eitaa logo
کتاب و کتابخوانی
45.2هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
643 ویدیو
1.3هزار فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/b38D.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
┃آنک آن یتیم نظر کرده┃ 📌 رمانی جذاب بر اساس زندگی پیامبر اسلام با لحنی شاعرانه بریـــ✂️ـــده ڪـتاب: کلام محمد نه آیا شعر است؛ آن سان که برخی می گویند؟ شما نیک آگاهید که در میانتان، کسی چون من، با شعر آشنا نیست. من، جمله گونه های قصیده و رَجَز و شعرهای منسوب به جنیّان را حتی، نیک می شناسم. با این رو، به خدایان سوگند که گفتار او به هیچ یک از سروده ها ماننده نیست. سخت شیرین است. گرداگرد آن گویی با هاله ای جادویی پوشیده است. فراز و فرود سخنش پربار است. بر هر چیز برتری می جوید و هیچ سخن بر آن فزونی نمی گیرد… #آنک_آن_یتیم_نظر_کرده #جوان #رمان #مناسبتی #پیامبر 📚 @ketab_Et
(صلی الله علیه و آله): هرکس که بدون علم و آگاهی کار کند، بیش از آنکه اصلاح کند، خراب کند. 📓بحارالانوار ج۷۴ ص۱۵۰ 📚 @ketab_Et
مثل تو، بانوی من، فاطمه 📙معرفی کتاب👇 🔹داستان از نگاه کودکی به نام «» در همسایگی خانه خدا (ص) و حضرت (س) روایت می‌شود. «سما» با نگاه لطیف و کودکانه به ماجرای تولد حضرت فاطمه (س) می‌پردازد. ✍نویسنده براساس متون معتبر تاریخی با ابزار تخیل محتوای دینی را ارائه کرده است. در بخشی✂️ از کتاب می‌خوانیم یک روز نانا را صدا کردم: «زود بدو بیا. بانو دارد حرف می‌زند و می‌خندد؛ ولی هیچ کس را نمی‌بینم!» نانا گفت: «خب … شاید با یک فرشته حرف می‌زند. یادت است گفته بودم فرشته‌ها به خانه‌ پیامبر می‌آیند؟ بانو خدیجه هم این قدر خوب است که حتماً فرشته‌ها خیلی دوستش دارند.» 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/1900128?ref=830y 📲خرید از طریق پیام رسان ایتا👇 👤@Milad_m25 📚 @ketab_Et
📚📚📚 🌟من از خود سخن نمی‌گویم و همان جمله‌ای را می‌گویم که در کلام خدا، بر ما نازل شده است. خداوند می‌فرماید: «به یاد آورید هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به وجود باعظمتی از طرف خودش بشارت می دهد که نامش مسیح، عیسی پسر مریم است، درحالی که در این جهان و جهان دیگر صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان الهی.» هراکلیوس شادمان گفت: «آفرین بر شما و نیکو باشد بر شما چنین پیامبری!» 📚النا 🖋 رضا وحید 📚 @ketab_Et
هدایت شده از کتاب وکتابخوانی خودم
📚📚📚 📚2. السین و ما ادراک ما السین... می گویند شیرهای آنجا سیاه و سپیدند، از برگ خیزران تغذیه می کنند و آدم نمی خورند. بگذار بروم و سال ها بیاموزم و هرچه علم دارند برگیرم و آنچه می شود، بار اشتران دوکوهانۀ چینی کنم، آنوقت یک سوغاتی برایت بیاورم که به عمرت ندیده باشی. یک جفت از آن شیرهای بی آزار و یا حجمی برف. آری! یک خروار برف کوهستان های خاور را داخل جعبه ای که از گزند گرما مصون بماند، بار شتر کرده به خانه می آورم و همه را همین جا خالی می کنم تا یک دل سیر تماشایش کنی. بی شک سرد است. ندیده ام؛ اما در رساله ای حول آیه چهل و سوم خواندم که ابری است منجمد، به همان سپیدی و خنکایی دارد وصف ناپذیر. بسیاری تلاش کرده اند با خود یخ و برف به سوغات ببرند؛ ولی جز آب ولرم چیز دیگری نصیبشان نشده. اما من می روم و با دانشمندان بی نظیر آن سامان به شور می نشینم و جعبه ای اختراع می کنم که... که... این بو برایم آشناست. این چه ضمادی است؟! با کدام دستور مهیایش کرده ای؟ زبیده که همپای خیالبافی های زید سراپا گوش شده بود و فرق سر او را روغن می مالید، گفت: _ از همان نسخۀ منصوب به (ص) که خودت از رو خواندی و دستور کردی. گَرد هفت گیاه و روغن گل بنفشه و قدری پیه آب شده... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 📚دشنام 🖋 سید محسن امامیان 📚 @ketab_Et