🌙 رمضان،فصل بازگشت دلهای ویران
این شبها... دلها یه حال عجیبی داره .... انگار یکی توی سینهات آهسته آهسته میگه:
برگرد... هنوز دیر نشده...
🌿 میشینی پای سجاده، دستت رو میبری سمت مهر... چقدر این خاک بوی دلتنگی میده...
تسبیح رو که برمیداری، حس میکنی این دونهها شمارشگر شبهای غفلتت شدن...
لبهات میلرزه، میخوای یه چیزی بگی، ولی بغض راه گلوت رو بسته... چی بگی؟ از کدوم گناه شروع کنی؟ از کدوم شب غفلت بگی؟ 💔
✨ ولی یه چیزی توی این شبها فرق داره...
یه چیزی که از تهِ دل آرومت میکنه، همون ندای پنهونی که هی توی قلبت تکرار میشه:
همین که اومدی، یعنی هنوز فرصت داری... همین که اشک میریزی، یعنی هنوز امید هست...🍃
📿 این ماه، ماه آدماییه که دلشون از دنیا خسته هست، ولی از خدا نه...
ماهِ اونایی که هزار بار زمین خوردن، اما باز میان...
ماهِ اون دلای شکستهای که هنوز امید دارن، هنوز عاشقن، هنوز میدونن یه جا توی آسمون، یکی هست که منتظر برگشتنه اونهاست ...
پس امشب... سرتو بذار روی مهر، اشکهات رو رها کن...
و از تهِ دل، از عمیقترین نقطهی وجودت، فقط یه جمله بگو:
خدایا،خیلی وقته دلم برات تنگ شده✨
#رمضان #سحر #امید #گناه #بخشنده
✨ اَلَا یَا اَهلَ العالَم… اَنَا المَهدی ✨
باز هم رمضان…
باز هم سفرههای نورانی، باز هم سحرهای پردعا، باز هم افطارهای پر از اشک…
اما اون هنوز نیامده!
🍃 یا صاحبالزمان… چقدر تنها شدهای!
ما در شلوغی دنیا غرق شدهایم،
در هیاهوی این سفرهها، در طعمهای رنگارنگ،
در دعاهایی که… حتی به یادت نخواندیم!
چند افطار گذشت و نامت را نبردیم…
چند سحر آمد و رفت و برایت اشک نریختیم…
💔 کجایی آقا؟
ما که میگوییم منتظرتیم، اما راستش را بخواهی…
بیوفاتر از آنی بودیم که حتی در این ماه خدا، یادی از تو کنیم…
راستش را بخواهی....
اگر تو بیایی، نیمی از ما آماده نیستیم… و نیمی دیگر، اصلاً نمیخواهند که بیایی!
رمضان است، ماه استجابت دعا… اما
چند شب، در دلِ سجدههایمان از ته دل، بیریا، برای آمدنت دعا کردیم؟
چند بار سحر، در میان اشکهایمان گفتیم اللهم عجل لولیک الفرج و واقعاً از تهِ جان خواستیم؟
🌿 یا صاحبالزمان…
این رمضان هم رو به پایان است،
و تو هنوز غریب،
و ما هنوز در خواب…
تا کی، آقا؟ تا کی بیخیالی ما؟ تا کی غریبی تو؟
💔 دلمان برای یک افطار، بدون غیبتت پر میزند…
💔 دلمان برای یک سحر، که با صدای اذانت چشم بگشاییم…
💔 برای یک افطار، که سر سفرهات بنشینیم، پر میزند…
💔 دلمان برایت تنگ شده، مهدی جان… خیلی تنگ!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🕊 #مهدی_جان_شرمندهایم 💔
🌙 نمیدانم این دل، چقدر بار گناه را میتواند تحمل کند… نمیدانم چقدر سیاه شده که شرم دارم حتی دستانم را رو به آسمان بگیرم… اما امشب، شب قدر است… شبی که درهای رحمت بازند، شبی که زمین از ملائکه پر شده… شبی که نالههای پشیمانان را بیپاسخ نمیگذارند…
و چه تلخ است که این شب، شب پرواز مولایم، امیرالمومنین علیهالسلام است… 😔
شب بیکسی علی… شب غربت علی… شب غمهای بیپایان زهرا…
همین چند شب پیش، فرق شکافتهاش از سجده برخاست، اما نه با پیشانی بر خاک… بلکه با فرق خونین… با فرق شکافته… 💔
در محرابی که همه عمرش را در آن به عبادت گذرانده بود…
چه سخت است که عدالت را با شمشیر ظلم بشکافند…
🔹 ببخشید که امسال عید را تبریک نگفتم…
دلم نیامد… مگر میشود در سوگ پدر یتیمان… در شبهایی که زمین در غم علی گریست… زبانم به تبریک باز شود؟ مگر میشود کنار همان سجادهای که امیرالمومنین در خون خویش غلتید، دل شاد کرد؟
🌿 اما امشب…
امشب آخرین شب قدر است، آخرین فرصت برای بخشش، برای التماس، برای نجات…
امشب، قلم تقدیر در دستان فرشتگان میلغزد… ✨ امشب همه چیز ممکن است…
💠 از شما خواهش میکنم…
اگر امشب، اشکی از گوشه چشمتان جاری شد… اگر دلتان لرزید… اگر دستی برای دعا بلند کردید… به یاد مولایمان باشید… به یاد امیر بییاور…
🕊 دعا کنید برای غریبترین مرد عالم…
دعا کنید برای کسی که نامش را زمزمه میکنیم اما هنوز هم تنهاست…
دعا کنید برای آنکه در انتهای جاده انتظار، چشمانش به ماست…
دعا کنید برای صاحبمان، برای امام زمانمان، برای فرزند همان پدری که امشب فرقش شکافت…
🤲 خدایا… تو که این شب را چنین عزیز قرار دادی… تو که رحمتت بیانتهاست… به حق این شب، به حق این اشکها، به حق آن فرق شکافته…
🌿 مولایمان را به ما برسان…
🌿 دستهای خالیمان را بگیر…
🌿 و اگر این دل، سیاهتر از آن است که لایق نگاهت باشد… پس به نگاه علی قسم، ببخش…
📿 التماس دعا
#شبقدر #رحمت #بخشش #گناه #امید #لطف
#دلنوشته #شهادت #غم #حسرت #توبه #دعا
🌙 امشب، آخرین فرصت… آخرین شب قدر…
🕊 خدایا…
هنوز صدای نالههای دیشب در گوشم است…
هنوز تصویر فرق شکافتهی امیرالمؤمنین در ذهنم نقش بسته…
هنوز دلم در بین آن محراب خونین جا مانده…
و امشب… آخرین شب قدر است… آخرین فرصت…
آخرین لحظات رحمت بیپایانت…
آخرین مجال برای بخشیده شدن… برای سبک شدن…
برای اینکه بیاییم، با یک دل شکسته، یک دل پشیمان، یک دل خسته…
معامله کنیم با تو…
🤲 خدایا، بیا معامله کنیم…
من، این همه گناه…
تو، آن همه بخشش…
من، دلی پر از حسرت…
تو، دستانی پُر از رحمت…
من، عمری کوتاه و آلوده…
تو، مهری بیپایان و پاک…
من، عمری فراموشی…
تو، لحظهای یادآوری…
من، غرق در خطا…
تو، غرق در لطف…
من، دستهایی خالی…
تو، دستانی پُر از اجابت…
من، شبهایی که نخواندمت…
تو، روزهایی که رهایم نکردی…
من، هزاران بار پشت به تو…
تو، حتی یکبار رویگردان از من نشدی…
من، هزاران بار از تو غافل شدم…
تو، حتی یکبار فراموشم نکردی…
🌿 بیا امشب، همه را از نو بنویس… ✨
بیا امشب، پروندهی گناهان را ببند و صفحهای تازه باز کن…
بیا امشب، قلبهای سنگشده را آب کن…
بیا امشب، این دلهای پر از کینه، پر از حسادت، پر از خستگی را بشوی…
بیا امشب، ما را ببخش، حتی اگر لیاقت نداشته باشیم… 💔
🌸 و شما، بزرگواران…
اگر با حرفی، سکوتی، نگاهی، عملی، غفلتی، بیتوجهی ناخواسته دلی را شکستم…
اگر حقی بر گردنم مانده…
از ته دل، حلالم کنید… 🙏
💠 و یک خواهش…
امشب، اگر اشکی ریختید…
اگر دلهایتان لرزید…
اگر دستانتان را به آسمان بلند کردید…
یک دعا هم برای حقیر بکنید… از ته دل…
اسم مرا هم ببرید…
شاید آن لحظه، همان لحظهای باشد که درهای آسمان باز است… 🤍
📿 التماس دعا
✨ شب است… ساکت، سنگین، پر از دلتنگی…
🌙 ماه هم خودش را پشت ابرها پنهان کرده، انگار او هم دلش گرفته…
بوی رمضان میآید، اما عطر محرم را میخواهم…
آن سحرهایی که صدای "یا حسین" از عمق جان بلند میشد…
💔 آن شبهایی که دلها در آتش روضهها خاکستر میشدند…
دلم برای یک روضهی بیهوا تنگ شده،
برای یک گوشهی حرم، که بیاختیار بیفتم به پای ضریح و هایهای کنم…
برای شبی که چشم باز کنم و ببینم… کربلا هستم!
#یا_حسین 🖤 #کربلا_دلتنگم 🚩
یه وقتایی زندگی، درست همونجایی که فکر میکنی راهی نیست، بهت ثابت میکنه که "راه" همیشه هست...
اما نه هر راهی! راهی که خدا برات باز کنه...
حضرت موسی (ع) پشت سرش سپاه فرعونه، جلوش دریا... همهی معادلات زمینی میگن: "تموم شد!"
اما موسی، با اطمینانی از جنس ایمان میگه:
✨ "إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ" ✨
"پروردگارم با من است، به زودی هدایتم خواهد کرد..."
و همون خدایی که دریا رو برای بندهاش شکافت، هنوز همون خداست...
هنوز هم "راه" رو برای اونایی که دل بهش بسپارن باز میکنه...
هنوز هم بندههاش رو تنها نمیذاره، حتی اگه تمام دنیا بگن راهی نیست!
🌙 ماه مبارک رمضان، فصل نزدیکتر شدن به همون خداییه که هیچوقت دیر نمیاد... فقط باید باورش کنی!
🪶خط ثلث / آقای همتی
#امید #رمضان #لطف #اعتماد #بخشنده #مهربان
1.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 خدایا...
چطور دلم راضی بشه که این ماه قشنگ تموم شده؟
چطور باور کنم که دیگه خبری از اون سحرهای نورانی، از اون لحظههای بینظیر که فقط من بودم و تو، نیست؟
🔹 خدایا... دلم پر از حس عجیبه... یه جور دلتنگی قشنگ، یه بغضِ پر از عشق، یه ترسِ شیرین!
میترسم! میترسم این حالِ ناب، توی شلوغی زندگی گم بشه...
میترسم دوباره اون آدمی بشم که یه روز ازش خسته بودم...
میترسم یادم بره چقدر قشنگ بود لحظههایی که برای تو گریه میکردم،
چقدر سبک میشدم وقتی دستامو رو به آسمون بلند میکردم و اسمتو صدا میزدم...
🌿✨ اما خدایا!
مگه نه اینکه تو مهربونتر از همهی این ترسهایی؟
مگه نه اینکه توی این ماه، هر شب توی گوشم زمزمه کردی که "برگرد، من همیشه اینجام..."؟
مگه نه اینکه با هر سحر، با هر اشک، با هر دعا، یه قدم بهت نزدیکتر شدم؟
🕊 پس نذار برگردم!
نذار این اشکها خشک بشه...
نذار دلم دوباره از تو دور بشه...
نذار اون عهدهایی که توی دل شب بستم، یادم بره...
بذار این دلتنگی، این حال خوب، این نور، تا همیشه توی دلم بمونه...
💛 عیدیِ منو همین امشب بده، خدایا!
یه دل که تا ابد بوی رمضان بده...
یه چشم که تا همیشه برای تو گریه کنه...
یه مسیری که هیچوقت از تو دور نشه...
🌙✨ عیدتون مبارک!
امیدوارم این اشکای قشنگ، این دلتنگی عاشقانه، همیشه مسیرتون رو روشن نگه داره... 💛🕊
#عیدسعیدفطر #امید #بخشش #دلتنگی
سلام و عرض ادب خدمت هنرمندان عاشق✍✨
گاهی لازمه یک لحظه متوقف بشیم و از خودمون بپرسیم:
چرا این مسیر رو انتخاب کردیم؟ چرا خوشنویسی؟
تو دنیایی که همه دنبال سرعت هستن، ما تصمیم گرفتیم آروم، دقیق و عمیق حرکت کنیم.
ما به جای اینکه فقط "بنویسیم"، انتخاب کردیم "خلق کنیم"...
نه برای لایک، نه برای تأیید دیگران،
برای دل خودمون، برای زیبایی، برای اون چیزی که اسمش هنره، اصالته، روحه.🎨
خوشنویسی فقط هنر نیست، یه جور تربیته...
تربیت چشم، برای دیدن زیبایی
تربیت دست، برای دقت
و از همه مهمتر، تربیت دل، برای صبر و عشق...
هر بار که قلم رو برمیداری، داری با خودت تمرین میکنی:
تمرین تمرکز، تمرین نظم، تمرین ظرافت...
تو داری خودتو شکل میدی، نه فقط حروفو.
و آره! شاید گاهی کند پیش بری، شاید نتیجه دلخواه نباشه،
ولی بدون که همین پافشاری، همین ایستادگی،
همون چیزیه که تو رو از بقیه جدا میکنه.⏳✨
ما با هنر یاد میگیریم زندگی رو زیباتر ببینیم.
اگر امروز خطت بهتر شد، عالیه!
اگر نشد، باز هم عالیه!
چون تو در مسیری هستی که هر قدمش پر از رشد و ارزشه.🌱
پس این مسیر رو رها نکن، چون:
یه روز نهچندان دور، همین خطاهایی که امروز فکر میکنی نقص هستن،
میشن بخشی از امضای هنری منحصر به فردت و عامل موفقیتت...✍️
ما اینجاییم که بسازیم، نه بسنجیم.
ما با هم یاد میگیریم،
با هم رشد میکنیم،
و با هم افکار و عقایدمون رو فریاد میزنیم...❤️🔥
#خوشنویسی #تمرکز #صبر #عشق_به_هنر #تربیت_دل #رشد_شخصی #مسیر_هنر #خطاطی
یه وقتایی دیگه طاقت نداری...
نه حرف کسی آرومت میکنه، نه آغوشی، نه حتی گریه...
فقط یه جمله تو دلت تکرار میشه:
"خدایا... خودت میبینی، مگه نه؟"
و همونجا توی دل این آشوب،
یاد امام حسین میافتی...🕊️
همون لحظهای که بچهی شیرخوارشو گرفت سمت آسمون...
و تیر خورد...
ولی نگفت "خدایا چرا؟"
نگفت "مگه تو نمیدیدی؟"
فقط زمزمه کرد:
"هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بِأَنَّهُ بِعَینِ الله..."
(تحملش آسونه... چون خدا داره نگام میکنه) 💔
بغض میکنی... چون تو اون لحظهها،
یه پدر، دلشکسته بود... ولی دلش قرص بود، به نگاه خدا...
اونجاست که میفهمی...
سختی وقتی آسون میشه، که بدونی "دیده" میشی...
اگه الان دلت تنگه...
اگه خستهای...
اگه شبا با اشک میخوابی و کسی نمیفهمه ...
بدون، خدا داره میبینه
تحمل کن... برای خدا
برای اونی که حتی وقتی هیچ کس اشکاتو ندید،
یکییکی شمردشون
و این یعنی تمومِ دلتنگیهات
دارن به آسمون میرن...
با هر اشکی که میریزه، یه فرشته خبر میبره که:
"یکی هنوز، به نگاه خدا دل بسته..."🕊️
بغضت رو نگه دار برای دعا...
اشکت رو بریز، ولی جلو خدا...
🪶فونت هما و دستنویس / خانم سلامی
#دلنوشته_حسینی #کربلا_در_دل
#برای_خدا_تحمل_کن #دل_خسته
#اشک_پنهان #دلتنگی #صبر_زیبا
«منتظر باش، نه تماشاگر...»
میخوای منتظر مهدی باشی؟
اول باید بدونی منتظر بودن یعنی چی...
منتظران امام حسین، از قبیله سکوت بودن...
نماز میخوندن، دعا میکردن، اهل گریه بودن...
اما وقتی وقت یاری رسید،
امام حسین رو تنها گذاشتن... 🕊️
نه شمشیر کشیدن،
نه سنگ انداختن...
فقط تماشا کردن
و این، همونقدر کشنده بود!
منتظر واقعی بودن یعنی برخلاف موج رفتن...
یعنی وقتی حق تنهاست،
تو همرزمش باشی، نه فقط تماشاگرش...
حواست باشه!
ما هم اگه فقط بشینیم و اشک بریزیم
اگه دلمون پر بزنه ولی قدمی برنداریم
اگه فقط منتظر باشیم و کاری نکنیم...
شاید دوباره "منتظران" بلای جان ولی خدا بشن... 💔
🪶خط نستعلیق / خانم عطایی
#منتظر_مهدی_باشیم_نه_تماشاگرش
#درس_از_کربلا #انتظار_یعنی_بصیرت
#منتظر_بیعمل_نباشیم
#یاور_باشیم_نه_بیننده
#دلنوشته_مهدوی #بصیرت_حسینی 🕊️
«اگر دوباره زمان داشتیم، چه میکردیم؟»
گاهی وقتا وقتی تنهام و با خودم روبهرو میشم، یه سوال که همیشه توی ذهنم هست، ذهنم رو درگیر میکنه: چرا هیچ وقت نفهمیدم؟ چرا وقتی که همه چیز پیش روم بود، وقتی فرصت هنوز بود، قدر این لحظه ها رو ندونستم؟ چرا اینقدر دیر فهمیدم که وقت همیشه به سرعت از دست میره؟ 💔
ما همیشه فکر میکنیم زمان داریم، فکر میکنیم هنوز فرصت هست، اما خیلی وقتا نمیفهمیم که هر لحظهای که از دست میره، دیگه برنمیگرده. هر لحظه، هر دقیقهای که فکر میکردیم شاید فردا جبرانش کنیم، امروز دیگه نیست. امروز که دلم پر از حسرت شده، میفهمم که بعضی از چیزا رو هیچ وقت نمیشه جبران کرد.
من امروز از حرفهایی که نگفتم، از کارهایی که نکردم، از آدمهایی که هیچ وقت قدرشون رو ندونستم دلم پر از درد شده. چرا همیشه اینقدر دیر به خودمون میایم؟ چرا همیشه باید وقتی چیزا رو از دست دادیم، بفهمیم که چقدر اشتباه کردیم؟
حس میکنم خیلی چیزا هنوز ناتمام مونده. دلتنگیها، حرفهایی که باید زده میشد، محبتهایی که باید بیشتر میکردیم، اشکهایی که باید ریخته میشد... همه چیز مونده، ولی دیگه وقت برگشتن نیست.
گاهی نمیدونی چه چیزی توی دلته، اما یه حس سنگین و خالی بهت میگه که زندگی توی لحظههاشه و ما همه این لحظهها رو نادیده گرفتیم. شاید الآن وقتشه که بفهمیم چقدر چیزهایی که داریم رو باید محکم نگه داریم. ممکنه این آخرین فرصت باشه. یاد بگیریم که حالا، امروز، این لحظه خیلی مهمتر از فرداست.
وقتی هیچکس نبود، زینب بود…
وقتی هیچکس نشنید، زینب شنید…
امشب، خودتو بسپار به دل اون که
دلش هنوز داغه…
ببین...
یه وقتایی دلت میخواد هیچکس صدات نکنه...
هیچکس حالتو نپرسه...
هیچکس نباشه...
فقط یه گوشهی تاریک باشه، یه دل پر، یه بغض گنده... و یه اسم...
زینب...💔
بسه دیگه، جدی بسه...
اینهمه صبر... اینهمه داغ... اینهمه نگاه سنگین... اینهمه راه رفتن با پاشنهی شکسته...
مگه یه دل چقدر جا داره واسه اینهمه مصیبت؟
بیبی جان...
ما اگه یه غم کوچیک بیاد سمتمون، له میشیم...
تو چجوری رفتی وایستادی بالای جنازهی ارباب، بعد گفتی:
"جز زیبایی ندیدم..."؟💔
بغض داشتی؟ نه... تو بغضتو خوردی...
تو گریه نکردی، که زمین گریه نکنه...
تو فریاد نزدی، که آسمون فرو نریزه...🕊
ولی من چی؟
من هر شب با دلتنگی تو، تکهتکه میمیرم...
نه چون کربلا رو ندیدم...
چون فقط یه لحظه خودمو گذاشتم جای تو...
جای یه خواهری که صدای نالهی بچهها رو شنید و هیچ کاری ازش برنیومد...
جای یه زنی که با سر بریدهی برادرش حرف زد و فقط خدا شنید...🥀
امشب، بیبی جان...
تا خودِ سحر میخوام بشینم تو خرابهی دلم و برات گریه کنم...
تو رو به حق اون شبی که نخوابیدی و فقط بوی خاکستر و خون اومد...
تو رو به حق اون زخمهایی که هیچکس ندیدشون...
یه نگاهی به دل بیصبر ما بنداز...🖤
#یازینب_کبری
#شبهای_دلتنگی
#دل_داغدار
#جز_زیبایی_ندیدم