eitaa logo
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
23.1هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
11 فایل
✍🏻اینجا قراره تکنیک های مؤثر فرزندپروری رو مرور کنیم و آنچه والدین برای روزمره ای شاد لازم دارن رو بهشون پیشنهاد بدیم😊 #نکات_تربیتی #تجربه_های_والدین #قصه ⛔استفاده از محتوا فقط با ذکر لینک مجاز است 🆔ادمین @Kidiyo_admin تبلیغات: @ResponseTeam
مشاهده در ایتا
دانلود
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
سلام مامان مهربون🥰 خدا قوت 💪 روزت بخیر طاعاتت قبول 🤲 ان شالله که این روزا به حاجتای دلت رسیده باشی😇
سلام✋ بازهم یه روز جدید اومد😍 بازهم یه فرصت دوباره خدابرای زندگی بهمون داد...🤲 بازهم یه روز دیگه توفیق داری که امسال و روزه باشی...🤲 بازهم سعادت داریم ماه رمضان امسال زنده باشیم و عبادت کنیم...🌹🥰 ان شالله که خوب استفاده کرده باشی از این ماه...❤️ تاحالا ناامیدشدی از ادامه راه؟😢 اینکه دیگران باوجود همه تلاشایی که میکنی ؛ بدو بدو کردن هات🏃‍♀ خستگی هات😴 بی خوابی هات ،😥 ناراحتیات 🥺 برگردن بگن : این چه وضع تربیت کردنه؟😒 این چه وضع غذا پختنه؟😟 این چه وضع مرتب کردن و نظم خونه ست؟🙁 این چه وضع که براخودت درست کردی؟😐 و... خیلی ازین مثالا که یبارشو بالاخره هممون شنیدیم.😒 «بنظرشما چرا ناراحت میشیم ازشنیدن این جملات؟»🤔 حتما حتما تو بحث امروز مشارکت کنید منتظرتون هستیم.... نظراتتونو برامون حتتتما بفرستین👇 🆔@kidiyo_admin ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝
🌺به نام خدای آفریننده 🍃یا بارئ : ای آفریننده🍃 یه روز که یه عالمه مهمون داشتیم، بابایی سبزی خوردن خریده بود. مامان به بابا گفته بود سبزی پاک کرده بخره و بابایی یادش رفته بود و سبزی پاک نکرده خریده بود.🧔‍♂ مامان ناراحت بود و میگفت کلی کار دارم، اما من و داداشی خوشحال بودیم که میتونیم کلی خوش بگذرونیم. 😊 کنار مامان نشسته بودیم و راجع به سبزیا ازش سوال می پرسیدیم.🧒👦 نمیدونم چرا مامان مثل همیشه نبود و همش نفسای عمیق می کشید و آروم یه چیزایی زیر لب می گفت.😮‍💨😫 یه دفعه مامان خوشحال شد و گفت بچه ها ببینین چی پیدا کردم، یه کِرم...🐛 مامان کِرم رو گذاشت روی یه تیکه کاغذ و گذاشت جلوی ما و با لبخند مشغول سبزیا شد.☺️ کِرمه خیلی خوشگل بود. وقتی میخواست راه بره کل بدنش رو جمع میکرد و بعد دوباره صاف می کرد.🐛 یه دفعه داداشی خوابید روی زمین و شبیه اون راه رفت. من و مامان و بابا خیلی خندیدیم😅 داداشی به مامان گفت این کِرمه چرا اینجوری راه میره؟🧐 بابا که فهمیده بود مامان یه مدلیه و همش نفس های عمیق میکشه، گفت بیاین پیش من تا براتون بگم.🧔‍♂ ما آروم کاغذی که کِرم بامزه روش بود و برداشتیم و رفتیم پیش بابا. بابا جون به داداشی گفت خودت چی فکر میکنی؟ داداش گفت نمیدونم🤷 من گفتم شاید چون دست و پاهاش کوچیکه🤔 داداشی گفت خوب چرا کوچیکه، چرا مثل دست و پاهای ببعی بزرگ نیست؟🙄 من گفتم اون موقع بهش میگفتن ببعی نه کِرم😬 بابا خندید و به مامان گفت الان کاملا درک میکنم حال هر روز شما رو🤦‍♂ بعد به ما گفت چون خدا جون کِرمو اینجوری آفریده. یکی دیگه از صفات خدای مهربون و توانامون، بارئ به معنی آفریننده هست. خدا جون هر موجودی رو یه مدلی آفریده که مناسبه اون موجوده و ما از خیلی چیزا خبر نداریم. حالا بیاین بشماریم خدا چی ها رو آفریده... من و داداشم به کمک بابا کلی از آفریده های خدا جون بارئ رو اسم بردیم تا کار مامان تموم شد..☺️ خدا جونم خدا جون آفریننده، خیلی ازت ممنونم که من👦 و مامان🧕 و بابا 🧔‍♂و داداشم🧒 و خواهرامو👶👶 آفریدی ممنونم که آسمون و زمین رو آفریدی🌏 ممنونم که کوه ها🌋 و گل ها 🌺🌸🌹رو آفریدی ممنونم که همه چیزا رو آفریدی...😍 دوستت دارم ای خدای آفریننده...🥰 ╔═°•.🍭 .•╗ @kidiyo ╚═ °•.🍭 .•╝