eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
417 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_هشتاد_و_ششم: با پر رویی می گفتم:نه می تونم. همین طور که هن
بسم الله الرحمن الرحیم : جوان صفحات دفتر را که تقریبا یک سوم آن پر شده بود،ورق زد و گفت:این خوبه ولی اگه این دفتر بزرگتر باشه بهتره که هم مشخصات رو بنویسیم ،هم عکس بچسبونیم. عکاس از همان موقع کارش را شروع کرد.آقای پرویزپور صفحات یک دفتر بزرگ را جدول بندی کرد.جنسیت،حدود سن و سال و علامت یا مشخصه ظاهری مواردی بود که در صدر جدول نوشت.قرار شد قومیت را هم بر اساس نوع لباس و صورت جنازه یا از محله ای که شهید را آورده بودند حدس بزنیم.یک تکه از لباس هر شهید گمنام را با سوزن به صفحه مربوطه به او وصل کنیم و عکسی را که جوان از او می گیرد کنارش بچسبانیم.دفتر را توی اتاق گذاشتند.هر شهید گمنامی که می آوردند اگر زن بود،من یا لیلا که سواد داشتیم،صفحه مشخصاتش را پر می کردیم.بعد عکاس که جلوی در غسالخانه بود از او عکس می گرفت.گاهی جسد آنقدر متلاشی بود که زن یا مرد بودنش را نمی توانستیم تشخیص دهیم. قرار بود عکاس عکس های هر روز را دو روز بعد بیاورد. آن روز وقتی عکاس رفت من برگشتم توی غسالخانه و به کارهایم ادامه دادم.طرف های غروب دلم طاقت نیاورد.بدون اینکه به کسی چیزی بگویم راه افتادم به طرف خانه .می خواستم بدانم بابا بعد از خداحافظی از ما خانه هم رفته یا نه.خیابان ها خیلی ساکت و خلوت بود.به نظر می رسید خیلی ها رفته اند.تا دا در را باز کند.دوباره حملات توپ خانه ای عراقی ها شروع شد.خیلی شدید شهر را می کوبید.چشمم که به دا افتاد با اینکه از ظهر روز قبل او را ندیده بودم،سلام کرده ،نکرده گفتم:دا چرا هنوز اینجایید؟ دا که از دیدینم چهره اش باز شده بود.گفت:کجایید شما؟مردم لز چشم انتظاری و دلواپسی.بعد به بیرون نگاه کرد و پرسید :پس لیلا کو؟ گفتم:نگران نباش.لیلا همون جا ،جنت آباده.بعد دوباره پرسیدم چرا نرفتید؟چرا هنوز تو خونه موندید؟ دا با ناراحتی گفت:کجا برم؟ گفتم:دا اینجا موندن صلاح نیست.برید مسجد جامع.اونجا همه دور هم هستن.آخه فقط خطر توپ و تانک نیست که.محله خالی شده.ستون پنجم،منافقین که بیکار نیستند،اونا خطرناک ترند.بچه ها گناه دارن.اینجا بمونی چی کار؟ طوری با غیظ نگاهم کرد که جرأت نکردم ،بیشتر اصرار کنم.پرسیدم:از پاپااینا چه خبر؟ گفت:دایی حسینی قبل ظهر اومد اینجا.می خواست ما رو ببره.گفت:به پاپا و می می هم گفته آماده باشن.می ره دنبالشون.می خوان برن خرم آباد خونه فامیلای زنش.دایی نادعلی هم زن و بچه اش رو برده سربندر. فرصت را برای ادامه حرفم غنیمت شمردم و پرسیدم:خب به دایی چی گفتی؟کاش بچه ها رو برمی داشتی با دایی حسینی می رفتی. گفت:دایی حسینی خیلی اصرار کرد.ولی چه جوری برم.به دایی گفتم:علی که نیست .این همه راه از تهران بیاد ببینه ما نیستیم،آواره میشه دنبال ما.دختر ها هم که خونه نیستن.باباشون هم رفته جنگ. ادامه دارد.... کتاب دا/خاطرات سیده زهرا حسینی ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_هشتاد_و_هفتم: جوان صفحات دفتر را که تقریبا یک سوم آن پر شد
بسم الله الرحمن الرحیم : گفتم:بابا کی اومد خونه؟ گفت:عصری اومد خداحافظی.سجاده اش را برداشت و رفت.وقتی حرف بابا را زد صدایش لرزید.بعد ادامه داد:بابات نگفته برید که ما بریم.باید اون تکلیف ما رو معلوم کنه.وقتی اون هست من کجا برم؟ به منصور،حسن،سعید و زینب که در این فاصله دورم را گرفته بودند اشاره کردم و گفتم:دا تو رو خدا به خاطر ما بیا برو مسجد جامع.بذار خیال ما راحت باشه.من که نمی گنم از خرمشهر برو.می گم یه جای امن تر برید.بچه ها گناه دارن. گفت:همه جا خطر هست.این طور که پیش می ره،معلوم نیست چه اتفاقی بیفته.کی بمونه.کی بره.دلم گواهی بدی رو میده زهرا. دلداریش دادم .به بچه ها هم گفتم:دا را اذیت نکنید ها.از خونه هم در نیایید.محله خیلی خلوته.کسل و بی حوصله چیزی نگفتند.نگاهم که به گوشه باغچه افتاد،جای خالی گوسفندها و بزی که برای نذری محرم خریده بودیم،خالی دیدم.از دا پرسیدم:چرا گوسفندها نیستند؟ گفت:بابات بردشون مسجد جامع.گفته می آید برنج و روغن ها را هم می برد تا برای نیرو ها غذا درست کنند. دو سال بود که از اول محرم تا دهم محرم ،بعد از ظهر ها روضه داشتیم و روز تاسوعا و عاشورا خرج می دادیم.بابا اعتقاد داشت گوسفندهایی که می خواهد برای نذری امام حسین (ع) قربانی کند،باید از مدت ها قبل خوراک پاکی خورده باشند تا گوشت شان طیب و طاهر باشد.می گفت چیزی گه به اسم ائمه است باید در نهایت طهارت باشد .به خاطر همین ،از چند ماه قبل از محرم گوسفند می خرید و پرورش می داد یت سفارش می کرد از ایلام برایمان بیاورند.بابا این نذر را برای خرید خانه کرده بود.هر بار هم قبل از آمدن محرم خانه را برای مراسم روضه خوانی سیاه پوش می کرد.روضه هایمان خیلی شلوغ می شد.آنقدر جمعیت می آمد که دیگر توی اتاق ها و پذیرایی جای سوزن انداختن نبود.روضه خوان مان زن علویّه ای بود که در حوزه علمیه قم تحصیل کرده بود.بعد از روضه با چای دارچینی یا شیر و کعک(نوعی شیرینی خشک و شیرین)لب لبی یا رنگینک از عزاداران پذیرایی می کردیم. با دا خیلی حرف زدم تا راضی اش کردم.وقتی مطمئن شدم خانه نمی ماند و می رود مسجد.از خانه بیرون زدم.توی راه چهره دا و حرف هایش از نظرم گذشت.این چند روز لاغر و رنگ پریده شده بود.دا که اینقدر آرام و صبور بود،حالا توی حرف ها و حرکاتش دلشوره و تشویش می دیدم. چشم که باز کردم جلوی مسجد جامع بودم.ابراهیمی تا مرا دید گفت:خدا به دادمون برسه.باز ابن طوفان اومد گرد و خاک به پا کنه. گفتم:اگه وضعیت اونجا رو می دیدی،این حرف رو نمی زدی.من اونقدر می روم و می آیم تا بالاخره نتیجه بگیرم. گفت:اصلا شما چرا با خود جهان آرا صحبت نمی کنی؟اون فرمانده سپاهه.اگه راهی داشته باشه ،کوتاهی نمی کنه. گفتم:من ایشون رو از کجا پیدا کنم؟ گفت:والا نمی دونم.تواتاق جنگ.تو فرمانداری ،تو مسجد ،تو خط،همین جوری همه جا می چرخه. گفتم:عجب حرفی می زنی.من که نمی تونم دوره بیفتن دنبالش. همین طور که این طرف و آن طرف را نگاه می کرد و معلوم بود از دست من مستاصل شده،گفت:برو سراغ اون برادرا. به جایی که اشاره کرد،نگاه کردم.چند نفر سپاهی را توی حیاط مسجد دیدم.انگار منتظر کسی یا چیزی بودند.چون توی این مدت دایم می رفتند توی خیابان و بر می گشتند توی حیاط و این و آن حرف می زدند. ابراهیمی که انگار به کشف بزرگی دست پیدا کرده بود تا لز دست من خلاص شود،آن ها را صدا زد و گفت:تو رو خدا بیایید ببینید این خواهر چی میگه. سپاهی ها آمدند به طرفمان و بعد از سلام و علیک پرسیدند:چی شده؟چی کار دارید؟ گفتم:نمی دونم کاری از دیتتون بر می یاد یا نه.نمی دونم وضعیت جنت آباد رو تو این چند روز دیدید یا نه ؟!کشته ها همین جور روی هم ریختن.هبچ نیرویی برای کفن پ دفن اونا نیس.از دست اون غسال های پیر و خسته هم بیشتر از این کاری بر نمی یاد.من هر چی می یام اینجا و خواهش و التماس می کنم یه فکری برای اونجا بکنن،فایده ای نداره.دست آخر هم میگن برو به برادر جهان آرا بگو.منم که به ایشون دسترسی ندارم.می خوام شما این حرف ها رو به گوشش برسونید.ازش بخواید یه فکری ،یه چاره ای برای جنت آباد بکنه. اونجا درسته قبرستونه ،ولی جدای از مسائل جنگ نیست.جنگ باعث شده اونجا به این وضعیت در بیاید.اون هایی که الان اونجا هستن به خاطر همین مسئله کشته شدن.نمی شه که ما رهاشون کنیم. ادامه دارد... کتاب دا/خاطرات سیده زهرا حسینی ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
وقتی وحشی۳جوان برومند را با به عنوان یک در افکار عمومی قالب کردند..وباب تعرض به و مامورامنیت و را به اسم بازکردند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پلیس یه لندکروز که خلاف کرده و فرار کرده رو تعقیب کرده طرف هم چپ کرده، اونوقت طرف اومده پایین، مامور راهور رو گرفته به باد کتک که میدونی ۱ میلیارد چقدره؟ @KhanevadeHMontazeran
⚡️هفته دولت هست گفتم یادی کنم از نحوه و مکان وفات کسانی که دوره ای به ملت ایران در نظام جمهوری اسلامی خدمت کردند. 💢سیدمحمد حسینی بهشتی #شهادت مکان #دفتر حزب جمهوری اسلامی 💢محمدعلی رجایی #شهادت مکان، #دفتر نخست وزیری 💢محمدجواد باهنر #شهادت مکان، #دفتر نخست وزیری 💢اکبرهاشمی رفسنجانی #ایست_قلبی مکان، استخری دریکی ازمکانهای مصادره از رژیم پهلوی،مشهوربه #استخر_فرح هفته دولت گرامی باد
هدایت شده از موسسه مصاف
⭕️ چرا از استخر فرح پیرهن عثمان ساختن؟! ✅ @masaf
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حداقلی ترین کاری که برای احیای عید غدیر میتونیم بکنیم اینه که این کلیپ را با تمام توان انتشار بدیم تا بدست همه برسه Www.ghadir123.ir @Panahian_ir
"نابـودی زنـدگـی مشتـرک...!" 🍃 یکی از سریع‌ترین و قطعی‌ترین راههای نابود کردن زندگی مشترک‌تان این است که همسرتان را تنها بگذارید...! 👈 یعنی ساعت‌های زیادی را مشغول کارتان هستید و اوقات فراغت خود را هم با دوستان‌تان می‌گذرانید. 👈 وقتی هم که به خانه برمی‌گردید، ارتباط با کیفیتی با همسر و فرزندان برقرار نمی‌کنید و غرق تماشای فوتبال یا اخبار می‌شوید. 👈 روزهای آخر هفته نیز از بهم ریختگی خانه شاکی هستید و باز هم ترجیح می‌دهید سر قرار با دوستان‌تان حاضر شوید. 👈 یکی از ناخوشایندترین تجربیات برای یک زن، این است که با وجود شوهر داشتن، از لحاظ روحی و عاطفی احساس تنهایی کند. 👈 درست است که او هم دوستان یا کار خودش را دارد، مسئولیت بچه‌ها با اوست و ...، اما هیچکدام اینها جای رابطه با همسرش را نمی‌گیرند. 👈 او دوست دارد با شما وقت صرف کند؛ با مردی که دوستش دارد. وقتی همسرتان را نادیده می‌گیرید و او را تنها رها می‌کنید، قلب او را آزرده می‌کنید. ✅ برای بیشتر خانم‌ها، بزرگ‌ترین ترس، نادیده گرفته شدن و محرومیت عاطفی است. ❤️❤️❤️ @KhanevadehMontazeran
#هر_دو_بخوانیم ✅ بعد از ازدواج، همسرتان مهمترین شخص در زندگی‌تان و مهم‌ترین دغدغه ذهنی‌تان است. 👈 شما باید کمی ‌مرزهایتان را با خانواده، دوستان و همکارانتان پُر رنگ کنید تا در آن میان یک سرزمین با مرزهای مشخص برای خودتان و همسرتان داشته باشید. @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد. 💑
#هردو_بخوانیم ❌اگر به #تفاوتها احترام نگذاریم، جنگ رو به روابطمون دعوت کرده ایم 👈 #قرار_نیست آنچه که من در دنیا دوست دارم، همسرم هم دوست داشته باشد 👈 #قرار_نیست آنطور که من به مسائل نگاه میکنم او هم با همان دید نگاه کند 💯تفاهم یعنی #درک تفاوت ها... @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد. 💑
هميشه همه چی از خودت شروع ميشه خودت بايد بخوای.. @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
لطفا دو شخصیته باشید ! با عشقتان جوری باشید که با کسی نیستید ؛ با همه جوری باشید که با عشقتان نیستید :) همین تفاوت از شما در عشق اسطوره میسازد ... @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
چند خبر و مطلب با هم بخونیم👇
ادعای خانوده رفسنجانی در مورد به قتل رسیدن هاشمی رفسنجانی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش عجیب مشایی در دادگاه... وقتی مشایی لباس خود را در می آورد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرار نظامیان مسلح اسرائیلی از مقابل چند جوان سنگ‌پران! با یه سنگ ساده اینطوری پوشکتون رو خیس میکنید اون زمانی که بُکُش بُکُش گویان، میاییم بالاسرتون چیکار میخواید کنید؟ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها #اللهم_صل_علے_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجای دنیا دزدی از بانک به اینجا ختم میشه! @KhanevadehMontazeran الله اکبر
توییت استاد #رائفی_پور درباره انتشار فیلمی که در آن یک فرد خاطی پلیس راهور را بخاطر انجام وظیفه مورد ضرب و شتم قرار می دهد و به ناموسش توهین میکند @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد. 😔 #اللهم_صل_علے_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان کوبنده سردار سلیمانی در واکنش به تهدید اخیر منافقین برای ترور ایشان شما آمریکایی‌ها همه‌ی امیدتان به این زن ولگرد (مریم رجوی) است؟ @KhanevadehMontazeran @BanovaneMontazer #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.
⭕️ محسن هاشمی با اشاره به ویلای لتیان و کاخ کیش و استخر فرح گفت: پدرم ساده زیست بود😂😂😂 ✍ یکی تو راست میگی یکی هم پدر مرحومت😄 #ساده_زیستی #بیشتر_بخوانید 👇 👇 👇 @KhanevadehMontazeran #الله_اکبر #اللهم_صل_علے_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
⭕️ از شدت بغض و کینه از تصمیم انقلابی قوه قضا که برهم‌زننده نقشه سیاهنمایی و لجن‌پراکنی #انقلابی_نما هاست، حمله به حکم حکومتی میکنند و فریاد قانون اساسی سر میدهند، البته لابد عزل روسای قوا و انتخابات زودهنگام و بدون نظارت استصوابی حق قانونی رهبری است که چندی پیش طلبش میکردند! #تناقض #ضدانقلاب #بیشتر_بخوانید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 #اللهم_صل_علے_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
⭕️ از شدت بغض و کینه از تصمیم انقلابی قوه قضا که برهم‌زننده نقشه سیاهنمایی و لجن‌پراکنی #انقلابی_نما
⭕️ تا دیروز میگفتند "اختیارات حکومتی رهبری چه شد؟"، "چرا دادگاه علنی نیست و رسانه‌ای نمیشود؟"، "چرا پرونده‌ها سالها خاک میخورد؟" حال که آیت‌الله آملی از رهبری اجازه اینها را گرفته، میگویند دیکتاتوری شد! چرا بجای محدودیت اختیار فراقانونی دادند! الله الله از بغض و کینه! http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 #اللهم_صل_علے_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم