#تغذیه
مفید برای مو
بادام زمینی با داشتن اسیدهای چرب امگا ۳ موجب تقویت فولیکولهای مو شده و از این طریق به افزایش رشد موها کمک میکند و از طرف دیگر با داشتن بیوتین از ریزش موها جلوگیری میکند. از دیگر خواص این دانه این است که غنی از ویتامین E است و این ویتامین به درمان موهای شکننده و آسیب دیده کمک میکند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
نمایش اعداد با رول دستمال کاغذی
در این بازی بچه ها باید به تعداد عدد روی کارت، رول های دستمال کاغذی رو داخل میله بندازن.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
یه تابلوی زیبا
چسب چوب، دستمال کاغذی، رنگ گواش
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_کودک
💢 نکته مهم در مورد اسباب بازی بچه ها:
بچه ها باید با اسباب بازیشان بازی کنند و آنها را مستهلک کنند و عوض کنند تا یاد بگیرند که «اثاث زندگی در خدمت من هستند، من در خدمت اثاثیه نیستم.»
اما ما بچه ها را طوری بار می آوریم که آن ها در خدمت اسباب بازی هایشان قرار می گیرند.
یکی از دلایلش هم همان « نظم» است. می خواهیم بچه هایمان مرتب و منظم باشند. «همه چیز را نگهدار خراب نشه» خیلی هم با افتخار این حالت را به بچه ها امر می کنیم. دائم به بچه ها تلقین می کنیم که دست نزن و خراب نکن، فقط داشته باش و بچه ها هم یاد می گیرند که چیزی را مستهلک نکنند و فقط جمع کنند و داشته باشند بدون اینکه از بازی و استفاده کردن از آن لذت ببرند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موقعیت:مامانم وقتی که مهمون داریم😐😂
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی مداد با رول دستمالکاغذی
با استفاده از رول دستمال کاغذی این مدادهای بامزه رو بسازید می تونید انتهای اون ها رو روی یک مقوا بچسبونید و به عنوان جاقلمی استفاده کنید.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
مهارتهای زندگی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
مار زنگی بی زنگ - @mer30tv.mp3
4.19M
#قصه_شب
مار زنگی بی زنگ
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هر صبح ... 🌸
ڪہ از خواب بیدار مے شوی،
در نظر بیاور،
زندگے با همہ سختیهایش،
چہ سعادتیست زندہ بودن،
نفس ڪشیدن،🌸🍃
محبت ڪردن،
عشق ورزیدن،
دیدن دوبارہ عزیزانت ..
و شڪر ڪن خدایت را براے
بیدارے دوباره...
و یڪ روز زیباے دیگر..🍃🌸
صبحتون بخیر🦋
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر سیب سرخ من
🌸وقتی تو را دیدم
🌱گفتم چه زیبائی
🌸گفتم که شاید تو
🌱از نسل گلهایی
🌸گفتم که خورشیدی
🌱گفتم که مهتابی
🌸اهل بهشتی تو
🌱شیرین و پرآبی
🌸با شادی بسیار
🌱از شاخهات چیدم
🌸لپهای سرخت را
🌱با خنده بوسیدم
🌸ای میوهی خوشبو
🌱ای خنده روی شاد
🌸ای سیب سرخ من
🌱باغ تو باد آباد
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
#قصه_های_پیامبران
🌼حضرت یوسف
#قسمت_دهم
وقتی رفتی به پادشاه بگو که من را بی گناه به زندان انداختند.
آن دو زندانی رفتند و حضرت یوسف گوشه ای نشست و تازه یادش آمد که چه حرفی زده،از دست خودش ناراحت و عصبانی شد و به شدت گریه کرد.
در همین لحظه بود که جبرئیل از طرف خدا آمد و به حضرت یوسف گفت:
-یوسف چه کسی به تو زیبایی و بزرگی داد؟
حضرت یوسف با گریه گفت:خدای بزرگ.
جبرئیل گفت: چه کسی تو را از چاه نجات داد؟
حضرت یوسف با گریه گفت: خدای بزرگ
جبرئیل گفت: چه کسی تو را از نقشههای بد زنها نجات داد؟
حضرت یوسف باز هم با گریه جواب داد:
-خدای بزرگ و یگانه.
-پس چرا به جای این که از خدای بزرگ بخواهی تا تو را از زندان نجات بده به آن مرد گفتی تا به پادشاه بگوید.
حضرت یوسف به شدت گریه کرد و گفت:
-خدای بزرگم از تو میخوام تا اشتباه من را ببخشی و من توبه میکنم.
خدایا تو که این قدر به من عزت دادی در همه چیز به من کمک کردی گناه من رو ببخش تو که بخشنده و مهربانی.
حضرت یوسف به شدت گریه و ناله میکرد و از خدا میخواست تا اشتباه و گناهش را ببخشد.
جبرئیل گفت:
-یوسف دیگه آرام باش که خدا توبه ی تو را پذیرفت. اما تو باید سالهای دیگری را در زندان بمانی و اگر توبه نمی کردی خدا مقام پیامبری را از تو میگرفت.
حضرت یوسف با گریه گفت:
-خدایا تو را به خاطر مهربانی و این که من را بخشیدی شکر میکنم من حاضرم تا آخر عمرم در زندان بمانم اما خدای بزرگ من را بخشیده باشد.
حضرت یوسف سالهای دیگری را در زندان ماند و زندانیها را راهنمایی میکرد و از آنها پرستاری میکرد. تا این که یک شب پادشاه خواب عجیبی میبیند با ترس از خواب پرید و همه را خبر دار کرد و گفت:
-من امشب خواب بدی دیدم
که در این خواب هفت گاو لاغر به هفت گاو چاق حمله کرده و گاوهای چاق را خوردن و بعد دیدم که هفت خوضه ی خشکیده و زرد بر خوشههای سبز و تازه پیچیدند و خوشههای سبز را نابود کردند. همه ی جادوگرها و کسانی که میتونن خواب منو تعبیر کنن رو خبر کنین.
همه ی جادوگرها و خواب گزاران آمدند و پادشاه خوابش را دوباره برای آنها تعریف کرد.
هیچ کس نمی توانست بفهد خواب پادشاه چه معنی دارد و هر کاری کردند و هر چه فکر میکردند به نتیجه ای نمی رسیدند.
پادشاه عصبانی بود و میخواست هر چه زودتر بفهمد معنی این خواب عجیب چیست.
در همین لحظه بود که آن زندانی که در زندان با حضرت یوسف آشنا شده بود گفت:
-من کسی را میشناسم که بسیار داناست و از آینده خبر میدهد و میداند معنی خوابها چیه. او بی گناه به زندان افتاده و چند سال پیش خواب من و دوستم رو به خوبی تعبیر کرده.
همه به او نگاه کردند و او ازپادشاه اجازه داد تا آن مرد برای فهمیدن معنی خواب پیش حضرت یوسف برود.
آن مرد به زندان رفت و بعد از سلام و احوال پرسی با حضرت یوسف و زندانیها خواب پادشاه را برای حضرت یوسف تعریف کرد و از او خواست تا خواب پادشاه را تعبیر کند.
حضرت یوسف گفت:
هفت سال نعمت و باران زیادی میآید و بعد از آن هفت سال دیگه خشک سالی است و باران نمی بارد.
آن مرد بعد از شنیدن حرفهای حضرت یوسف دست او را گرفت.و گفت:
-ای پیامبر خدا، من انسانی بی وفا هستم و پیامبر خودم را فراموش کرده بودم و بعد از سالها یادم آمد که پیامبر مهربان و دانایی در زندان است که باید یادش میکردم.
حضرت یوسف لخندی زد و گفت:
-تو تقصیری نداری من نباید با وجود این که خدای بزرگ و یگانه را داشتم خواستهها و آرزوهایم را به انسانها و پادشاه میگفتم.
او از حضرت یوسف خداحافظی کرد و به قصر رفت و هر چه را که حضرت یوسف گفته بود برای پادشاه تعریف کرد. پادشاه کمی فکر کرد و همه از این دانایی تعجب کردند. پادشاه گفت:
-این کسی که خواب را این طور دقیق تعبیر کرده بدون شک یک دانشمند است او نباید در زندان
باشه هر چه زودتر برو و این جوان زندانی را بیرون بیارین او حتماً میدونه که راه حل این مشکل چیه. این مرد دانا نباید در زندان باشه.
حضرت یوسف در زندان نشسته بود و با زندانیها حرف میزد که دوباره دوست زندانیش آمد و گفت:
-ای پیامبر خدا، برایت خبر جدیدی دارم.
همه منتظر شدند که او خبر جدیدش را بگوید او گفت:
-پادشاه دستور داده که حضرت یوسف از زندان بیرون بیان
همه خوشحال شدند و به حضرت یوسف نگاه کردند.حضرت یوسف گفت:
-من از زندان بیرون نمی یام. مگه این که پادشاه تحقیق کنه که موضوع زنهای مصر چه بوده و چرا دستهای خود را بریده اند
یوسف که بسیار دانا بود نمی خواست از زندان آزاد شود و همه بگویند که پادشاه او را بخشیده حضرت یوسف میخواست به همه بفهماند که بی گناه است و پاک دامن بوده.
#ادامه_دارد...
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
✅دمنوش گل سرخ
✍گل سرخ موجب افزایش مقاومت بدن در برابر بیماریها شده و ریهها را تقویت میکند از این رو برای افرادی که بدنی ضعیف دارند و از کمی برخوردارند مفید است. این دمنوش عوارض و نشانههای سرماخوردگی، آنفلوآنزا، زکام و گرفتگیهای برونشی را از بدن دور میکند.
1️⃣دمنوش این گیاه بوی بد دهان را رفع میکند.
2️⃣ همچنین دمنوش این گیاه برطرف کننده نفخ معده است.
3️⃣ تقویت کننده و برطرف کننده ناراحتی های ریه،کلیه و تپش شدید قلب است.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
شناخت احساسات
این وسیله ی ساده رو با استفاده از مقوا و رول دستمال کاغذی بسازید و درباره احساسات مختلف با بچه ها گفتگو کنید.
این الان چه حالتی داره؟🤔
شما هم میتونی این شکلی بشی؟🙂
به نظرت چه اتفاقی افتاده که خوشحاله؟🧐
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
ماشین لباسشویی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بیاین_باهم_نقاشی_بکشیم😁🖌
دفترمون رو زیبا کنیم
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_کودک
کودکان به مرور یاد می گیرند که والدین شان در بعضی از مکانها و زمانها معذوریت دارند و مجبور هستند که به حرف کودک گوش کنند. مثلا در یک فروشگاه بزرگ یا یک محیط آرام یا موقع صحبت کردن با تلفن و ...
کودکان این موقعیت های والدین را به مرور ارزیابی میکنند. کودک در همان مواقع خواسته های نامعقول یا خواستههایی را که والدین در مواقع معمول رد میکنند را طرح می کند و اگر از والدین جواب نه بشنود دست به قشقرق می زند.
یک بار برای همیشه جلوی این نوع قشقرق های کودک را بگیرید.
برای مثال اگر شما با تلفن با شخص خاصی صحبت میکنید و کودک در همان لحظه تقاضای چیزی را کرد، هرگز تسلیم کودک نشوید. اگر کودک یک بار به خواسته اش برسد همیشه این کار را تکرار می کند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#مهم
🔴 تمام اطلاعات ضروری مشهد مقدس اینجاست👇
https://eitaa.com/e_arbaeen
امامرضاییها حتما عضو بشند👇
https://eitaa.com/e_arbaeen
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هدایت شده از اربعینیها
🏠اسکان رایگان در مشهد
قرارگاه هم محله امام رضا علیه السلام
0513201204024 ساعته پاسخگو هستند جهت اسکان رایگان در مساجد و حسینیه ها در مشهد @e_arbaeen به خانواده بزرگ اربعینیها بپیوندیم 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥نقاشی جعبه جادوی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ
در وصف خواص تخم مرغ🥚
🐥"جيك و جيك و جيك، جيكانه🐥
🐣به من ميگن مرغانه" 🐣
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
48.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
مهارت های زندگی
این قسمت : راهنمایی خلاقانه
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
من رنگ سبزو دوست دارم - @mer30tv.mp3
4.93M
#قصه_شب
من رنگ سبز و دوست دارم
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌼💫دعای امـروز من
💗✨برای تک تک تون
🌷💫آرامش و خیـر و برکت
🌼✨الهی
💗💫شـادی و زیبـایی
🌷✨نصیب لحظه هاتون بشه
🌼💫الهی
💗✨خوشبختی حک در
🌷💫سرنوشت تون باشـه
🌼✨الهی
💗💫به آرزوهاتون برسیـد
🌷✨روزتون زیبـا و در پنـاه خـدا
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر عسل
🌸موم دارم و شیرینم
🌱راستی که بهترینم
🌸شفا برای دردم
🌱نارنجی رنگ و زردم
🌸زنبور منو میسازه
🌱هم شیرینم هم تازه
🌸زنبور ناز و تپل
🌱میخوره از شهد گل
🌸هست زرنگ و باهوش
🌱وقتی میره تو کندوش
🌸یاد داده اینو بش خدا
🌱عسل بسازه اونجا
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
👆 #قصه_کودکانه
#قصه_های_پیامبران
🌼حضرت یوسف
#قسمت_یازدهم
وقتی پادشاه حرف حضرت یوسف را شنید کنجکاو شد و دستور داد زنهای پول دار مصر را به قصر بیاورند.
همه جمع شده بودند و پادشاه گفت:
-هر چه زودتر یک نفر توضیح بده که موضوع یوسف و زنها چیه؟
همه ساکت بودند و هیچ کس جرات نمی کرد حرف بزند در این حال زلیخا گفت:
-یوسف مردی درست کار و پاک دامن و به هیچ کدام از نقشههای ما زنها توجهی نمی کرد. یوسف بی گناه و راستگو است.
همه ی زنها به بی گناهی حضرت یوسف شهادت دادند.
پادشاه که شیفته ی دانایی و اخلاق خوب و درستکاری حضرت یوسف شده بود گفت:
-من این مرد خاص و درست کار را تحسین میکنم او امین و دانشمند است او را با عزت و احترام به قصر بیارین. او مشاور، نماینده و مسئول امور خزانه داری مصر میشود.
حضرت یوسف به خواست خدای بزرگ از زندان آزاد شد.
حضرت یوسف خدا را شکر میکرد، او صاحب عزت و احترام زیادی شده بود و پاک دامنی و بی گناهی او به همه ثابت شده بود.
حضرت یوسف بارها مورد امتحان خدا قرار گرفته بود و سالهای عمر و جوانی اش را در زندان به سر برده بود. از پدر و برادرش بنیامین جدا افتاده و برادرهایش بدترین ظلم را در حقش کرده بودند اما او صبور بود و همیشه خدا را شکر میکرد.
در مدتی که باران زیاد میبارید با راهنماییهای حضرت یوسف مردم برای سالهای خشک سالی آماده میشدند.
حضرت یوسف با توجه به علم و دانایی که خدا به او داده بود طبق برنامه ای منظم عمل میکردند و مواد غذایی و گندمها را بر طبق دستورهای حضرت یوسف انبار میکردند.
بعد از هفت سال بارندگی، خشک سالی همه جا را فرا گرفته بود. شهرها و کشورهای دیگر هم گرفتار شده بودند.
حضرت یوسف به اندازه ی کافی گندم و غذا داشت و هر کس باید گندم و مواد غذایی خودش را که در دوران خشک سالی که حکومت داده بود حالا از حکومت میگرفت، هر کسی هم چیزی ذخیره نداشت به جای طلا، پول، بردهها و گوسفند. مواد غذایی و گندم میگرفت.
حضرت یوسف که دلش خیلی برای بردهها میسوخت هر برده ای را که از مردم پول دار میگرفت آزاد میکرد و کاری میکرد که فرقی بین برده و مردم عادی و مردم پول دار نباشد.
خشک سالی کشورها و شهرهای دیگری را فرا گرفته بود، حضرت یعقوب، خانواده و شهرش هم گرفتار خشک سالی شده بودند. حضرت یعقوب که دلش برای گرسنگی بچهها و مردم شهرش میسوخت از همه ی پسرهایش خواست تا به دور درخت بزرگ جمع شوند تا با آنها حرف بزند.
وقتی همه به دور درخت جمع شدند حضرت یعقوب زیر سایه ی درخت نشست و گفت:
اگه قحطی همین طور ادامه پیدا کنه همه مریض میشن و ممکنه بمیرن. بچهها در عذاب هستند و چیزی برای خوردن نداریم. من شنیدم که عزیز مصر گندم زیادی را برای سالهای قحطی جمع کرده و به مردم میده و اگه کسی از شهر و کشورهای دیگه هم برای گندم به مصر بره عزیز مصر بهش گندم میده. شما هم باید برای اوردن گندم و سیر کردن شکم بچهها و زنهاتون به مصر برین و با خودتون گندم بیارین.
یکی از برادرها نگاهی به بنیامین انداخت که کنار حضرت یعقوب نشسته بود و گفت:
-پدر، بنیامین هم مییاد؟
حضرت یعقوب گفت:
-نه بنیامین پیش خودم میمونه.
حضرت یعقوب، بنیامین را خیلی دوست داشت، همیشه به او نگاه میکرد و به یاد یوسف میافتاد. بنیامین را بو میکرد و به یوسف گم شده اش فکر میکرد. حضرت یعقوب غم زیادی را تحمل میکرد اشکهای زیادی را در فراق پسرش ریخته بود.
او پدری دلسوخته و مهربان بود که اگر پسرهایش را نفرین میکرد و آهش زندگی همه ی آنها را نابود میکرد.
حضرت یعقوب هیچ وقت به این فکر نمی کرد که پسرش یوسف گمگشته را گرگها خورده و او مرده باشد. او هیچ وقت یوسفش را مرده تصور نکرد.
برادرهای حضرت یوسف به طرف مصر حرکت کردند بدون این که بدانند عزیر مصر همان یوسف، برادر خودشان است.
آنها راه زیادی را تا مصر رفتند تا به دروازه ی اصلی مصر رسیدند. مامور دروازه با دیدن آنها طبق وظیفه که باید از هر کسی نام و نشانشان را میپرسیدند از آنها نامشان را پرسید.
و وقتی حضرت یوسف نام برادرهایش را در میان درخواست کنندههای گندم دید آنها را شناخت و بدون این که کسی بفهمد که آنها برادرهایش هستند دستور داد که آنها را به قصر خودش بیاورند.
#ادامه_دارد...
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
فلفل دلمهای وقتی هنوز نرسیده سبز رنگه و وقتی کاملا میرسه قرمز رنگ میشه!
فلفل دلمهای قرمز 1.5 برابر وقتی که سبزه ویتامین C و 11 برابر اون بتاکاروتن داره که دارای خاصیت ضدسرطانیه!
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻