🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_دهم: من و علی که پایمان به مکینه می رسد,شیطنت هایمان گل م
بسم الله الرحمن الرحیم
#رمان_دا
#قسمت_یازدهم:
از آن همه زندگی فقط دا چیز های ضروری را نگه داشت.خانه را هم که از سر اجبار فروخت.به اتاقی که پاپا دیوار به دیوار خانه خودشان برایمان اجاره کرده بود ,رفتیم.صاحب آنجا پیرزنی تنها بود.بنده خدا از راه کرایه اتاق و هله هوله هایی که جلو در خانه اش می فروخت,زندگی می کرد.آنجا زیاد نماندیم.
وقتی از طرف کنسولگری به ما گفتند می توانید بروید,دیگر خداحافظی ها شروع شد.خانه پاپا حالت عزاداری داشت.فامیل ها ,دوستان و همسایه ها دسته دسته می آمدند برای خداحافظی.کارمان شده بود گریه و زاری.خیلی ناراحت بودیم.بیشتر از همه دلتنگ می می و پاپا می شدیم. دلمان می خواست آن ها هم با ما بیایند.
در همین گیر و دار دایی حسینی_برادر تنی دا _که با خانواده اش در خرمشهر زندگی می کرد,به ما خبر داد بابا خرمشهر است .شنیدن خبر آزادی بابا در آن روز ها ,آن هم درست لحظاتی که می خواستیم عراق را ترک کنیم,خیلی خوشحال کننده بود.اما تلخی جدا شدن از پاپا و خانواده اش و درد دوری آن ها همچنان برایمان غیر قابل تحمل بود.
روز حرکت ما ,همه به گمرک بصره آمدند. پاپا ,می می دایی سلیم,دایی ناد علی ,خاله سلیمه.همه گریه می کردیم.خصوصا می می و دا خیلی بی تابی می کردند.حتی پاپا هم گریه می کرد.تا آن روز گریه او را ندیده بودم.خیلی برایم دردناک بود.موقع سوار شدن به لنج سعی می کرد دلداری مان بدهد. می گفت:(شما بروید,ما هم جمع می کنیم و پشت سرتان می آییم.))
دایی ناد علی که آن موقع هفده ,هجده سال بیشتر نداشت,تا مرز ابوالخصیب (مرز آبی ایران و عراق در اروند.) همراه ما آمد. در طول مسیر همچنان گریه و زاری می کردیم. دایی سعی می کرد شوخی کند و ما را بخنداند,ولی فایده نداشت. آخر کار خودش هم گریه می کرد و اشک می ریخت.
چهره پاپا و می می موقققع خداحافظی ,یک لحظه از جلوی چشمانم دور نمی شد. فکر اینکه جایشان گذاشتیم و داریم بدون آن ها می رویم,خیلی عذابم می داد. اما علی این طور نبود . او توانسته بود سر خودش را یک جورگرم کند. مثل همیشه کنجکاوی و شیطنت هایش گل کرده بود.آنقدر دور و بر سکان دار لنج چرخید تا بالاخره او سکان را دستش داد و تا مسافت زیادی علی قایق را هدایت کرد.
غیر از مکا خانواده دیگری هم از همشهریان ایلامی توی لنج بودند. آن ها هم سعی می کردند ما را آرام کنند و دلداری بدهند. می گفتند:(خدا بزرگ است .ان شاء الله دور هم جمع می شوید.))
اما من از حرفشان خوشم نمی آمد .در عالم بچگی توی دلم به آن ها می گفتم :زدن این حرف برای شما آسان است. شما همه تان کنار هم هستید.حتی عروس و نوه تان هم آمدند. دیگر کسی در بصره ندارید که بخواهید ناراحتش باشید.
سر مرز با هماهنگی کنسولگری یک قایق ایرانی منتظرمان بود . ما را از لنج عراقی به آن قایق منتقل کردند. وقتی دایی توی لنج ماند,گریه و زاری ها شدت گرفت. قایق ما راه افتاد ,اما لنج همچنان ایستاده بود.شاید این خواسته دایی بود. همان طور که دور می شدیم,می دیدیم او هم گریه می کند. کم کم آنقدر دور شدیم که دیگر دایی نادعلی را به صورت یک نقطه می دیدیم.نقطه ای که دقایقی بعد محو شد.😭
کتاب دا /خاطرات سیده زهرا حسینس
ادامه درد.....
📝اجتماع و دورهمی خانواده منتظران
⭕️ارسال فقط با لینک
کپی برداری و ارسال بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️
📩
http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
970306-Panahian-Ofogh-RamezanMaheOmidBarayeZohoor-11-128k.mp3
14.89M
🤲📿🤲📿
#رمضان
#ماه_امید_برای_ظهور
📌شرحی بر #دعای_افتتاح
نکات کلیدی فایل صوتی #قسمت_یازدهم
⬇️
📌در روایات داریم که ذکر علی ابن ابی طالب علیه السلام عبادت است، انسان وقتی مرور میکنه خوبی های اولیاء خدا رو انگار داره مرور میکنه یاد خدارو.
📌کسی که بخاطر نیاز های فوری و گرفتاری هاش میره در خونه خدا و اتفاقا مخلصانه هم خدا رو صدا میزنه او اهل ذکر نیست، او اینجا مجبور شده به یاد خدا افتاده.
📌اهل ذکر کسانی هستن که دوست دارن این رو یادآوری کنن برای خودشون، دوست دارن از خدا حرف بزنن و این یک لذت برای اونهاست.
📌ذکر مصیبت یه ذکر منفی نیست(ذکر زیبایی های اولیاء خداست) و انقدر آدم از حماسه عاشورا لذت میبره، از زیبایی های معنوی اهل بیت پشت سر این مظلومیت انسان به نشاط میرسه، کسانی که میرن مجلسه روضه واقعا با نشاط بیرون میان از جلسه.
📌مقام ذکر، مقام عادت کردن روح به یادآوری زیبایی های عالم معناست، یادآوری اسماء حسناست.
📌پس از اینکه کسی اهل ذکر خدا شد، اهل ذکر اولیاء خدا هم خواهد شد.
📌ذکر امام زمان ارواحنافداه در بین اذکار دیگه ای که برای اولیاء خدا هست یه حلاوت دیگه ای داره.
📌ذکر یک استعداد هست در انسان و یک قدرت و یک عادت رفتاریست که انسان رو به یک سلسله یادآوری ها وادار میکنه که باید مدیریت بشه.
📌« اقم اصلاة لذکری » نماز رو بخون که در فضای ذکر من قرار بگیری.
📌بعد از اینکه اهل ذکر شدیم، به ذکر علاقه پیدا میکنیم و این علاقه موجب میشه که ما اهل ذکر اولیاء خدا هم بشیم.
#سخنرانی_حاج_آقا_پناهیان
💐 @KhanevadeHMontazeran
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
🗒 #وصیت_نامه آسمانی شهیدحاجقاسم سلیمانی 💖«#قسمت_دهم» 🌴💫🌴💫🌴 ✍خط
🗒 #وصیت_نامه آسمانی شهیدحاجقاسم سلیمانی
💖«#قسمت_یازدهم»
🌴💫🌴💫🌴
📢خطاب به برادران سپاهی و ارتشی...
✍کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشیهای سپاهی دارم:
✅ملاک مسئولیتها را برای انتخاب فرماندهان،"شجاعت و قدرتِ اداره بحران" قرار دهید.
🌐طبیعی است به ولایت اشاره نمیکنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جز نیست، بلکه اساس 《بقای نیروهای مسلح》است.
این شرط خلل ناپذیر میباشد.
🗞💯💠
نکته دیگر، شناخت به موقع از دشمـــ⚔ـــن و اهداف و سیاستهای او و اخذ تصمیم به موقع و عمل به موقع؛
🔴هریک از اینها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد...
#مکتب_حاج_قاسم
#سردار_دلها
@KhanevadehMontazeran
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄ #احکام #قسمت_دهم ❗️یه بار خمس بدم کافیه؟ 🌏☞→ @KhanevadehMontazeran ❄️ ᪥ ⃟●
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
#احکام
#قسمت_یازدهم
❗️حکم نگاه به زنان مسلمان خارجی
🌏☞→ @KhanevadehMontazeran ❄️
᪥ ⃟●═════᪥᪥᪥●⃟ ᪥ ⃟●᪥᪥᪥════●⃟᪥
التماس دعای فرج 🤝.