eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
66.6هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
23.6هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️هم اکنون؛ کاظمین 🔹ابراز محبت یکی از کسبه های کاظمین به زوار ایرانی .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی داری از روی ویدیو برنامه نویسی یاد میگیری :))) .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
هدایت شده از دوتا کافی نیست
من مادر چهارتا بچه قد و نیم قد هستم. ۶ ساله، ۴ ساله، ۲ ساله و شش ماهه.... سه سال پیش، خدا قسمت کرد و با سه تا دخترام که پنج و سه و یک ساله بودن و بچه ی چهامم رو باردار بودم رفتیم زیارت اربعین...چه سفری بود...بهترین و پر خاطره ترین سفر عمرم😍 همه مخالفت میکردن که دخترات کوچیکن، خودت بارداری، تازه وارد چهار ماهگی شده بودم... اما یه نیروی عجیب منو مثل بادی سبک میکشوند جلو که اصلا تو این سفر برا خودم و بچه هام احساس خطر نکنم. گفتم استخاره بگیریم هر چه استخاره میگرفتیم خیلی خوب میومد میگفت حتما برید این سفر مقدر شماست. کسانی بهتون کمک میکنن.😊 ما هم دل و زدیم به دریا و شش روز مونده به اربعین وقتی دیگه همه خانواده رفته بودن و باید من و همسرم تنها میرفتیم.. بار سفر بستیم. همسرم خیلی تشویقم میکرد و میگفت باید مثل امام حسین ع و خانوادش خانوادگی بری تا بفهمی سختی کربلا رو 😭 اما خدایا کو سختی... چهار روز و نصف پیاده رفتیم از نجف تا کربلا اما انگار تو بهشت راه میرفتیم😌 شبا انگار وقتی تو موکب ها میخوابیدیم حس میکردم کسی مواظب بچه هامه... برنامه دستشویی رفتن بچه ها، خود بخود منظم شده بود تو هر بار توقف همه باهم میرفتن دستشویی... اینقدر هم تو راه به بچه ها خوش گذشت... خدا خیر بده بعضی زوار بهشون گیره سر روسری اسباب بازی و... میدادن... خلاصه خود روز اربعین ظهر رسیدیم کربلا ... درسته نتونستیم ضریح امام رو بببنیم اما تو لحظه لحظه های پیاده روی، حضور معنویشون و نگاهشون رو حس میکردیم😭 سرتون رو بدرد نیارم کل وسایلی که بردم یک کوله پشتی بود که برا هر بچه سه دست لباس بود با دو بسته پوشک برا دختر یکساله ام و من و همسرم هم نفری یک دست لباس اضافه... بجای کالسکه هم ویلچر بردیم، خدا از نوع آلومینیومی و سبکشو برامون فرستاد که هر سه تا دخترم توش جا شدن.... خدا رو شاکرم که بهم توفیق این سفر معنوی رو داد..و سختیاش برام سهل و آسون شدن❤️ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
هدایت شده از  در سمت توام 🕊
🤺😍 📲 اگه میخوای لذت های برتر واتفاقای خوب وارد زندگیت بشن قبلش باید یه سری مزخرفات رو از زندگیت بیرون کنی😊 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
هدایت شده از  در سمت توام 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 💡 از کجا بفهمم فکری که الان توی سرمه، از سوی شیطانه یا از سوی فرشته‌ها؟!🤔 👤استاد شجاعی•. 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خیل عظیمی از فرستگان ماجرای طواف فرشتگان بهمراه تجربه گر به دور کعبه کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
قوانین بازی یادتون هست؟ .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
خواندنی ✴️تفکر و مکاشفه در وادی السلام نجف 🔶🔸 مرحوم قاضی که از تجملات دنیا وارسته بود در نجف اشرف به قبرستان وادی السلام می‌رفت و ساعت‌های طولانی به تفکر و مکاشفه می‌پرداخت تا هر چه بهتر بتواند دل از دنیا کنده و به مشاهده دوست نائل شود. مرحوم آیت الله محمد تقی آملی ـ از شاگردان آن بزرگوار ـ می‌فرماید: من مدت‌ها می‌دیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام می‌نشینند، با خود می‌گفتم: «انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحه‌ای روح مردگان را شاد کند، کارهای لازم تر هم هست که باید به آن‌ها پرداخت!» این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمی‌ترین رفیق خود از شاگردان استاد. مدتها گذشت و من هر روز برای استفاده از محضر استاد به خدمتش می‌رفتم، تا آن که از نجف اشرف بر مراجعت به ایران عازم شدم ولیکن در مصلحت بودن این سفر، تردید داشتم. این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود می‌خواستم بخوابم؛ در آن اتاقی که بودم، در تاقچه پائین پای من کتاب بود؛ کتاب‌های علمی و دینی. در وقت خواب، طبعا پای من به سوی کتاب‌ها کشیده می‌شد، با خود گفتم: برخیزم و جای خواب را تغییر دهم یا لزومی ندارد، چون کتاب‌ها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، و این، هتک حرمت کتاب نیست. بالاخره بنا بر آن گذاشتم که هتک حرمت نیست و خوابیدم. صبح که به محضر استاد، مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم: فرمود: «علیکم السلام! صلاح نیست شما به ایران بروید. و پا دراز کردن به سوی کتاب ها هم هتک احترام است.» بی اختیار هول زده گفتم: «آقا! شما از کجا فهمیده‌اید؟» فرمود: «از وادی‌السلام فهمیده‌ام.» 💕🧡💕 لطفابرای پیوستن به کانال ، این پیوند را دنبال کنید: https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
✍️ 🍃رحمت واسعه پروردگار 🔸در کتاب الانوار نعمانیه آمده است، جوان بزهکاری در سن جوانی در بستر بیماری افتاد. همسایگان چنان از او آزار دیده و در رنج بودند که هیچ کس ملاقات او به خانه‌اش نیامد. هر چه پیام پشیمانی و حلالیت فرستاد کسی حلال‌اش نکرد. شب مرگش رو به سمت خدا کرد و گفت: خدایا بندگانت مرا به خاطر جرم و معصیت و خطاهایم رها کردند یقین دارم که تو مانند بندگانت با من رفتار نخواهی کرد چون در جهان هستی فقط تو بر بندگان رحمت داری و بخشاینده‌ای. از تو می‌خواهم مانند بندگانت با من رفتار نکنی و در واپسین لحظات عمرم مرا ببخشی و پناه من بی‌پناه باشی که کسی پناه‌ام نداد. وصیت کرد او را در گوشه حیاط خانه‌اش به خاک بسپارند تا مزارش باعث رنجش زائرین قبرستان نگشته و از دیدن او ناراحت نشوند. شبی که از دنیا رفت به خواب مادرش آمد. مادرش پرسید خدا با تو چه کرد؟ گفت: خدای به من فرمود: عمری مرا فراموش کردی ولی در لحظات آخر که همه تو را رها کردند و به من پناه آوردی همان لحظه تو را در آغوش خود گرفتم و بعد از مرگ‌ات نیز از رحمت من دور است تو را رها کنم. 🍂🍁🍂🍁
✅یک یک پند ✍️شیخ رجبعلی خیاط در خانه‌اش یک اتاق داشت که به یک راننده تاکسی کرایه‌اش داده بود. ماهانه 20 تومان می‌گرفت. روزی مستأجر را خدا دختری داد. شیخ رفت تا اسم او را در گوش او بعد از اذان و اقامه بگوید. وقتی تمام شد اسمش را معصومه گذاشت و یک دو تومانی به قنداق او قرار داد. به مستأجرش گفت: «آقا یداله! از این ماه یک تازه وارد به خانواده اضافه شده است دو تومان از کرایه‌ات را کمتر کن.» یاد دارم مرحوم پدر حقیر (نویسنده) می‌گفت: «در زمان قدیم وقتی کسی مستأجر به خانه می‌آورد همیشه به خانه‌اش سر می‌زد که مطمئن شود مستأجرش نان شب و خورد و خوراک دارد؛ بعد از او کرایه بگیرد. کسی خانه‌ای برای کرایه و کسب درآمد اضافی نمی‌ساخت. برای خودش می‌ساخت اگر اضافی بود کرایه‌اش می‌داد و طمعی بر کرایه نداشت. حالا بگذریم برخی که راست می‌گردند و فقط کرایه خانه می‌خورند. چه صاحب خانه‌هایی که اصلاً از حال مستأجر خود بی‌خبرند و مستأجر یارانه می‌گیرد و کرایه را می‌دهد و چیزی برای خوردن هم برایش باقی نمی‌ماند!!! 🍁🍂🍁🍂
شادی و نکات مومنانه
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 17) 🔵نزاع مجرمان ✅حرف‌هايم که تمام شد خودم را به نيک نزديک کردم و
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 18) 🔵جاده های انحرافی ☑️سرانجام از آن تاریکی وحشتناک عبور کردیم و وارد بیابانی بی انتها شدیم . هنوز چند قدمی از غار دور نشده بودیم که نیک ایستاد و گفت:ببین دوست من از اینجا به بعد پیمودن این راه با خطرات بیشتری همراه هست. هرکس در دنیا به نحوی دچار انحراف شده در اینجا نیز گرفتار می شود. 👈سپس به جاده ی روبه رو اشاره کرد و گفت:این راه مستقیما به وادی السلام میرسد. اما باید مواظب بود چون مسیرهای انحرافی زیادی در پیش رو است 💥چرا که جاده های راست و چپ گمراه کننده و راه اصلی راه وسط است. زیر لب زمزمه کردم: الهی اهدنا الصراط المستقیم... 🌑آنگاه از من خواست که پشت سرش حرکت کنم.همه ی کسانی که از غار عبور کرده بودند با نیکهای بزرگ و کوچک خود و با سرعتهای متفاوت جاده را میپیمودند. 💠پس از مدتی راهپیمایی به یک دوراهی رسیدیم.نیک به سمت چپ اشاره کرد و گفت: این جاده ی حسادت🔥 و سرکشی است.هرکس وارد این راه شود سر از جاده ی شرک در می آورد که در نهایت به وادی العذاب منتهی میشود. 🍂در همین حال شخصی را دیدیم که وارد آن جاده شد. لحظاتی به او نگاه کردم و ناراحت شدم که پس از عبور از این همه سختی مسیر انحرافی را در نهایت برگزید ... 🍃از صمیم دل ارزو کردم که پشیمان شود و برگردد. هنوز این خاطره از ذهنم پاک نشده بود که با صحنه ی دیگری مواجه شدم. ♻️شخصی را دیدم با قیافه ی کوچک که ترسان و لرزان از کنار جاده حرکت میکرد.نیک نگاهی به من کرد و گفت: پایت را روی سر این شخص بگذار و رد شو. ⁉️با تعجب پرسیدم:چرا؟ نیک گفت: اینها افرادی هستند که در دنیا متکبر و خودخواه بودند. در اینجا قیافه هایشان کوچک میشود تا مردم آنها را لگدمال کنند. 🔅وقتی تکبر این جور افراد را به یاد آوردم عصبانی شدم با لگدی ان شخص را روی زمین انداختم و بر صورتش پا نهادم و راهم را ادامه دادم. ⚠️چیزی نگذشت که به یک سه راهی رسیدیم. نیک ایستاد و گفت: مستقیم به راه خویش ادامه بده و به سمت راست و چپ توجه نکن. ♨️ زیرا جاده سمت راست مخصوص کسانی است که سخن چین بودند و با نیش زبان خود مردم را آزار ئ اذیت میکردند. در این مسیر گزندگان خطرناکی کمین کرده اند که این عابران را میگزند. ⛔️در همین حال شخصی به آن جاده قدم نهاد و چیزی نگذشت که از لابلای خاک چندین مار بزرگ🐍 و وحشتناک خود را به او رساندند و نیشهای وحشتناک خود را در بدن او فرو کردند... شخص در حالیکه از درد ناله و فریاد میکرد روی خاک افتاد... 🔰بخاطر دلخراش بودن صحنه رویم را به سمت چپ برگرداندم اما از دیدن شخصی که با شکم بسیار بزرگش قادر به راه رفتن نبود و مرتب زمین میخورد تعجب کردم. 🌀چیزی نگذشت که بخاطر نداشتن تعادل به سمت جاده ی چپ کشیده شد و در آن مسیر افتان و خیزان به راه خود ادامه داد. 🔆از نیک پرسیدم چه شد؟ گفت این جاده ی مخصوص رباخواران است که به سخت ترین عذاب الهی گرفتارند... 🔵داغ کردن ✅به تپه ای رسیدیم. تعدادی از ماموران را دیدم که روی جاده ایستادند و چند نفر را متوقف کرده اند.در کنار ماموران شعله های آتش🔥 زبانه می کشید. از ترس و وحشت خودم را به نیک رساندم و مانع از حرکت او شدم. 🌸 نیک لبخندی زد و با مهربانی دستی به روی سرم کشید و گفت:نترس با تو کاری ندارند. اینها در کمین افراد خاصی هستند.در همین لحظه صدای جیغ و فریادی بلند شد . 🍁وقتی نگاه کردم دیدم یک نفر ایستاده و از پیشانی اش دود🌫🔥 و آتش بلند است. سکه ی🕳 گداخته شده ای به پیشانیش چسبانده بودند. در همین حال ماموران سکه ی دیگری برداشتند و اینبار به پهلوی او چسباندند. صدای ناله و فریادهای دلخراشش تمام دشت را پرکرده بود.. 💎با حیرت به نیک نگاه کردم و او گفت:سزای او همین است. اینها سکه هایی است که در دنیا ذخیره و انبار کرده بود و با وجود محرومان و فقیران بسیاری که بودند هیچی به آنها نمیداد و حقشان را ادا نمیکرد. 🌸نیک این را گفت و به سمت پایین تپه حرکت کرد. من هم با ترس و وحشت پشت سرش به راه افتادم . 🔱هنگامی که به ماموران قدرتمند رسیدیم و انها کاری به ما نداشتند و راه را برای عبور ما باز کردند نفس راحتی کشیدم.. ✍ادامه دارد... ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عطر پرچم پرچم سرخی که روی صورت تجربه گر قرار گرفت قسمت نوزدهم؛ دختر بابا تجربه‌گر: آقای محمد زینلی کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مرد عراقی که دو دست خودش رو از دست داده باز هم با تمام وجود به زائران اربعین خدمت می‌کنه 😭😭 ❇️ ما که شکر خدا سالمیم عهد می‌بندیم با تمام توان کمک کنیم تا نوجوانان زیارت اولی که چندین ساله آرزوی کربلا رو دارن راهی کربلا بشن🙏 🔹شماره کارت جهت مشارکت در طرح اعزام نوجوانان زیارت اولی مناطق کم برخوردار کشور به کربلا🔰🔰 6037-6919-8006-0586 به نام گروه جهادی حضرت رقیه(س)
شادی و نکات مومنانه
این مرد عراقی که دو دست خودش رو از دست داده باز هم با تمام وجود به زائران اربعین خدمت می‌کنه 😭😭 ❇️
💳 کمک هزینه برای زوار اربعین 🚨امام صادق(ع): به ازای هر درهمى كه کسی برای روانه کردن زائر حسین(ع) خرج کند، خدا مانند كوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد و چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند و ... (کامل الزیارت) 🔴 مبالغ واریزی صرف اعزام نوجوانان زیارت اولی مناطق کم برخوردار کشور به کربلا خواهد شد. 🔸لطفاً پس از مشارکت حتما رسید واریزی خودتون رو به آیدی زیر ارسال کنید. @mahdisadgi4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 - آنچه موضوع روضه‌ها و عزاداری‌های ماست، اتفاقی مربوط به گذشته نیست؛ ☜ بلکه یک مصیبت جاری در تاریخ است که تا همین امروز هم ادامه دارد و ما،ددقیقاً در میان این ماجرا ایستاده‌ایم! - اما چرا ما تنها به گریه اکتفا می‌کنیم و هیچ اقدامی، انجام نمی‌دهیم؟! 🌐 آپارات | یوتیوب | اینستاگرام | کاور ▪️ ویژه شهادت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ¦↲دخترک تماشاچی به شمر تعزیه، التماس می‌کند که امام حسین علیه‌السلام را نکشد... ┈ ┈ ┈ ┈ ┈ ┈ ┈ ┈ ┈ ┈ .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
🍀توصیه به خانم های مجرد برای سفر در اربعین .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکری برای رفع فشارهای زندگی .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 🔸اگر فردا زنده باشم اگر ما مسلمان باشیم باید اعتقادمان به خدا، مانند «ابوذر» باشد. باید مانند «ابوذر» یقین کنیم که جز به خدا به هیچ کس و هیچ چیز احتیاجی نداریم. غیر از خدا، همه مخلوقند و نیازمند و محتاج به خدا. و زمانی، «معاویه» دویست دینار طلا، برای «ابوذر» فرستاد، تا به خیال خود، او را بخرد و از طرفداری امیرالمؤمنین علی علیه السلام برگرداند. ابوذر پول ها را گرفت و همان لحظه آن را بین فقرا تقسیم کرد و سپس به مأمور معاویه فرمود: «تا وقتی در این کیسه چیزی موجود است، من بی نیاز هستم.» مأمور معاویه به کیسه نگاه کرد، در آن دوعدد نان وجود داشت. ابوذر ادامه داد: «یکی از نان ها برای افطار و دیگری برای سحرم می باشد. اگر فردا هم جزو عمرم باشد، خدا می رساند. همان کس که تا امروز مرا اداره کرده، بقیه عمرم را نیز اداره می فرماید. 📕نفس مطمئنه (شهید دستغیب رحمه الله ) - صفحه 125 🆔 @hal_khosh 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه سلام فرمانده‌ای، ماشالله... توی عراق برگزار شده، توسط نیروهای نظامی به کوری چشم آمریکا و اسرائیل و انگلیس و عربستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.🕌 -کوتاه 🌐موضوع:تفاوت هیاتی شدن با حسینی شدن! 🎙 سخنران:حجة الاسلام محمد رضا .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
🕊 انگشتر ارزون رسید ⁉️ یک کانال داریم با کلی مدل جدید 💍 ✍ با حکاکی های زیبای و متنوع البته با قیمت مناسب👏. ارزونتر از بازار 🌟 💝 ارسال رایگان با بسته بندی شیک 💎 فقط کافیه قیمت و کیفیت ما را ببینید 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2731933697Ceb190435a3