🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفـرنامهاربعیـــن
#خاطرههفدهم
(( 🌴خرمای خارک در طریقالعلما ))
واقعیت این است که در عراق هر کسی هر چیزی دارد را می آورد و اگر کسی توان مالی کمی دارد در حد خودش پذیرایی می کند. روستائیانی که در مسیر «طریق العلما» حضور دارند وضع مالی خوبی ندارند.
در این فصل در عراق خرمای خارک در حال رسیدن است و برخی خانواده ها همین خرماها را بصورت خوشه ای می آوردند و بچه ها از آنها خرما می گرفتند که باعث خوشحالی زائد الوصف عراقی ها می شد.
در جایی مقداری نان کعک و خرما آوردند که بچه ها با مقداری آب مشغول خوردن آنها شدند که میزبانان روستایی خیلی خوشحال شدند و یک سینی نان دیگر آوردند. بعضی بچه ها هم روی زمین نشسته بودند.
واقعیت این است که زمانی که شما به سفر اربعین می روید می دانید و احساس می کنید که شخص دیگری برنامه ریز این پذیرایی است، احساس می کنید اکرام ابا عبدالله به این است که شما از دست کودکی که وضعیت مالی بالایی ندارد پذیرایی بشوید که همین مسائل باعث خوشحالی شما و آنها می شود.
همچنین سالی در سفر اربعین یک عرب فقیر را دیدم که مقدار کمی خرما و چای داشت و مشخص بود که وضعیت مالی مناسبی ندارد و به ایشان هم زیاد توجه نمی شد که ما به ایشان مراجعه کردیم. متوجه شدیم که پیرزنی کنار جاده ایستاده و کودکی شش یا هفت ساله دارد و مقداری خرما به او داده بود و از دور مراقب او بود تا از زوار پذیرایی کند.
این لطف ابا عبدالله و معجزه ای است که باعث می شود قلوب مردم عراق در این مسیر متحول می شود.
✅روایتگر :
#محمدمصطفیحسینی
🌱حبالحسین(ع)یجمعناالیحبالمهدی(ع)🌱
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
💚#لبیـــکیامهــدی✨✨#لبیـــکیاحسیــن❤️
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان👇
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
#خاطرههجدهم
((موکبداری عاشقانه در عمارت ماری خانم ))
ماری پیر والکمن، اسلامشناس و محقق فرانسوی و پژوهشگر مؤسسه ملی زبانها و تمدنهای شرقی است.
او در پاریس از دنیا رفت اما پیکرش را بر اساس وصیتش در مسیر پیادهروی اربعین در نجف به کربلا دفن کردند و حالا عمارت ساده و بیریای او در عراق به موکب بقیهالله شهربابک اختصاص دارد تا عاشقانههایشان را برای خدمت به زائران پیاده آقا اباعبدالله الحسین(ع) به نمایش بگذارند.
ماری پیر والکمن ۱۸ ساله بود که به دین اسلام گروید و پس از تأمل در باب اسلام به مذهب شیعه روی آورد.
ماری بعد از سفر به سوریه با ناظم ابوالذهب آشنا شد و با او ازدواج کرد و نام زهرا ابوالذهب را بر خود نهاد.
او سفرهای متعددی به عراق و شهرهای نجف و کربلا داشت و در نهایت هم وصیت کرد پیکرش را پس از فوت در مسیر پیادهروی اربعین دفن کنند.
وقتی ماری در روز اول نوامبر سال ۲۰۱۷ در منطقه پانزدهم پاریس فوت کرد، پیکرش را به عراق منتقل کردند و در مسیر پیادهروی زائران آقا سیدالشهدا(ع) به خاک سپردند.
عمارتی که ماری در آن دفن شده، در عمود 172 و در مسیر نجف به کربلا قرار دارد، این مکان در پیادهروی اربعین امسال به موکب بقیه الله شهرستان شهربابک اختصاص داده شده است و بسیاری از بچههای ایرانی و عراقی به این موکب رفتوآمد دارند و از برنامههای فرهنگی و سرگرمی استفاده میکنند.
✳️روایتگر:
#مهساحقانیت
🌱حبالحسین(ع)یجمعناالیحبالمهدی(ع)🌱
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
💚#لبیـــکیامهــدی✨✨#لبیـــکیاحسیــن❤️
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان👇
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥«نیاز به #امامزمان سلاماللهعلیه»/
زیباست ببینید 🌺👆👆
#استادعلیرضاپناهیان
#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
#خاطرهنوزدهم
((به کربلا نمیآیم))
اولینبار او را در حال آشپزی در محوطه مدرسه یرموک در شهر کربلا دیدم، سر از پا نمیشناخت جنبوجوش عجیبی داشت، تقریبا در همهجای موکب صاحبالزمان سیرجان در کربلا حضور داشت.
همواره لبخند میزد و البته در آشپزخانه امام خمینی سیرجان هم زبانزد خاص و عام بود.
آقا رحیم کریمی مهربان را میگویم، هم او که از شش سال پیش، جلوتر از همه در پی جمعآوری تیم آشپزی و تجهیزات و اقلام موردنیاز موکب برای عزیمت به عراق بود.
او دو فرزند دختر و پسر داشت و عاشقانه دوستشان داشت.
آقا رحیمِ آشپز به گفته دوستش مهدی صادقی، تا نام امام حسین(ع) را میشنید اشکش جاری میشد و هر جا که آشپزی به نام و برای امام حسین(ع) داشت حتی یک ریال هم درخواست نمیکرد و خود را نوکر امام حسین میدانست.
گرچه آقا رحیم در سالهای پایانی عمرش دیسک کمر داشت اما در موکب هیچ کاری را بر زمین نمیگذاشت و دردهایش را فراموش میکرد.
عبدالله احمدی، دیگر دوست آقا رحیم میگوید: سال گذشته درحالیکه در موکب کربلا آشپزی میکردیم آقا رحیم به من رو کرد و گفت بچهها من سال آینده به کربلا نمیآیم و دیگر نیستم! ما از این حرفش تعجب کردیم اما او نیامدنش را پیشبینی کرده بود.
احمدی در ادامه به روایت تلخ روز تصادف آقا رحیم اشاره میکند و با بغض میگوید: من بهاتفاق حاجمحمد احمدی بهمحض اطلاع از حادثه به محل سانحه در جاده سیرجان به بافت رفتیم و در کمال تأسف آنجا با جسم بیجان دوست قدیمیمان روبهرو شدیم و اینگونه بود که او به کربلا نیامد.
✳️روایتگر:
#حسینشهابی
🌱حبالحسین(ع)یجمعناالیحبالمهدی(ع)🌱
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
💚#لبیـــکیامهــدی✨✨#لبیـــکیاحسیــن❤️
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
#خاطرهبیستم
((وای فای هم داریم))
یک روز در حال حرکت ساعت دو بعد از ظهر مقداری از مسجد سهله دور شده بودیم و به پلی تاریخی رسیدیم که منسوب به حضرت زینب است و آنجا را بسته اند و مردم برای زیارت آنجا می روند.
در این محل مرد جوانی بنام حسین به ما نزدیک شد و از ما دعوت کرد که به منزلشان برویم که گفتیم ساعت ۲ بعد از ظهر است و می خواهیم به مسیر ادامه بدهیم.
اصرار زیادی کرد که حمام آماده است و وای فای هم داریم و. .. یکی از دوستان گفت خوب است که دعوت او را قبول کنیم و مقداری صبر کردیم تا بقیه گروه اضافه شوند. در این فاصله برادر او نزدیک شد و گفت: حسین مهمان پیدا کردی؟!
گفت: بله، بیست نفر هستند، برادر او در حالی که به سمت خانه می دوید فریاد می زد بیست نفر بیست نفر، وقتی به منزل رسیده بود همه اهل منزل را برای استقبال از ما همراه خودش آورد و متوجه شدیم که آنها برای ورود مهمان لحظه شماری می کنند و خوشحال بودند که بیست نفر مهمان پیدا کرده اند.
خانواده ای بودند که چند پسر داشتند و ایرانی ها را خیلی دوست داشتند.
یکی از پسران این خانواده هم فوتبالیست بود و در خوزستان فوتبال بازی می کرد و خانواده ورزشی بودند و ازما خیلی پذیرایی کردند.
حیات این خانه باغچه داشت و با پرده ای قسمت های زنانه و مردانه ایجاد کرده بودند و مشخص بود موقع بنایی منزل طوری نقشه کشیده اند که برای پذیرایی اربعین امکانات فراهم باشد.
بعد از مدتی تکه ای موکت وسط حیاط انداختند و گفتند کسانی که می خواهند با خانمهایشان صحبت کنند اینجا بنشینند و خلاصه قسمت وی آی پی ایجاد کردند.
بعد از ظهر هم خانواده ای از خوزستان آمدند که چند سال بود آنجا می آمدند و با هم ارتباط پیدا کرده بودند.
ظهر همان روز هم بنده خدایی از ما برای نهار دعوت کرد که قبول کردیم و بعد از نهار با ما مشغول صحبت شد و پسرش را که کور و لال و گنگ بود را به ما نشان داد و گفت: پسر من هیچ فعالیتی ندارد اما وقتی زائرین اربعین می رسند جان تازه ای می گیرد و شور و حال و هوای خاصی می گیرد که برای ما عجیب بود و با اشاره دست با ما ارتباط برقرار می کرد و دست روی سینه می گذاشت و به ما خوش آمد می گفت.
🔹روایتگر:
#محمدمصطفیحسینی
🌱حبالحسین(ع)یجمعناالیحبالمهدی(ع)🌱
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
💚#لبیـــکیامهــدی✨✨#لبیـــکیاحسیــن❤️
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان👇
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفـــرنامهاربعیـــــن
#خاطرهبیستویکم
((اینجا موکب مختار ثقفی است))
موکب مختار ثقفی این روزها حال دیگری دارد.
این مردمان عربزبان هر کدام بهگونهای با عشق مولایشان سر میکنند و کارکنان اینجا که همه پزشک یا پرستار هستند درس دلدادگی و پرستاری را از بانویشان زینب کبری(س) آموختهاند.
اینجا انواع خدمات سرپایی درمانگاهی ارائه میشود.
به سراغ مدیر موکب میروم که مردی است حدود ۷۰ ساله و عربزبان به کمک یکی پرستاران درمانگاه که فارسی میداند با او گفتگو میکنم.
نامش ابوالحسن علی حسین اهل شهر دیوانیه است. 17 سال پیش این مرکز خدماتی را با هزینه شخصی راهاندازی کرده که خدمات گوناگونی را به زائران ارائه میدهد و دو پزشک بهصورت شیفتی و در تمام طول شبانهروز در اینجا خدمت میکنند.
تمام مراجعان، اول توسط پزشک ویزیت میشوند و سپس روند درمانشان آغاز میشود.
او میگوید: انواع خدمات کلینیکی نظیر تزریقات و ارائه انواع داروها در اینجا انجام میشود.
داروهای عمومی نظیر قرص، شربت و پماد در صورت نیاز زائران، به طور رایگان در اختیار آنها قرار میگیرد.
تمام خدمات قابلارائه در این مرکز کاملا رایگان است و در هیچ دفتری ثبت نمیشود.
ابوالحسن میافزاید:
خدمت به زائران امام حسین(ع) هر روز و هر ساعتش خاطره است، ولی چند روز پیش یک جوان آمد که یک پا داشت.
تمام مسیر را با همان یک پا و عصا آمده و همان یک پایش هم پر از تاول بود. وقتی پایش را شستشو میدادند و تاولها را باز میکردند خودش میخندید و ما گریه میکردیم.
🔹روایتگر:
#فریبامهدیپور
#حبالحسین(ع)یجمعناالی#حبالمهدی(ع)❤️
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
#لبیـــــکیامهــدی #لبیـــکیاحسیــن
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ✨شلمچه کوچه تنگ آشتی کنان با خدا ✨
#امامزمان ارواحنافداه 💚
#شلمچه
#راهیاننور
❣ شبتون شهدایی 🌙
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌿﷽🌿
🟢#حدیثروز|#الگوهایزندگی
🔰#امامزمان(ارواحنا له الفداء) در نامهای به شیعیان فرمودند :
📋«وَ فِي إِبْنَةِ رَسُولِ اللهِ(ص) لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»
♦️و دختر #رسولخدا(علیهما السلام) برای من، سرمشق و الگویی نیکو می باشد.
#حضرتفاطمـه
#فضائلحضرتفاطمهزهرا
📚«الغيبة» شیخ طوسی، ص۲۷۶
@AsnadolMasaeb
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفـــرنامهاربعیـــــن
#خاطرهبیستودوم
(( بزرگترین هدیه خداوند))
ساعت حدود ۲۳ و ۳۰ دقیقه مرداد 1403 است، با این که ساعتها از تاریک شدن هوا گذشته گرمای هوا هنوز زیاد است و سیلیاش گونههایم را میآزارد.
مسیر پیادهروی در خیابانهای منتهی به #بینالحرمین، مملو از عاشقانی است که هر کدام با نیتی و حاجتی پای در این مسیر گذاردهاند.
یکی به عشق عباس(ع) به زائران آب تعارف میکند، دیگری با همموکبیهایش نذر دارند غذا و خوراک بین زائران توزیع کنند، آن دیگری به زائران شربت تعارف میکند، موکبی چای عراقی و قهوه نذری دارد و پسر جوانی شیشه عطری در دست گرفته و به لباس زائران در حال عبور عطر اسپری میکند.
عدهای هم چندین روز قبل از اربعین به کربلا میآیند و زبالههای زیر پای زائران حسین(ع) را جمع میکنند و گویی با این کار به دیگران فخر میفروشند.
عباس فرهنگ، اهل #همدان است و حالا بهعنوان راننده خودروی جمعآوری زباله در کربلا خدمت میکند.
او که در شهر خود پست و مقامی قابل دارد، به شوق حسین(ع) به کربلا آمده تا در لباس پاکبان به زائرانش خدمت کند.
از سال 1392 با بیش از ۱۰۰ نفر و با ۱۲ خودروی حمل زباله در ایام پیادهروی اربعین بهمنظور پاکسازی خیابانها، جمعآوری زبالهها و خدمت به زوار امام حسین(ع) به کربلا عزیمت میکند.
فرهنگ میگوید: ما حدود ۲۵ روز در کربلا میمانیم و به زوار خدمت میکنیم. آرزوی ما خدمت هرساله به زائران مرقد امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) است. اگر خدا توان و فرصت بدهد هرسال در موعد اربعین برای خدمترسانی به زوار به کربلا میآییم.
اسماعیل شهیدی، مأمور جمعآوری زباله در شهر کربلاست که همدان را بهقصد خدمت به زوار امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) ترک کرده و میگوید: حدود چهار سال است که به همراه تیم پاکسازی و حمل زباله به کربلا میآیم.
حاجات زیادی را از #امامحسین و #ابالفضلالعباس(ع) گرفتهام و همیشه به عشق حسین(ع) به کربلا میآیم.
سعید وزیری نیز که در حال جمعآوری زباله در طول مسیر است و صدای نفسنفس زدنش حکایت از تلاش بیوقفه او دارد میگوید: هر سال داوطلبانه به #کربلا میآیم و به زائران امام حسین(ع) خدمت میکنم.
عشق به امام حسین و ائمه اطهار(ع) بزرگترین هدیه خداوند در دل ماست.
🔹روایتگر:
#نجمهحسنی
#حبالحسین(ع)یجمعناالی#حبالمهدی(ع)❤️
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
💚#لبیـــکیامهــدی✨✨#لبیـــکیاحسیــن❤️
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفـــرنامهاربعیــــــن
#خاطرهبیستوسوم
(مامورعراقی با اشاره به دست چپ مسیر را به ما نشان میداد)
ما عربی بلد نبودیم و ماموران عراقی هم فارسی بلد نبودند.پس با ایما و اشاره صحبت می کردیم، به عنوان مثال دوستم آدرس یک زیارتگاه را از یک عراقی پرسید، او هم دست چپ دوستم را نشان داد، که مثلا بگوید دست چپ باید برید.
ولی دوستم متوجه منظورش نشد و این طرف آن طرف دستش را نگاه کرد، که منظورت چیه؟! مامور عراقی هم قاهقاه میخندید!
معمولا در پیادهروی اربعین، با آبپاش به صورت و بدن زائران آب میپاشند،
تا از گرمازدگی در امان باشند، ولی یک نفر که شلنک دستش بود. قشنگ سرتاپایمان را شست و مجبور شدیم.
دو ساعت زیر آفتاب بشینیم، تا خشک شویم، چون لباسهایمان خیس و سنگین شده بود و نمیتوانستیم قدم برداریم!
«خانم فلاسک خانم فلاسک»
در مسیر یک موکب وجود داشت.
کارش صرفا اعلام نام و مشخصات افراد گمشده یا پیدا شده بود.
تا خانوادهها سراغشان بروند، ولی من اشتباه کردم، کسی که دنبال محلی برای استراحت بود و فلاسک برای امانت میخواست، به این موکب فرستادم.
نگو این فرد میگوید فلاسک میخواهم ولی مامور عراقی منظورش را متوجه نمیشود و یک لحظه شنیدم که پشت میکروفون داد می زند «خانم فلاسک، خانم فلاسک» 😁😁
که خودم را به سرعت به آنها رساندم و سعی کردم با عربی دست و پاشکستهی موضوع را فیصله دهم!
🔹روایتگر:
مرضیهرحمتی
رحمتاللهمحدثی
#حبالحسین(ع)یجمعناالی#حبالمهدی(ع)❤️
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن #طنز
✨#لبیـــــکیامهــدی #لبیـــکیاحسیــن✨
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
#استادفاطمینیا رحمةاللهعلیه :
یکی از راههای نجات
انسان از گناه،پناهبردن
به #امامزمان _عج_است.
ایشان به انتظار نشستهاند
تا کسی دستش را به سمت
شان دراز کند تا او را هدایت کنن..💚
#ترکـــــِگناه
| @khadem_koolehbar |
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفـــــرنامهاربعیـــــــن
#خاطرهبیستوچهارم
((وقتی به زور عربی حرف میزنی، ولی فارسی جواب میدهند))
در یکی از موکبها جانماز کوچکم را باز کرده بودم و میخواستم، نماز بخوانم
متوجه شدم جای یک خانم سبزه رو و درشتهیکل نشستهام، که فقط یک کلمه عربی بلد بودم و آن را خرج کردم، با «العفو العفو» گفتن. معذرتخواهی کردم،
ولی آن خانم گفت «خواهش می کنم، راحت باشید»
؛ یعنی شگفتزده شدم، فکر کنید آنجا چقدر ایرانی هست!
((پول خرج کردن و آدرس پیدا کردن یکی از سختیهای سفر به خارج از ایران))
پول خرج کردن و آدرس پیدا کردن یکی از سختیهای سفر به خارج از ایران است، اما با روحیه مهماننوازی عراقیها همه این مسائل قابلحل است.
عمویم علاقه زیادی به اضافه کردن «ا ل» به اول کلمات دارد،
رو به مامور عراقی گفت « متی الشارع الحولی؟» ولی میزبان برای اینکه سوال ما را بیجواب نگذارد، رفت و دست دوستش را که فارس بلد بود گرفت و آورد تا بفهمد ما کجا میخواهیم برویم.
🔹روایتگر:
#قیصری
#فدایی
#حبالحسین(ع)یجمعناالی#حبالمهدی(ع)❤️
Labbaik ya hossein should change to
labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
#لبیـــــکیامهــدی #لبیـــکیاحسیــن
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD