eitaa logo
کودکانه
46.6هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
کوچولوها گاهی غذا و میوه نمی خورند، تزیین زیبای غذا میتونه بچه ها رو تشویق به مصرف بهتر و بیشتر مواد غذایی سالم کنه و باعث رشد بهتر بچه ها بشه 🌼 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🛠: ❄️برف مصنوعی درست کنیم! 🔖مواد لازم: 📍جوش شیرین یک پیمانه 📍نشاسته ذرت نصف پیمانه 📍شکر نصف پیمانه 📍کرم تارتار یک قاشق غذاخوری 📍آب چهار قاشق غذاخوری 🥣همه‌ی مواد خشک را بوسیله‌ی همزن دستی با هم مخلوط می‌کنیم، سپس دو قاشق غذا‌خوری آب را اضافه می‌کنیم، دوباره با همزن دستی خوب مخلوط می‌کنیم، دو قاشق آب باقی‌مانده را اضافه می‌کنیم و دوباره مخلوط می‌کنیم. مواد مخلوط شده را حدود ۵ ساعت در یخچال قرار می‌دهیم و بعد از تجربه‌ی مشترک برف‌بازی با کودکان‌مان لذت می‌بریم! 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
1.mp3
3.89M
👼🏻🌜 مریم خجالتی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
3.mp3
685K
⭐️🌙🌙⭐️ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هدایت شده از قاصدک
اربعین را احیا کنید! منتظران ظهور، اربعین کلید ظهور است! چند سالی است که به علت کرونا از زیارت اربعین محروم شده‌ایم اما اکنون با توجه به واکسیناسیون عمومی و گذر از پیک امیکرون می‌توان با برنامه ریزی صحیح سلامت عمومی و زیارت را با هم تضمین کرد! ایجاد موکب سلامت واکسیناسیون سیار تست سریع کرونا قرنطینه مبتلایان و... از جمله اقداماتی است که مجلس و دولت انقلابی می‌تواند برای زیارت اربعین برنامه ریزی کند و مطمئنا مردم ایران و عراق کمک زیادی در ایجاد موکب های سلامت و... خواهند کرد! از این رو در فارس من کمپینی ایجاد شده است تا پیگیری های لازم از همین الان صورت گیرد. در امضا و نشر این کمپین یاری کننده ما باشید👇👇👇 کمپین احیا اربعین در فارس من:https://eitaa.com/joinchat/4115726467Caddfe10f72
💕سلام و صد سلام 🌸صبحتون قشنــگ 💕روزتون پر از سلامتی 🌸آخر هفته تون 💕سرشار از مهر و دوستی 🌸موفقیت و لطف خدای مهربان 💕با آرزوی جمعه ای زیبـا 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
پشمالوی مامان مامان ميمون به درختِ نارگيل تکیه داده بود و كتاب مي خواند. بچه ميمون هم نشسته بود كنارش، كتاب مي خواند. مامان ميمون از بالاي عينكش بچه ميمون را نگاه كرد. بچه ميمون هم از بالاي عينكش مامان ميمون را نگاه كرد. مامان ميمون گفت: «پشمالوي مامان! مي شه كارهاي من رو تكرار نكني؟ برو نارگيل بازي كن. » بچه ميمون اخم كرد. گفت: «نمي خوام. مي خوام كتاب بخونم. » مامان ميمون گفت: «باشه. پس من می رم نارگيل بخورم. » و كتابش را بست و از شاخه ها بالا رفت و نارگيل چيد. بچه ميمون هم كتابش را بست و از شاخه ها بالا رفت و نارگيل چيد. مامان ميمون گفت: «تو كه مي خواستي كتاب بخوني گوش گنده ي مامان؟! » بچه ميمون گفت: «گفتم بيام يه نارگيل بخورم. » مامان ميمون نارگيلش را سوراخ كرد و آبش را سَر كشيد. گفت: «مي شه بپرسم بعدش مي خواي چیکار كني؟ » بچه ميمون هم نارگيلش را سوراخ كرد و گفت: «خودت چي؟ » مامان ميمون گفت: «مي خوام روي شن ها دراز بكشم و آفتاب بگيرم. » بچه ميمون گفت: «اتفاقاً منم مي خوام روي شن ها آفتاب بگيرم. » مامان ميمون نارگيلش را پرت كرد زير درخت و گفت: «مي شه هر كاري من می کنم تو همون رو نكني؟ » بچه ميمون گفت: «من كه كارهاي تو رو نمی کنم كه. اتفاقي این جوری مي شه. » و نارگيلش را پرت كرد زير درخت. مامان ميمون گفت: «من می خوام تنها باشم پشمالوي مامان! مي خوام روي درختِ نارگیل تنها باشم. مي شه؟ » بچه ميمون گفت: «اتفاقاً من هم مي خوام تنها باشم. روي درختِ نارگیل. » مامان ميمون گفت: «اوووف! از دستِ تو! باشه. » و كتابش را باز كرد. بچه ميمون هم كتابش را باز كرد. نویسنده: سید نوید سید علی اکبر 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کاروان مردمی (خانوادگی) بیعت با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زمان جمعه ساعت ۸:۳۰ صبح محل تجمع ابتدای بلوار پیامبراعظم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈شعر خوانی 🌺محمد جواد علی‌پور، ۶ ساله از قم 🙏🏻آفرین آقا محمد جواد به خاطر این شعر زیبا 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
مدارس از ۱۴ فروردین حضوری می‌شوند 🔹معاون وزیر آموزش و پرورش: از ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ تمام مدارس کشور فعالیت خود را به صورت حضوری آغاز می‌کنند تا شاهد تداوم فعالیت‌های آموزشی و پرورشی در سال‌تحصیلی کنونی باشیم. @jaarchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ژیمناستیک مغز و افزایش دقت و تمرکز👌 حتما با بچه ها انجام بدید مناسب رده سنی +۴سال 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
آموزش نقاشی گرگ فانتزی 🐲🐲🐲🐲🐲🐲🐲🐲🐲 🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
نیمه ی شعبان شده ✨ شکوفه باران شده🌸 حضرت نرجس خاتون✨ خوشحال و خندان شده💐 بوی گل و گلابه 💐 چشمه عجب پر آبه هزار هزار فرشته ✨ زمین مثل بهشته بچه ها جون بهاره غم دیگه جا نداره مهدی زهرا اومد ✨ منجی دل ها اومد✨ امام خوب عسکری ✨ بادیدن گل نبی✨ به خنده گفت تو سروری ✨ اهل جهان را رهبری✨ با صد درود و صد سلام همه می گیم با یک کلام خوش آمدی به دنیا فرزند خوب زهرا✨ ✨دردونه های گلم عیدتون مبارک✨ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
31.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این قسمت (علاقه به دانش آموختن)👆👆👆 🐝 ❤️🐝 🐝❤️🐝 ❤️🐝❤️🐝 🐝❤️🐝❤️🐝 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
1
4M
قصه_شب👼🏻🌜 سگی که قارقارمی کرد 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
3.mp3
5.34M
‍ ‍ 🌙⭐️لالایی⭐️🌙 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
‍ 🌞🌈 سلام 🌈🌞 سلام سلام به كفشدوزك با نقطه‌هاي كوچك سلام چقدر قشنگه آي بچه‌هاي كوچك سلام گلهاي خندون با دندون و بي دندون سلام به هر پرنده كه توي باغ مي‌خنده سلام به دشت و دريا سلام به كوه و صحرا سلام به روي ماه بچه‌هاي با صفا 🌞 🌈🌞 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🦖🦕هیجان با یه دایناسور گنده منده🦕🦖 یه شهری بود که از جنگل و دریا خیلی فاصله داشت. این شهر پر بود از ماشین و ساختمون های بلند.مردم ،کلی سرشون شلوغ بود و وقت واسه فکر کردن نداشتن. توی این شهر شلوغ یه پسر کوچول موچولویی بود که هنوز مدرسه نمیرفت و مجبور بود تا اومدن مامان و باباش توی خونه تنها باشه و با اسباب بازی هاش بازی کنه. با وجود اسباب بازی هایش، بعضی وقتها حوصلش سر می رفت. آخه کسی نبود باهاش حرف بزنه و بازی کنه.یه روز وقتی پسر کوچول موچولو داشت با دایناسورهاش بازی می کرد یکی از اونا افتاد توی لیوان آب،و او متوجه نشد. دایناسور کوچولو که توی لیوان آب افتاده بود داشت بزرگتر میشد.انقدر بزرگ شد که دیگه توی خونه هم جاش نمیشد، سرش از سقف خونه هم زده بود بیرون.خیلی خنده دار شده بود. پسر کوچولو موچولو اولش ترسید آخه یه دایناسور گنده توی اتاقش بود ولی بعدش که یکم به هم نگاه کردن،همدیگرو شناختن و کلی خندیدند. پسر کوچول موچولو خیلی خوشحال بود چون دیگه تنها نبود تازه یه خونه ی متحرک هم داشت که دوستش می تونست اونو ببره گردش.آخه خونشون دیگه رو زمین نبود رو سر دایناسور بود. دایناسور گنده منده از جاش بلند شد و شروع به گشت زدن توی شهر کرد.وقتی توی شهر شلوغ راه می رفت هرچی زیر پاهاش می یومد له میشد و تمام وسائل شهر رو خراب می کرد. هیچکس نمیتونست این موجود گنده مندرو بگیره.حتی تو باغ وحش هم جاش نمیشد. انقدر این دوتا دوست این ور و اون ور شهر گشت زدند تا بالاخره رسیدن به خیابونی که جای خونه یپسر کوچول موچولوبود. با اولین قدمی که دایناسور توی کوچه برداشت یه عالمه آب توی هوا پخش شد.دایناسور پاشو گذاشته بود روی لوله آب و اونم ترکیده بود. پسر کوچول موچولو خیلی هیجان انگیز شده بود فکر می کرد الان دیگه وقت آب بازی شده ولی نمی دونست هرچی بیشتر آبهارو رو تن دایناسور می ریزه اون کوچیکترو کوچیکتر میشه. وقتی پسر کوچول موچولو چشم هاشو باز کرد تا یه مشت دیگه هم بریزه روی دایناسور،دید هیچ خبری از دایناسو گنده مندهنیست،همه چیز مثل اولش شده بود.دوباره توی خونه کنار اسباب بازیهاش تنها نشسته بود.اول فکر کرد داشت خواب می دید واسه همین تندی از پنجره به بیرون یه نگاهی انداخت و دید بله... همه شهر به هم ریخته. با خودش کلی خندید و برگشت دیددایناسور کوچولو در حالی که داشت بهش می خندید افتاده کنار بقیه اسباب بازیهاش. از اون روز به بعد دیگه یه همچین اتفاقی واسه پسر کوچول موچولو نیوفتاد ولی اون خیلی خوشحال بود که یه روز هیجان انگیز و پرماجرا واسه اونو دوستش افتاده. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
18.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"پلیس رو خبر کن" 👆👆👆 🏵 🎲🏵 🏵🎲🏵 🎲🏵🎲🏵 🏵🎲🏵🎲🏵 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻