『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍂🌾 🌾 🕊 #قصه_عاشقی_غواصها❣❤️ 🕊 🍃🌴 🌹بچه ها وقتی ناراحت بودند همدیگر را تر
🌺🕊
🕊
🕊 #قصه_عاشقی_غواصها…❣❤️
🕊
🍃🌴
🌷 #جزیره_مجنون
سال ۱۳۶۵
این داستان:
#چشم_انتظاربچه_هایم_بودم…
🌹چشم انتظار بچه هایم بودم..
خورشید روی جزیره پهن شده بود که ۴_۵ قایق دیگر از جلو برگشتند. همه پر از شهید و مجروح و بیشترشان از بچه های تخریب و #گردان_حضرت_علی_اکبر(ع) بودند.
پرسیدم:چه خبر؟
کسی حال و حوصله جواب دادن نداشت.
قایق ها راهشان را گرفتند و به سمت اسکله رفتند. این همه شهید و مجروح نشان می داد هر قایقی که از جلو به عقب آمده، بیشتر شهید و مجروح آورده و هنوز رزم در #پدغربی ادامه دارد.🌹
🌾از کنار آب و پد فاصله گرفتم تا به سنگر تدارکات بروم و آبی بخورم. به فاصله ده متر ، سیمای پیرمرد هفتادساله تدارکات ، #باباحسنی و معاون دوم #گردان_حضرت_علی_اکبر ، #محمدتکلو در قاب چشمانم نشست. تکلو جوان ۲۲ ساله ای بود که مثل من چشم انتظار آمدن بچه های گردانش در #پیچ۹۰ مانده بود. هنوز یکی دو گام به طرف آنها برنداشته بودیم که تیر مستقیم تانک دشمن، درست خورد توی شکم سنگر تدارکات و همه چیز در یک آن، مثل گردباد به هم پیچید. باصدای انفجار، من و #حاج_حسین_بختیاری روی زمین نشستیم و نگاه کردیم به آسمان که دست وپای #شهدا به هر طرف پرتاب نی شدند. باباحسنی و تکلو و سه نفر دیگر قطعه قطعه شده بودند و تکه های بدنشان جگرتشنه ام را می سوزاند.❣🌹
🍂قید آب را زدم. چندنفری آن طرف تر آمدند و داشتیم پیکرهای پاره پاره شهدا را جمع میکردیم که چندقایق دیگر با چندنفر از مجروحان و چند #غواص به ظاهر سرپا ، اما به غایت خسته ، رسیدند. وسط آنها ، #علی_چیت_سازیان هم افتاده بود.✨🌹🦋
🌺راوی:فرمانده گردان غواصی جعفرطیار(ع)
#جانباز_حاج_کریم_مطهری
📚منبع: #کتاب_هفتادو_دومین_غواص
#نشر_با_ذکر_لینک👇
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
... 🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 #
...
🌴🌾🌴🌾 🕊
🌾 🌴 🕊
🌴 🕊
هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣
💧 #حقیقت_کربلای۴
#قسمت_دهم
#صفحه۲۰
🕊
🍂🍃🌾
🕊
🌾پس از دوازده روز تمرین در #اروند و حتی حمله به دشمن فرضی، پیکی از فرماندهی آمد و نامهای به دستم داد که دستور حرکت به سمت #خرمشهر و استقرار در #کوی_آریا بود.
در کوی آریا در یک هتل مخروبه مستقر شدیم که فاصله چندانی با اروند نداشت و #نقطه_رهایی #غواصان ما برای شب عملیات بود. چپ و راستمان نیرو بود. اجازه خارج شدن از ساختمان را به بچهها ندادم. حالا همه می دانستند به جایی که باید برای عملیات به آب بزنند، همینجاست ساحل #اروندرود سمت چپ رودخانه کارون، مقابل یال چت جزیره عراقی #ام_الرصاص.
فقط اجازه داشتم معاونان و مسئول دستهها را برای توجیه از روی دیدگاه و همان ماکتی که قبلا دیده بودم، ببرم. آنجا #حاج_محسن_ترکاشوند، فرمانده #گردان_حضرت_قاسم_ابن_الحسن _۱۵۳_ و #حاج_ستارابراهیمی فرمانده #گردان_حضرت_علی_اکبر _۱۵۵ _هم بامسئولان دسته ویژه غواصی شان به حد و خط عملیاتی که راست ما بودند، توجیه شدند.
عصر همان روز برای توجیه و آشنایی با لشکر های مجاور به همراه حاج مهدی کیانی(فرمانده لشکر) سیدمسعودحجازی(مسئول طرح و عملیات) #علی_چیت_سازیان(مسئول اطلاعات عملیات) ، به قرارگاه خاتم الانبیا رفتیم. همه فرماندهان عالی رتبه جنگ بودند از محسن رضایی فرمانده کل #سپاه تا علی شمخانی جانشین او و رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرماندهان لشکر هایی که هرکدام قرار بود یک گردان غواصی برای عملیات #کربلای۴ آماده کنند. در آن جلسه، یک بار دیگر خط و حد لشکرها مرور شد ما فهمیدیم سمت چپ ما #لشکرالمهدی به فرماندهی جعفر اسدی است و سمت راست ما #لشکرنجف_اشرف به فرماندهی #احمدکاظمی عمل می کنند. با فرماندهان گردان های غواصی این دو لشکر هم آشنا شدیم.
#نقطه_رهایی_غواصان ما دقیقاً وسط منطقه عملیاتی #کربلای۴ بود.
از قرارگاه برگشتیم.
کانون توجه مسئولان و ارکان #لشکرانصارالحسین روی بچههای ما بود.
از دوستان قدیمی بچههای اطلاعات عملیات به ما سر میزدند و آنها محو حال و هوای معنوی بچههای #غواص ما می شدند. یک شب بهرام عطاییان و #علی_خوش_لفظ و عباس علافچی از بچه های محله های قدیمی، مهمانمان شدند. تکیه کلام هر کسی که غواص های آماده رزم را می دید، این بود: "التماس شفاعت."
حاج محسن که قبلاً کار آموزشی با بچه ها می کرد، اینجا آرام تر بود. اما حاج حسین بختیاری که مسئولیت پشتیبانی گردان را داشت، خیلی سرش شلوغ بود. همه می دانستند به تعدادی که او لباس غواصی تهیه کرده میتوانیم برای عملیات #غواص داشته باشیم برای کل گردان ۱۷۵ نفره ما، فقط ۷۲ دست لباس دست ما را گرفته بود.
به هر کدام از غواصها یک شماره دادم تا از طرفی معلوم شود چه کسانی لباس گرفتند و از سویی بتوانند این شماره ها را روی ساک شخصی خود که قرار بود به آن سوی #اروند بیاید، نصب کنند.
🍂____________________
پ.ن:
۱_بچه ها در اولین گام تابلوی کوی #آریا را به کوی #علقمه تغییر دادند.❣
۲_ترتیب آرایش لشکرها برای موج اول عملیات کربلای۴ از چپ به راست چنین بود لشکر ولیعصر لشکر المهدی و شکری انصارالحسین لشکر نجف اشرف لشکر کربلا و لشکر امام حسین(ع).
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄