هدایت شده از حرف های خصوصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💚﷽ 💚🍃
🇮🇷🇵🇸
❣در سالگرد شهدای غریب و مظلوم عملیات کربلای چهار با هم گوش می کنیم 👈 حکایت #مادر_شهید_قوچانی از خوابی که از مهمانی فرزندش در خانه #حضرت_زهرا(س) دیده بود
🍃🌹🍃
❣التماس دعای فرج و ظهور مولامون حجت بن الحسن العسکری
کانال حرف های#خصوصی
...
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از حرف های خصوصی
🍃💚﷽💚🍃
#اندکےتفکر |🤔
#آقایِ خوبےها
روزِحساب کتاب که برسه...
بعضی ازگُناهات روکهِ بهت نِشون میدن،
می بینی براشون #استغفارنکردی،اصلاً
یادت نبوده!
امّازیرِ هرگُناهت یه استغفارنوشته شده...!
اونجاست کهِ تازه میفهمی یکی به جات
توبه کرده...
یکی که حواسش بهت بوده؟!
یه#پدردلسوز...
یکی مثلِ#مهدی.....)
[یَااَبَانَا استَغفِر لَنَا ذُنُوبَنَا...]
#خصوصی
http://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
هدایت شده از عطرخاص
🗯«قالی سوخته»🗯
«تلنگر»
🚶مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
🚶ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ كه می رﻓﺖ، می گفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ100ﯾﺎ150 تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمی خرﯾﻢ.
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ می رفت ...
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ💚ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎﻻ ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ..
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ مى تونى ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ...
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ 💚ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله...
مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽ ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ 1 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿ ﺨﺮﻡ ....
💠اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت، کاش دلمون تو روضه ها بسوزه💔
اونوقت بگیم: دلمون سوخته💔بی بی، چند می خری؟!
گرفتاریم......!🤲التماس دعا ویژه🤲
کانال #عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
.
میگفت؛ در دعاهای ماه رجب بیشتر به یاد امامتان باشید!
وقتی میخوانی؛ "یا مَن ارجوه لکل خیر" خدای کریمی را صدا میکنی که هر چه خیر و احسان است از او انتظار میرود، پس حتما توجهات را به دیگر کلامِ معظمش نیز معطوف کن که در قرآن کریم فرموده؛
"بقیة الله خیر لکم"...
پس میان همهی خیرات از خداوند انتظار بهترین را داشته باش، انشاءالله پروردگارمان آن عظیمترین لطفش، یعنی وجودِ نازنینِ مهدیِ فاطمه سلام الله علیها را در عزیزترینِ ماههایش یعنی ماه مبارک رجب به ما عطا فرماید.
#یا_رب_فرج_امام_ما_را_برسان
...
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از صاحب نفس
🔰خاطره علامه مصباح از
#امام_خامنه_ای در مورد كرامتی از
#امام رضا علیه السلام
✍ در مشهد، به خدمت مقام معظم رهبری شرفياب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضاعليهالسلام شد..... آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می رفتيم. اين مسجد معروف بود به مسجد ترکها. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که نابينا بود و حتی به او کربلایی رضای عاجز می گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی ها به نابينا عاجز می گويند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد می آمد و تکبير می گفت. ما بچه بوديم و سالها بود که او را می شناختيم و کوری او را ديده بوديم. روزی من پيش پدرم بودم که اين کربلایی رضا آمد، اما بينا شده بود. پدرم از او پرسيد: کربلایی رضا من را می بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قيافه پدر من را شرح داد. پدرم شنيده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می خواستند خودشان ببينند. من هم آنجا بودم و ديدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می آمد، امروز بينا شده بود. اين کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می گرفت و پدر نابينايش را به مسجد می آورد. بعد از اينکه در مسجد مستقر می شد، ديگر به کسی نياز نداشت. ما جستجو کرديم که چرا شفا دادهاند. گفتند: سالها بود که اين دختر بچه دست کربلایی را می گرفت و به مسجد می آورد. کمکم دختر بزرگ شد و بهاصطلاح آب و رنگی پيدا کرده بود. روزی بعضی از بچههای بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنيده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگير و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می گويد تو برو خانه من اينجا می مانم 🥺
ادامه 👇👇👇👇
هدایت شده از صاحب نفس
ادامه داستان...
در حرم، کربلایی به دخترش می گويد تو برو خانه من اينجا می مانم.😳 او به امام رضاعليهالسلام عرض کرده بود: آقا! من سالهاست که نابينا هستم 😎و حتی يکبار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما يکبار هم گله نکردم و گفتم تقدير خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، ❤️اما تعرض به ناموسم را تحمل نمی کنم؛😶 يا من را شفا بدهيد يا همينجا مرگم بدهيد. 🥺من ديگر طاقت ندارم متلکهای مردم را به ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می شود و بعد از مدتی خوابش می برد. در خواب، حضرت رضاعليهالسلام او را شفا می دهند. مقام معظم رهبری خودشان اين داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم اين جريان را ديدهام، وگرنه برای مردم مشهد اين چيزها خيلی عادی است و آنها هر روز از اين چيزها می بينند.💐
🥰 #صاحب_نفس 😘
☝️@saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
من از عقرب نمیترسم
ولی از نیش می ترسم
ندارم شِکوه از بیگانگان
از خویش می ترسم
ندارم وحشتی از
یوز و ببر و حمله ی شیران
از آن گرگی که می پوشد
لباس میش میترسم
...