باسلام و درود
ضمن عرض تبریک ولادت حضرت مهدی ( عج )
یک مجموعه هدیه های خاص براتون داریم
ابتدا نیت کنید و از بین اعداد (۱ تا ۹ )
یک شماره انتخاب کنید و روی پاکت اون شماره بزنید وهدیه تون رو دریافت کنید🌹
پاکت 1️⃣
پاکت 2⃣
پاکت 3⃣
پاکت 4⃣
پاکت 5⃣
پاکت 6⃣
پاکت 7⃣
پاکت 8⃣
پاکت 9⃣
عزیزان گرانقدر
این پیام رو برای دوستانتون هم ارسال کنید و این هدیه ی زیبا رو بهشون عیدی بدهید.
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
#امامزمان #حضرتصاحبالزمان #نیمهشعبان
💎#خادمین_شهدا_استان_همدان👇
✳️@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
#خاطرهاول
※ صدرة المنتهی
پسرک گریه کنان به سمت ما آمد. فهمیدم گم شده است. اسمش را پرسیدم و گفتم شماره ای از پدر و مادرت داری که با آنها تماس بگیریم؟
شماره ها را از توی یک کیف پارچه ای که به گردنش آویزان بود در آورد و با چشمانی گریان دستش را سمت من دراز کرد.
شروع کردم به تماس گرفتن. بعد از چندین بار تلاش بالاخره توانستم با پدرش صحبت کنم و شماره عمود را گفتم تا بیاید. پدر که رسید پسرک را در آغوش کشید تا آرام شود.
کمی بعد با پدر گفت و گوی جالبی داشتیم. از کار ما پرسید و برایش ماجرای کمپین و محتوای آن را توضیح دادم.
گفت اهل مشهد است و خودش هم فعال مهدوی است. چایخانه ای در مشهد دارند به نام صدره المنتهی.
علت انتخاب این نام را که توضیح داد انگار خلاصه تمام محتوای سایت بود. خیابان صدره المنتهیِ کربلا حرم امام حسین (ع) را به مسجد #امامزمان (ع) متصل می کند و این یعنی راه حسین به راه مهدی ختم می شود. برای رسیدن به مهدی باید حسینی باشی.
مهدی علیهالسلام حسین زمان ماست و عزای حسین وقتی عزای حقیقی است که ما را بی تاب حسین زمانمان کند.
#خاطراتمشایه
#اربعین
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان👇
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
#خاطرهدوم
※ چشم براهی از پاکستان
✍️ جمعیت را که دیدم با خودم فکر کردم فرصت خوبی است که بروم و سر صحبت را باز کنم. چهره سبزه و نمکینش و چشمان محجوبش مرا به سمتش کشاند.
جلو رفتم و سلام و احوال پرسی کردم. فهمیدم اهل پاکستان است. از او پرسیدم چرا در راهپیمایی اربعین شرکت کردی؟ گفت برای ظهور...!
و من حیران از این که خودت چقدر دقیق همه چیز را جفت و جور میکنی و چقدر جانها بیتاب آمدنت شده است.
فرصت را غنیمت شمردم و از کمپین Who Is Imam Mahdi برایش گفتم. از این که چطور میتوان تو را درست شناخت و درست به دیگران شناساند تا تمام جهان تا ابد رنگ و بوی اربعین بگیرد... از این که راه رسیدن به تو از خودمان شروع میشود.
پوستری که داشتم به او دادم و از استغاثه برای بیچارگی مان در نداشتنت گفتم و نماز استغاثه را یادش دادم و بعد خداحافظی کردیم.
داشتم با خودم فکر میکردم روزی که بیایی دردهای تمام انسانهای جهان با تو تمام میشود و ما میشویم خوشبختترین انسانهای تاریخ...
#خاطراتمشّایه
#امـــامزمــــــــــــــان
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان👇
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
#خاطرهسوم
※ تنها
• خانم سیاه پوستی همراه با همسرش از جلویم رد شدند، بی اختیار نگاهم به نگاهش گره خورد و لبخند زدم. چند قدمی جلوتر نرفته بودند که دست همسرش را گرفت و با هم به سمت کانتر آمدند.
• اهل ترینیداد و توباگو، کشوری کوچک از جایی دور، در حاشیه ی ونزوئلا بودند.
درباره کمپین با هم صحبت کردیم و مشتاقانه به حرف هایم گوش کرد؛ حال نوبت من بود که گوش کنم.
او گفت و گفت و لحظه لحظه مرا به باطن کمپین می برد، اینکه چطور امام دل های مؤمنین را از سرتاسر دنیا به هم جمع می کند و چقدر این جریان مهندسی، حساب شده و دقیق هست...
می گفت قدمت آشنایی کشورش با امام حسین به ۲۰۰ سال پیش بر می گردد و سال هاست مراسمات مختلف بر پا می کنند.
می گفت در اربعین از یک طرف خوشحالم که هر سال پر رونق تر می شود اما...
•ناراحتم که ۲۱ میلیون نفر به اربعین می آیند و آخر کار یک نفر هست که هنوز تنها مانده است؛مهمه که وظیفه مان را انجام بدهیم.
حرفش را تایید کردم و گفتم وظیفه ماست که همچون حضرت زینب که امام زمانش را به همه معرفی کرد ما هم با شناخت صحیح امام زمانمان؛ او را به همه جهان معرفی کنیم تا بتوانیم دست به دست هم دهیم و با دعا طلبش را داشته باشیم.
🌱حبالحسین یجمعنا الی حبالمهدی🌱
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
#لبیکیامهدی(عج) #لبیکیاحسین(ع)
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان👇
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
کمیتهخادمالشهداء سپاه و بسیج استانهمــدان
✘ دوران فتنه / آشوب / اغتشاش در آخرالزمان غربالگری در #آخرالزمان #پادکست_روز |#علامهمصباحیزد
حواسمون باشه #ریزش 👆👆نکنیم
از مسیر دین و شهدا و #امامزمان
🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
:#خاطرهپنجم
عنایتخاصامامحسینبه#زائــــراولی ها
به جهت حجم جمعیت پیش بینی اتفاقات و مسائل امنیتی و همراهی ها قابل پیش بینی نیست.
برخی افراد قبل از ورود به این سفر از افراد دیگری که سابقه بیشتری دارند مسائلی را می پرسند، اما بعد از چند سفر متوجه می شوند ماجرای این سفر متفاوت بوده و هماهنگی های قبلی خیلی اثر ندارد.
اینکه شما تصمیم بگیرید چه موقع و با چه وسیله ای عازم بشوید و با چه کسی همسفر بشوید و کجا استراحت کنید و چه بخورید قابل پیش بینی نیست و تمام برنامه های این سفر عنایتی از طرف حضرات معصومین علیهم السلام است که این ضیافت بزرگ را مدیریت می کنند. آنچه که ما تجربه کردیم این بوده است که حضرات معصومین همیشه با کسی که اولین سفر اربعین را تجربه می کند به گونه ای برخورد می کنند که سفری به یادماندنی داشته باشد، به همین جهت همیشه سعی می کنیم در گروهی که عازم هستیم، یک نفر سفر اولی همراه ما باشد. سفر اولی ها بسیار خوش رزق و روزی هستند.
در یکی از سفرها یک روز قبل از اربعین به کربلا رسیدیم و خواهر هشت ساله من همراه ما بود
که سفر اولی بود.
البته ما از ابتدای سفر بنا نداشتیم که به هتل برویم، اما وقتی خستگی خواهر کوچک مان را دیدیم و اینکه در موکبها جایی پیدا نمی شد، تصمیم گرفتیم که حداقل برای استراحت این دختر اتاقی در هتل بگیریم.
جایی پیدا نمی کردیم ومتحیر مانده بودیم. به هتلها مراجعه کردیم و میگفتند:
جا نداریم تا اینکه در یک هتل نزدیک حرم حضرت ابالفضل علیه السلام، پذیرش هتل به ما گفت: اگر جا می خواهید باید شبی صد دلار پرداخت کنید که برای ما رقم سنگینی بود. در حال خروج از هتل بودیم که در همین حین یکی از اعراب خلیجی وارد موضوع شد و از پذیرش هتل ماجرای ما را سؤال کرد و بعد با اصرار هزینه اقامت ما را در هتل پرداخت کرد.
از این دست اتفاقات زیاد رخ می دهد و کسانی که بار اول وارد این سفر می شوند عنایات ویژه را بطور ملموس حس می کنند.
🌱حبالحسین(ع)یجمعناالیحبالمهدی(ع)🌱
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
#لبیـــــکیامهــدی #لبیـــکیاحسیــن
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان👇
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅دعاهای شما برای فرج داره مستجاب
میشه ....
✅توسالی هستم که قراره غربال زیاد بشه برای قبل #ظهور ...
✅باید با #امامزمان و اون کسی باشیم که خدا انتخابش کرده یعنی #ولیفقیه
#کلیپ | #استادمحمدشجاعی
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
: #خاطرههفتم
((دیالوگ خاص هر زائر حسینی))
جنبه های مادی و معنوی در این سفر به هم آمیخته است و هر زائری دیالوگ خاص خود را با امام دارد و امکانات و وسایل رفاهی او در سطح مورد انتظار او آماده می شود. یکی از همسفران ما معتقد است که بنده مطلقاً در صف غذا نمی ایستم و برای مکان استراحت هم دنبال مکان خاصی نمی گردم و هر چه را امام حسین(ع) نوشته باشد، روزی من می شود.
شاید باور این مطلب سخت باشد، اما از نظر نوع خورد و خوراک همیشه بهترین ها را برای او می آورند و تعارف می کنند یا بهترین مکان های استراحت برای او فراهم می شود.
((پیاده روی با پای برهنه))
یکی از مسائلی که در زیارت اربعین دیده می شود این است با توجه به وضعیت نامناسب جاده ها، برخی افراد با امام معامله ای می کنند و فاصله نجف تا کربلا را بدون کفش طی می کنند و اتفاقاً جدا از اجر معنوی که به آن می رسند، بیشترین مسائل مادی نصیب همین افراد می شود. مثلاً در یکی از سالها یکی از رفقای ما کفش را از پای خود خارج کرد و با پای برهنه مشغول پیاده روی شد.
آن سال هنوز پاسپورتهای خانوادگی وجود داشت و با توجه به شلوغی، مرز دو طرف کاملاً به هم ریخته بود.
ایشان بدون اینکه مهری به گذرنامه اش بخورد و ویزایش باطل بشود، با خانواده از مرز عبور کرده بود و برگشته بود. من ایشان را در کربلا دیدم و مشاهده کردم کف پاهای ایشان تاول زده بود و پوست کف پا کنده شده بود و با درد راه می رفت و وضعیت خاصی داشت و این وضعیت در ایران هم تا مدتی ادامه داشت. چند روز از اربعین نگذشته بود که قیمت پروازهای ایران به سمت نجف بسیار پایین آمد.
من که می دانستم ویزای ایشان هنوز اعتبار دارد با ایشان تماس گرفتم و گفتم فلانی بلیط نجف به یک ششم قیمت پیدا کرده ام، حاضری به این سفر بروی؟ ایشان قبول کرد و با بلیط ارزان قیمت به نجف رفت و در نجف هم با اینکه اربعین تمام شده بود، اسکان تقریباً رایگان برایش فراهم شد و بعد به کربلا رفت و برگشت، یعنی با فاصله کوتاه یک هفته ای از اربعین با عنایت حضرت برایش قسمت شد و به همراه خانمش با هزینه ای بسیار اندک به زیارت رفتند و برگشتند.
🌱حبّالحسین(ع)یجمعناالیحبّالمهدی(ع)🌱
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
#لبیکیامهدی💚 #لبیکیاحسین❤️
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
سردار#شهیدحسینخرازی قبل از ۳۰ سالگی فرمانده لشکر بود و در ۷تا۸ عملیات شرکت کرده بود، تازه یه دست هم نداشت!
دستش قطع شده بود...
اما دست از یاری #امامزمان خودش برنداشت ...
کجاییم رفیق؟!
چیکار میکنیم؟!
#نُصرتِولـــــــی
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌹🌹بــِسْــمِ رَبــــِـّ عَــلــي🌹🌹
#باخاطراتسفرعشق|
#سفرنامهاربعین
:#خاطرههشتم
شب نشینی با خادمین حسینی
بعد از خاموشی من خوابم نمی برد و متوجه شدم چند نفر از خادمین عراقی به دلیل نبود جا نمی توانند استراحت کنند و بیرون اطراف آتش نشسته اند. نزد آنها رفتم و راجع به زیارت اربعین و مسائلی از این دست مشغول صحبت شدیم. آن زمان موکب های ایرانی وجود نداشت و جمعیت ایرانی ها هم خیلی کم بودند و بیشتر کاروانهای دانشجویی از بسیج دانشجویی و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها حضور داشتند. در مرزها هم آمادگی لازم برای حضور پرشور مردم وجود نداشت و گنجایش جمعیت متراکم زوار اربعین وجود نداشت. اسامی خدام را یادم هست، یکی جوانی بنام لیث بود که می گفتند او چهار روز است که اصلاً نخوابیده است و از او سؤال کردم خسته نشده ای؟ می گفت: برای امام حسین(ع) خستگی معنا ندارد و برای هر کاری سریع داوطلب می شد و انجام می داد.در همین فاصله فردی بنام سید انمار الیاسری از موکب دیگری نزد آنها آمد و شروع به مداحی کرد و من هم گفتم: اخوی ما هم مداح است و ایشان هم قدری خواندند که این مقدمه آشنایی ما شد و شماره تماس ها را مبادله کردیم.این شد مقدمه آشنایی و رفت و آمد ما با سید انمار و بعد از حدود ۶ ماه، ایشان به ایران آمد و با ما تماس گرفت. در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها با هم قرار گذاشتیم و با هر زحمتی که بود ایشان را به منزل آوردیم با هم شامی خوردیم. ایشان از این رفتار ما خیلی خوشحال شد و بسیار تشکر کرد و فردای آن روز هم چون به سمت نجف پرواز داشت، راهی فرودگاه شد و به نجف بازگشت.سال بعد از بیست روز مانده به اربعین شروع کرد به زنگ زدن و هر چه می گفتم: جمعیت ما حدود سی یا چهل نفر است و مزاحمت ایجاد می شود اصرار کرد که حتماً باید به منزل ما بیایید. تماس سید انمار از لحظه ورود ما به عراق ادامه داشت تا اینکه به خودمان آمدیم و دیدیم یک جمعیت ۴۰ نفری مهمان این سید بزرگوار و خانواده شان هستیم. منزل سید در حاشیه شهر نجف در شارع شهید صدر (ابتدای مسیر طریق یا حسین) قرار داشت. مهمانی سید به همین جا ختم نشد و صبح روز بعد که می خواستیم پیاده روی را شروع کنیم، ایشان اجازه نمی داد و می گفت باید بیشتر اینجا بمانید تا خستگی تان در برود. همین مواجهه ساده باعث ایجاد یک دوستی عمیق و خانوادگی بین ما و سید انمار شد و سالهاست بصورت مستمر رفاقت خوبی بین خانواده هایمان بوجود آمده است.
حتی برادر کوچک ایشان بنام سید عباس که از نظرکرده های باب الحوائج است و نابینا بوده و در حرم حضرت ابالفضل شفا یافته نیز با ما رفاقتی پیدا کرده و همیشه در مناسبتهای مذهبی پیامهایی در فضای مجازی بین ما رد و بدل می شود. زیارت اربعین باعث فراهم شدن زمینه ارتباط و تعمیق روابط بین خانواده ها و ملت های ایران وعراق است.
🌺حُبُالحسینیجمعناالیحُبِالمهدی🌺
Labbaik ya hossein should change to labbaik ya mahdi
#امـــــامزمـــــــــــان
#خاطراتمشّایه
#اربعیــــن
💚#لبیکیامهدی #لبیکیاحسین❤️
💠#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD
توسل به #امامزمان(عج)در تفحص شهدا
آن شب غلامی خاطره تعریف کرد.
از اولین روزهایی که آمده بودند شرهانی میگفت:
«قرارگاه به ما اجازه تفحص نمیداد. میگفتند امنیت ندارد. منافقین تویه منطقهاند نمیشود وقتی اصرار ما را دیدند قرار شد یک هفته موقت باشیم اگر شهید پیدا کردیم مجوز بدهند. و ما رسماً وسایلمان را بیاوریم و شروع کنیم. از یک طرف خوشحال بودیم که ماندهایم از طرف دیگر وقت کم و منطقه وسیع و خطرناک میترسیدیم نتوانیم شهیدی پیدا کنیم.هر روز از میدانهای وسیع مین، سیم خاردارها و تلههای انفجاری میگذشتیم. اما هر روز ناامیدتر میشدیم. مینهای منطقه، منافقین، عراقیها از هیچ کدام آنقدر نمیترسیدیم که از دست خالی برگشتن میترسیدیم. روز آخر ماندمان نیمه شعبان بود آن روز رمز حرکتمان «یا مهدی(عج)» بود.عجیب همه پریشان بودند. خورشید هم دست پاچه بود انگار. زودتر از همیشه رفت پشت ارتفاع 175 نزدیک غروب بود و لحظه وداع باید سریع از منطقه میرفتیم. بچهها از خود بی خود بودند میگفتند دیدید قابل نبودیم با نام «مهدی» روز نیمه شعبان کار را شروع کردیم و حالا باید برگردیم. اشک حلقه زده بود توی چشمهایشان. هر کس دنبال چیزی میگشت برای یادگار و تبرک با خودش ببرد یکی یک مشت خاک بر میداشت. یکی یک تکه سیم خاردار. من هم رفتم سراغ شقایق وحشی. میخواستم با ریشه درش بیاورم بگذارم توی قوطی کنسرو وقتی شقایق را آرام جدا کردم از زمین دیدم ریشه شقایق روی جمجمه شهید سبز شده روی سجدهگاهش ...
با فریاد «#یامهدی(عج)» بچهها همه جمع شدند آرام آرام خاکها را کنار میزدیم دلهره داشتیم کاش پلاک هم داشته باشد هم از لشگر باشد پلاک که پیدا شد همه سلام دادند بر محمد(ص) و آلش. پلاک را استعلام کردیم روی پا بند نبودیم 👈
#شهیدمهدیمنتظرالقائم بود از لشگر امام
حسین علیه السلام
✍راوی
منابع: کتاب سرزمين مقدس، موسسه روايت سيره شهداء، ص 139 مستند تفحص، ص48 ـ 47
#شرهـانی
#سرزمیننــور
#خاطراتتفحُّــص
#یادمانهایدفاعمقدس
#کمیته_خادمین_شهدا_استان_همدان
💠@Khademin_Shohada_B_HMD