『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍀جملاتی تامل برانگیزاز🍀
🌹 #شهیدعلی_چیت_سازیان🌹
*زندگی هم مثل دریاست؛حرکت هم سختی داره.عظمت وزیبایی دریابه خاطرحرکتشه.
اگه ای آبار(این آبهارو)یه جاجمع کنیم،گنداب میشه.من دوست دارم مثل ای دریا باشم. دوست دارم درحرکت باشم. دوست دارم سختی بکشم. دوست دارم به اقیانوس برسم. برا رسیدن به اقیانوس هرکاری میکنم…*
🌼منبع: کتاب گلستان یازدهم
خاطرات زهرا پناهی روا
( #همسرشهید)🌼
#بی_بی_سی☝️
💢 #آمریکا_پرستان داخلی، آنهایی که همیشه از شیطان توسری خورده اند، در دفاع از تحریم ها میگویند:
هدف ایالات متحده از تحریم #مردم ایران نیست!
پس چرا ورزش باید #تحریم شود!!!
بقول خودتان مگر ورزش از سیاست جدا نیست؟
یادتان هست جام جهانی فوتبال، شرکت نایک بخاطر تحریمها به ایران #کفش ورزشی همنمیفروخت!
کفش #ورزشکاران ما چه ارتباطی با امنیت دنیا و سلاح اتمی دارد؟
#حرف_حساب
💢یک عمر زندگی میکنیم بدون تقوا و عمل، بعد #وصیت میکنیم که ما را ببرند در نجف دفن کنند، کارمان #درست میشود!!
#شهید_مطهری
✅اسلام #بست ندارد. در قدیم بست بود و خوب شد آن بستها ور افتاد. کسی که جرمی مرتکب میشد و مأمورین میخواستند او را بگیرند، میرفت به خانه یک مرد متنفّذ، یک #عالم روحانی و آنجا مینشست و هیچ قدرتی نمیتوانست او را از بست خارج کند.
✅جرم مرتکب شده بود و به حکم قانون عرفی و #قانون_شرعی باید محاکمه و مجازات شود، ولی نه، آقا رفته در فلان خانه بست نشسته و چه کسی جرئت میکند او را از بست بیرون بیاورد؟ ما خیال میکنیم در #دستگاه الهی هم از این بستهای موهوم وجود دارد! نه، این جور نیست.
✅قسم به خود حسین بن علی علیه السلام این جور نیست. #قسم به خود حضرت رضا علیه السلام این جور نیست. اصلًا این خلاف فکر حسین بن علی علیه السلام است، خلاف فکر علی بن ابیطالب علیه السلام است، خلاف فکر حضرت رضا علیه السلام است.
✅آنها در همه #عمرشان و در زندگی خودشان این حرفها را نپذیرفتند، آیا در مماتشان میپذیرند؟! شما وقتی نهج البلاغه را #مطالعه میکنید میبینید در این کتاب دو مطلب است که مرتب تکرار میشود: تقوا و عمل.
✅ما چشمهایمان را میبندیم و میگوییم اینها را قبول نداریم. ما نه به #تقوا اعتقاد داریم و نه به عمل، یک عمر زندگی میکنیم #بدون_تقوا و عمل، بعد وصیت میکنیم که ما را ببرند در نجف دفن کنند، کارمان درست میشود!!
📚احیای تفکر اسلامی، ص 46
#مباهله_قرن_21
📝
☀️کتابِ تضرُّع و هشتمین خورشید
از فریادِ عاشقان
می توان
پژواکِ صدای خورشید
ترنّمِ دل های شکسته
بوسه های لبانِ خیس
از اشک های جاری
بر پنجره ی ضریح ات را
احساس کرد...!
صدای تپشِ شوقمندانه شان
در کوچه های روانم
غوغایی به پا کرده
انگار دلم
کودکانه
و بی صبراته
باز هم بهانه ی دیدار تو را گرفته است...!
راه می افتم
رو به سوی تو
سر از پا نشناخته ام
جان و دلم
شتابناک و ذوق زده
روانه اند
و من کودکی مانم
که دست در دستِ پدر
به دنبالِ او کشیده می شود
اما من
بی قرار و آرزومندم...!
در صحن و سرای تو
بال بال
همه ی حاجتمندان
ذوقمندان
و
مشتاقان را
به وضوح نظاره می کنم...!
اما...
منحصر به آدمیان نیست
کبوتران هم
فوج فوج
و
تک تک
دانه ی محبّت می چینند
و
پروازِ عشق می کنند
بر فراز گنبد تو
که به نگینی می مانند بر انگشتری
می چرخند و می چرخند
و
دل و جانم را
به همراه می برند !
و با فرودهایشان
به تبرّک
سر بر خاکِ آستانِ تو می سایند...!
و من
عاشقانه
تو را می جویم
و
حاجتم را از تو می خواهم
تو که کشفِ حُجُبِ ظَلُمانیّه و نورانیّه ای
تو که جمال و جلالِ الهیه ای
تو که کوهی از معرفت و لقاء و وصولی
تو که آن معرفت از جنسِ معرفتی
و...
من همراهِ این خیلِ عظیم
شفاجوی مشتاقی هستم
که کتاب زیارتِ تضرّع را
گشوده ام
نماز می خوانم
و
زیارتنامه ی محبت را زمزمه می کنم...!
ای پناهگاهِ همه ی غریبان !
آبشخورِ ایمان و معرفتم
نیاز به حاجت روایی دارد
پس ای سلسله ی بی رنگان خالص !
حاجت روای همه ی نیازمندان
و
حاجتمندان باش !
و
ما را دریاب...!
🌸🍃اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.
✍حسین محدثے
#زیارت_خورشید_هشتم
🌺
🍃🍂🌺🍃
🌺🍃🍂🌺🍃🍂
•●﷽●•
کورتر کن #گـــره ام را نکند باز کنیـ
وا مکن از سر خود جمع گرفتارانـ را
در #بهشتـ تو چرا حرف جهنم بزنیمـ
قلمـ عفـــو بگیرید گنـــــهکاران را
#شهـــادتـ_امامرضـــا💔
زائـــری بـارانــی ام آقـا بــدادم
میرسی؟
بی پناهم خسته ام تـنها بـدادم
میرسی ؟
گر چــه آهـو نیـســتم اما پـر از
دلتنگی ام
ضامن چـشـمان آهـوها به دادم
میرسی ؟
از کـبوتـرها که میـپرسـم نشانم
میـدهـنـد
گنبدوگلدسـته هایت را به دادم
میرسی ؟
من دخیل التماس را به چشمت
بسـته ام
هـشـتمـیـن دردانه زهرا به دادم
میرسی ؟
شهادت هشتمین اختر تابناک
امامت و ولایت حضرت ثامن
الحجج علی بن موسی الرضا
تسلیت باد
التماس دعا
🏴خراسان میدهد بوی مدینه🏴
🏴خراسان کوه غم دارد به سینه🏴
🏴خراسان را سراسر غم گرفته 🏴
🏴در و دیوار آن ماتم گرفته🏴
روبه ضریح نورانی حضرت
سلطان عَلْيِ بْنِ موسَيْ الْرِّضَا{ع}
صلوات خاصه را زمزمه کنیم
🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌹علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌹الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌹و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌹و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌹الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌹صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌹زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌹کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک
🌕شهـادت
🌕هشتمین
🌕امــــام
🌕شیعیان
🌕خورشید
🌕تـــابـــان
🌕خراسان
🌕حـضـرت
🌕امام رضا(ع)
🌕بر شیعیان و
🌕دوستداران
🌕اهل بیت
🌕تسلیت
🌕بــاد
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌷 #امانت_نگه_دار...
🌷همیشه قبل از اعزام به او مى گفتم: تو را به دست حضرت عباس سپردم. بار آخری نگذاشت و گفت: مادر، این بار مرا به دست خدا بسپار. حضرت عباس امانت نگه دار است و مرا سالم برمی گرداند و شهید نمی شوم....
راوى: مادر شهید علیرضا دهقانیان، شهادت: ٤/١٠/١٣٦٥، شلمچه
#شهدارايادكنيم_باذكرصلوات
🌸🍃
🍃
💦 #ماموریت_روی_آب
روایت رزمندگان #لشکرانصارالحسین(ع)
#همدان ازعملیات #کربلای۴
🍂🌾🍂
قسمت نهم
💧 #معلم
🌺 راوی:حسین قهرمانی مطلق
🍃💦
🌷با فروتنی گفته بود پیش از اینکه بیاید جبهه، معلم بوده است.
بچه ها « #محمدعلی» صدایش می کردند. تازه داماد شده بود. تنها فرزند خانواده اش بود تکیه گاه آن ها. وضع مادی خوبی داشت و از نظر خانه وزندگی کم کسری نداشت. آمده بود جبهه وسختی ها را به جان خریده بود. گهگاه به خانواده اش سری می زد وباز بر می گشت. می گفت «نذر کرده ام تا وقتی جنگ هست ومن زنده ام توی جبهه باشم!»
افتادگی وخونگرمی اش او را در دل همه جا داده بود و نذرش روی خیلی ها تأثیر گذاشته بود. شب عملیات وقتی یکی از زخمی ها زیر آتش های دشمن مانده بود ،او زودتر از بقیه داوطلب شد و زخمی را نجت داد. او را برد به سنگر زخمی ها وبه گلوی تشنه اش آب ریخت وخواباندش. وقتی از سنگر بیرون آمد ، گلوله خمپاره ای کنارش منفجرشد وترکش گلوله اورا #شهید کرد. همان جا بود که خیلی از بچه ها با او هم قسم شدند تا نذر معلم اخلاقشان را به جا بیاورند.
#ادامه_دارد...
🌸…..
@Karbala_1365
💢 اگر موساد، سازمان سیا و #سعودیها بخواهند از بین وزیر، نماینده مجلس یا فلان استاندار و #شخصیت مهم و اثرگذار یک نفر را ترور کنند به نظرتان اولویت با کیست؟ تا جلوی او را بگیرند؟
قطعا نام #حاج_قاسم_سلیمانی در ردیف اول ترور است.
اما او با #کمترین محافظ و تشریفات بیشترین حضور را در میان و دل #مردم دارد.
حکومت اسلامی، کارگزارانی در سطح اسلاممیخواهد، ساده و بدون تکلف.
#علیرضا_زادبر
🌸🍃
🍃
💦 #ماموریت_روی_آب
روایت رزمندگان #لشکرانصارالحسین(ع)
#همدان ازعملیات #کربلای۴
🍂🌾🍂
قسمت دهم
💧 #تورنجات
🌺 راوی: #اکبرعلی_آبادی
🍃💦
🌷 #شب_عملیات گفتند ما باید از طرف جزیره ی
« #ام_الرصاص» خط را بشکنیم.
#غواصها زدند به #اروند.
به #سیم_های_خاردار توپی و #خورشیدی_ها نزدیک شده بودیم که سروصدا ی عراقی ها بلند شد.
مکث کردیم وگوش خواباندیم. فکر کردیم با نیروهای خودشان هستند. به ده متری شان که رسیدیم بنا کردند به تیراندازی...
جای ما را پیدا کرده بودند و گرفته بودنمان زیر آتش.
از دسته ی یازده نفری ما بیشتر بچه ها #شهید شدند. فاصله مان با عراقی ها کم بود و بی حفاظ زیر تیرشان بودیم. آن هایی که مجروح شده بودند رفتند سمت ساحل دشمن.
شب تیره وتاریکی بود. عراقی ها راه را بستند و ما را گرفتند. من زخمی شده بودم. همه را کشاندند توی کانال وبستنمان به رگبار ،می خواستند همان جا همه را سربه نیست کنند. از گلوله هایی که به طرفمان شلیک کردند یکی به پای من خورد. تا مدتی بالای سرمان بودند و رفتند. کج افتاده بودم کنار دیواره ی کوتاه کانال. صدای رفت وآمد عراقی ها را می شنیدم که بی هوش شدم. وقتی به هوش آمدم ساعت نزدیک پنج بعداظهر بود. یک روز ونیم توی کانال بی هوش بودم. نگاه به دورو برم کردم. میان شش ،هفت شهید افتاده بودم وخون دوروبرم ،روی زمین خشک شده بود. دم غروب تصمیم گرفتم از مسیر آب برگردم. لباس غواصی و جلیقه ی نجاتی که تنم بود می توانست کمکم کند تا راحت تر خودم را روی #آب نگه دارم. بسم الله گفتم و زدم به آب. کمی که دست و پا زدم ضعف شدید بدن ،خودش را بیشتر نشان داد. جریان تند آب اروند بر زور من چربید و از تک وتا افتادم. نیمه بی هوش بودم که حس کردم روی آب هستم وجلوتر نمی روم. مدتی طول کشید تا فهمیدم که افتاده ام توی تور. در مرز #فاو - کویت تور بلندی از زیر آب رد کرده بودند تا جسد هایی را که توی رود می افتند نروند زیر آب و وارد #خلیج نشوند. من توی تور گیر کرده بودم. اما «لا وژاکت» غواصی روی آب نگهم داشته بود. پنج شش ساعت به این شکل تو آب بودم تا پیدایم کردند. مرا به پشت جبهه منتقل کردند. قبل از اینکه سوار هواپیمایم کنند از حال رفتم. به هوش که آمدم خنکای لطیف بالشتی را زیر سرم شناختم. توی بیمارستانی در #تهران بستری بودم.
#ادامه_دارد…
🌸…..
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸 #معرفی_شهدا..🌸 🌹شهیدمدافع حرم #میثم_نجفی🌹 تولد:۱۳۶۷/۲/۱۰ شهادت: ۱۳۹۴/۹/۱۰ محل شهادت #سوریه ن
🌹« #شهیدمیثم_نجفی» متولد 1367 از نیروهای #سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) #تهران بزرگ بود.
21 ساله بود که ازدواج کرد. تکاور بود و عشق حضور در میان مدافعان حرم او را به سوریه کشاند. او برای دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به صورت داوطلبانه رهسپار سوریه شد و بعد از مدتی در حلب #سوریه مجروح شده و به کما رفت. اما طولی نکشید که او هم همچون دیگر اعضای کاروان شهدای #مدافع_حرم، به سوی سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرکشید.
او در 12 آذرماه همزمان با ایام #اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به #شهادت رسید.
از او یک دختر به نام حلما به یادگار مانده است که 17 روز بعد از شهادتش متولد شد.
⚜همسرش میگوید: "خیلی شوخ طبع بود و سر به سر همه میگذاشت. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز میخواند. عاشق حضرت زینب(ع) بود. همیشه دنبال این بود که برای امام حسین(ع) کار کند. به هیچ عنوان ظاهرسازی را دوست نداشت، شاید هر کسی ظاهر او را میدید فکر نمیکرد شهید شود. گاهی اوقات از ظاهر برخی مذهبی نماها انتقاد میکرد. ریاکاری را دوست نداشت. اهل تفریح هم بود. با هم گردش و کوه میرفتیم.
⚜قبل از رفتنش به سوریه یک دفعه گفتم: «آقا میثم در این موقعیت میخواهی بروی؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید.» که گفت: «زهره! دلت میآید این حرف را بزنی؟ دلت میآید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد؟» بعد از این حرفش من دیگر هیچ چیزی نگفتم. خیلی مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآید؟» خیلی دوست داشت دخترش را ببیند ولی عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول صبر میکرد بچهاش به دنیا میآمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد. عشق دفاع از حرم را داشت. شاید من هم در حد خیلی کم در این عشق شریکش بودم ولی خودش عاشقانه دوست داشت که برود.
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃قسمتی_ازوصیت_نامه_شهید:
✨من کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای دیگران وصیتی داشته باشم ولیکن از روی توصیه دین وائمه اطهار چند خطی را می نگارم.
✨در ابتدا همه ی بستگانم را به رعایت #تقوا و حرکت در مسیر ناب و پر ارزش اسلام اصیل سفارش می کنم و توصیه می کنم بندگی خدای منان را هیچ گاه فراموش نکنید...🌹🍃