صدای کاروان #عشق را میشنوی؟؟
زمان به وقت #غروب خورشید
نسیمی دلگیر میوزد در بیابان هایی که قرار است به کوفه برسند..
نسیم،خاکِ غربت را برروی کاروان مینشاند انگار این نسیم غربت از سمت #کوفه آمده..
بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم و شلوغیهای کوفه دیگر همه اهل کاروان فهمیدهاند که کوفه دوباره رنگ عوض کرده...
اما این #کاروان هنوز در مسیر عشق است و حسین قصد #کربلا دارد...
صدای قدمهای کاروان،غربتِ حسین را فریاد میزد که شاید کسی به خودش بیاید!!
حسین(ع) سر میچرخاند در کاروان، و با چشمهایش عزیزترینها را دنبال میکند یک طرف زینب و رباب و رقیه و کمی آن طرفتر بنی هاشم که دور #علیاکبر حلقه زدند و نگاهی به چشمهای نگران #علمدار...
تو که انتهای داستان این کاروان را میدانی باید بفهمی دلیل نگاه بیقرار حسین به زینب و علیاکبر را،تو که میدانی انتهای ماجرای #کربلا را،باید بفهمی دلیل اضطراب حسین را وقتی صدای گریههای علیاصغر در بیابان میپیچد...
آری آرام به روز واقعه نزدیک میشویم...
به آن #مصیبت بزرگ💔✋🏻
#حی_علی_العزا
#سلام_بر_محرم 🖤
#ختومات_مجرب
@khotoomatmojarab
دلواپسم
بیقرارم
سردرگمم
برای این سردرگمی به سخرهام میگیرند
اما ملالی نیست
چیزی باارزش تر از تو در این جهان ندارم که ترس از دست دادنش حیرانم کند
در دلم رخت میشویند برای تو
چیزی نمانده
کاروانت در راه است
محرّمت میرسد
عاشورا...
اربعین.........
ما به دردت نخوردیم، درست
اما سیاهی لشگرت بودیم
نگذار اربعین کنج خانه
زانو به بغل
زل بزنیم به صفحه ی تلویزیون...
تو خودت میدانی
دیوانههایت را میشناسی
دق میکنیم حسین.............
خودت راه باز کن
عاشقانت منتظرند
بی قرارند
بیتابند
راهی که تو باز کنی
کدام ویروس
کدام درد
کدام حکومت
کدام دربان
توانِ بستنش را دارد؟!!!!...............
#سلام_بر_محرم 😭
#حی_علی_العزا 🖤
@Khotoomatmojarab
صدای کاروان #عشق را میشنوی؟؟
زمان به وقت #غروب خورشید
نسیمی دلگیر میوزد در بیابان هایی که قرار است به کوفه برسند..
نسیم،خاکِ غربت را برروی کاروان مینشاند انگار این نسیم غربت از سمت #کوفه آمده..
بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم و شلوغیهای کوفه دیگر همه اهل کاروان فهمیدهاند که کوفه دوباره رنگ عوض کرده...
اما این #کاروان هنوز در مسیر عشق است و حسین قصد #کربلا دارد...
صدای قدمهای کاروان،غربتِ حسین را فریاد میزد که شاید کسی به خودش بیاید!!
حسین(ع) سر میچرخاند در کاروان، و با چشمهایش عزیزترینها را دنبال میکند یک طرف زینب و رباب و رقیه و کمی آن طرفتر بنی هاشم که دور #علیاکبر حلقه زدند و نگاهی به چشمهای نگران #علمدار...
تو که انتهای داستان این کاروان را میدانی باید بفهمی دلیل نگاه بیقرار حسین به زینب و علیاکبر را،تو که میدانی انتهای ماجرای #کربلا را،باید بفهمی دلیل اضطراب حسین را وقتی صدای گریههای علیاصغر در بیابان میپیچد...
آری آرام به روز واقعه نزدیک میشویم...
به آن #مصیبت بزرگ💔✋🏻
https://eitaa.com/Khotoomatmojarab
#حی_علی_العزا
#سلام_بر_محرم 🖤
#ختومات_مجرب
@khotoomatmojarab
صدای کاروان #عشق را میشنوی؟؟
زمان به وقت #غروب خورشید
نسیمی دلگیر میوزد در بیابان هایی که قرار است به کوفه برسند..
نسیم،خاکِ غربت را برروی کاروان مینشاند انگار این نسیم غربت از سمت #کوفه آمده..
بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم و شلوغیهای کوفه دیگر همه اهل کاروان فهمیدهاند که کوفه دوباره رنگ عوض کرده...
اما این #کاروان هنوز در مسیر عشق است و حسین قصد #کربلا دارد...
صدای قدمهای کاروان،غربتِ حسین را فریاد میزد که شاید کسی به خودش بیاید!!
حسین(ع) سر میچرخاند در کاروان، و با چشمهایش عزیزترینها را دنبال میکند یک طرف زینب و رباب و رقیه و کمی آن طرفتر بنی هاشم که دور #علیاکبر حلقه زدند و نگاهی به چشمهای نگران #علمدار...
تو که انتهای داستان این کاروان را میدانی باید بفهمی دلیل نگاه بیقرار حسین به زینب و علیاکبر را،تو که میدانی انتهای ماجرای #کربلا را،باید بفهمی دلیل اضطراب حسین را وقتی صدای گریههای علیاصغر در بیابان میپیچد...
آری آرام به روز واقعه نزدیک میشویم...
به آن #مصیبت بزرگ💔✋🏻
https://eitaa.com/Khotoomatmojarab
#حی_علی_العزا
#سلام_بر_محرم 🖤
#ختومات_مجرب