eitaa logo
ختــومات مجـــرّب🇵🇸
790 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
34 فایل
به یاد و بنام ِ مادر بی‌نشان💔 مطالب بارگزاری شده در این کانال، اگر برای مخاطبین مفید واقع میشه به نیابت از پدر و مادرم نذر ظهورمولا🌹 ارتباط با ادمینها از طریق لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17532486333462
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای کاروان را میشنوی؟؟ زمان به وقت خورشید نسیمی دلگیر می‌وزد در بیابان هایی که قرار است به کوفه برسند.. نسیم،خاکِ غربت را برروی کاروان می‌نشاند انگار این نسیم غربت از سمت آمده.. بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم و شلوغی‌های کوفه دیگر همه اهل کاروان فهمیده‌اند که کوفه دوباره رنگ عوض کرده... اما این هنوز در مسیر عشق است و حسین قصد دارد... صدای قدم‌های کاروان،غربتِ حسین را فریاد میزد که شاید کسی به خودش بیاید!! حسین(ع) سر میچرخاند در کاروان، و با چشم‌هایش عزیزترین‌ها را دنبال میکند یک طرف زینب و رباب و رقیه و کمی آن طرف‌تر بنی هاشم که دور حلقه زدند و نگاهی به چشم‌های نگران ... تو که انتهای داستان این کاروان را میدانی باید بفهمی دلیل نگاه بی‌قرار حسین به زینب و علی‌اکبر را،تو که میدانی انتهای ماجرای را،باید بفهمی دلیل اضطراب حسین را وقتی صدای گریه‌های علی‌اصغر در بیابان میپیچد... آری آرام به روز واقعه نزدیک میشویم... به آن بزرگ💔✋🏻 🖤 @khotoomatmojarab
دلواپسم بی‌قرارم سردرگمم برای این سردرگمی به سخره‌ام می‌گیرند اما ملالی نیست چیزی باارزش تر از تو در این جهان ندارم که ترس از دست دادنش حیرانم کند در دلم رخت می‌شویند برای تو چیزی نمانده کاروانت در راه است محرّمت می‌رسد عاشورا... اربعین......... ما به دردت نخوردیم، درست اما سیاهی لشگرت بودیم نگذار اربعین کنج خانه زانو به بغل زل بزنیم به صفحه ی تلویزیون... تو خودت می‌دانی دیوانه‌ها‌یت را می‌شناسی دق می‌کنیم حسین............. خودت راه باز کن عاشقانت منتظرند بی قرارند بی‌تابند راهی که تو باز کنی کدام ویروس کدام درد کدام حکومت کدام دربان توانِ بستنش را دارد؟!!!!............... 😭 🖤 @Khotoomatmojarab
صدای کاروان را میشنوی؟؟ زمان به وقت خورشید نسیمی دلگیر می‌وزد در بیابان هایی که قرار است به کوفه برسند.. نسیم،خاکِ غربت را برروی کاروان می‌نشاند انگار این نسیم غربت از سمت آمده.. بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم و شلوغی‌های کوفه دیگر همه اهل کاروان فهمیده‌اند که کوفه دوباره رنگ عوض کرده... اما این هنوز در مسیر عشق است و حسین قصد دارد... صدای قدم‌های کاروان،غربتِ حسین را فریاد میزد که شاید کسی به خودش بیاید!! حسین(ع) سر میچرخاند در کاروان، و با چشم‌هایش عزیزترین‌ها را دنبال میکند یک طرف زینب و رباب و رقیه و کمی آن طرف‌تر بنی هاشم که دور حلقه زدند و نگاهی به چشم‌های نگران ... تو که انتهای داستان این کاروان را میدانی باید بفهمی دلیل نگاه بی‌قرار حسین به زینب و علی‌اکبر را،تو که میدانی انتهای ماجرای را،باید بفهمی دلیل اضطراب حسین را وقتی صدای گریه‌های علی‌اصغر در بیابان میپیچد... آری آرام به روز واقعه نزدیک میشویم... به آن بزرگ💔✋🏻 https://eitaa.com/Khotoomatmojarab 🖤 @khotoomatmojarab
صدای کاروان را میشنوی؟؟ زمان به وقت خورشید نسیمی دلگیر می‌وزد در بیابان هایی که قرار است به کوفه برسند.. نسیم،خاکِ غربت را برروی کاروان می‌نشاند انگار این نسیم غربت از سمت آمده.. بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم و شلوغی‌های کوفه دیگر همه اهل کاروان فهمیده‌اند که کوفه دوباره رنگ عوض کرده... اما این هنوز در مسیر عشق است و حسین قصد دارد... صدای قدم‌های کاروان،غربتِ حسین را فریاد میزد که شاید کسی به خودش بیاید!! حسین(ع) سر میچرخاند در کاروان، و با چشم‌هایش عزیزترین‌ها را دنبال میکند یک طرف زینب و رباب و رقیه و کمی آن طرف‌تر بنی هاشم که دور حلقه زدند و نگاهی به چشم‌های نگران ... تو که انتهای داستان این کاروان را میدانی باید بفهمی دلیل نگاه بی‌قرار حسین به زینب و علی‌اکبر را،تو که میدانی انتهای ماجرای را،باید بفهمی دلیل اضطراب حسین را وقتی صدای گریه‌های علی‌اصغر در بیابان میپیچد... آری آرام به روز واقعه نزدیک میشویم... به آن بزرگ💔✋🏻 https://eitaa.com/Khotoomatmojarab 🖤