💠شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما
اونها که مثل من چهل سال را رد کردن از این سرود خاطره دارند.
گاهی فکر میکنم جمهوری اسلامی ایران هم بعد از چهل سال در مناسبات و روابطش در درون کشور شبیه هر حکومت دیگری شده و آرمان هایش مثل این سرود، یک خاطره نوستالژیک شده؛ و این خیلی بد است و برخی بزرگواران مخالف و منتقد هم میگویند محمدرضاشاه میتوانست این قبیل کارها و بهترش را با هزینه کمتر انجام دهد.
مسئولان مدام از حفظ تمامیت ارضی، میزان توسعه پروژه ها و توزیع یارانه ها و ایجاد امنیت به عنوان دستاوردهای خود صحبت می کنند و هر حکومت مقتدر سکولاری هم معطوف به تحقق همین هاست و
مگر محمدرضا پهلوی هم نمی خواست همین کارها را بکند و از اینها حرف نمی زد. بروید سند انقلاب سفید و فهرست اقداماتش و خاطرات رجالش را بخوانید.
جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، سخنرانی ها و نوشته های امامش و مهمتر از آن مبانی اش قرار بوده یک کارهای دیگری بکند و یک اشکالات دیگری را نداشته باشد که معلوم نیست چقدر یادش مانده و توانسته است.
بیایید یک بار درنگ کنیم ببینیم قرار بوده جمهوری اسلامی چطور باشد؟ و چقدر توانسته است؟
۱- مظلوم ضعیف بتواند بدون لکنت و مشقت حق الهی اش را از ظالم قوی بگیرد. این یعنی امنیت.
۲- افراد بر اساس شایستگی الهی (تخصص و تعهد) در مناصب قرار بگیرند نه بر اساس شهرت، ثروت، روابط، سوابق و ... این یعنی کفایت.
۳- مردم برای استیفای حقوق الهی و بهره مندی از آزادی های مشروع و قانونی خود نیاز به اذن نداشته باشند. این یعنی آزادی.
۴- فقیر و غنی، ضعیف و قوی، حاکم و غیرحاکم در پیشگاه قانون الهی یکسان باشند. این یعنی عدالت.
۵- دین خدا همه جا از جمله بانک ها، اداره ها، دادگاه ها و ... نه فقط در حجاب بانوان ، محترم باشد. این یعنی شریعت.
این عوامل میتواند باعث رشد تک تک افراد و کل جامعه در مسیر فضیلت و سعادت شود. اما در عمل تحقق اینها صرفا با حسن نیت رخ نمی دهد و مستلزم نهادسازی و ایجاد سازوکارهایی است نظیر سازوکار شایسته سالاری، سازوکار دادخواهی و .... که عملا چنان که انتظار می رفته انجام نشده است. لذا من هم مثل خیلی از شما از وضع موجود راضی نیستم اما آرمان و ارزش هایمان احتمالا فرق زیادی دارد.
ضمنا در این پنج مورد پاسخی هست که چطور جمهوری اسلامی دچار دیکتاتوری توتالیتر نمی شود که خب به آن کم توجهی شده است.
من پنج مورد نوشتم دوستان باقی اش را ذکر کنند و بعدش فکر کنیم و محاسبه کنیم چقدر اینها محقق شده است و چقدر نشده است.
این متن را پارسال نوشتم و نقدهایی که بر این پیام طرح شد:
۱- این نکات نوشته شده بسیار دور از واقعیت #جمهوری_اسلامی است و دست نیافتنی می باشد و اگر نظام تا کنون آن را محقق نکرده در آینده هم نخواهد توانست.
پاسخ: باید بتوانیم نشان دهیم که اگر مدافع جمهوری اسلامی و منتقد وضع موجود آن هستیم از چه دفاع می کنیم. تنها در این صورت است که شاید بتوانیم آن را اصلاح کنیم.
۲- این دیدگاه ها همه مبتنی بر یک نگاه دینی و ایدئولوژیک است، بیطرفانه نیست و نظر همه مردم را شامل نمی شود.
پاسخ: در حوزه گزاره های تجویزی عقل عقلی، دیدگاه خنثی و بیطرفانه یا کاملا جهان شمول از نظر من وجود ندارد. هر دیدگاهی از موضعی شناختی-ارزشی حکایت دارد و دیدگاه رقیب این نیز سکولار است و باز نظر همه را شامل نمی شود.
۳- این دیدگاه ها منتج به نوعی #دیکتاتوری یا حکومت مطلقه دینی میشود که نامطلوب است. یعنی در خود دیدگاه ها نوعی تعارض نهفته است.
پاسخ: اولا من قائل به #دموکراسی به این معنا که هر چه اکثریت بخواهد شایسته و بایسته است، نمی باشم. این اکثریت گرایی را گونه مدرنی از گزاره الحق لمن غلب می دانم. ثانیا اتفاقا این گزاره ها برای دفاع از حقوق مشروع افراد ضعیف در برابر نهادهای قدرت نوشته شده است تا دیکتاتوری شکل نگیرد. یعنی رعایت آنها ضامن دیکتاتوری نشدن #حکومت_دینی است.
✍سید آرش وکیلیان
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠شد جمهوری اسلامی به پا / که هم دین دهد هم دنیا به ما
اونها که مثل من چهل سال را رد کردن از این سرود خاطره دارند.
گاهی فکر میکنم جمهوری اسلامی ایران هم بعد از چهل سال در مناسبات و روابطش در درون کشور شبیه هر حکومت دیگری شده و آرمان هایش مثل این سرود، یک خاطره نوستالژیک شده؛ و این خیلی بد است و برخی بزرگواران مخالف و منتقد هم میگویند محمدرضاشاه میتوانست این قبیل کارها و بهترش را با هزینه کمتر انجام دهد.
مسئولان مدام از حفظ تمامیت ارضی، میزان توسعه پروژه ها و توزیع یارانه ها و ایجاد امنیت به عنوان دستاوردهای خود صحبت می کنند و هر حکومت مقتدر سکولاری هم معطوف به تحقق همین هاست و مگر محمدرضا پهلوی هم نمی خواست همین کارها را بکند و از اینها حرف نمی زد. بروید سند انقلاب سفید و فهرست اقداماتش و خاطرات رجالش را بخوانید.
جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، سخنرانی ها و نوشته های امامش و مهمتر از آن مبانی اش قرار بوده یک کارهای دیگری بکند و یک اشکالات دیگری را نداشته باشد که معلوم نیست چقدر یادش مانده و توانسته است.
بیایید یک بار درنگ کنیم ببینیم قرار بوده جمهوری اسلامی چطور باشد؟ و چقدر توانسته است؟
۱- مظلوم ضعیف بتواند بدون لکنت و مشقت حق الهی اش را از ظالم قوی بگیرد. این یعنی امنیت.
۲- افراد بر اساس شایستگی الهی (تخصص و تعهد) در مناصب قرار بگیرند نه بر اساس شهرت، ثروت، روابط، سوابق و ... این یعنی کفایت.
۳- مردم برای استیفای حقوق الهی و بهره مندی از آزادی های مشروع و قانونی خود نیاز به اذن نداشته باشند. این یعنی آزادی.
۴- فقیر و غنی، ضعیف و قوی، حاکم و غیرحاکم در پیشگاه قانون الهی یکسان باشند. این یعنی عدالت.
۵- دین خدا همه جا از جمله بانک ها، اداره ها، دادگاه ها و ... نه فقط در حجاب بانوان ، محترم باشد. این یعنی شریعت.
این عوامل میتواند باعث رشد تک تک افراد و کل جامعه در مسیر فضیلت و سعادت شود. اما در عمل تحقق اینها صرفا با حسن نیت رخ نمی دهد و مستلزم نهادسازی و ایجاد سازوکارهایی است نظیر سازوکار شایسته سالاری، سازوکار دادخواهی و .... که عملا چنان که انتظار می رفته انجام نشده است. لذا من هم مثل خیلی از شما از وضع موجود راضی نیستم اما آرمان و ارزش هایمان احتمالا فرق زیادی دارد.
ضمنا در این پنج مورد پاسخی هست که چطور جمهوری اسلامی دچار دیکتاتوری توتالیتر نمی شود که خب به آن کم توجهی شده است.
من پنج مورد نوشتم دوستان باقی اش را ذکر کنند و بعدش فکر کنیم و محاسبه کنیم چقدر اینها محقق شده است و چقدر نشده است.
این متن را پارسال نوشتم و نقدهایی که بر این پیام طرح شد:
۱- این نکات نوشته شده بسیار دور از واقعیت #جمهوری_اسلامی است و دست نیافتنی می باشد و اگر نظام تا کنون آن را محقق نکرده در آینده هم نخواهد توانست.
پاسخ: باید بتوانیم نشان دهیم که اگر مدافع جمهوری اسلامی و منتقد وضع موجود آن هستیم از چه دفاع می کنیم. تنها در این صورت است که شاید بتوانیم آن را اصلاح کنیم.
۲- این دیدگاه ها همه مبتنی بر یک نگاه دینی و ایدئولوژیک است، بیطرفانه نیست و نظر همه مردم را شامل نمی شود.
پاسخ: در حوزه گزاره های تجویزی عقل عقلی، دیدگاه خنثی و بیطرفانه یا کاملا جهان شمول از نظر من وجود ندارد. هر دیدگاهی از موضعی شناختی-ارزشی حکایت دارد و دیدگاه رقیب این نیز سکولار است و باز نظر همه را شامل نمی شود.
۳- این دیدگاه ها منتج به نوعی #دیکتاتوری یا حکومت مطلقه دینی میشود که نامطلوب است. یعنی در خود دیدگاه ها نوعی تعارض نهفته است.
پاسخ: اولا من قائل به #دموکراسی به این معنا که هر چه اکثریت بخواهد شایسته و بایسته است، نمی باشم. این اکثریت گرایی را گونه مدرنی از گزاره الحق لمن غلب می دانم. ثانیا اتفاقا این گزاره ها برای دفاع از حقوق مشروع افراد ضعیف در برابر نهادهای قدرت نوشته شده است تا دیکتاتوری شکل نگیرد. یعنی رعایت آنها ضامن دیکتاتوری نشدن #حکومت_دینی است.
✍سید آرش وکیلیان
#بازنشر
@Kolbe_Andishe_Farhang