فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهمیت قصه
🔰 کوتاهترین و موثرترین روش در تربیت فرزند!
❇️ در تغییر رفتارها، قصه از کوتاهترین راههای تربیت است، چون فرصت تجربه مجازی را به مخاطب میدهد به طوری که خود را جای شخصیت داستان بگذارد؛
شیرینی یا تلخی واقعه را بچشد و بتواند تصمیم بگیرد که اگر من در این شرایط بودم چه میکردم؟
🌟 خداوند برای انسانها قصه گفته است به پیامبر میفرماید: فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ. قصه بگو تا بلکه تفکرشان به کار بیفتد.
✅ کاری که قصه میتواند در عمق و سرعت تبدیل رفتار بچه ها انجام دهد، صد تا نصیحت نمیتواند انجام دهد. وقتی گزاره نصیحتی، تشویقی یا تنبیهی به بچهها گفته میشود، ممکن است رفتار آنها را تغییر دهد، اما خیلی کوتاه و با عمق کم و تنها در وقت حضور ماست. اما گاهی یک قصه، سرگذشت یک انسان را تغییر میدهد.
"حجت الاسلام #عباسی_ولدی"
#قصه
#اهمیت_قصه
#فرزندپروری
════✨ ೋೋ✨════
کیدیو | محلی برای پرورش مهارتهای کودک
🔰با ما همراه باشید
╔═°•.🍃 🌼.•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍃🌼.•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه
🔰 چهار اصل مهم در قصه گویی برای کودکان!
🔻 یکی از ویژگیهای عقلی و ذهنی در دوره کودکی این است که بچهها به قصه علاقهمند میشوند.
چون در این دوره، ذهن بچهها کنجکاو است و در قصه هم حالتی از ابهام وجود دارد.
✳️ بنابراین قصه یکی از ابزارهای مهم تربیت در این دوره است. اما لازم است در قصه گویی به مواردی توجه شود.
🔹 نکته اول اینکه، شخصیت اصلی داستان، مثبت باشد. چون همزاد پنداری بچهها بالاست و باید الگوی مثبت به آنها معرفی شود.
🔸 نکته دوم اینکه، داستان برای بچهها قابل درک باشد.
🔹 نکته سوم اینکه، موضوع داستان در هر قسمت تمام شود تا بتواند اثرگذار باشد.
قصه در این حالت با سریالهای تلویزیون متفاوت است که در نقطه اوج آن، تمام میشود. سریال در این حالت ابزار سرگرمی اما قصه برای ما ابزار تربیت است.
🔸 نکته چهارم اینکه در قصه گفتن از ابزارهای آن مانند افت و خیز در لحن و صدا استفاده شود.
"حجت الاسلام تراشیون"
════✨ ೋೋ✨════
کیدیو | محلی برای پرورش مهارت های کودک
🔰با ما همراه باشید
╔═°•.🍃 🌼.•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍃🌼.•╝
فواید عجیب قصه گویی برای کودکان📚
1. قصه گویی در تقویت گفتار کودکان، تاثیری خارقالعاده دارد🔊
2.قصهها، معلمی برای آموختن خصلتهای خوب به بچهها هستند💕
3. مهارتهای گوش دادن را در کودکان بهبود میبخش👂💫
4.خلاقیت و قدرت تخیل آنها را ارتقا میدهد💭
5. برای کودکان راهکاری عالی برای تقویت حافظه است🧠🏆
6.مهارت حل مساله از طریق داستان گفتن به بچهها قابل آموزش است📈💡
7. هوش هیجانی را توسعه میدهد و...💯
عجیبه اما واقعیه
#تربیت_فرزند
#قصه
════✨ ೋೋ✨════
کیدیو | محلی برای پرورش مهارت های کودک
🔰با ما همراه باشید
╔═°•.🍃 🌼.•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍃🌼.•╝
فواید عجیب قصه گویی برای کودکان📚
۱. قصه گویی در تقویت گفتار کودکان، تاثیری خارقالعاده دارد🔊
۲.قصهها، معلمی برای آموختن خصلتهای خوب به بچهها هستند💕
۳. مهارتهای گوش دادن را در کودکان بهبود میبخش👂💫
۴.خلاقیت و قدرت تخیل آنها را ارتقا میدهد💭
۵. برای کودکان راهکاری عالی برای تقویت حافظه است🧠🏆
۶.مهارت حل مساله از طریق داستان گفتن به بچهها قابل آموزش است📈💡
۷. هوش هیجانی را توسعه میدهد و...💯
#تربیت_فرزند
#قصه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
🌀تاثیر قصه بر زندگی و آینده کودک
♦️ خیلی از والدین می پرسند، قصه گویی چه تاثیری در زندگی کودکمان دارد؟
🔹قصه زندگی را از نو آغاز می کند. خیالپردازی را غیر مستقیم یاد می دهد.
در ذهن کودک سوال ایجاد می کند و به کودک یاد می دهد حوادث را بهم بچسباند. باعث می شود خدا را پیدا کند و واقعیت ها را کشف کند.
🔸قصه ها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای شان است.
واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست. قصه ها حکم شربت شیرینی را دارند که با آن می توان تلخی دارو را به راحتی تحمل پذیر کرد.
🔹رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و… را می توانید با قصه ها درمان کنید
البته با این شرط که رفتارها را زود تشخیص بدهید و دست به کار شوید.
🔸تحقیقات روان شناسان کودک نشان می دهد قصه گویی، بلند قصه گفتن هنگام خواب و نظم و ترتیب داشتن قصه گویی در دوران ٢ تا ٧ سالگی همه از عوامل موثر و زمینه ساز زنده کردن فرهنگ مطالعه در کودکان است.
🔴 استمرار قصه گویی در این دوران در آینده از این کودکان خوانندگانی خوب و ماهر می سازد....
#تربیت_کودک
#قصه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
💕💕
#قصه
میمون قهرمان🐵
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچکس نبود.
توی جنگل ما کنار یک رود خانه درخت بزرگی قرار داشت که خانم گنجشک و جوجه هایش در آنجا زندگی می کردند.🌳🕊
هر چه زمان گذشت جوجه ها بزرگتر می شدند و به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین خانم گنجشک و آقای گنجشک با هم به دنبال غذا رفتند.🐥🕊
جوجه ها تنها مانده بودند یک دفعه یک جوجه کلاغ قشنگ پر زد و روی شا خه ای نشست جوجه ها که کلاغ سیاه روندیده بودند از ترس سر هایشان را زیر پرهایشان کردند « مثلا پنهان شدند» .😮
کلاغ گفت : چرا می ترسید ؟ به من میگن کلاغ امده ام باشما دوست بشم جوجه ها که گرسنه بودند تلاش کردند کرمی راپیداکنندوبخورند خوشحال شدازاینکه شایدکلاغ بتواندبرای انها کاری کند.🐤😳 .🤗
جوجه ها که مشغول پیداکردن کرم بودن
ناگهان درخت تکان خورد فوری ترسیدند و سرهاشونو لای پر هم پنهان کردند.🐤😮
یک حیوان بزرگ قوی به درخت چسبیده بود با دستانی دراز و بدن پشمالو خیلی هم با نمک و مهربون به نظر می ر سید . به جوجه ها گفت :
نترسید شما که غذای من نیستید.🐒
جوجه ها گفتند : ما را چه جوری دیدی ما که مخفی شدیم . او گفت : ولی فقط شما سرتان را پنهان کرده بودید؛ بدنتان بیرون بود. جوجه های قشنگ، اسم من میمون است من نوعی حیوان درختی هستم و در همسایگی شما با خا نواده ام کنار کلبه زندگی می کنم.🐵
جوجه ها گفتند : خوش به حالت؛ می تونی همه جا بروی . میمون گفت : ولی من و همه حیوانات که بال نداریم دوست داریم مثل شما پرنده باشیم ودر آسما ن آبی و زیبای خداوند پرواز کنیم خدا نعمت بزرگ پرواز کردن را به شما داده صبر کنید بزرگتر شوید ، عجله نکنید .🐣🐵
یک مرتبه میمون دید پرنده ی شکاری به سوی جوجه ها می آید فریاد زد : خطر! میمون خود را روی لانه ی جوجه ها انداخت وباسرعت تلاش کردپرنده شکارچی ازخوددورکند🙈🙉
کلاغ که درهمان نزدیکی بودخودرابه مادرجوجه ها رساند گفت جوجه هایتان در خطر هستند زود بیائید . خانم گنجشک واقا گنجشک با کمک هم به هر زحمتی که بود پرنده ی شکاری را دور کردند .🙊🐤
میمون کمی زخمی شده بود ولی خوشحال بود که توانسته جوجه های همسایه را نجات بدهد.🐤🐵
خانم گنجشک از کلا غ میمون تشکر کرد و بعد از آن داستان شجاعت میمون در جنگل پیچید و همه او را میمون قهرمان می نامیدند.🐵🐤
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
💕💕
#قصه
میمون قهرمان🐵
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچکس نبود.
توی جنگل ما کنار یک رود خانه درخت بزرگی قرار داشت که خانم گنجشک و جوجه هایش در آنجا زندگی می کردند.🌳🕊
هر چه زمان گذشت جوجه ها بزرگتر می شدند و به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین خانم گنجشک و آقای گنجشک با هم به دنبال غذا رفتند.🐥🕊
جوجه ها تنها مانده بودند یک دفعه یک جوجه کلاغ قشنگ پر زد و روی شا خه ای نشست جوجه ها که کلاغ سیاه روندیده بودند از ترس سر هایشان را زیر پرهایشان کردند « مثلا پنهان شدند» .😮
کلاغ گفت : چرا می ترسید ؟ به من میگن کلاغ امده ام باشما دوست بشم جوجه ها که گرسنه بودند تلاش کردند کرمی راپیداکنندوبخورند خوشحال شدازاینکه شایدکلاغ بتواندبرای انها کاری کند.🐤😳 .🤗
جوجه ها که مشغول پیداکردن کرم بودن
ناگهان درخت تکان خورد فوری ترسیدند و سرهاشونو لای پر هم پنهان کردند.🐤😮
یک حیوان بزرگ قوی به درخت چسبیده بود با دستانی دراز و بدن پشمالو خیلی هم با نمک و مهربون به نظر می ر سید . به جوجه ها گفت :
نترسید شما که غذای من نیستید.🐒
جوجه ها گفتند : ما را چه جوری دیدی ما که مخفی شدیم . او گفت : ولی فقط شما سرتان را پنهان کرده بودید؛ بدنتان بیرون بود. جوجه های قشنگ، اسم من میمون است من نوعی حیوان درختی هستم و در همسایگی شما با خا نواده ام کنار کلبه زندگی می کنم.🐵
جوجه ها گفتند : خوش به حالت؛ می تونی همه جا بروی . میمون گفت : ولی من و همه حیوانات که بال نداریم دوست داریم مثل شما پرنده باشیم ودر آسما ن آبی و زیبای خداوند پرواز کنیم خدا نعمت بزرگ پرواز کردن را به شما داده صبر کنید بزرگتر شوید ، عجله نکنید .🐣🐵
یک مرتبه میمون دید پرنده ی شکاری به سوی جوجه ها می آید فریاد زد : خطر! میمون خود را روی لانه ی جوجه ها انداخت وباسرعت تلاش کردپرنده شکارچی ازخوددورکند🙈🙉
کلاغ که درهمان نزدیکی بودخودرابه مادرجوجه ها رساند گفت جوجه هایتان در خطر هستند زود بیائید . خانم گنجشک واقا گنجشک با کمک هم به هر زحمتی که بود پرنده ی شکاری را دور کردند .🙊🐤
میمون کمی زخمی شده بود ولی خوشحال بود که توانسته جوجه های همسایه را نجات بدهد.🐤🐵
خانم گنجشک از کلا غ میمون تشکر کرد و بعد از آن داستان شجاعت میمون در جنگل پیچید و همه او را میمون قهرمان می نامیدند.🐵🐤
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#قصه
باد و خورشید
یک روز باد و خورشید سر اینکه کدامشان قویتر است باهم بحث میکردند. آخر سر تصمیم گرفتند باهم مسابقه بدهند تا ببینند کدام قوی تر است.
مردی داشت از آن حوالی رد میشد خورشید گفت: "بیا ببینیم کدام از یک ما میتواند کت این مرد را از تنش دربیاورد؟"
باد قبول کرد. اول قرار شد باد امتحان کند.
باد همه ی قدرتش را جمع کرد و وزید و وزید و وزید. اما مرد نه تنها کتش را درنیاورد، بلکه کتش را بیشتر به خودش پیچید.
بعد نوبت خورشید شد.
قدرتش را جمع کرد و شروع کردن به تابیدن.
خورشید انقدر تابید و آفتاب را پهن کرد روی زمین، تا مرد گرمش شد و کتش را درآورد.
خورشید در مسابقه برنده شد.
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#قصه
نی نی تنبل
ی نی و مامان می خواستن با هم برن خونه ی مامان بزرگ . مامان، نی نی رو بغل کرده بود ولی نی نی دوست داشت خودش راه بره. نی نی اشاره می کرد به زمین و غر می زد .مامان نی نی رو روی زمین گذاشت و گفت حالا بدو برو. نی نی یه خورده رفت ولی یه دفعه یه گنجشک توی کوچه دید و ایستاد و تماشا کرد. مامان حواسش به گنجشک نبود. هی صدا می زد نی نی بیا دیگه چرا وایسادی؟ نی نی با انگشتش گنجشکو به مامان نشون داد ولی مامان بازم گنجشکو ندید . مامان خسته شد و گفت وای نی نی چرا راه نمیای خسته شدم. گنجشک پرید و رفت . نی نی دوباره دنبال مامان راه افتاد .
نی نی چند قدم بدو بدو رفت ولی یه دفعه یه سنگ کوچولو رفت توی کفشش. نی نی وایساد و دیگه راه نرفت .مامان دست نی نی رو گرفت و کشید و گفت بچه چرا راه نمیای؟ نی نی گفت آخ آخ . و هی کج کج راه رفت . مامان خم شد پای نی نی رو ببینه. ولی وقتی کفش نی نی رو دراورد سنگه خودش افتاد . به خاطر همین مامان سنگو ندید گفت نی نی پات که سالمه . کفشات هم تمیزن . آخه چرا اذیت می کنی راه نمی ری ؟
نزدیک خونه ی مامان بزرگ که رسیدن مامان در زد ولی نی نی یه مورچه اسبی روی زمین دید و نشست و می خواست اونو بگیره . مامان رفت تو خونه مامان بزرگ و هی صدا زد نی نی بیا دیگه نی نی چرا نشستی رو زمین . نی نی چقد امروز تنبلی !
نی نی هی مورچه اسبی رو به مامان نشون می داد و می گفت ای … ای … ای
مامان اومد ببینه نی نی چی می گه و به چه چیزی اشاره می کنه . ولی وقتی مامان اومد مورچه اسبی رفت توی سوراخ دیوار .
مامان هر چی نگاه کرد هیچی ندید. دیگه خسته شد و نی نی رو بغل کرد و برد تو .
نی نی دوست داشت هنوز با مورچه اسبی بازی کنه و هی جیغ می زد و پاهاشو تکون می داد. مامان توجهی نکرد و نی نی رو برد و گذاشت تو بغل مامان بزرگ و گفت وای عزیز از دست این بچه ی تنبل خسته شدم .همش می خواد یه جا وایسه یا بشینه .
مامان بزرگ نی نی رو بغل کرد و بوسید و گفت قربون نی نی تنبل خودم برم . نی نی خندید و خودشو برای مامان بزرگ لوس کرد.
اون روز نی نی تا شب خونه ی مامان بزرگ بازی و شیطونی کرد و به مامانش نشون داد که تنبل نیست.
#قصه_شب
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀کلیپ داستانی در مورد یکی از احادیث امام باقر علیه السلام برای کودکان
🔸️موضوع: اسراف نکردن
#امام_باقر(ع)
#قصه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉🎊🪅🎉🎊🪅🎉🎊🪅
ولادت امام محمد باقر علیه السلام و شروع ماه رجب، بر شما گلهای دوست داشتنی مباااارک😍😍
#امام_باقر(ع)
#قصه
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا