eitaa logo
کانون خادمین گمنام شهدا
1.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
116 ویدیو
5 فایل
کانون خادمین گمنام شهدا: کانونی مستقل ومردمی کانونی بدون وابستگی به نهاد یا ارگانی کانونی که وابسته به #شهداست وبس کانونی که #گمنامی را پرورش میدهد خدایا اخلاصی ازجنس #شهدا عنایت کن با #ما همراه باشید مکان:مشهدخیابان امام رضا ادمین: @Khgshohada_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 💢 🔰 🌹دیدار با خانواده شهید 🌹 🔔 زمان: چهارشنبه 17 اردیبهشت ماه ⏰ ساعت : 18:00 🏠محدوده منزل: بلوار رسالت - رسالت 64 ❌مهلت ثبت نام: تا چهارشنبه ساعت16 🚺 💢 ❌ این برنامه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میشود ❌ ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
💢 💢 🔰 🌹دیدار با خانواده شهید 🌹 🔔 زمان: امروز چهارشنبه 21 اردیبهشت ماه ⏰ ساعت : 17:15 🏠محدوده منزل: قاسم آباد - بلوار ادیب - ادیب ۵۰ ❌مهلت ثبت نام: تا امروز چهارشنبه ساعت16 🚺 💢 ❌ این برنامه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میشود ❌ ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
💢 💢 کانون خادمین گمنام شهدا، برگزار می‌کند: 🔰 مشاوره ویژه ؛ ⭕️ نحوه برنامه‌ریزی در ایام امتحانات ⭕️ راهکارهای کاهش اضطراب ⭕️ راهکارهای افزایش تمرکز ⭕️ راهکارهای تقویت حافظه ⭕️مدیریت زمان 🔔 زمان: پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ⏰ ساعت: ۹ الی ۱۲ 🏠 مکان: امام رضا ۳۵، پلاک ۲۸، ساختمان یاسین هزینه شرکت در کارگاه: اعضای فعال کانون با پرداخت ۱۵,۰۰۰ هزارتومان و سایرین با پرداخت ۳۰,۰۰۰ هزارتومان، می‌توانند در کارگاه شرکت نمایند. 🚺 💢 ❌ این برنامه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میشود ❌ ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
📷 ⏰ چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ 🔷 دیدار با خانواده 😷 با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله اجتماعی 😷 🆔 @KhGShohada_ir
🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃شهید دفاع مقدس🍃 ✍شهید هاشم چینایی.... 🌱 متولد سال : ۱۳۶۶ 🌱 اهل : مشهد 🌱 اولین فرزند خانواده 🍃 شهید هاشم چینایی در سنین پایین ترک تحصیل کردند و مشغول به کار خیاطی شدند. ✍ از زبان مادر شهید... «هاشم با دیگر فرزندانم فرق می‌کرد، فرزند آرام و مهربانی بود وتوجه خاصی به من و پدرش داشت. اخلاق خوب و مهربانی شهید در دل خانواده حک شده بود.🌱 یک روزی که مشغول لباس شستن بودم، دوست هاشم به دنبال او آمده بود تا باهم به حرم بروند، اما هاشم قبول نکرد و من اصرار کردم که برو چرا نمیری... گفت نه من میمونم تا باهم لباس هارو بشوریم هرچه اصرار کردم قبول نکرد برود بعدش باهم رفتیم حرم. 🌱» ✍پدر شهید یک سال در جبهه حضور داشتند و در شرکت برق مشغول به کار بودند. ایشان مخالف رفتن هاشم به منطقه بودند. به همین علت، هاشم بدون اطلاع به خانواده، راهی منطقه می‌شود و نامه ای به مغازه‌دار محله‌شان می‌فرستد تا به خانواده‌اش برساند. 🍃 آخرین اعزام شهید ۲۵ روز طول کشید و در شب بیست پنجم در سن ۱۶ سالگی منطقه ماووت خاک عراق در اثر خمپاره به پشت سر ایشان شهید میشوند‌ و هم رزم‌های شهید، ایشان را به عقب برمی‌گردانند. دو هفته طول می‌کشد تا پیکر به ایران برسد... 🌹 مادر شهید قبل از شهادت فرزندشان، خوابی می‌بینند و به دلشان رجوع می‌شود که قرار است‌ فرزندشان به شهادت برسد. از شهادت ایشان سال‌ها می‌گذرد ... اما هرهفته مادر شهید چینایی بر سر مزار ایشان حاضر می‌شوند ... دلتنگی و عشق یه مادر به فرزندش بسیار است و قلم ما عاجز در این عشق...💔 و زبان از مدح آنها قاصر است. @KhGShohada_ir
📷 با محور آمادگی جهت امتحانات پایانی ⏰ پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ 😷 با رعایت پروتکل های بهداشتی 😷 🆔 @KhGShohada_ir
📷 سلسله جلسات با محوریت خانواده با سخنرانی حجت الاسلام سوری ⏰ جمعه ۲۳ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ 🆔 @KhGShohada_ir
💢 💢 🔰 🌹دیدار با خانواده شهید 🌹 🔔 زمان: امروز چهارشنبه 28 اردیبهشت ماه ⏰ ساعت : 18:30 🏠 محدوده منزل: بلوار امامت - امامت60 ❌مهلت ثبت نام: تا فردا چهارشنبه ساعت16 🚺 💢 ❌ این برنامه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میشود ❌ ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
📷 ⏰ چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ 🔷 دیدار با خانواده 😷 با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله اجتماعی 😷 🆔 @KhGShohada_ir
🥀 بسم رب الشهدا 🥀 🌷 شهید دفاع مقدس 🍃 سردار محمد حسین سیاح 🍃 ✍ محمد حسین اول فروردین 1343 در خانواده ای مذهبی و کشاورز در روستای کاهو از توابع شهرستان درگز چشم به جهان گشود . دوران کودکی را در دامن پر مهر و محبت والدین سپری نمود. سپس تا کلاس اول راهنمایی در درگز مشغول تحصیل شد و در خانواده ای متدین بزرگ شد . پس از آن به علت مشکلات مالی والدین در کنار پدرش به کار مشغول شد.  🌱 محمدحسین سیاح، یکی از افرادی بود که همیشه در مراسمات مذهبی و سیاسی اجتماعی و فرهنگی حضور فعالی داشت و دوشادوش دیگر دوستان در همه صحنه ها حضور داشت . ✍.... در سال 1359 با توجه به علاقه شدید به نظام جمهوری اسلامی بنا به فرمان امام خمینی(ره) عضو بسیج گردید. سپس به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درگز در آمد . در سال 61 تصمیم به تشکیل خانواده گرفت که حاصل ازدواج یک فرزند دختر می باشد و زندگی ساده ای داشت. وی پس از عضویت در سپاه به مناطق عملیات جنگی اعزام گردید . و در آن مناطق فعالیت های بسیار چشم گیری داشت و در سِمَت های مختلف مشغول خدمت گردید . 🍃 همسر شهید می‌فرمایند:«به ایشان گفتم، دیگر کافی است شما وظیفه‌تان را انجام دادید،اجازه بدید بقیه بروند... ولی ایشان می‌گفتند نه باید تا پای خون ایستاد! محمد حسین خیلی غیرت داشت روی کشور و رهبر و حرف ایشان را زمین نمیذاشت.🥀» شهید محمد حسین در منطقه کردستان به دست نیروهای کومله گرفتار می‌شود اما با هوشیاری تمام توانسته بود از دست آنها جان سالم به در برد. آخرین مسئولیت ایشان در جنگ فرماندهی گردان بوده است . در عملیات بدر در محل جزیره مجنون پس از رشادت های فراوان در تاریخ 23 اسفند 1363 بر اثر اصابت ترکش در ناحیه دست و سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.. 🥀 و پیکر ایشان پس از تشیع در میان غم و اندوه فراوان دوستان و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت در گلزار شهداء درگز (سیدعرب) قطعه اول دفن گردید. 🌱 آری ما حیات دنیوی‌مان را مدیون شهدا هستیم اما از آن مهم تر، زنده دلی‌مان و حقیقت زندگی کردن را مدیون آن‌ها هستیم❤ که تا ابد روشن کنندگان راه بندگیند. ما سعادت دنیا و آخرت را مدیون شهدایمان هستیم.🌷 @KhGShohada_ir
💢 💢 🔰 🌹دیدار با خانواده شهید 🌹 🔔 زمان: امروز چهارشنبه 4 خرداد ماه ⏰ ساعت : 17:15 🏠محدوده منزل: بلوار شهید فکوری 59 - شهید قائمی 18 ❌مهلت ثبت نام: تا امروز چهارشنبه ساعت16 🚺 💢 ❌ این برنامه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میشود ❌ ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
🔺عزاداری ایام شهادت حضرت صادق(ع)🔺 🔻و وداع با پیکر مطهر شهید اسماعیل عرب 🔸با سخنرانی: شیخ مرتضی 🔸و مداحی: سید احمد ⏰ زمان: فردا پنجشنبه 5خرداد ماه - ساعت17:00 🔰 مکان: میدان جمهوری اسلامی - شهید منتظری11 - فرهنگسرا شهید سلیمانی(پایداری) 💢 با حضور خانواده معزز شهدا 💢 🆔 @KhGShohada_ir
📷 ⏰ چهارشنبه ۴ خردادماه ۱۴۰۱ 🔷 دیدار با خانواده 😷 با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله اجتماعی 😷 🆔 @KhGShohada_ir
🌹بسم رب الشهدا 🌹 شهید دفاع مقدس 🍃شهید سید علی میرزایی🍃 متولد: ۱۳۳۹ محل تولد: مشهد ✍ شهید میرزایی دوسال مشغول آموزش سربازی بودند و سرانجام داوطلب شدند برای اعزام به جبهه.🪖 🌱 در سال ۵۷ عقد کردند💓 و زندگی آرام و راحتی را در کنار همسرشان شروع کردند و داری ۳ فرزند شدند. ✍ همسر شهید از خوش اخلاقی و مهربانی همسرشان می‌گویند: «ایشون در کار های خانه داری و نگهداری فرزندان کمک بسیاری می‌کردند.» ایشان شجاعانه می‌جنگیدند و در عملیات بیت مقدس و رمضان والفجر ۹ فعالیت بسیاری داشتند و بین هم‌رزمانشان به عنوان تک تیرنداز معروف شده بودند. 🍃 شهید میرزایی در عملیات ولفجر ۹ دعوت حق را لبیک گفته و سرانجام به شهادت می‌رسند🥀 ‌ ✍ شهید ۱۴ سال مفقوده اثر بودند و همسر شهید از بی تابی 💔و سختی های، بعد شهادت می‌گویند. 🌱 از اینه که دخترشان سال هاست چشم به در دوخته و منتظر نشانه‌ای از پدرش بوده... «دخترم نرگس تو آفتاب‌های داغ رفت رو پله ها، کفش‌های پدرشو بغل کرده بود و جیغ میزد انقدر جیغ زد که غش کرد!🥺 تو مدرسه انشاء نوشته بود آرزو دارم یه کبوتر بشم برم زندان بعثی، (امید داشتیم که اسیر باشه) پیش پدرم، اونجا ادم بشم بگم من نرگسم بغلش کنم ...🥀 دختر بزرگم(زهرا)می‌رفت میوه‌هایی که بود انار و سیب و..درشتهاش رو قایم می‌کرد می‌گفت برای آقامه...💔 کاسه بشقاب سر سفره براش می‌ذاشت...» و سرانجام پیکر بی جان شهید سال ۱۳۷۷ به آغوش وطن برگشت.🥀 آرامش، آسایش و امنیت امروز را مدیون خانواد هایی هستیم که سال ها دوری و سختی از همسر و پدرانشان کشیدند. @KhGShohada_ir
💢 💢 🔰 🌹دیدار با خانواده شهید 🌹 🔔 زمان: امروز چهارشنبه 11 خرداد ماه ⏰ ساعت : 18:30 🏠 محدوده منزل: بلوار امام خمینی(ره) - امام خمینی 54 ❌مهلت ثبت نام: تا امروز چهارشنبه ساعت16 🚺 💢 ❌ این برنامه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میشود ❌ ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
💢اطلاعیه💢 🔰به مناسبت روز میلاد حضرت معصومه(س) 🌹دیدار با 🔔 زمان: فردا پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه ⏰ ساعت : از ۱۷ تا ۱۹:۳۰ 💢در این ساعت از دیدار صورت میگیرد.💢 🚺 ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin ❌مهلت ثبت نام: تا فردا چهارشنبه ساعت۱۲ 🆔 @KhGShohada_ir
🔰 برنامه تفریحی سالن فوتسال 🚹 🔺 جمعه 13 خرداد ماه - ساعت11:30 تا 13 🔻 بین میدان جمهوری اسلامی(تلویزیون) و میدان جهاد - سالن ورزشی 💢 هزینه: 10هزار تومان ❌ ظرفیت بشدت محدود😁 👈 ثبت نام از طریق زیر👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
⚜ دیدار با خانواده شهید حمیدرضا جاودانی⚜ ✍ روز میلاد باسعادت حضرت معصومه سلام‌الله علیها عیدی‌مان می‌شود دیدار با خانواده شهید حمیدرضا جاودانی. خیرمقدم‌های صمیمانه خانواده شهید که تمام می‌شود برادر بزرگتر شهید رشته کلام را به دست می‌گیرد. ✍ می‌گوید حمیدرضای 19 ساله اواخر سال 1362 عزم رفتن به جبهه می‌کند. مادر شهید تاکید می‌کند از چند سال قبل وقتی که حمیدرضا هنوز دبیرستانی بوده شوق رفتن به جبهه در دلش می‌جوشیده و اصلی‌ترین خواسته‌اش از او، دعا برای شهادت بوده. مادرانه زمزمه می‌کند «می‌گفتم بمان و زندگی کن» ✍ اما آنطور که برادر شهید می‌گوید مشخص است که حمیدرضا در جست و جوی معنا و جلوه دیگری از زندگی بوده. حمیدرضا در جست‌وجوی شهادت به جبهه‌های غرب و کردستان می‌رسد. به کردستانی که وحشت از وحشی‌گری‌های کوموله و دموکرات بر آن سایه انداخته. در این شرایط است که حمیدرضا با لباس سپاه در واحد گشت و شناسایی تیپ ویژه شهدا و شانه به شانه سرداران شهید بروجردی و کاوه مشغول مبارزه می‌شود. ✍ حمیدرضا بعد از مدتی مجروح می‌شود و به اجبار به مرخصی می‌رود اما اشتیاق مجاهدت دوباره او را به کوهستان‌های پرخطر کردستان می‌کشاند. جایی که دور از سنگرها و چشم هم‌سنگرها برای خودش قبری حفر کرده و شب‌هایش را در آنجا با خدا عارفانه سپری می‌کند. ✍ حرف برادر به اینجا که می‌رسد مادر با یادآوری شیطنت‌های کودکی حمیدرضا تاکید می‌کند «از وقتی به جبهه پیوست آرام و مظلوم شده بود.» پدر شهید هم که از ابتدا ما را با سکوت همراهی کرده است از روزهایی می‌گوید که حمیدرضا برای کمک به او بعد از مدرسه به نانوایی‌شان می‌رفته. ✍ باز برادر است که با کلام دلنشینش محفل را با خاطره‌ای از شهید معطر می‌کند. از آخرین دیدارشان می‌گوید و از حسی که به او الهام شده که آن بوسه‌ها، بوسه خداحافظی است. چرا که حدود دو هفته بعد حمیدرضا و جمعی از دوستانش در کمین دشمن می‌افتند و 21 ماه مبارک رمضان به شهادت می‌رسند. همان شهادتی که حمیدرضا خوابش را قبلا دیده بود. نه تنها خواب شهادت خودش را که نحوه شهادت دوستانش را هم دیده و به هر کدامشان گفته بود گلوله‌ای که ماموریت شهادت آنها را دارد سرشان را هدف می‌گیرد یا مهمان قلبشان می‌شود. 🆔️ @KhGShohada_ir
وقتی آسمان،مهر تایید می زند، چاره میکند تمام ناچاری ها و بیچارگی ها را... و یک نفر؛ ساده و آرام،در ابهام و ناباوری اهل زمین، سرنوشت تاریخ را تغییر میدهد! نهالی که روح‌الله در هجوم طوفان ها کاشت؛ استقامت کرد و تنومند شد، و ریشه هایش تمام زمین را در بر گرفته و بیدار کرده است! و نزدیک است که زیر خنکای سایه ی امن آن، فرزند آخرین نبی خدا،دولت کریمه اش را برپاکند...♥️ @KhGShohada_ir
💢 💢 🔰 🌹دیدار با خانواده شهید 🌹 🔔 زمان: چهارشنبه ۱۸ خرداد ماه ⏰ ساعت : ۱۷:۱۵ 🏠 محدوده منزل: بلوار هفده شهریور - خیابان عنصری شرقی ❌مهلت ثبت نام: تا چهارشنبه ساعت16 🚺 💢 ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
💢 💢 🔰 🌹دیدار با خانواده شهید 🌹 🔔 زمان: چهارشنبه 25 خرداد ماه ⏰ ساعت : 18:00 🏠 محدوده منزل: گلشهر - بلوار شهید آوینی - شهید آوینی 45 ❌مهلت ثبت نام: تا فردا چهارشنبه ساعت16 🚺 💢 ❌ این برنامه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی برگزار میشود ❌ ثبت نام از طریق زیر👇👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
🔰 برنامه تفریحی سالن والیبال 🚹 🔺 جمعه 27 خرداد ماه - ساعت10:30 تا 12:00 🔻 قاسم آباد - نبش تقاطع اندیشه و شاهد - مجموعه ورزشی 💢 هزینه: 10هزار تومان ❌ ظرفیت بشدت محدود😁 👈 ثبت نام از طریق زیر👇 🔴 @Khgshohada_admin 🆔 @KhGShohada_ir
♡ بسم رب الشهدا و الصدیقین ♡ دیدار با خانواده 🥀شهید مدافع حرم خداداد حسینی🥀 🔸️ خداداد سال 1375 در بامیان افغانستان متولد شد. کودک بود که همراه پدرش به کربلا رفت و این سفر در شکل گیری شخصیت او به لحاظ مذهبی و ارادت به اهل بیت تاثیر زیادی رویش داشت. ✍ همزمان با نوجوانی او اوضاع امنیتی افغانستان بهم ریخته بود و وهابیون به خصوص در هیئات مذهبی که عزای امام حسین برپا می شد عملیات انتحاری می‌کردند. طبیعی بود که مردم برای حضور کمی دچار ترس شوند اما در مراسمات مختلف مثل روز عاشورا یا شب قدر جلودار می شد و همه اطرافیان را تشویق می کرد که شرکت کنند حتی ماشین می‌گرفت و دنبال تک تک دوستانش می رفت. 🔸️ اعتقاد داشت در این راه و برای این خاندان رسالت هر قدم که برداریم باز کم است و گاهی که مردم برای خطراتی که بود احتیاط می کردند بروند می‌گفت: «هیچ وقت خودتان و دیگران را از این راه منع نکنید چون بهترین مسیر همین است و بهترین نتایج در این راه است». ✍ نمی توانم بگویم خداداد همیشه مشغول نماز و عبادت بود و هر لحظه ذکر خدا می گفت اما همیشه نمازش را به جا می آورد و وقتی از بیرون می آمد می گفتم: خداداد جان نمازت را چرا نمی‌خوانی؟ می‌خندید و می گفت: مادر جان حتماً باید در خانه و پیش چشم شما بخوانم تا باورتان شود خوانده ام؟ قرآن خواندن در شب های جمعه برای اموات یکی از کارهایی بود که ترک نمی کرد. 🔸️تا کلاس دهم درس خواند. و بعد از آن به کار مشغول شد، در عین حال که کار می کرد اوقات فراغتش را به کلاس های زبان می رفت و یا مطالعه می‌کرد تا جایی که می گفتند با این که تا کلاس دهم خوانده اما از نظر اطلاعات، هوش و زکاوت با دانشجوها تفاوت چندانی ندارد. 🔸 یک روز آمد‌ گفت: مادر جان دوستم سیگار می کشد، شما بروید و مادرش را مطلع کنید تا مراقبش باشند که سیگار را ترک کند و یا خدای نکرده از سیگار بیشتر نشود، اما این حرف را از زبان من نگویید؛ در همان سنین کم هم نگران حال دوستانش می شد و دغدغه ی آن ها را داشت. ✍ بعد از حدود دو سال که از ترک تحصیلش می گذشت برای زیارت امام رضا(ع) و کار راهی ایران شد. در تهران ساکن شد و دیری نگذشت که دوستان خوبی پیدا کرد. در محل کارش که یک مغازه ی کیف فروشی بود، با اخلاق گرم و صادقانه اش امین صاحب مغازه بود و مورد اطمینان مشتریان؛ طوری که صاحب مغازه می گفت برکت مغازه بخاطر وجود صادق خداداد هست. ✍ یک روز پسر خاله اش علی جمعه به کابل زنگ زد و گفت: خاله جان دوستان خداداد از دور و نزدیک زنگ می زنند و به خداداد می گویند که بیا به سوریه برویم اما من که به او می گویم سوریه نرو،  با خداداد تماس گرفتیم و گفتیم: انگار می گویند تو می خواهی بروی سوریه!؟ خداداد گفت: نه مادر جان، علی جمعه اگر گفته اشتباه کرده من نمی‌خواهم بروم. 🔸️مختار پسر بزرگم که دو سال از خداداد بزرگتر بود راهی ایران شد تا اگر برادرش قصد دارد به سوریه برود مانعش شود. اما رفته بود سوریه بدون این که به ما بگوید. خداداد در 17 اردیبهشت سال 95 در منطقه خان طومان به شهادت رسید اما پیکرش تا دوسال برنگشت. در یکی از عملیات‌ها تیری به شانه خداداد اصابت می‌کند و به شهادت می رسد و به ما چند ماه بعد خبر شهادتش را می دهند که ای کاش زودتر به ما خبر می دادند.   ✍ دوستانش تعریف میکردند به خداداد گفتیم: بیا برگردیم، این راه خطرناک است. اما او گفت: نه اگر شما می خواهید برگردید، برگردید من را به حال خودم بگذارید، برنمی گردم. 🔸 من این را آرزو کردم و خدا به آرزویم برساند، که در این راه اگر هر کس وارد بشود دیگر هیچ اَرمانی (حسرتی) ندارد و نخواهد داشت. 🔸به حرف ما گوش نکرد و ما از نیمه ی راه برگشتیم و او ماند و به آرزویش رسید. 🔸 بسیار شجاع بود و همیشه رخ به رخ با دشمن می جنگید، تا آخرین تیری که داشت دشمن را به هلاکت رساند و از جان خودش هم دفاع کرد. ✍ آخرین کلام این مادر شهید مظلوم: خدا و بی‌بی زینب(س) قربانی ما را به کرمش قبول کند، ما که لایقش نبودیم و از آبروی این ها دست گیری ما را هم بکند. 🆔 @KhGShohada_ir