eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
935 دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅به فرمانده گفت: اگر رمز رو اعلام كردي و تو آب نپريدم ، منو هل بده تو آب! فرمانده گفت: اگر مطمئن نیستی می‌تونی برگردی... مهدی جواب داد: .. نه! پای حرف امام ایستاده ام ، فقط می ترسم دلم گیر خواهر کوچولوم باشه ! آخه تو یه حادثه اقوامم رو از دست دادم الان هم خواهرم رو سپردم به همسایه ها تا تو عملیات شرکت کنم. 🔺والفجر هشت هنگام زدن به دل اروند وحشی ... فرمانده اعلام کرد... یا زهرا ... اولین نفری که توی آب پرید ، مهدی بود اولین نفری بود که به شهادت رسید! عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست 🌾💧 ⊰❀⊱ ۴ ⊰❀⊱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
☆∞🦋∞☆ پرواز رویاهاست چه خیال خامی ! برای من که پر پرواز ندارم ...💔 رسیدن به تــــ♡ـــو ❣ که ان همه بالایی... ࢪویاست... ڪمڪم ڪن رفیق..🌿♥️ 💔🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🔶خدری متخصص درس رواداری و مدارا بود. این شهید در همان نوجوانی و سال‌های دبیرستان آدم اندیشه‌ورزی بود
در نثر آن‌هایی که می‌خواهند فقط شلخته ننویسند باید کلی کار کنند. گنجینه لغات را قوی کنند حشو و اضافات را بکاهند. سلیس و روان بنویسند و این‌ها خودش یک دهه کار جان‌فرسا طلب می‌کند. اما شهید نازنین ما فرصت این سلوک را نداشت و فقط بارقه عشق بر دلش تابیده بود. پیر هرات، خواجه عبدالله، فرموده است: «علمی که از قلم ریزد معلوم است کزآن چه خیزد علم آن است که الله در دل بنده ریزد یکی هفتاد سال علم آموخت چراغی نیفروخت یکی یک حرف در همه عالم شنید عالم از او بسوخت تجلی الله ناگاه آید و بر دل آگاه» و شهید خدری از آن‌هایی بود که به روایت این وصیت‌نامه مورد عنایت واقع شده بود. بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید خدری که دربردارنده نکات عارفانه‌ست گویی ترجمه‌ای آزاد از دعای کمیل را به‌ خاطر می‌آورد. اما این عبارات از صافی احساس و نجوای فردی شهیدی چون شهید خدری عبور داده شده است و حال و هوایی یافته که فردیت عارفانه و عاشقانه او را نمایان می‌سازد: «خدایا تو بهتر می‌دانی که همواره چنین خواستم که فقط تو را ببینم و لاغیر. مظلومانه زندگی کنم و غریبانه دل بسوزانم و هیچ‌کس نداند که چه دردی دارم و به چه عاشقم و از چه رنج می‌کشم.» به هر حال شهید غلامرضا خدری مثل شهابی بود که در کهکشان شهیدان ناگهان درخشیدن گرفت و لحظه‌ای پایید و باز ناپیدا شد و ما را در حسرت روزهای اوج فکری معنوی و اخلاقی خودش گذاشت. و «چون حدیث تو آید سخن دراز کنم.» هر چند که معلم شهید خدری به آرمانش که شهادت بود رسید ولی اگر امروز بود ما انسان فرهیخته، نمونه و وارسته‌ای را در میان خودمان داشتیم. من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تو می‌روی به سلامت سلام ما برسانی! چهارم دی‌ماه ۱۳۶۵ او در عملیات کربلای ۴ با برادرش به شهادت رسید. نزدیک به ۳۰ سال از پیکر گمشده‌اش خبری نبود تا اینکه در یکی از روزها دو کبوتر سفیدرنگ و زیبا با ضربه‌زدن به شیشه اطاق، مادر شهیدشان را متوجه خود ساختند. مادر که این کار را بسیار غیرطبیعی و عجیب می‌دانست به پشت پنجره آمد و آن را گشود. کبوترها بی‌آن‌که واهمه‌ای داشته باشند با صدای مادر شهید که به آن‌ها می‌گفت بفرمایید مهمانان عزیز! وارد اطاق شدند و یک‌راست در کنار عکس شهیدان غلامرضا و صادق خدری آرام گرفتند. مادر مهربان برای آن‌ها آب و دانه آورد و آن دو کبوتر تا صبحگاهان در اتاق ماندند و سپس رفتند. بعد از رفتن این دو کبوتر، دایی شهیدان به خانه آمد. مادر بلافاصله پرسید: آیا خبری از غلامرضا و صادق شده است؟ و در پاسخ شنید که: آری خواهر! دو تکه استخوان به نام‌های این دو شهید عزیز از جبهه بازگشته است! حال خواننده محترم حال و هوای مادر این شهیدان را که سال گذشته او نیز به دیدار فرزندانش رفت تصور کند. میراث ظاهری شهید خدری و برادرش گرچه بیش از دو استخوان برای ما نیست اما میراث واقعی این شهید و دیگر شهدای گرانقدر بازخوانی روش و سلوک این عزیزان است که نمی‌دانم چرا در روزگار فعلی ما انگار به خاطر اشتغالات فرصت پرداختن به این سلوک و رفتارهای ایثارگرانه را پیدا نمی‌کنیم. شاید دچار فراموشی زودهنگام شده‌ایم. شاید وقتی روش و منش و کنش شهید خدری‌ها را می‌بینیم خجالت‌زده می‌شویم و می‌گوییم ما کجاییم در این روزگار و آن‌ها کجا؟ کبوتران مهاجر ز شهر ما رفتند پرنده‌های مسافر ز شهر ما رفتند دلم به شوق قناری هوای دیگر داشت دو صد قناری زائر ز شهر ما رفتند سخن پایانی! در لحظاتی که داشتم خاطرات و خطرات خود را با شهید خدری مرور می‌کردم نوسان قلبم بالا می‌رفت و دیگ سینه‌ام مدام جوش می زد، چشمانم تر می‌شد و اشک امان نمی‌داد. گفتم راه رهایی چیست؟ دیدم فرشته الهام هنر در دل شب دریچه‌ای را به رویم باز کرد و گفت برای شهید خدری دلسروده‌ای سرکن و این دلسروده صدالبته که نمونه شعر من نیست نمونه عشق و علاقه من به کسی است که هفت سال با او هم‌نفس بودم و در آن وانفسا او مرا به حال خود رها کرد و رفت و مرا در حسرت روزگار در دنیا تنها نهاد: شهید خدری به ما مشق شکفتن زودهنگام غنچه‌ها و پَرپَر شدن گل‌ها را درس داد و خود مصداق واقعی کلامش بود. دل‌سروده‌ای برای شهید غواص غلامرضا خدری که در دی‌ماه ۱۳۶۵ در کربلای ۴ به شهادت رسید.👇👇👇
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
ای شهید شاهد شب‌های شورانگیز عشق از تعلق خالی و از معرفت لبریز عشق روح دریاییّ تو در وسعت دنیا نبود زان سبب شد غرقه در دریای سحرآمیز عشق غوطه غواصِ جان برکف نه کار هر کس است این بود در قامت مردان رؤیاخیز عشق می‌ ندانم عشق در جانت تجلی کرده بود؟ یا وجود بی‌بدیلت گشت دستاویز عشق تا که بودی پیشه‌ات نجوا، سکوت و عاطفه گام زن بودی نکردی لحظه‌ای پرهیز عشق مرغ روحت با ترنم تا شهادت پر کشید تا که نوشیدی زجام سرخوش و سرریز عشق لحظه پرواز تو آن ساقی عرفان چه گفت؟ که به کام خود کشیدی زخمه‌های تیز عشق ای شهید بی‌نشان ای رایت مردانگی نور ایمان بهشتی تا شدی آویز عشق در وصیت‌نامه‌ات گویی که پیری رهنما نغمه‌ها سر می‌دهد از شور رستاخیز عشق هر چه گویم برتری ای معنی وارستگی جویباری جاری از سرچشمه و کاریز عشق مادرت عمری پریشان، منتظر بو می‌کشید تا کبوترها بگویند نغمه جان‌خیز عشق ای تو همدرس شهیدم، عطر گرمای تو کو؟ تا مشامی تازه سازد قطره ناچیز عشق تا جهان باقی است یادت نقش دلهامان بود ای سوار قهرمان برگرده شبدیز عشق پنجره تا پنجره شوق رهایی داشتی تو بهار جاودانی ما همان پاییز عشق ما ز بعد تو به دنیا دل سپردیم و نبود حسرتا، یک لحظه از عمر خیال‌انگیز عشق در فراقی عاشقانه «کاوه» با یاد «رضا» بگذراند راه شب‌، با ناله یکریز عشق .......
ایـن ها فقط استخـــــوان نیستنـد.. ایـن ها مـن و تـوستـــــ ...✨ تـاریـخ پـر افتخـار ایـن آبـادیستـــــ .. سنـد است.. مظلومیتـــــ التماس دعا یاد کنیم شهدای گمنام را با صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ⊰❀⊱ ۴ ⊰❀⊱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🕊شهادت یعنی... ڪوچه‌ ے خلوتے را میخواهم بی‌ انتها، براے رفتن بے واژه، براے سرودن و آسمانے براے پـرواز ڪردن🕊 عاشقانہ اوج گرفتن و رها شدن ⊰❀⊱ ۴ ⊰❀⊱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🌺حضرت‌صاحب‌الزمان(عج): " به شیعیان ودوستان مابگوئید که خدارا بحق عمه‌ام (س)قسم دهندکه مرا نزدیک گرداند."💔 🌸دعای فرج هدیه بشهدا، بخصوص شهدای عملیات ۴ ⊰❀⊱ ۴ ⊰❀⊱ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️السلام علی الحسین❤️ 💚و علی علی بن الحسین💚 💐و علی أولاد الحسین💐 🌼و علی أصحاب الحسین🌼 ☀️ صبحتون کربلایی
❤️ عليه‌السلام فرمودند: 🍀 أفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ إِدْمَانُ اَلتَّفَكُّرِ فِي اَللهِ وَ فِي قُدْرَتِهِ 🍃 برترين عبادت، انديشيدن مداوم درباره خدا و قدرت اوست 📖 الكافي، ج2، ص55