eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.3هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @gomnamii
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا ▫️خوشا به حال آنان که پروازشان اسیر هیچ قفسی نشد، و هیچ بالی اسیر پروازشان نساخت .. ▫️خوشا به حال آنان که از رهایی رهیدند، و بال وبال جانشان نشد ▫️خوشا به حال آنان که ..... و خوشا به حال ما، اگر شهید شویم #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @karbala_1365
°•|🌿🌹 یاد هزار لاله در خون تپیده را... آخر به داس کهنه نسیان فروختیم... ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @karbala_1365
🏴…🏴…🏴 ▪️اربعین حسینی چهلمین روز شهادت سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است که اولین اربعین را اسرای عاشورا در بازگشت از شام بر مزار این شهید مظلوم و یاران فداکارشان حاضر می‌شوند. ▪️جابر بن عبدالله انصاری نخستین کسی بود که سنت زیارت اربعین امام حسین(ع) را پایه‌گذاری کرد. وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) و یاران بزرگوارش به مدینه رسید، جابر که از دو چشم نابینا بود مدینه را به قصد زیارت کربلا ترک کرد. ▪️در این سفر شخصیتی دانشمند و مفسری بزرگ به نام «سَعدبن جُناده» همراه جابر بود. ▪️پس از وارد شدن به کربلا در رود فُرات غسل کردند و به کنار مرقد مطهر امام حسین(ع) رفتند و آن حضرت را با زیارتی به نام زیارت اربعین زیارت کردند. ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @karbala_1365
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا سربند بستن یعنی: دیگر دلت بند این و آن نباشد، آن را محکم گره بزن و خودت را وقف صاحب نامش کن ... #ســــــلامــ #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @karbala_1365
°•|🌿🌹 بوے صبح می‌دهے و گنجشڪ‌‌ها در خنده‌‌هایت پرواز مے‌‌ڪنند حسودے‌‌ام می‌‌شود بہ نخل‌هایے ڪہ هر صبح... بدرقه‌‌ات می‌‌ڪنند ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @karbala_1365 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
💢 اسلام چه می‌گوید؟ مسلمانان چه می‌کنند؟ ✅به همین سادگی... پیامبر اسلام: به خدايى كه در اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شويد، مگر اين كه يكديگر را دوست بداريد. آيا مى خواهيد شما را به چيزى راهنمايى كنم كه با انجام آن، يكديگر را دوست بداريد؟ كردن بين يكديگر را رواج دهيد. 📚مشكاة الانوار فی غرر الاخبار، ص 123
#سلام_بر_شهدا💚 #شهــــــــدا بهترین میزبانان‌اند پذیرای همه‌ی رنگ‌ها هستند ! اما آن را که دل ، زلال‌تر نگاه شـــــــهدا هم بیــشــتر ! #ســــــلامــ #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے #روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💝زندگینامه #شهیدحججی💝 💥 #قسمت_هشتم💥 🍃 #شغل دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد. بهم میگفت: "ز
💝زندگینامه 💝 به زبان همسرش 💥 💥 🍃 چند باری من را با خودش برد سر مزار .❣ آن هم با ماشین یا اتوبوس یا مثل این ها. هوندایش شرایط آتیش می کرد و از می کوبید می رفت تا اصفهان. یک ساعت یک ساعت و خوردهای توی راه بودیم به که می‌رسیدیم دو سه متر قبل از مزار حاج احمد می ایستاد. دستش را به سینه می گذاشت، سرش را خم می کرد و به حاج احمد می داد. بعد آرام آرام می رفت جلو.می نشست کنار قبر. اول یک دل سیر میکرد. بعد می رفت توی عالم خودش انگار دیگر هیچ چیز و هیچ کس را دور و برش نمی دید. عشق میکرد با حاج احمد. کسی اگر نمی دانست که فکر می‌کردم محسن آمده سر قبر بابایش. اصلا نمی فهمیدمش. با خودم می گفتم یعنی چه جور میشود آدم با کسی که توی قبر از بیشتر باشد تا آنهایی که زنده اند و هر روز می بیندشان؟🙄 وقتی هم می خواستیم برگردیم دوباره دستش را به سینه می گذاشت و همانطور عقب می‌آمد انگار که بخواهد از حرم امامزاده‌ای بیرون بیاید. نمی فهمیدمش واقعا نمی فهمیدمش.😞 ♥♥♥♥♥ مسئول بزرگی توی اصفهان بودم یک بار آمد پیشم و گفت: "ببخشید من دوست دارم این هیئت بشم. ممکنه؟" سخت گیری خاصی داشتم روی انتخاب خادمین هیئت هر کسی را قبول نمی‌کردم. اما محسن را که دیدم بلافاصله قبول کردم.😍 و از توی صورتش می‌بارید نیاز به سوال و تحقیق و اینجور چیزها نبود. رو کرد به من و گفت: "ببخشید فقط دو تا تقاضا." گفتم: "بفرمایید." گفت: "لطفاً توی هیئت کارهای و رو به من بدید. بعد هم اینکه من رو بزارید برای کارهای . نمیخوام توی دید باشم." توی تمام کلمات پیدا بود. قبول کردم. ماه که می شد هر شب با ماشینش از نجف آباد می کوبید و می‌آمد اصفهان هیئت. ساعت‌ها خدمت می‌کرد و می ریخت غذا درست می کرد. چای درست میکرد. نظافت می‌کرد. کفش را جفت می کرد. یک تنه اندازه ۱۰ نفر کار می‌کرد تا آخر شب ساعت ۱۱ دوازده می نشست توی ماشینش را خسته و کوفته راه افتاد سمت نجف آباد. تا ۴۰ شب کارش همین بود بعضی وقت ها بهش می گفتم: "آقا محسن همه کارهای سنگین رو که تو انجام میدی خیلی داری اذیت میشی." نگاهم میکرد لبخند می زد و می گفت: "حاجی اینا کار نیست که ما برای امام حسین علیه السلام انجام میدیم برای امام حسین علیه السلام فقط باید داد!!!😔
#سلام‌_ارباب‌_خوبم❤️ #خورشیدتابناڪ بہ رویٺ سلام ڪرد خاڪ زمین بہ #زخم_گلویٺ سلام ڪرد #آقاجواب نوڪرخودرانمیدهے؟ وقتے ڪه ایستادوبہ سویٺ #سلام ڪرد #صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌹 #شب_جمعه🌹
صبح، احوالِ هوا شعله‌بَرانگیز شده... ای تَب‌انداخته بر پیکرِ خورشید ..!✋️
... داستان ماندگاری آنانی است که دانستند ... دنیا جای ماندن نیست 🌾🕊 @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
نیاز بہ‌هیچ زبان شاعرانہ‌اے نیسٺ💙 🌹فقط رَبَنـا آتِنـا فِے دنیا 💙ڪربلا...ڪربلا...ڪربلا 🌹باز هم زائرتان نیستم از 💙دور ارباب …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄