mohammad Mohammadi.rmz:
✅سوال ؟؟؟
چـطوری از سرماخوردگی بعد از حمام جلوگیری کنیم؟
✍پاسخ :
کافیه قبل از خروج از حمام پاهاتون رو با آب سرد شست و شو بدید تا سرما نخورید
👌اینکار از واریس هم جلوگیری میکنه.
🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔹🔶🔹🔶🔹🔹🔶🔹🔶🔹🔶
💊💊 کانال آموزشی طب اسلامی و سنتی
🌹( بصورت" مجازی و "حضوری)🌹
🔶تدابیر تغذیه ای سالم
🔶تدابیر مزاج شناسی و اصلاح مزاج
🔶درمان بیماری های گوارشی
🔶بیماریهای پوستی
🔶زالو و حجامت درمانی
🔶روغن درمانی و...
🌹هزینخ نسخه : صلوات جهت تعجیل امام عصر ( عج )
📚🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلہ: إن الله انزل الداء و الدواء و جعل لکل داء دواء فتداوو ولاتتداوو بالحرام...🌹
🌹ب درستی ک خداوند بیماری و درمان را خلق کرده و برای هر بیماری درمانی هست،پس خود را مداوا کنید و با حرام مداوا نکنید خود را🌹
🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶
💊💊طب الأئمة :
http://eitaa.com/joinchat/1940652055C774f003bca
°•|🌿🌹
#سلام_بر_شهدا
یاد هزار لاله در خون تپیده را...
آخر به داس کهنه نسیان فروختیم...
#ســــــلامــ
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @karbala_1365
°•|🌿🌹
#جانباز_شیمیایی
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
🔴 بیماری که خون غیرمسلمان به بدنش نمیرفت..
◽️در همان سفر آخر، بدنش نیاز به خون پیدا کرد. پزشک معالجش هرچه خون به او تزریق میکرد وارد رگ نمیشد! کادر پزشکی انگلیسی متعجب مانده بودند.
◽️حمید آقا حسابی خندید و به آنها گفته بود «شفیعی یا علی... محال است خون غیرمسلمان به بدنم وارد شود... هر کاری میخواهید انجام دهید. این اتفاق محقق نمیشود...»
◽️یک مسلمان سیاهپوست را آوردند و خونش را به حمیدرضا تزریق کردند؛ خون به سرعت و به راحتی وارد بدنش شد...
🔻پزشک معالجش، دکتر گیلیکز، بلافاصله شهادتین را گفت و مسلمان شد...
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸🌸🌸 🌾#غواص ها بوی نعنا می دهند🌾 #قسمت (۶۴) 📝 ................ 🌾پسرک داشت می گفت بچه یزد است وسال سوم
🌸🌸🌸
🌾#غواص ها بوی نعنا می دهند🌾
#قسمت (۶۵) 📝
...............
💦از پشت ساختمان های ابوالخصیب , نزدیکی بصره که گذشتیم, صدای انفجار توپ ها را تشخیص دادم. و چه انفجاری. رگباری و پر صدا.
واین خبر از حمله می داد. آن هم درست دو هفته بعد از حمله ما و درست هم اسم عملیات ما و فقط با یک شماره اختلاف:" #کربلای۵ "
انگار محسن هم فکر به حمله بچه ها میکرد که گره ابروهاش باز شد و لبش به لبخند نشست و تند نفس کشید.
چشم دنبال همفکر گرداند که دید هیچ کس متوجه او و شادی پنهانش و این لبخند عجیبش نیست.
خون از زخم سرش از پیشانی اش جوشید واز کنار چشمش چکید روی صورت من. خیلی آنی متوجه من شد و دید آن ابروی بی گره و آن لبخند را من هم دارم.
حس کردم او هم بوی 🍃نعنا🍃 را شنیده که لبخندش آرام تبدیل به خنده.
من هم خندیدم...
#پایان...
🌸.....
@Karbala_1365
چقدر دست و پا زدیم
براے #شهــادت
غافل از آنڪہ
نابـــ شدن
بے ذوبــــ شدن
مُیسّر نیست ...
#جـامـانـده_ایم😔
#شهید
شهدا گاهی نگاهی
🕊 @karbala_1365