eitaa logo
کودکانه
46.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر این روز زیبای خداوند🌸🍃 گلچینی از زیبـاترین🌸🍃 گل هـای آرزو را در زرورقـی🌸🍃 از دعا میگذارم ومـزیـن به🌸🍃 روبانی از آمین تـقدیم قـلب🌸🍃 مهربانتان میڪنم صبح زیبـاتـون بخیر 🌸🍃 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر گل‌فروش 🌸گل‌فروش محل ما 🌱نشسته پهلوی گلا 🌸کنار او یه شاپرک 🌱می‌کِشه سوی گل سرک 🌸توی هوا پر می‌زنه 🌱به هر گلی سر می‌زنه 🌸هی گلا رو ناز می‌کنه 🌱غنچه‌ها رو باز می‌کنه 🌸هر دو با هم خنده به لب 🌱کار می‌کنن از صبح تا شب 🌸گل می‌برن، گل میارن 🌱گل می‌چینن، گل می‌کارن 🌸گلدون دارن هزار دونه 🌱مغازه‌شون گلستونه 🌸گل‌های رنگارنگ دارن 🌱گلدونای قشنگ دارن 🌸دسته به دسته کودکان 🌱از همه جا، دوان دوان 🌸پول میارن، گل می‌خرن 🌱برای هدیه می‌برن 🌸از عطر و بوی اون گلا 🌱پُر می‌شه خونه‌های ما 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
روزی خانواده ای که بچه کوچکی داشتند با هم در خیابان راه می رفتند تا کم کم به جای شلوغی رسیدند. وقتی که رسیدند پدر به پسرش که اسمش محمدرسول بود گفت : پسرم اینجا شلوغه مواظب خودت باش تا گم نشی.محمدرسول هم گفت : چشم بابا جون. همین طور که داشتند راه می رفتند یهو بابای محمد رسول متوجه شد که پسرش نیست. شروع کردند به دنبال محمد رسول تا اورا پیدا کنند و همون مسیری رو که رفته بودند دوباره برگشتن ولی محمد رسولو پیدا نکردن. آقا محمد روس که خیلی ترسیده بود داشت می رفت که به یک فلکه رسید. وسط فلکه آقا پلیسه وایساده بود که توی این شلوغی چشمش به محمدرسول خورد.فوری رفت پیشش و بهش گفت : چی شده عزیزم؟ چرا گریه می کنی : اسمت چیه ؟ محمد رسول گفت مامانو بابامو گم کردم.اسمم محمد رسوله. آقا پلیسه گفت اشکالی نداره آقا کوچولو. بیا بریم من کمکت می کنم تا پدرو مادرتو پیدا کنیم. محمدرسول و آقا پلیسه با هم رفتند و آقا پلیسه به همکاراش خبر داد و از اونا اجازه گرفت تا با محمدرسول بره و مامان و باباشو پیدا کنه. وقتی تو خیابون داشتن با هم راه میرفتن یهو آقا پلیسه دید اون طرف خیابون یه آقا و خانومی خیلی نگرانن و دنبال کسی میگردن. فوری صداشون کرد : مامان و بابای محمدرسولم تا اونو دیدن دویدن و پسرشونو بغل کردن.آقا پلیسه گفت دیگه نگران نباشید. از این به بعد برای اینکه اگه گم شد زود پیداش کنید یه شماره تلفن از خودتون توی جیبش بذارید.اونا هم گفتن باشه و از آقا پلیسه تشکرکردند 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
خواص ماش برای زنان باردار و جنین مقادیر بالای فولات موجود در دانه‌های ماش می‌تواند موجب کاهش نرخ خطر زایمان زودرس و نقص لوله های عصبی جنین در دوران بارداری شود‌. از دیگر خواص ماش داشتن مقادیر بالای پروتئین است که می‌تواند انرژی لازم برای خانم‌های باردار را فراهم کند. ماش به علت وجود فیبر فراوان موجب افزایش حرکات روده شده و از بروز یبوست دد خانم‌های باردار جلوگیری می‌کند. آهن موجود در مس موجب افزایش تولید گلبول‌های قرمز تون می‌شود و از ابتلا به کم خونی ور طول بارداری جلوگیری می‌کند. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
شناخت جهت ها و افزایش دقت و تمرکز ✔️ مناسب 4 تا 6 سال 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#کاردستی ایده کاردستی با پوست گردو 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
لحن قاطع و مقتدرانه در برخورد با خطای کودک یعنی؛ زمانی که فرزند شما مرتکب خطایی شد ، به سمت او بروید و نه این که از همان جایی که ایستاده اید فریاد نزنید.... خم شوید تا هم قد او شوید. مستقیم در چشمهاش نگاه کنید.(برقراری ارتباط چشمی)... اگر کودک خواست رویش را از شما برگرداند و برود، به آرامی دست هایش را بگیرید، تا مستقیم به شما نگاه کند و به او بکوبید: "لطفا به من نگاه کن" نباید در لحن شما نشانی از خشونت یا تهدید باشد.... لحن آرام و قاطع شما ، فرزندان را وادار به احترام می کند. روشن و واضح به او بکوبید که چه خطایی کرده مثلا "اجازه نداری کسی رو بزنی و ازت می خوام که دیگه این کار را تکرار نکنی " تکرار این روش باعث تشکیل عادت به «خویشتن داری» در فرزندتان خواهد شد. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔹آیا میدانستید که...؟! مارها گوشتخوار هستند اغلب حشرات کوچک ، پرندگان ، قورباغه ها و دیگر پستان داران کوچک غذای آنها را تشکیل می دهند.🐍
30.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 گروه فریاد 📼این قسمت : نجات بچه خرگوش 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔉 | مادر داره خونه رو جارو میزنه 🎙 با نوای مشاهده و دریافت با کیفیت‌های مخلتف 🎵 فایل صوتی قطعه 🖌 متن شعر 🔰 شب شهادت حضرت فاطمه (س) 📆 شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ 🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س) 🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت ✨ 🇮🇷 کانال‌رسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی ▫️ AbozarBiukafi_ir
موش کوچولو و آینه - @mer30tv.mp3
3.61M
موش کوچولو و آینه 😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
امروز... از عطر زندگی، از خنده ی گل، از هوای پاییزی لذت ببر گلایه و تلخی را بسپاربه نسیم تا با خودش ببرد زندگی... پر است از شادی های کوچک آنها را دریاب... ✨صبحتون پر از شادی✨ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر کفاش 🌸کفاش پیر مهربون 🌱صبح که می‌شه 🌸میاد بیرون 🌱کلید رو پیدا می‌کنه 🌸کفشا همه قطار، قطار 🌱ردیف می‌شن روی دیوار 🌸تو کفاشی، پشت شیشه 🌱کفش منم دیده می‌شه 🌸اُوستای کفاش چی داره 🌱چکش داره،. قیچی داره 🌸اول یه پیشبند می‌زنه 🌱از شادی لبخند می‌زنه 🌸می‌شینه روی چهار پایه 🌱چشم می‌دوزه به همسایه 🌸همسایه‌اش کفشدوزکه 🌱سر تا پاهاش پر از لکه 🌸اون‌ها باهم کاز می‌کنن 🌱کارهای بسیار می‌کنن 🌸میخ می‌زنن، می‌چسبونن 🌱زیر لب آواز می‌خونن 🌸واکس می‌زنن از همه رنگ 🌱کفشا می‌شه خیلی قشنگ 🌸با نخ و سوزن شب و روز 🌱مشغول می‌شن به دوخت و دوز 🌸با کار اون‌ها همیشه 🌱کفش‌های کهنه نو می‌شه 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
مسواک دندانم را مسواک میزنم سار گفت:مامان جون!مرا به پارک نمی بری؟ مادر گفت:اول صبحانه ات را بخور،بعد هم دندان هایت رامسواک بزن تا به پارک برویم سارا پارک رفتن را خیلی دوست داشت، دلش می خواست زودتربه پارک برود برای همین صبحانه اش را خورد، اما تنبلی کرد ومسواک نزد سارادر پارک بازی می کردکه یک دفعه گفت: وای دندانم!مامان دندانم درد می کند مادرسارا دندان او را نگاه کرد و گفت:ای وای! دندانت کرم خورده وسیاه شده! سارا پرسید: دندانم چه جوری کرم خورده؟چرا درد می کند؟ مادرش گفت:حیوان های کوچولویی به اسم باکتری،دندان را می خورند و خراب می کنند آن وقت دندان،درد میگیرد سارا پرسید:این باکتری ها از کجا می آیند؟چطوری توی دهان ما می آیند؟ مادر گفت:بعد از اینکه غذا می خوریم، اگر مسواک نزنیم، ذره های کوچولوی غذا به دندان های ما می چسبند. آن وقت دندان سیاه می شود ودرد می گیرد سارا گفت: مامان جون، چطوری این باکتری ها را از روی دندانهایم جدا کنم؟ چه کار کنم که دندانهایم خراب نشود؟ مادرش گفت: اگر همیشه بعد ازغذا مسواک بزنی، این باکتری ها از بین می روند و دندانها خراب نمی شوند سارا گفت: مامان جون!برگردیم به خانه، می خواهم مسواک بزنم مادرش گفت: چی شد؟مگر مسواک نزده بودی؟ سارا گفت:نه مامان جون!ببخشید، من مسواک نزده بودم،ولی از این به بعد مرتب مسواک می زنم مادر سارا گفت: آفرین دختر خوبم! الان می رویم، دندان هایت رامسواک بزن سارا با خودش گفت:اول دندان های بالا را مسواک می زنم،بعد دندان های پایین را سارا دهانش را باز تر کردتادندان های عقبی راخوب مسواک بزند 📖@moogharrabon
⁉️ چرا باید فندق در آجیل شما باشه؟ 🔹فندق حاوی سلنیوم هست این یک آنتی اکسیدانِ که برای عملکرد طبیعی سیستم قلبی عروقی و غده تیروئید ضروری هست. 🔹خواص آنتی اکسیدانی آجیل به پیشگیری از سرطان کمک می کنه فندق حاوی کلسیم کافی برای تقویت استخوان، دندان، مو و ناخن هست. روی موجود در ترکیب اون باعث بهبود سلامت مردان میشه 🔹فندق به دلیل روی، اثر ضد دیابتی نیز داره حساسیت بافت به انسولین رو بهبود می بخشه و در نتیجه سطح گلوکز خون رو کاهش میده. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ایده نقاشی با رول دستمال و رنگ انگشتی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔶شعر درباره پاکیزگی 🧼🪥🧴 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔶ایده گربه با برگ های پاییزی 🐱🍁 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
به فرزند خود نگوييد پول نداريم نمى توانيم اين رو بخريم، يا لازم ندارى. به فرزندتان بگوييد اینقدر می تونیم هزينه كنيم، يا امروز اين رو ميتونى بخرى. با بيان جمله مثبت، به فرزندتان امنيت می دهيد در حالی كه انتخاب هايش را محدود ميكنيد. در حالى كه گفتن نميتوانيم، پول نداريم، يا لازم ندارى تنها بار منفى دارد و باعث عدم امنيت در كودک ميشود. چون آنها نگران می شوند که چه آینده ای در انتظارشان هست. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔶️آیا میدانید که...⁉️ خداوند آب چشم ما را ترش آفریده که آلودگی ها را ضد اوفونی کند👁 آب بینی ما را سرد آفریده تا مغر ما بهتر کار کند👃 آب گوش ما را تلخ آفریده تا حشرات وارد گوشمان نشوند👂 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
دفتر املا و دفتر مشق فرشته ها رو اینجوری قشنگ کنید 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌛قصه_شب🌜 یک دانه رز صورتی کوچولو در یک خانه کوچک و تاریک، زیر زمین زندگی می کرد. یک روز دانه رز در اتاقش تنها نشسته بود و همه جا کاملا آرام بود. یکدفعه دانه رز کوچولو صدای تق تق در را شنید. دانه رز گفت: کیه؟ صدای آرام و غمگینی جواب داد: من بارانم و می خواهم داخل خانه تو بیایم!🌧 دانه کوچولو جواب داد: نه، تو نمی توانی. کمی بعد دوباره دانه کوچولو صدای تق و تق را از سمت شیشه پنجره شنید. دانه رز صورتی گفت: کیه؟ همان صدای قبلی بود، جواب داد: باران، لطفا در را باز کن.🌧 دانه کوچولو جواب داد: نه، تو نمی توانی به خانه من بیایی. برای یک مدت طولانی، همه جا آرام و ساکت بود. بعد صدای پچ پچی از طرف پنجره آمد. دانه رز صورتی پرسید: کیه؟ صدای خوشحال و شادی جواب داد: من نور آفتابم و می خواهم داخل خانه تو بیایم!☀️ باز هم دانه رز جواب داد: نه، امکان ندارد. دانه کوچولو غمگین در خانه خود نشست. کمی بعد دانه رز صدای شیرین نور آفتاب را از سوراخ قفل در شنید. نور آفتاب دلش می خواست وارد خانه دانه رز شود، اما دانه کوچولو باز هم به او اجازه نداد.☀️ کمی بعد دانه کوچولو صدای باران و نور آفتاب را از همه جا، پشت در، پشت پنجره و سوراخ قفل در شنید. دوباره پرسید: کی آنجاست؟ هر دو صدا با هم جواب دادند: باران و آفتاب. ما می خواهیم به خانه تو بیایم! ما می خواهیم به خانه تو بیاییم! ما می خواهیم به خانه تو بیاییم!🌨☀️ دانه رز جواب داد: حالا که شما هر دو با هم آمدید، اجازه می دهم به خانه من بیایید. بعد دانه کوچولو در را کمی باز کرد و نور آفتاب و باران با هم وارد خانه اش شدند. نور آفتاب یک دست دانه کوچولو و باران دست دیگرش را گرفت و آنها با هم دویدند و دویدند تا با هم دانه رز را به سمت بالا یعنی بیرون زمین بردند. سپس آنها به دانه کوچولو گفتند: با سرت به زمین ضربه بزن و دانه کوچولو به زمین ضربه زد و از زمین بیرون آمد. او حالا وسط یک باغ زیبا بود. فصل بهار بود و همه گل های دیگر از زمین بیرون آمدند. حالا او زیباترین رز صورتی کوچولو در باغ بود🙂🌺 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ســــلام ✨صبح قشنگتون بخیر🌷🌸 لحظه لحظه زندگیتون مملو از عشق و محبت و آرامش🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍ آرزو می کنم امروزتون زیباتر از هر روز باشه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر میوه فروش 🌸میوه فروش خنده‌رو 🌱میوه داره خوشرنگ و بو 🌸جعبه‌ها رو باز می‌کنه 🌱میوه‌ها رو ناز می‌کنه 🌸جعبه به جعبه میوه‌ها 🌱صف می‌کشن برای ما 🌸خیار و موز و خرمالو 🌱انگور و گیلاس و هلو 🌸سیب و انار و پرتقال 🌱از همه میوه‌های سال 🌸یه دستمال انداخته به دوش 🌱داد می‌زنه میوه‌فروش: 🌸آی هندونه، آی هندونه 🌱ارزون بخر، ببر خونه 🌸انگور و زرد آلو دارم 🌱گیلاس و آلبالو دارم 🌸بخر و ببر که ارزونه 🌱میوه باب دندونه 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🐞🍃قصه پری کوچولو🍃🐞 پری کوچولو، دختری خوب و مهربان و با سلیقه بود که اتاق مرتّب و منظمی داشت. اتاقش صندلی خیلی خوشگلی داشت و گل های قشنگی روی میزش گذاشته بود. او کتاب هایش را منظّم می چید و لباس و کیف و کفش مدرسه اش را تمیز نگه می داشت و حتّی اسباب بازی هایش را تمیز و مرتّب نگه می داشت. پری کوچولو، عروسک زیبایی داشت که خیلی آن را دوست داشت و همیشه با عروسکش صحبت می کرد. اگر کسی عروسکش را دست می زد، به او می گفت که عروسکم را خراب نکنی. روزی دوستانش را به خانه شان دعوت کرد. آنان به اتاق پری کوچولو رفتند و شروع کردند به بازی کردن. مادر پری کوچولو برای دوستانش کیک پخته بود، به پری کوچولو گفت: بیا به من کمک کن میوه ها و کیک را به اتاقت ببریم تا از دوستانت پذیرایی کنی. پری کوچولو به مادرش کمک کرد کیک و میوه ها را به اتاق آورد و از دوستانش پذیرایی کرد. یکی از دوستان پری کوچولو گفت: پری جان! عروسکت چقدر قشنگ است، آن را بیاور بازی کنیم. پری گفت: مواظب باشید عروسکم خراب نشود؛ چون من به این عروسکم خیلی علاقه دارم. او همیشه با من صحبت می کند و خیلی مهربان است. او عروسک را از کمد برداشت و به دوستش داد، ناگهان عروسک از دست دوستش افتاد و شکست. پری خیلی ناراحت و عصبانی شد، گفت: چرا این کار را کردی؟ من عروسک زیبایم را از دست دادم. پری شروع کرد به گریه کردن، دوستش خیلی خجالت کشید و از او معذرت خواهی کرد. مادر پری به اتاق آمد و گفت: دخترم! چرا گریه می کنی؟ پری مادرش را بغل کرد و گفت: مادرجان! عروسک شیشه ای زیبایم شکست. من چه کار کنم؟ مادر پری گفت: دخترم! اشکالی ندارد. دوست تو که قصد بدی نداشت. تو نباید این قدر نگران باشی، من برایت یک عروسک دیگر می خرم، برو از دوستانت عذر خواهی کن؛ زیرا آنان مهمان تو هستند. تو باید با آنان با مهربانی رفتار کنی؛ زیرا مهمان حبیب خدا است. پری از دوستانش عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخشید! آخه من خیلی به این عروسکم وابسته بودم، بعد شروع کردند به خوردن میوه و کیک. دوستان پری بعد از مهمانی خداحافظی کردند و به خانه های شان رفتند. آن دوست پری که عروسک را شکسته بود خیلی چهره اش نگران بود. وقتی به خانه شان رفت مادرش پرسید: دخترم! مهمانی به شما خوش گذشت یا نه؟ چرا ناراحتی؟ دختر شروع کرد به گریه کردن، گفت: مادر امروز مهمانی برای من خیلی غم انگیز بود؛ من یکی از بهترین عروسک های پری را شکستم. مادرش گفت: دخترم! نگران نباش، بلند شو با هم به بازار برویم. آنها تمام مغازه های عروسک فروشی را نگاه کردند تا عروسکی مثل عروسک پری پیدا کنند، ناگهان دوست پری عروسکی شبیه عروسک پری دید، مادرش فوراً آن عروسک را خرید و کادو کرد، آن گاه به طرف خانه پری رفتند. وقتی به خانه پری رسیدند مادر پری از دیدن آنها خیلی خوشحال شد و گفت: خوش آمدید! پری کادو را از دست دوستش گرفت و باز کرد و از دیدن آن عروسک خیلی خوشحال شد و گفت: خدایا! این عروسک مثل عروسک خودم زیبا و دلنشین است دستت درد نکند، چرا زحمت کشیدی؟ پری از مادر دوستش تشکر کرد و گفت: خانم! خیلی از شما ممنونم، شما خیلی خوب و مهربان هستید. من به عروسکم خیلی علاقه داشتم، به خاطر همین، آن روز رفتار خوبی با دوستانم نداشتم. امیدوارم دوستانم مرا ببخشند. آن وقت دوست پری او را بوسید و خداحافظی کردند و رفتند. بچه ها! نباید به خاطر یک اتفاق کوچک دوستی تان را به هم بزنید. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌱سـنجـــد 👌 اگر میخواهید دچار زانو درد و پوکی استخوان نشوید سنجد بخورید 🔹 سنجد، محرک، ضد التهاب، ضد اکسیدان، ضد سرطان و باعث رفع مشکلات معده میشود 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍽 بازی در آشپزخانه 🔰 از حضور بچّه‏‌ها در آشپزخانه، نهایت استفاده را بکنید. این استفاده، در دختران باید بیشتر باشد تا آنها در وقت خودش با آشپزخانه و کار در آن، آشنا شوند. 1⃣ تماشای برخی از کارهایی که در آشپزخانه انجام می‏ گیرد، برای بچّه‏ ها جذّاب است. بسیاری از مقدّمات غذا درست کردن، از همین دسته است. 🧁 برخی از خوراکی‏‌هایی را که از بیرون تهیّه می‏ کنید، خودتان می‏‌توانید درست کنید. مشاهدۀ مراحل تهیّۀ اینها برای کودک، خیلی جالب است؛ مثل پف فیل، ژله، لواشک، مربّا، آب‌لیمو، آبغوره و ... . 2⃣ در مراحل درست کردن غذا با کودکتان صحبت کنید و بگویید در حال انجام دادن چه کاری هستید. این توضیحات، علاوه بر جنبۀ آموزشی، به آنها احساس بزرگی و شخصیت می‏‌دهد. 3⃣ بعضی از کارها را هم به آنها بسپارید. مثلاً: - وقتی مواد سالاد را خُرد کردید، هم زدن آن را به بچّه‏ ها بسپارید. - وقتی زعفران را در برنج ریختید، اجازه بدهید بچّه‏ ها آن را مخلوط کنند. - سیب‏ زمینی‏ های سرخ شده و سرد را در مقابل کودکان بگذارید تا آنها را روی خورش بریزند. - حلوای سرد شده را در بشقاب‏ ها بریزید تا بچّه ‏ها، آن را صاف کنند و با نوک قاشق یا هر چیز دیگری شکل دهند. - پودر ژله را که در آب جوش ریختید و آب سرد را به آن اضافه کردید، از کودک بخواهید تا آن را هم بزند. 4⃣بچّه‏ ها (به‌ویژه دخترها) از حدود شش سالگی دوست دارند در درست کردن غذا، مشارکت کنند. در پختن بعضی از غذاهای ساده مثل نیمرو و اُملِت، از فرزندتان کمک بگیرید. شرکت در کارهای واقعی خانه که به کودک احساس شخصیت می‏ دهد، فایدۀ بزرگی برای این بازی است. در این بازی، کودک، قوانین مختلفی از اشیای دور و برِ خود را خواهد شناخت. 📚 بازی، بازوی تربیت صفحه ۴۸ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هدایت شده از  جواد برزگر🌹
Zahra Jan - Barzegar - FX.mp3
9.65M
﷽ 🎧 نماهنگ | 🎙 بانوای: 📝 شاعر: وحید محمدی 🎞 آهنگ‌سازی و تنظیم: محمد جواد علی‌مردانی 🏴 ویژه ایام سلام‌الله‌علیها 📌 تولید شده در "مجموعه رسانه‌ای کانال جواد برزگر [ @abaraat ]