🔸️شعر رفتگر
🌸تو شهر زیبای ما
🌱هست چمنای قشنگ
🌸رو شاخهی درختا
🌱شکوفهی رنگارنگ
🌸هم کوچه هم خیابون
🌱پاکیزه و تمیزه
🌸این کار اوست که اسمش
🌱رفتگر عزیزه
🌸همهی ما میدونیم
🌱زحمت او هست زیاد
🌸تشکرِ از او رو
🌱همیشه داریم به یاد
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
🌼او به جای من
بسم الله الرحمن الرحیم
من و سعید کنار خیابان منتظر ماشین بودیم داشت باران می بارید یک دفعه یک ماشین مدل بالا
جلوی پای ما ایستاد. همسایه مان بود شیشه را داد پایین و گفت : سوار شوید.
من با تردید نگاهش کردم و گفتم : ممنون شما بروید ما منتظر آقا مهدی هستیم شیشه را داد بالا و رفت.
سعید با تعجب نگاهم کرد و گفت: چرا سوار ماشینش نشدیم؟ حالا مجبوریم زیر باران بمانیم.
گفتم: دوست نداشتم سوار ماشینش شوم .
سعید پرسید چرا؟!
گفتم: دیشب داشت با پدرم سر یک موضوعی بحث میکرد
سعید پرسید: چه موضوعی؟
گفتم : داشت میگفت حضرت محمد بعد از خودش امام علی را بعنوان جانشین معرفی نکرده است با تعجب گفتم واقعا؟ آخر چرا این حرف را زده؟
:
شانه ام را دادم بالا و گفتم .نمیدانم حرفش عاقلانه نیست
همسایه باغمان رفت کربلا باغش را سپرد به ما.
معلم قرآن مان رفت بیمارستان پیش همسرش کلاس قرآن را سپرد به آقای علوی.
راننده سرویس مان هم که رفت شهر خودش ما را رها نکرد و به جای خودش راننده معرفی کرد.
مدیرمان هم که نیامد اردو به جای خودش معلم تاریخ مان را فرستاد .
یک روز هم که مبصر کلاس نبود آقای مدیر من را به جای او انتخاب کرد.
آخر چطور میشود رسول خدا که عاقل ترین شخص روی تمام زمین است به جای خودش کسی را معرفی نکرده باشد
اینها دروغ میگویند یا از حقایق تاریخی بی خبرند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
خواص آووکادو برای زنان
زنان به دلیل عادت ماهیانه و از دست دادن بخشی از خون بدن، توسط آووکادو میتوانند به خون سازی بدن خود کمک کنند. کاهش کلسترول، جلوگیری از انعقاد خون، جلوگیری از لخته شدن و در نتیجه سکتههای مغزی و قلبی از جمله خواص آووکادو برای زنان است. ویتامین K موجود در آووکادو سبب وجود این خواص در آن میشود. لذا مصرف این میوه به طرق مختلف در رژیم غذایی زنان میتواند به رفع و جلوگیری از بسیاری بیماریهای آنان کمک کند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کی از من فیلم گرفته 😂
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقویت تمرکز و هماهنگی اندام ها
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
13.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
قصه ما مثل شد(لک لک و روباه)
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
گم شدن در جنگل - @mer30tv.mp3
4.2M
#قصه_شب
گم شدن در جنگل
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌸ســلام
صبحتون بخیر و شادی☕️
🌸 صبحتون
💓پراز زیبـایی
🌸روزتون پرانـرژی
💓چهره تون شاد و خندون
🌸لبتون پراز تبسم
💓قلب تون پر از نور الهی
🌸و زندگیتون پراز
💓رحمت و نعمت الهی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر صیاد
🌸او مرد کار است
🌱او قهرمان است
🌸ترسی ندارد
🌱از موج دریا
🌸هر روز تعطیل
🌱با قایق و تور
🌸دنبال صید است
🌱با سرعت نور
🌸دستش توانا
🌱او میکند صید
🌸با صید ماهی
🌱روزش شود عید
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
آرزوی سلیمه
قاصدک آمد و روی دامن سلیمه نشست. سلیمه خندید و آرام قاصدک را برداشت. سعید گفت:« یک آرزو کن و قاصدک را رها کن» سلیمه چشمانش را بست و مشتش را باز کرد و بالا گرفت، قاصدک را فوت کرد.
پدر در حالی که بار شتر را مرتب میکرد گفت:« بیایید بچهها! چرا معطلید؟ راه بیفتید»
سلیمه بلند شد و دوید؛ سعید دنبالش رفت و گفت :«چه آرزویی کردی؟»
سلیمه قدم زنان گفت:«بگذار برآورده شود میگویم» سعید نفس زنان گفت:«الان بگو شاید اصلاً برآورده نشد.»
سلیمه اخمهایش را در هم کرد و گفت:« میشود»
سعید با لبولوچه آویزان گفت:« حالا بگو من برادرت هستم، به کسی نمیگویم» سلیمه کمی فکر کرد و جواب داد :«آرزو کردم امروز یک اتفاق خوب بیفتد، یک اتفاق خیلی خوب»
سعید دستش را زیر چانهاش گذاشت و گفت :«مثلا چه اتفاقی؟»
سلیمه قاصدک را در آسمان دید، به دنبال قاصدک دوید. سعید هم به دنبالش رفت.
قاصدک از آنها دور شد، شترها ایستادند؛ سعید گفت :«چرا همه ایستادند؟»
پدر، سلیمه و سعید را صدا کرد و گفت:« رسول خدا فرمودند اینجا بمانیم. باید صبر کنیم تا همهی مسافران خانهی خدا اینجا جمع شوند، ایشان میخواهند با مردم صحبت کنند.»
همهی فکر و حواس سلیمه درپی قاصدک بود. کمی جلوتر مردانی را دید که وسایل سفر را روی هم میچینند. سعید در حالی که با دست خودش را باد میزد گفت:« قرار است رسول خدا آن بالا سخنرانی کنند»
سلیمه از بین جمعیت سرک کشید و گفت:« قاصدکم کو؟ قاصدکم را ندیدی؟» سعید گفت:« غصه نخور پیدایش میکنیم» دست سلیمه را گرفت و او را به کنار برکهی غدیر برد. برکه آرام بود، سعید مشتی آب به صورت سلیمه پاشید، سلیمه خندید. مشتش را پر از آب کرد و روی سعید ریخت. صدای خندهی بچهها دشت غدیر را پر کرده بود.
سلیمه بالا و پایین پرید و گفت :« قاصدکم آنجاست»
بچهها به دنبال قاصدک دویدند.
سلیمه با سختی از لابهلای جمعیت گذشت. رسول خدا را دید که همراه علی (علیه السلام) از سکوی آماده شده بالا میرفت.
سلیمه ایستاد و به چهرهی مهربان و خنده روی رسول خدا خیره شد.
سعید در حالی که دستش را می مالید گفت:«لِه شدم» به سختی جلو آمد، دست برشانه سلیمه گذاشت و گفت:« او بهترین دوست ماست.»
سلیمه گفت:« من خیلی رسول خدا را دوست دارم» جمعیت زیادی برای شنیدن صحبتهای رسول خدا آمدند.
رسول خدا شروع به صحبت کردند. سلیمه و سعید با دهان باز به حرفهای رسول خدا گوش میدادند؛ در آخر پیامبر دست علی (علیه السلام) را بالا بردند و فرمودند :«هرکس من مولای اوهستم از این به بعد علی مولای اوست»
سلیمه قاصدکش را دید که بالای دستان رسول خدا و امیر مومنان پرواز میکرد، خندید و رو به سعید گفت:« دیدی به آرزویم رسیدم؟»
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
مرزه
🔖اگر "سیر" نمی خورید، بجای آن "مرزه" بخورید !
✍🏻 خواص مرزه:
مرزه یک ضدعفونی کننده قوی است که خواص ضدالتهابی و ضد درد نیز دارد و در کاهش وزن نیز موثر است.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
چگونه نزدیکترین صندوق رای را پیدا کنیم؟
🔹مردم میتوانند از طریق پیامرسانهای ایتا (https://map.eitaa.com/)، گپ (https://election.gap.im/) و ویراستی (https://virasty.com/presidential-election/branches) نزدیکترین شعبه رایگیری به محل خود را روی نقشه پیدا کنند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
تقویت حافظه و تمرکز
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
خرچنگ متحرک🦀🦀🦀
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_کودک
ناخن جویدن در کودکان
۱. به کودک مهارت مدیریت استرس را بیاموزید
قبل از شروع هر کاری برای ترک عادت کودک باید بدانید ریشه بسیاری از این عادتها داشتن استرس و اضطراب است . بهعنوان اولین قدم کمک کنید فرزندتان استرسش را مدیریت کند و آن را پایین بیاورد .
تنفس عمیق کمک زیادی به آرام شدن کودکان میکند . طریقه صحیح آن را یاد بگیرید و با فرزندتان تمرین کنید . از او بخواهید در موقعیتهای استرسزا تنفس عمیق را انجام دهد تا آرام شود .
۲-آرام باشید :
بچهها خصوصاً در سن پایین ممکن است احساس بدی نسبت به ناخن جویدن خود نداشته باشند و راضی کردن آنها برای ترک این عادت سخت باشد . سعی کنید در این مواقع آرام باشید و با برخورد شدید به کودک فشار وارد نکنید . هر نوع واکنش عصبی شما و فشار بیشتر بر کودک نتیجه برعکس دارد و علاوه بر زیادشدن ناخن جویدن کودک اعتماد به نفس او نیز کم میشود .
و ممکن است برای جلب توجه شما اینکار را تکرار کند .
۳-اضطراب کودک را پایین بیاورید :
بچهها معمولاً انعطافپذیری بالایی دارند اما موقعیتهای اضطراب زایی در زندگی وجود دارند که کنار آمدن و سازگاری با آنها نیاز بهوقت و انرژی بیشتری دارد
مثل فوت عزیزان ، طلاق والدین ، تغییر مکان زندگی و…
این موقعیتهای خاص ممکن است ممکن است شروعکننده نشانههایی مثل ناخن جویدن باشد . اگر از این قبیل اتفاقات پر تنش در زندگی کودک اتفاق افتاده است بهتر است در این مورد با او صحبت کنید . اجازه دهید فرزندتان در مورد احساسات ناخوشایندی که تجربه میکند با شما گفتگو کند و تخلیه احساسات شود .
۴- در زمان ناخن جویدن او را از این کار دور کنید :
خیلی وقتها بچهها مشغول ناخن جویدن هستند بدون اینکه خود متوجه باشند . و این کار کاملاً ناخودآگاه و از روی عادت انجام میشود . یک نشانه یا علامت بین خود و کودک تعیین کنید تا حتی وقتی در جمع هستید بتوانید او را متوجه ناخن جویدنش بکنید بدون اینکه دیگران متوجه شوند و او خجالت بکشد.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داشت از کهکشان خارج میشد!
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افزایش مهارت تقویت تمرکز و عکس العمل
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
زازی
این قسمت: مسابقه انتخاب پدر
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
پسرک و غول چراغ جادو - @mer30tv.mp3
3.79M
#قصه_شب
پسرک و غول چراغ جادو
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
دنیا پر از زیباییه
چشماتو دوست داشته باش
و به روی زیباییها بازش کن...
سلام صبح بخیر ❤️☕️
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر نجار
🌸آقای نجّار داره
🌱مغازهای پر از چوب
🌸میسازه زود با اونها
🌱وسایل چوبی خوب
🌸متر رو میزاره رو چوب
🌱میزنه چند علامت
🌸فاصله رو با ارّه
🌱خوب میکنه رعایت
🌸میخ و چکش میاره
🌱تا وصل کنه اونها رو
🌸میخواد که با تختهها
🌱بسازه میز ما رو
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
🌙🦉چه کسی ماه را خورده است🦉🌙
موش با گریه گفت: «وای، زود باشید، عجله کنید! ماه کوچکتر شده. اگر جلوی خرس شکمو را نگیریم، دیگر چیزی از ماه نمیماند.»
جغد با ناراحتی گفت: «آن وقت من شب ها چه طور بیرون بیایم.»
شیر عصبانی غرش بلندی کرد و گفت: «اگر…»
با صدای هوهوی جغد پیر همه به درخت کهنسال روی تپه نگاه کردند. جغد پیر از لانهاش بیرون آمد و گفت: «اینجا چه خبره؟ چرا اینهمه سروصدا میکنید…؟»
اما همین که خواست بقیهی حرفش را بگوید، همه جا تاریک شد. حتی یک ذره هم از ماه در آسمان دیده نمیشد.
در همین موقع خرس قهوهای با فریاد از لانهاش بیرون دوید و گفت: «کمک… کمک… ماه … ماه…!»
شیر عصبانی با دیدن خرس به طرفش رفت و فریاد زد: «چرا ماه را خوردی؟»
جغد هم گفت: «حالا من چهطور شب ها غذا پیدا کنم؟»
خرس قهوهای با تعجب و ترس به همه نگاه کرد و گفت: «من؟ من ماه را خوردم؟ اصلاً دست من به ماه میرسد که آن را بخورم؟»
جغد جواب داد: «مگر تو نبودی که هر بار ماه را می دیدی، میگفتی بهبه! مثل یک کاسهی شیر است.»
خرس قهوهای منمنکنان گفت: «من به قشنگی ماه میگفتم، نه این که بخواهم آن را بخورم. آخر مگر ماه خوردنی است؟»
سنجاب گفت: «پس چه بلایی سر ماه آمده؟»
جغد پیر که تا آن موقع به حرفهای آنها گوش میداد، گفت: «ای بابا! اتفاقی برای ماه نیفتاده، فقط ماه پشت زمینی که ما روی آن هستیم، رفته.»
موشکوچولو وسط حرف او پرید و گفت: «حتماً از ترسش قایم شده.» و به خرس قهوهای نگاه کرد.
جغد پیر گفت: «ماه قهر نکرده، کسی هم آن را اذیت نکرده، از کسی هم نترسیده.»
شیر گفت: «پس چه شده؟»
لاکپشت گفت: «مثل زمانی که شما با هم بازی میکنید و دور هم میچرخید، زمین و ماه هم دور خورشید میچرخند. بعضی وقتها آنها پشت سر هم میروند و زمین وسط ماه و خورشید میماند، برای همین هم نورش به ماه نمیرسد.»
شیر پرسید: «چرا نورش به ماه نمیرسد؟»
لاک پشت گفت: «وقتی شما توی یک روز آفتابی گردش می کنید، نور خورشید به شما میتابد و سایهی شما روی زمین میافتد. یعنی شما جلوی نور خورشید را میگیرید و سایهی شما روی زمین میافتد. حالا هم زمین، بین خورشید و ماه رفته و سایهی آن روی ماه افتاده است.
سنجاب که دوباره از ترس گریهاش گرفته بود، گفت: «پس ماه کی بیرونِ بیرون میآید و ما آن را می بینیم؟»
همه ترسیده بودند.
جغد پیر گفت: «زود، خیلی زود.»
هنوز حرفش تمام نشده بود که نور کم رنگ ماه، دوباره در آسمان درخشیدن گرفت و چیزی نگذشت که جنگل مهتابی و زیبا شد.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻