eitaa logo
کودکانه
44.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی رفیقت میگه نه بابا من جنبم بالاست😂 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کندویی ها این قسمت زنبور سالم 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
مصرف اب و اب بازی - @mer30tv.mp3
3.58M
مصرف آب و آب بازی 😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸الهی درهای مهربانی همیشه 💖به روی دلهـاتـون بـاز بـشـه 🌸الهی نسیم عشق 💖نوازشگر لحظه هاتون بـاشـه 🌸الهی همیشه خــدای مهربون 💖هـواتـونـو داشتـه بـاشـه 🌸صبحتون پر شور و نشاط 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️مجموعه شعر‌های 🔸️این قسمت: قله کوه 🌸گروه کوهنوردان 🌱با شور و شوق و لبخند 🌸با کوله‌بار بسیار 🌱رو قله ایستاده‌اند 🌸رو قله و دامنه 🌱نشسته برف انبوه 🌸خورشید خانم رسیده 🌱بالای قله کوه 🌸یکی از اون‌ها اون‌جا 🌱اذون میگه چه زیبا 🌸سپس همه می‌خوانند 🌱نماز ظهر و عصر را 🌸خداجون مهربون 🌱هر جا باشیم پیش ماست 🌸حرف زدن ما با اون 🌱چه راحت و چه زیباست 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌼ابراهیم و گنجشک نقل می کنند که وقتی حضرت ابراهیم (ع) را در آتش انداختند ایشان مشاهده کرد که گنجشکی مرتب بر فراز آتش پرواز می کند از او پرسید: ای پرنده چه کار می کنی پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم. حضرت ابراهیم (ع) گفت: ولی حجم آتش در مقایسه آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد. پرنده پاسخ داد: می دانم ولی من به تکلیفم عمل می کنم و می خواهم اگر روز قیامت از من سوال شد روزی که پیامبر خدا در آتش بود تو چه کار کردی، بگویم هر آن چه می توانستم انجام دادم... ...بعد از جواب دادن به ابراهیم(علیه السلام) گنجشک با خودش فکر کرد:" حتما ابراهیم می دانست که من با چه قصدی، این کار را انجام می دهم؛ ولی با پرسیدن می خواست حجت تمام شود! خواست قلبش در این معرکه آتش آرام بگیرد". بعد از این فکر که به کسری از ثانیه از مغز کوچک کنجشگ گذر کرد؛ او دوباره به سمت چشمه رفت . دوباره منقار کوچک خود را از آب زلال چشمه پر کرد. چند بار همین اتفاق افتاد. چشمه... آتش... آتش...چشمه... دیگر بال های گنجشک طاقتی برای بال زدن نداشت! با توان کمی که داشت، سعی می کرد؛ باز هم یک بار دیگر، به سمت چشمه برود و آب را در منقار بگیرد و روی آتش بزرگ کفر بریزد. در آخرین بار که با سختی بال می زد؛ وقتی هنوز بالای آتش بزرگ بود، دیگر توانش تمام شد و کمی ، فقط کمی، ارتفاعش کم شد. هنوز از روی آتش بزرگ رد نشده بود . به خاطر همین چندتا از پرهایش شروع به سوختن کرد. درد زیادی را در بالش احساس می کرد. اما سعی کرد با سریع تر بال زدن، آتش را خاموش کند.کمی از بالش سوخته بود و بوی گوشت سوخته به مشامش می رسید؛ ولی گنجشک به این سختی ها اهمیتی نمی داد! برای او انجام ظیفه اش مهم تر بود! با تمام سختی ای که داشت یک بار دیگر به سمت چشمه رفت و باز هم به اندازه یک منقار آب برداشت. داشت به پاهای کم رمقش فشار می آورد که بلند شود و پرواز را شروع کند؛ تا بتواند اوج بگیرد و آب را بر روی آتش عظیم بریزد. اما دیگر توانش به او اجازه نداد. گنجشک با پرهای سوخته و منقاری که دیگر نمی توانست آب را نگه دارد؛ به صورت بر زمین خورد! منقارش تیر کشید. بال های سوخته اش هم درد زیادی داشت؛ ولی هیچ دردی برایش از این سخت تر نبود که ابراهیم اش در آتش بسوزد! همین طور به آتش در حال زبانه کشیدن نگاه می کرد و اشک از گوشه چشمان کوچکش سرازیر بود. با نگاه بی رمقش در بین آتش به دنبال ابراهیم بود تا شاید بتواند در آخرین لحظه های حیات کوتاهش باز هم ولی خدا را ببیند! گنجشک نگران و نیمه جان به سمت آتش نگاه می کرد. کم کم چشم هایش بسته می شدند که ناگهان نسیم خنکی وزید! - آه خدایا چه نسیم ملایمی! چه قدر زیباست که چشمهایم را باز کنم و خود را در بهشت تو ببینم! با همین خیال گنجشک چشمان خود را باز کرد و به یکباره در مقابل چشمان خود زیباترین باغی را که تا به حال می توانست ببیند؛ دید! باغی که از تمام تصورات گنجشک کوچک زیباتر بود! _خدای مهربان من یعنی من در بهشتم؟ همین سوال باعث شد که برای پرواز تکانی به خود بدهد! اما درد...درد... _آآه... در بهشت که درد نیست! با کمی دقت متوجه شد که تمام چوب هایی که تا لحظه ای قبل، خود هیزم آتش کفر بودند، تبدیل به این باغ زیبا شده بودند و اینجا همان معرکه آتش کفر است! _ابراهیم! ابراهیم کجاست؟ به دنبال خلیل خدا گشت و او را سلامت دید؛ که سراسیمه از آتش بیرون آمده و به سمت گنجشک می آید. ابراهیم(علیه السلام) گنجشگ کوچک نیمه جان را بر روی دستان خود بلند کرد. چشمان گریان ابراهیم، گنجشک کوچک نیمه سوخته را تماشا می کرد و لبخندی مهربان بر لب های خلیل خدا بود. گنجشک که دیگر توانی برای ماندن نداشت با آوازی محزون این طور خواند: بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خم می سلامت شکند اگر سبویی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
پروتئین بالا کره بادام زمینی منبع خوبی از پروتئین گیاهی است و پروتئین برای ترمیم و رشد عضلات پس از ورزش و فعالیت بدنی ضروری است. اگر ورزش می‌کنید، سعی کنید این کره را در برنامه غذایی‌تان قرار دهید. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرتاب امتیازی در این بازی تعدادی صندلی رو کنار هم بچینید تا یک مسیری برای عبور توپ ایجاد بشه در انتهای این مسیر چند ظرف با امتیازهای مختلف قرار بدید بچه ها باید توپ رو طوری بندازن که از این مسیر عبور کنه و داخل ظرف ها بیفته 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
آپارتمان نشينى و مشغوليت والدين، بزرگترين مشكل كودكان امروز است. بسيارى از كودكان به دليل آپارتمان نشينی اجازه ندارند انرژى خود را تخليه كنند و انگ بيش فعالى می خورند. اين كودكان ممكن است به دليل مشغوليت والدين وقت خود را با تلويزيون صرف كنند و در زمان مدرسه به دليل ضعف مهارت هاى حركتى نتوانند مشق بنويسند، به دليل كمبود مهارتهاى اجتماعى دچار خشم و افسردگى شوند، و به دليل عدم رشد تمركز و مهارت هاى روانى درس خواندن برايشان مشكل خواهد بود. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻