادی،
شهید مصطفی شیخ الاسلامی
شهید روح الله صحرایی
شهید محمد شالیکار
شهید محرمعلی مرادخانی
شهید اسماعیل خانزاده
وحماسه های آنان گفته شد.
@درپایان صحبتهایم ازفرمانده مقتدر ومخلص خواستم تا حضور بعدی رزمندگان لشکر دردفاع از حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام رابدون نوبت دستور بفرمایند.
باذکر صلوات سخنان خود راپایان دادم.
##همگی صلوات فرستادند.
#برادر مداح" حسین قنبری گفت اگر فرصت بدین، چنددقیقه ذکر حماسه کنم.؟
@اشاره ای به سرداردلها کردم وگفتم، حاج آقا اگراجازه بدین، برادرمداح خیلی کوتاه چند جمله ای ازحماسه هاو تجدید میثاق با حضرت زینب کبری س) بیان کنند.
##سرداردلها فرمودند، فقط کوتاه باشه،
@بااشاره به برادرمداح گفتم که خیلی کوتاه وخلاصه انجام بدهند.
@@مداح حداکثر درپنج دقیقه گفت، ماازمداحی کوتاه وعمیقش لذت میبردیم.
###اما سردار دلها اشک میریخت وبه عمق معانی مطالب مداح توجه میکرد.
@ماها هم بادیدن چهره نورانی فرمانده دلهاحاج قاسم عزیز، لذت میبردیم وکمی هم اشک میریختیم.
##با پایان مداحی، رزمنده ای باصدای رسا گفت، سردار عزیز، مطلبی دارم اجازه میدهید بگویم.؟
###حاج قاسم سلیمانی گفت بفرمایید،
@ان رزمنده گفت، مادوست داریم بازهم برای دفاع از حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام بیاییم. شما دستور بفرمایید دیگر درنوبت اعزام قرارنگیریم وبدون نوبت اعزام شویم.
@@سردارسلیمانی، قبل ازشروع سخنرانی اش، درجواب ان رزمنده گفت :
خوب بیایید ماپذیرا شما هستیم.
##ان رزمنده گفت ما راتوی نوبت میگذارند.
###سردارگفت، درسته که بنده فرمانده وهمه برنامه ریزیها باتدبیروتصمیم ماانجام میگیرد. ولی شماها باید مجوز ورودتون به جبهه مقاومت اسلامی را بااشک وناله والتماس ازحضرت زینب کبری س) وحضرت رقیه (س) بگیرید.
اول ازاوبخواهید وبعدهم ما بسترحضورتون رافراهم میکنیم.
@همه آن شاءالله گفتیم ومنتظر سخنان اصلی سرداردلها شدیم.
ادامه دارد
(انصار الولایه)