eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
906 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️فراموش کردن صلوات چه مواخذه ای دارد؟ بسیار شنیدنی حجت الاسلام حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید.
4_5764866123015127757.mp3
13.8M
🌸🍃الهی العفو- سید مجید بنی فاطمه @Karbala_1365 ♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
, ❤️ … 🍃 خاطرات و زندگینامه مسئول محورهای عملیاتی لشکر۴۱ ثارالله کرمان شهادت: ۴ 🌺بازآفرینی: @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#صفحه۴۸ 🍃🌸 🌷خوب، #علی هم در مرحله آماده سازی عملیات #والفجر۸ بود، هم در مرحله عملیات و هم تثبیت. از
۴۹ 🍃🌸 💕 … 🌷 این داستان: 🌺راوی: (همرزم شهید) 💠 🍂❣ 🕊🌾 ۴… گفت که در قرارگاه بمانم و امکانات عملیات را فراهم کنم. همه کارها در شبها انجام شد. را بمباران میکرد. عهد کرده بود که بیت المقدس تکرار نشود. روی کارها نظارت داشت. وجودش خیالمان را قدری آسوده میکرد. علی باز لاغر و تکیده شد. وقتی حرف عملیات وسط آمد، چهره او دگرگون شد. حال و هوای دیگری پیدا کرد. به قول خودش نور بالا میزد. به بچه ها میگفت عمودی میروی و ساندویچی بر میگردی. علی دیگر آماده رفتن بود. گفت:دیگر آرزویی ندارم، غیراز . دلم از این گرفت که چطور باید دوری اش را تحمل کنم. در این سالهای عزیز و فراموش نشدنی بایکدیگر بودیم. اگر فاصله ای پیش می آمد، نامه می فرستادیم. روز قبل از عملیات آمد به سنگر ما و گفت:دارم میروم. کاری نداری؟ نگاهی به چهره اش انداختم و به خود گفتم:علی را از دست دادی.💔 گفتم: علی! نگاهم کردو گفت:چه میگویی؟ گفتم:نمی خواهی وصیت کنی؟ تکانی خورد و خوب نگاهم کرد. گفتم:شهیدمیشوی. رفت و ساعتی بعد آمد و پاکت سربسته ای را به من داد و گفت:خداحافظ.✨ پرسیدم:کاری نداری برایت انجام بدهم؟ گفت:نه، به مادرم سلام برسان.❣ نشستم و گریه کردم. امیدم داشت می رفت. یار روزهای سختی من داشت لحظه به لحظه دور میشد. به تنهایی خودم داشتم فکرمیکردم. به مادرش. مرور میکردم و زار می زدم. 🌾❣دشمن متوجه حرکت ما شده بود. .(جفاست آنکه میگوید عملیات خورد.) ولی باید حرکت میکردیم. از آن لحظه ای که بچه های پا در آب گذاشتند، دشمن بنا کرد به تیراندازی. روی آب ، زیرآب، می زد. رفتند آن ور آب و رسیدند به اول جزیره . پشت سرآنها بچه های . خط را شکستند. دشمن باور نکرد. علی با اولین گروه وارد جزیره شد. باید می رفت و گردانها را هدایت میکرد. مدام در تماس بودیم. امکانات و تجهیزات هم به مقصد رسید. درگیری شروع شد. حجم آتش سنگین بود. عراق تا صبح کوبید. تلفات زیاد داشتیم. در گرماگرم هدایت، به علی فکرمیکردم. آن جملات کوتاه و بریده در مغزم تکرار میشد. وصیتنامه اش همراهم بود. هزار جور فکر از سرم می گذشت. میگفتم کاش می توانستم او را برگردانم. آرزو میکردم زخمی شود. ولی برگردد. . دلم برای خودم میسوخت، و الا علی آماده و شایسته بود... 👇👇👇
هدایت شده از 🌷شهیدعلی‌شفیعی🌷
۵۰ صفحه آخر❣ 🍃🌸 ❣آن روز رسید. روزی که مه آلودو سرد و نمور بود. از جزیره برگشته و صبح رفته بود. هنوز تنور نفرت دشمن داغ نشده بود. هنوز مست خون نشده بود. گاهی می پرسیدم چه وقت حرص خونریزی اش خواهد خوابید؟ پشت بیسیم منتظر بودم. خسته و درمانده میخواستم خودم را امیدوار کنم. عهد کردم دهان آن رزمنده ای را که خبر سلامتی را بدهد، ببوسم، به پایش بیفتم و هرگز فراموشش نکنم. ساعت از نه صبح گذشته بود که شنیدم علی از ناحیه پیشانی زخمی شده. لرزیدم، فرو ریختم. میل نداشتم بیش از این بشنوم. 💔پیش از آنکه علی را به گلزار ببرند، رسیدم. می دانستم که او را به بیمارستان نمازی شیراز رسانده اند و خواسته اند نجاتش بدهند. ولی تقدیر همان بود که می دیدم. " "❣🌹❣ نزدیک مسجدصاحب الزمان(عج) به او رسیدم. اگر پیراهن چاک می دادم، دشمن علی شاد میشد. سوار آمبولاسی شدم که او را می برد. رویش را باز کردم. آسوده خوابیده بود با تبسمی زیبا برلب.✨🕊 صورتش را بوسیدم. صدایش کردم، خواستم شفاعتمان را بکند. قدری سبک شدم. آرامشی که در چهره اش موج میزد، سبکم کرد. فقط حال و روز مادرش رنجم میداد. مدام میگفتم بعدازاین چه خواهد کرد. علی را بردیم و کنار شهدای دیگر گذاشتیم. به زحمت توانسته بودم منطقه را رها کنم. باید برمیگشتم. هنوز ۴ به آخر نرسیده بود. تازه تدارک عملیات بعدی را هم داشتیم. بین راه به نقش در جبهه فکر میکردم. او را در و میدیدم که بی وقفه کار میکرد تا شرایط مناسبی برای رزمندگان فراهم کند. هور غصه دل علی بود. مدام طرح می داد و اجرا میکرد. علی بود که چهار راه مرگ را از شهرت انداخت. می توانم خودم را فراموش کنم اما را هرگز.🕊🕊🕊 را اگر بنگری در گوشه گوشه آن پر است از علی شفیعی ها.. شهدایی خاص و مظلوم و غریب... کربلای۴ قصه یک عمر دلدادگیست. اگر به عمق اروندش بنگری باز هم خواهی جست از تکه تکه بدنهای بجای مانده از ، از رزمنده هایی که در حجم آتش کینه و نفرت بعثی ها ، در قایق هایشان سوختند... ۴ قصه یک عمر گریه کردن است با مناجات شبانه شهدایش... کربلای۴ همچنان هم جاریست و شهدایش هنوز هم صدایمان می زنند.. 🍂💔🌾 @Karbala_1365
🌷عزیزانی که مایلند کتاب سردارشهید را مطالعه کنند . به لینک زیر مراجعه فرمایند.👇 https://eitaa.com/joinchat/2986213410C890dc2ae47 •°•°•°•°•°•°•°•°• 🌺سرورانی که صاحب کانال هستند میتوانند بالینک کانال خودشون این خاطرات رو نشر دهند. اجرتون باشهدای ۴ شادی روح تمام شهدا بخصوص ۴ 🍃❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از #مرگ_بر_آمریکا #مرگ_بر_اسرائیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗳 فردا پيش از رای دادن به چند نکته مهم توجه کنيد: 🇮🇷۱- حتما شناسنامه و کارت ملی همراه داشته باشید. 🇮🇷۲- تا حد امکان در ساعات ابتدایی رای گیری اقدام به دادن رای کنید. 🇮🇷۳- خودکار و لیست موثق همراه داشته باشید. 🇮🇷۴- سعی کنید اسامی دقیق را به همراه کد نامزدی یادداشت کنید. 🇮🇷۵- فقط لازم است اسامی به گونه ای نوشته شود که مشخص باشد منظور شما کدام نماینده است... یعنی یا کد یا اسم و فامیل دقیق یا شهرت 🇮🇷۶- در مورد تشابه اسمی نام را کامل همراه با کد بنویسید. 🇮🇷۷- اگر در لیست مورد نظر تغییری ایجاد کرده اید ابتدا اسامی تغییر یافته را بنویسید. 🇮🇷۸- در تهران حتما هر سی نفر را پر نمایید. 🇮🇷۹- اگر برگه رای خالی است حتما ضربدر بزنید تا کسی جای شما آن را پر نکند. 🇮🇷۱۰- هر برگه رای باید دو مهر متفاوت داشته باشد، یکی برای فرمانداری و یکی برای شورای نگهبان. 🇮🇷۱۱- بعد از احراز هویت با دستگاه الکترونیکی به هیچ عنوان به شعبه دیگری برای رای دادن مراجعه نکنید و در همان شعبه رای دهید. 🇮🇷۱۲- قبل از انداختن رای حتما روی صندوق را بخوانید تا اشتباه رای مجلس در صندوق خبرگان انداخته نشود. 🇮🇷۱۳- دوستان به اطراف محل شعبه و در زمان نوشتن رای یا تخلفات انتخاباتی مانند تبلیغ یا نوشتن برگ رای سالمندان یا بی سواد ها به دلخواه دقت داشته باشید و موارد را به ناظر صندوق اعلام نمایید. 🇮🇷۱۴- در حوزه هايی که ميان دوره ای خبرگان هم برگزار می شود، حتما دو برگ رای دریافت کنید یکی برای خبرگان یکی برای مجلس. 🇮🇷۱۵- در شناسنامه دو مهر خورده می شود، یکی برای مجلس یکی برای خبرگان. 👈 ۱۶- با توکل بر خدا و به نیت 14 معصوم گاهانه رای دهیم.... 🔵